جدیدترین مطالب

أحدث المقالات

نقدی بر اقتباس اقتصاد مقاومتی از نظریات غیربومی
رخی از محققان با بهرهگیری از نظریات اقتصادی مطرحشده در غرب تلاش داشتند تا مدلی نظری برای ایده اقتصاد مقاومتی بیابند و در برخی از نوشتارهای تخصصی، از نظریههای غیربومی بهره گرفتند، اما کاربست این نظریهها برای توصیف، ارائه مدل نظری و تبیین مفهومی اقتصاد مقاومتی تا حدودی نارسا و غیربومی است. به همین منظور در این نوشتار کوتاه سعی خواهیم نمود تا به نقد و ارزیابی ایدههای غربی اقتصاد در توصیف مفهومی و نظری اقتصاد مقاومتی بپردازیم.
برخی از نقدهای مربوط به اقتباس اقتصاد مقاومتی از نظریات غیربومی به شرح زیر است:
الف. عدم همخوانی اصطلاحات غربی با محتوای جامعه اسلامی
در خصوص این رویکرد در ابتدا باید اذعان داشت که معنای اصطلاحات و ادبیات اقتصادی که از غرب گرفته می شود، برای آنها طراحی شده است و به ظاهر، معنای زیبایی برای جامعه ما خواهد داشت اما این مسئله مطرح است که محتوای آن با شرایط جامعه ایرانی و فرهنگ اسلامی تناسب دارد یا خیر؟ امام خمینی(ره) در این خصوص بیان می دارند: «الفاظ در زمان ما معانی خودش را از دست داده است اصلاً. الفاظ خیلی الفاظ خوشگلی است، خیلی بَزک کرده است، لکن محتوا ندارد!…اصلاً الفاظ معنای خودش را از دست داده. لفظ یک لفظی است، معنا معلوم نیست این باشد.»(1) ایشان در جملهای مشابه میفرمایند: «همهاش همان الفاظی است که خیلی لفظْ قلمبه است و جالب است، نقاشی شده است الفاظ اما این الفاظ را روی چه گذاشتند؟ وقتی زیر این لفظ را میبینیم چه دارد؟ کی چه چیز را معرفی میکند؟ وقتی زیر پرده را میبینیم، میبینیم محتوا ندارد!»(2)
در این راستا، امام خمینی(ره) به این نکته تاریخی در حیات سیاسی ایران اشاره میکنند که قدرتهای بزرگ با استعانت از عناصر وابسته خویش سعی مینمایند که با بهرهگیری از الفاظ فریبنده و بهظاهر مطابق با نیازهای فعلی اشخاص و جامعه، مملکت را رو به تباهی ببرند و بر ناکارآمدی نظام سیاسی بیفزایند. ایشان در خصوص تاثیر استفاده از اصطلاحات مدرن و منطبق با ادبیات غربی در رژیم پهلوی بیان میدارند:
«با اسمهای فریبنده، با الفاظبزک کرده مملکت ما را رو به خرابی بردند. بالاتر از همه جوانهای ما را فاسد کردند. نیروی انسانی ما را به عقب نشاندند.» (3)
ب. تمایز مبادی فرانظری در واژگان اسلامی و غربی
جدای از تاثیر به کارگیری ادبیات غربی در جامعه ایرانی، مبانی و مبادی فرانظری این اصطلاحات با ارزش های دینی و فرهنگی جامعه ایرانی همخوانی ندارد زیرا اکثر این اصطلاحات از دامنه لیبرال دموکراسی و نظام های رفاهی بیرون آمده اند و رویکردی مادی گرا به اقتصاد، فرهنگ و سیاست دارند و رویکرد رحمانی و معنوی در آنها دیده نمی شود. در برخی ظواهر، مولفه ها و ابعاد ممکن است شباهت هایی میان نظریات و ادبیات اقتصادی غیربومی با نظریات و اصطلاحات میهنی وجود داشته باشد ولی اصول و مبانی موجود در نظریات و واژه های ادبیات اقتصادی اسلامی-ایرانی متفاوت از رویکرد غربی و مادی آن است. در این خصوص می توان به نتیجه یک بررسی علمی اشاره کرد، مبنی بر این که؛ در چند دهه اخیر، با توجه به ناکامی نظریات کلاسیک و مدرن توسعه در برآوردن نیازهای راستین بشری، ایده و مفهوم خطی توسعه در نظریات و مکاتب مسلط توسعه به چالش کشیده شده و معانی و تفاسیر جدیدی از توسعه با محوریت فرهنگ و انسان و اهمیت تقدم کارگزاری ملت بر دولت، عرضه شد که در اصطلاح به نظریات پساتوسعه مشهور گردیده است. در ایران نیز با درک این واقعیت و سنجههای صحیح از شرایط موجود جهانی در این عرصه، مفهوم اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری برای برونرفت اقتصاد ایران از معضلات کنونی مطرح گردیده است. اگرچه این دو رویکرد در برخی جهتگیریها، مانند طرد و نفی بسیاری از مؤلفههای الگوی مدرنیستی توسعه، مانند تکخطی بودن، نگاه تقلیلگرایانه، تبعات ویرانکننده زیستمحیطی و اخلاقی آنها و نیز تأکید بر توسعه بومی، محلی، مقوله فرهنگ، اخلاق توسعه و غیره سنخیت هایی دارند، اما از منظر شالوده های هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، ارزششناسی و غایتشناسی، تفاوتهای بنیادینی با یکدیگر دارند.(4) با این اوصاف، نمی توان اقتصاد مقاومتی را با تکیه بر اندیشهها، نظریات و دکترینهای اقتصاد سرمایهداری بنا نهاد. باید نوآوری و بومیسازی کرد؛ به گونهای که نظریات اقتصادی مبتنی بر موازین و ارزش های حاکم بر اقتصاد اسلامی باشند.(5)
نگرش به انسان، هستی، طبیعیت و ارتباط فی مابین آنها در اقتصاد اسلامی با نظریات توسعه و اقتصادی غربی که عموماً لیبرال و مادی گرا هستند، تمایز فراوانی دارد و همین امر منجر به تفاوت ها در غایت، ابزار، روش ها و… در نظریه اقتصاد مقاومتی با الگوی فنریت اقتصادی و تابآوری اقتصادی است.
پ. لزوم بومیسازی علوم و شجاعت علمی
رهبران انقلاب اسلامی بر بومیسازی علوم تاکید دارند و معتقدند که شجاعت و شهامت علمی(6) لازمه پیشرفت متعالی در نظام اسلامی است. شعار بومیسازی علوم، بیانگر بهترین نوع مواجهه ایران اسلامی با علوم نوین غربی است. طی دو قرن واردات گسترده و بیرویه این علوم (7) اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که ماحصل آموزش این دانشها در دانشگاه، ایجاد تعارضات بنیادین با سیر طبیعی جامعه ایرانی است. بومیسازی علوم، رفع همین تعارض را وجهه همت خویش قرار داده و در صدد است با طراحی الگویی به انطباق این علوم با نیازهای اصلی داخلی بپردازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص شجاعت علمی بیان میدارند: «آنچه که اساتید ما برای پیشرفت علم، وجههی همت خودشان باید قرار بدهند، اولًا «شجاعت علمی» در همهی بخشهاست؛ هم در بخش های علوم انسانی، هم در بخشهای علوم تجربی، هم در بخشهای نزدیک به عمل و فناوری، و هم در بخشهای علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشمبسته و تقلیدی نباید کار را دنبال کرد.»(8)
در ادامه بیان می کنند که «مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینههای مختلف در همهی زمینههای علمی چشمبسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربیها چه میگویند. درست است که غربیها حد اقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمی جلوتر بودند و به مناطق خیلی عجیب و باورنکردنیای هم رسیدند؛ در این تردیدی نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همهی افتخارات گذشتهمان، به خاطر تنبلیها و سوءسیاستها؛ در این تردیدی نیست. ما از شاگردی کردنِ پیش کسی که بلد است، ننگمان نمیآید؛ ولی میگوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معنای این نگاه تقلیدی، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم.»(9)
بر همین اساس است که رهبر انقلاب اسلامی تاکید دارند که «نوآوری لازم است. اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولًا، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمیاش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و توانایی های این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیهی کمکاری هایمان و تنبلیهایمان در بخشها و سطوح مختلف ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست.»(10)
از این رو، صاحبنظران و محققان ایرانی باید تلاش نمایند برای تبیین اندیشه های رهبران انقلاب اسلامی به جای بهره گیری از اندیشه ها و نظریات غربی که دارای مبانی و اصول متناسب با ارزش های جوامع لیبرالی و غربی هستند، از نظریات بومی و مستخرج از منابع اصیل اسلامی استفاده کنند. با شهامت و شجاعت علمی می توان اندیشههای اقتصادی رهبر معظم انقلاب اسلامی را براساس داشتههای قرآنی، حدیثی، روایی و سیره اسلامی مفصل بندی و تئوریزه نمود و احتیاجی به گشت و گداز در ادبیات اقتصاد لیبرالی برای شاخصسازی اندیشه های بزرگان اسلامی نیست.
ت. واژهگزینی بومی
به جای استفاده از ادبیاتی نظیر فنریت اقتصادی، اقتصاد ترمیمی و… غیره می توان از منابع اسلامی استفاده نمود. آیت الله خامنه ای قبل از مطرح نمودن اقتصاد مقاومتی، چنین هشداری را در خصوص موضوع توسعه داده اند و اعتقاد داشتد که این موضوع در اقتصاد متعارف دارای مبانی، ارزش و اصول خاص خودش است و ما برای جلوگیری از سوءتفاهم ها، از ادبیات اصیل اسلامی و ایرانی استفاده می نمائیم و از این رو، واژه پیشرفت جایگزین و بدیل مناسبی برای توسعه در ادبیات اقتصادی و دانشگاهی کشور شد که با ارزش های جامعه ایرانی، فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مبانی اقتصاد اسلامی همخوانی دارد. ایشان در خصوص اهمیت واژه گزینی اصطلاحات در اقتصاد و لزوم انتخاب صحیح کلمات براساس ارزش های دینی و فرهنگی بیان می دارند: «کلمه پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمه توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه، یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از “پیشرفت”. معادل معنای فارسی پیشرفت را میدانیم؛ میدانیم مراد از پیشرفت چیست. تعریف هم خواهیم کرد که منظور ما از این پیشرفتی که در فارسی معنایش روشن است، چیست؛ پیشرفت در چه ساحت هایی است، به چه سمتی است. ما این وام نگرفتن مفاهیم را در موارد دیگری هم در انقلاب داشتهایم. ما از کلمه “امپریالیسم” استفاده نکردیم؛ کلمه “استکبار” را آوردیم. ممکن است یک زوایایی در معنای امپریالیسم وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست. حساسیت ما بر روی آن زوایا نیست؛ حساسیت ما بر روی آن معنایی است که از کلمه “استکبار” به دست میآید. لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد؛ دنیا هم امروز منظور ما را می فهمد. و همچنین مفاهیم دیگری.»(11)
از این رو، هر انقلابی برای تداوم خود نیازمند تولید و بازپروری اندیشه است. اگر انقلابها نتوانند در پاسخ به نیازهای جدید تولید اندیشه کنند، ارتباط خود با زمان و زمانه را از دست داده و با خطر تحجر و واپسگرایی مواجه میشوند. از سوی دیگر تجربه تاریخی ایران نشان داده است که تحمیل واژههای دشمن بر نهضتها و حرکتهای انقلابی در طول تاریخ سبب انحراف آنها شده است. به همین دلیل یکی از هشدارهای مستمر رهبر انقلاب اسلامی بر مراقبت از کلمات و واژهسازی در مسیر حفظ انقلاب بوده است. پس هر انقلاب نیازمند ادبیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مخصوص به خود نیز هست.(12) رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص چنین می فرمایند: «یکی از چیزهائی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایهای این نهضت و این جریان، هم بایستی «واژهسازی» بشود، هم بایستی «نهادسازی» بشود. وقتی یک فکر جدید…مطرح می شود، مفاهیم جدیدی را در جامعه القاء می کند؛ لذا این حرکت و این نهضت باید واژههای متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژههای بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند.»(13)
با این اوصاف، این سوال در مقابل صاحب نظران ایرانی مطرح می شود؛ زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص مباحث اقتصادی، نظریه و حرف تازه ای را مطرح می سازند چه احتیاجی وجود دارد که برای تبیین اندیشه ایشان از اصطلاحات غربی و غیربومی استفاده نمائیم؟ اقتصاد مقاومتی یک اصطلاح برآمده از آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی است پس چرا باید آن را در قالب های ادبیات اقتصادی غرب مطرح نمود؟ توجه به این نکته ضروری است که رهبر انقلاب اسلامی واژه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را براساس نیاز بومی طراحی و استفاده می نمایند و انتظارشان از متفکران داخلی نیز همین است که از واژه ها و اصطلاحات غیربومی استفاده ننمایند و با دقت از کلمات و واژه های مستخرج از منابع اسلامی و ایرانی بهره گیرند تا در دام القاء های ادبیات متعارف جهانی نیفتاده و از آشفتگی فضای عمومی جامعه جلوگیری نمایند. البته علاوه بر واژه های تولید شده در ادبیات اقتصادی غرب، خود تئوری های اقتصادی و سایر رشته های آنها عموماٌ ناقص است: «تئورىپردازىهاى غربى در زمینهى سیاست، در زمینهى اقتصاد، تئورىهاى ناقص و عقیم و بىخاصیتى است؛ ما را بیشتر تشویق می کند که برویم به درون خودمان مراجعه کنیم و فکر اسلامى و اندیشهى اسلامى را پیدا کنیم.»(14)
ث. تمایز در رویکردهای استحکامبخشی به اقتصاد
باید این مسئله را مطرح نمود که اکثریت رویکردهای مقاوم سازی اقتصاد ملی، بیشتر ناظر بر دگرگونی ها و تحولات بین الملل در حوزه اقتصادی است و موضوعات چالش برانگیز در حوزه های فردی و اجتماعی اقتصادی نظیر نحوه مصرف افراد در خانواده ها و غیره را مورد بررسی قرار نمی دهد. به عنوان نمنونه بیشترین توجه ایده فنریت اقصادی ناظر بر تکانه های اقتصادی بین المللی است و در حوزه فرهنگ اقتصادی و اصلاح فرهنگ های اقتصادی هیچگونه دستورالعملی ندارد و بیشتر در تبیین پژوهشگرانی قرارد دارد که از تحریم های اقتصادی، بحران های مالی و … به عنوان تهدید اصلی اقتصاد ملی یاد می کنند. از این رو، رهبران انقلاب اسلامی همواره بر چالش های فرهنگی و درونی اقتصاد توجه دارند و این گونه توضیح می دهند که رفع آسیب های داخلی اقتصاد ملی، کشور را در برابر تهدیدات اقتصادی بیرونی نظیر تحریم، تکانه های اقتصادی جهانی و…. مستحکم می سازد. از این رو، رویکرد اقتصاد مقاومتی، استحکام ساخت درونی اقتصاد ملی در مرحله اول می باشد و بعد از تقویت پایه های درونی اقتصادی، به سمت و سوی رفع تهدیدات بیرونی اقتصاد گام بر می دارد. اما در نظریه اقتصاد تاب آور و فنریت اقتصادی، بیشتر بر تهدیدات بیرونی اشاره می شود و کمتر بر استحکام درونی اقتصاد اشاره می شود. در گفتمان انقلاب اسلامی، استحکام داخلی اقتصاد براساس اهمیت دادن به خودکفایی، استقلال اقتصادی، رونق تولید ملی، برپایی عدالت اقتصادی و… حائز اهمیت می باشد.
در انتها باید اذعان شود که برای تبیین مفهومی و نظری اقتصاد مقاومتی باید به تجربیات جهانی و رویکردهای کشورهای مختلف توجه شود و از نقاط مثبت آنها استفاده شود اما مفهوم سازی ایده های بومی در کشور ایران احتیاجی به واژه های غیربومی و دارای مبادی فرانظری مادی گرایانه ندارد؛ زیرا منابع اسلامی نظیر قرآن کریم، سیره پیامبر و معصومین، احادیث و… سرشار از داده های مفهومی هستند که با مداقه صحیح و علمی می توانند واژگانی اصیل را به جامعه علمی کشور ارائه دهند. از این رو، پیوند حوزه و دانشگاه در ترسیم مدل اقتصاد مقاومتی لازم و ضروری است.
پی نوشت ها
(1) امام خمینی(ره) (1379): صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، جلد5، ص51.
(2) پیشین، جلد4، ص274.
(3) پیشین، جلد7، ص340.
(4) سمیعی اصفهانی، علیرضا و و فاطمه حبیبی(1394): «نظریه پساتوسعه و الگوی اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران؛ رویکردی مقایسهای»، فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج، بهار، شماره66،ص51 و قربی، سیدمحمدجواد(1395)،«رویکرد انتقادی درباره برداشتهای رایج از اقتصادمقاومتی در متون اقتصادی در ایران»، پژوهشنامهانتقادی، زمستان، صص117-116.
(5) درخشان، مسعود(1393): «الگویی بومی برای مقابله با مخاطرات اقتصادی»، ماهنامه پدافند اقتصادی، سال اول، دی ماه، شماره دوم، ص9.
(6) امیرمدنی، سیدپژمان و دیگران(1394): جهاد علمی و نقش تشکل های دانشجویی، قم، نشر معارف، صص56-39.
(7) در این خصوص باید به این بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی دقت نمود که می فرمایند: «در طول سال هاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم. الآن شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریهى علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشتهشدهى دنیا باشد، عدهیى مىایستند و مىگویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریهى فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریهى فلانى است. یعنى آنطورى که مؤمنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند! جالب اینجاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مىشود و جایش نظریات جدیدى مىآید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را به عنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مىگیرند!» بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان در تاریخ17/04/1383.
(8) باتلخیص: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاهها در تاریخ13/07/1385.
(9) پیشین.
(10) پیشین.
(11) بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه های راهبردی در تاریخ 10/09/1389 و عیوضی، غلامحسین(1390): جهاد اقتصادی از منظر مقام معظم رهبری، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، فصل هشتم.
(12) هیئت تحریریه خط حزب الله(1394)، «نتیجه تکرار ادبیات سیاسی دشمن، انحراف است.» هفته نامه خبری تحلیلی خط حزب الله، شماره24، هفته چهارم اسفند، ص1.
(13) بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه در تاریخ 22/07/1390.
(14) بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعى از اساتید دانشگاهها در تاریخ02/06/1390.
0 Comments