زیگفرید اس. هکر و عباس میلانی در مقالهای که در شماره ژانویه – فوریه مجله بولتن دانشمندان اتمی به چاپ رسید، نوشتند: این تهدیدها، بدون توجه به اینکه از کجا ناشی می شود، به لحاظ اخلاقی تهدیدهایی غیرقابل دفاع هستند، روح دانشمندان را آزار میدهند و مغایر با تبادل آزادانه ایدهها و نظراتی هستند که برای پیشرفت بشریت ضروری است.
در نهایت تهدیدها علیه دانشمندان در ایران صلح جهانی را تحلیل میبرد و متخصصانی را هدف میگیرد که همکاری بینالمللی میان آنها برای برخورد موثر با خطرات هستهای رویاروی جهان امروز ضروری است. سادهتر اینکه ترور دانشمندان هستهای، کاهش تهدید جنگ هستهای را دشوارتر می سازد و قدمی برای ساده تر کردن آن برنمیدارد.
آزار و ارعاب دانشمندان هستهای ایران سوالاتی جدی را در جامعه علمی بینالمللی مطرح می سازد. آیا دانشمندان هنوز میتوانند در امن و امان با دیگران در سراسر جهان همکاری کنند؟ آیا سفر به خاطر علم، سفری امن خواهد ماند و آیا دیپلماسی علمی خیلی پرمخاطره است؟
این سوالات در عرصه جهانی از اهمیت برخوردار است. دانشمندان همواره پلی میان دولتها بودهاند. دانشمندان سراسر جهان از زبان مشترک علم استفاده می کنند و به سبب کار علمی شان مورد احترام هستند. احترام، اعتماد ساز است، اعتماد محور کار بر روی مشکلات دشوار سیاسی به ویژه در عرصه هسته ای است.
هدف گرفتن و کشتار دانشمندان در خاتمه بخشیدن یا بازداشتن برنامه هسته ای ایران موثر نبوده است. بیشتر پیشرفتهای ایران در فنآوری هستهای و ساخت سانتریفیوژ از زمانی آغاز شد که این ترورها آغاز شدند.
برنامههای هسته ای دیگر کشورها نیز با وجود فقدان دانشمندان کلیدی آنها ادامه داشته است. به عنوان مثال رابرت اوپنهایمر پروژه منهتن را رها کرد و بلافاصله پس از خاتمه جنگ جهانی دوم به دانشگاه بازگشت، این کاری بود که بسیاری از دیگر غولهای علمی که در لوس آلاموس بر روی بمب کار می کردند، نیز انجام دادند. برنامه هسته ای روسیه شاهد کنار رفتن ایگور تام، یاکوف زلدویچ و آندره ساخاروف بود؛ سه غول علمی شوروی، اما هر دو برنامه هستهای ادامه یافتند.
ما امیدواریم روزی برسد که دانشمندان در ایران مانند دیگر بخش های جهان بتوانند پژوهش کنند و در فضایی عاری از ترور و ارعاب به تبادل ایدههای خود بپردازند. هدف از ترور دانشمندان ایرانی هم ایجاد تلفات بسیار در میان دانشمندان هستهای و هم ارعاب دیگر دانشمندان است. اما هراس و گلوله برنامههای هستهای را متوقف نمیکند، بلکه برنامههای سری و سایتهای هستهای سری را موجب میشود.
این روشنایی منطق و تبادل ایده است که به نجات جهان از پیامدهای بالقوه مخاطرهآمیز قدرت هسته ای کمک می کند و شفافیتی را به وجود می آورد که امری ناگزیر در یک برنامه هسته ای صلح آمیز، در ایران یا در هر جای دیگری است.
0 Comments