جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل بر اثر سانحه رانندگی مجروح شد
رسانههای اسرائیلی جمعه ۷ اردیبهشت اعلام کردند ایتمار بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل هنگام رفتن برای بازدید از محل «حادثه الرمله» دچار سانحه رانندگی شده و به بیمارستان منتقل شد. به گفته این رسانههای اسرائیلی بنگویر بر اثر واژگون شدن خودروی حامل او دچار جراحتهای متوسطی شده که در نتیجه آن به بیمارستان منتقل شده است.
راهبرد امنیتی ترامپ همان راهبرد دولتهای قبلی آمریکاست
جیک سولیوان و سلمان احد، در یادداشتی که موسسه کارنگی آن را منتشر ساختهاست، نوشتند: البته، این سند بطور قابل توجهی از اسناد قبلی بویژه در ارتباط با مسائلی درباره آینده رهبری جهانی آمریکا از سنت موجود عدول کردهاست. راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ، همانند 16 سند راهبرد ملی دولتهای قبلی آمریکا، بر این باور تکیه زدهاست که آمریکا باید ابتدا از سرزمین خود محافظت کند و در مرحله بعد به امنیت متحدان و شرکایش کمک کند. همچنین، در این سند آمدهاست که باید رفاه و سعادتمندی آمریکاییها در اولویت باشد و بعد رفاه گسترده در یک اقتصاد یکپارچه و آزاد مد نظر قرار گیرد و اینکه ابتدا باید از شیوه زندگی آمریکایی محافظت شود و بعد در اندیشه ارزشهای جهانی بود. به عبارت دیگر، اول آمریکا و بعد منافع دیگران مد نظر است.
در واقع، هر رئیسجمهور آمریکا منافع این کشور را در صدر اولویت خود قرار دادهاست. اما آنها انتخابشان این نبوده است که چنین اصلی به عنوان شعار محوری یا چارچوب مفهومی برای تعامل با خارج از کشور تبدیل شود، چراکه در آن صورت بقیه جهان پیشتازی آمریکا برای پیشبرد منافع این کشور را دنبال نمیکرد، بلکه برای پیشبرد منافع خود این کار را انجام میداد. به این دلیل، رؤسای جمهور آمریکا سخت تلاش کردهاند تا بر این نکته تاکید کنند که چگونه آمریکا میتواند با متحدان و شرکایش برای حفظ نظام بینالمللی همکاری کند که منافع متقابل را به پیش ببرد، مانع از رکود بزرگ دیگری شود و جلوی جنگ جهانی سوم را بگیرد.
گفته رونالد ریگان، رئیسجمهوری پیشین آمریکا بر روی جلد اولینراهبرد امنیتی ملی وی چنین بود: آزادی، صلح و رفاه؛ چیزهایی است که آمریکا بر آن متمرکز است؛ برای خودمان، دوستانمان و کسانی که در سراسر جهان برای دمکراسی تلاش میکنند.
تهیهکنندگان راهبرد امنیت ملی دونالد ترامپ وظیفه دشواری برای حفظ وفاداری به چنین احساساتی و بکارگیری شعار «اول آمریکا» به عنوان اصل بنیادین برای راهبرد امنیت ملی ترامپ داشتند.
راهبرد امنیت ملی ترامپ بطور ماهوی از راهبردهای رؤسای جمهور قبلی آمریکا حداقل در سه مورد زیر عدول کردهاست:
اول، در راهبرد امنیت ملی ترامپ، روسیه و چین به عنوان دو قدرت تجدیدنظرطلب قلمداد شدهاند که برتری آمریکا را به چالش کشیدهاند. آخرینراهبرد امنیت ملی باراک اوباما، رئیسجمهوری قبلی آمریکا چالش مبتلابه از ناحیه روسیه و چین را رسیدگی کرد، اما تعمداً بین روسیه و چین تمایز قائل شد، بویژه در ارتباط با چین خیلی زیرکانه بررسی کرد که چگونه باید بطور همزمان موازنه برقرار و همکاری و رقابت کرد. اما راهبرد ترامپ روسیه و چین را یکجا و با همدیگر میبیند و افزایش رقابت ژئواستراتژیک با هر دو کشور ویژگی اصلی راهبرد روبهجلوی ترامپ قلمداد میشود.
هر رئیسجمهوری در آمریکا تعدیلها و تغییراتی استراتژیک متناسب با افزایش چالشها انجام میداد مانند چالشی که آمریکا از ناحیه دو کشور یادشده با آن مواجه است.
البته شعاری که در راهبرد ترامپ بکار رفتهاست بیشتر شبیه تغییر اعلامی نسبت به راهبرد امنیت ملی دولت قبلی آمریکا است تا اینکه در عمل اینگونه باشد. راهبرد امنیت ملی ترامپ این خطر را دارد که چین و روسیه را به هم نزدیکتر کند، درحالیکه دولتهای قبلی آمریکا اعم از دمکرات و جمهوریخواه تعمداً از چنین خطری اجتناب میکردند. این امر، به شکل غیرضروری، تمامی تلاشها را برای همکاری با چین بویژه در زمینههایی که منافع آمریکا در گرو همکاری با پکن است پیچیده خواهد ساخت. این راهبرد مشخص نمیسازد که چگونه آمریکا باید هزینه سنگین و بلندمدت رقابت با چین را بپردازد، ضمن اینکه به دنبال بازسازی کشور، تصویب کاهش مالیات 5/1 تریلیون دلاری و مدیریت چالشهای مالی بلندمدت نیز هست.
راهبرد امنیت ملی ترامپ رقابت اقتصادی را در قلب رقابت استراتژیکی جهانی با چین قرار میدهد. همانطور که انتظار میرفت، این راهبرد نشاندهنده واکنش شدید به رویههای ناعادلانه تجارت چین است، که رؤسای جمهوری قبلی آمریکا نیز این رویههای ناعادلانه را محکوم میکردند، اما مسلماً اقدام کافی برای مقابله با این رویههای تجاری ناعادلانه انجام ندادند. بهرحال برخلاف راهبرد امنیت ملی دولت اوباما که پیمان تجاری اقیانوس آرام با عضویت این کشور را ابزاری مهم برای مدیریت ظهور چین و ادعای رهبری آمریکا در آسیا قلمداد میکرد، راهبرد امنیت ملی ترامپ هیچ راهبرد اقتصادی منطقهای ارائه نمیکند و منحصراً بر رویکرد دوجانبه تکیه زدهاست.
دوم،راهبرد ترامپ بطور قابل ملاحظهای مسائلی را که برای متحدان و شرکای آمریکا در سراسر جهان اهمیت دارد دست کم میگیرد. به عنوان مثال، برای بسیاری از کشورها و اتباع آنها تغییرات آب و هوایی تهدیدی امنیتی برای موجودیت آنها به شمار میرود. با اینحال، راهبرد ترامپ اشارهای به این موضوع در میان تهدیدهای امنیتی نمیکند و با آن به عنوان یک مسئله اقتصادی رفتار میکند و از تصمیمش برای خروج از توافقنامه اقلیمی پاریس حمایت میکند.
راهبرد ترامپ در نظر دارد تعهد اوباما را برای آمریکا جهت پیگیری جهان عاری از تسلیحات هستهای مجدداً تایید نکند. اوباما به بازدارندگی هستهای موثر باور داشت و میدانست این هدف در دوره ریاست جمهوریاش محقق نخواهد شد. اما در بلندمدت برای دستیابی به این هدف تلاش جدی میکرد.
سوم، درحالیکه راهبردهای امنیت ملی رؤسای جمهوری قبلی آمریکا دقیقاً مطابق بود با آنچه که آنها در جاهای دیگر بیان میکردند، اما دشوار است که توئیتها و سخنرانیهای ترامپ را بویژه توئیت ترامپ درباره اعلام راهبرد امنیت ملی جدید با مسائل مندرج در آن وفق داد.
راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ به شدت و در برخی بخشها به تفصیل تشریح میکند که چگونه روسیه امنیت آمریکا و اروپا را تضعیف میکند. اما ترامپ در سخنرانیهایش اختصاراً به روسیه اشاره کرد و از انتقاد از این کشور در بیانیههایش در جریان مبارزه انتخاباتی اجتناب کرد.
در راهبرد امنیت ملی جدید آمریکا به مزایای ارتباطات قوی آمریکا با متحدان دمکراتیک به اشکال مختلف اشاره شدهاست، این در حالی است که سخنرانی ترامپ بر این نکته تاکید کرد که این متحدان با حمایت امنیتی آمریکا مفتسواری میکنند و وی به دنبال مشارکت بر پایه همکاری متقابل است.
سند راهبرد ملی جدید بین مشکلاتی که آمریکا با رویههای تجاری ناعادلانه چین و کسری تجاریای که با متحدان خود در اثر رقابت عادلانه دارد، تمایز قائل است. با اینحال، اظهارات علنی ترامپ مکرراً تمامی این کشورها را، از کانادا و چین گرفته تا ژاپن، آلمان و مکزیک، که موازنه تجاری با آمریکا به نفع آنها است، با هم میبیند.
سند مذکور نشان از تفسیری واقعگرایی دارد که به ارتباطات قوی با کشورهایی که ارزشهای مشترک با آمریکا دارند، اهمیت میدهد، درحالیکه سخنان و اقدامات ترامپ اغلب حکایت از نزدیکی وی به دیکتاتورها دارد تا ارتباطات با متحدان دمکراتیک.
آیا دولت ترامپ بر این باور است که میتواند بقیه جهان را برای پذیرش یک راهبرد واحد در برابر روسیه و چین به عنوان قدرتهای تجدیدنظرطلب همراه سازد؟ آیا انتظار حمایت کامل از شرکایش در مقابل رویههای مرکانتلیستی چین دارد درحالیکه از پیمان تجاری اقیانوس آرام خارج شدهاست، تهدید به انحلال نفتا کردهاست و موافقتنامههای تجاری چندجانبه را لغو کردهاست؟ سوالهای بسیاری باقی است که اظهارات ترامپ و سند راهبرد امنیت ملی وی بدانها پاسخ ندادهاست.
0 Comments