ناتان ساش و تیم بوئرسما در گزارشی که اندیشکده بروکینگز روی پایگاه اینترنتیاش قرار داد، نوشتند: به علاوه میزان حجم گاز طبیعی کشف شده در این حوزه ها به لحاظ نظری میتواند امکان همکاری منطقهای را در حوزه انرژی در شرق مدیترانه فراهم سازد.
با این حال هنوز مشخص نیست که آیا این حوزههای گازی می توانند به شکلی موثر در جهت منافع این رژیم و سهامداران منطقه ای باشند یا خیر.
اسراییل از ابتدای کشف حوزههای گازی در خصوص حق امتیاز آن و سیاستهای خود در زمینه صارات انرژی تجدیدنظر کرد و همچنان به بحث درباره ایجاد مقررات در بازار انرژی ادامه می دهد. طولانی بودن این روند برای سرمایه گذاری مضر بوده است. ماهیت این بحثها منعکس کننده نگرانی هایی مشروع است و لزوم مقرراتی قاطع از سوی تل آویو را مطرح میسازد.
یکی از چالش های مهم فراروی سیاستگذاران تل آویو این است که بخش انرژی در اسراییل یک بازار کامل نیست. تولید گاز طبیعی در اختیار یک کنسرسیوم است و تولید انرژی در اختیار یک شرکت دیگر که بیشترین سهام آن در اختیار دولت قرار دارد.
مادامی که مقرراتی موثر و محکم وجود داشته باشد می توان از عهده سلطه بر بازار در زمینه عرضه و تقاضا برآمد. اما در حال حاضر کنسرسیومی که این حوزههای گازی را کشف کرده و قانونگذاران، به مذاکره درباره اینکه چطور پادمانهایی علیه سوء استفاده از بازار طراحی شود، ادامه می دهند.
این گزارش به بحث درباره مشکلات سیاسی پرداخته است که سیاستگذاران تلآویو در خصوص اکتشافات بزرگ گاز طبیعی با آن روبرو هستند و خواهند بود. سیاستگذاران تلآویو در هر مرحله از این روند با چالش توازن امنیت انرژی (هم در خصوص حفظ ذخایر داخلی کافی و هم در دسترس بودن این ذخایر)، منافع خصوصی و دولتی در مالیاتگذاری، قیمتگذاری، رفاه، صادرات احتمالی و تاثیرات بلندمدت چالش ها بر سرمایهگذاری خارجی روبرو بوده اند. به علاوه این رژیم باید برای سناریوهای اضطراری از جمله بحرانها آماده باشد.
همکاری منطقه ای و منافع رژیم صهیونیستی
کشف ذخایر عظیم گازی در شرق مدیترانه از همان ابتدا چشمانداز همکاری منطقهای را پیش کشید. حجم ذخایر گازی کشف شده و مجوزهای صادرات آن به چالش جدیدی منجر شد: تعیین اینکه چه کشورهایی مقاصد صادرات آن خواهند بود.
واردات انرژی برای این رژیم به عنوان یک “جزیره انرژی” به شکل سنتی اقدام سیاسی خطیری بود و اکنون صادرات از این جزیره به همان اندازه امری پیچیده شده است.
اطراف این رژیم می توان رشد چشمگیر تقاضا در عرصه انرژی را مشاهده کرد که میتواند فرصت هایی را برای همکاری به وجود آورد. با این حال روابط پیچیده و تیره تلآویو با دیگر کشورهای منطقه تا کنون مانع از همکاری موثر بوده است.
این مشکلات موانع صادرات گاز این رژیم و همکاری منطقه ای در زمینه انرژی را بیشتر کرده است. شرایط داخلی این رژیم، به ویژه تزلزل مستمر در محیط بازرگانی، در کل فرصت های صادرات، همکاری و تولید گاز را دشوار کرده است.
انتقاد از این روند توجیهپذیر است، فضای مقرراتی این رژیم از زمان اکتشافات گازی بارها تغییر کرده و این امر باعث به وجود آمدن تردید در بازار و به مخاطره انداختن توسعه بیشتر حوزه گازی لویاتان بوده است که یکی از بزرگترین حوزه های گازی کشف شده در دهه گذشته بوده است. بدون توسعه این حوزه گازی، ممکن است بسیاری از مزایای آن برای اقتصاد منطقه و این رژیم از دست برود. به علاوه روش پرداختن تلآویو به اکتشافات گازی اش شهرت این رژیم را به عنوان یک مقصد معتبر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در حوزه های انرژی و دیگر حوزه ها به مخاطره انداخته است.
و آنچه در انتقاد موجه از این روند مغفول مانده نگرانی مشروع درباره افکار عمومی این رژیم و مقاماتش است. درآمد رژیم از حوزههای اکتشافی گازی اسراییل تا پیش از تجدیدنظرش در این خصوص بسیار اندک بوده است.
باید به صادرات هم از نظر اعتبار تجارت تولید انرژی و هم از نظر در دسترس بودن طولانی مدت گاز برای بازار این رژیم نگاه کرد. در نهایت شرکتهایی که حوزه تمر را اجرا می کنند و مجوز توسعه لویاتان را دارند به شکلی موثر یک انحصار را شکل داده اند که باید با مقررات قاطع با آن برخورد شود.
حرکت رو به جلو به شکلی موثرتر، شفافتر و با مقررات هماهنگ مقامات این رژیم امری حیاتی است که با استفاده از ابزارهایی انجام می گیرد که در دسترس آنهاست. مقررات میتواند و باید قیمت ها را منظم و تضمین کند که گروه دلک و نوبل انرژی نمیتوانند از قدرت شان در بازار سوء استفاده کنند.
شکستن انحصار موجود در هر حال اگرچه به نگرانی های مشروعی پاسخ می دهد، اما چالش های جدید را می گشاید. اول اینکه آیا اسراییل باید انتظار سرمایهگذاران جدیدی را پس از چنین اقدامی داشته باشد؟ دوم اگر هیچ بازیگر مهمی وارد نشد و قانونگذاران، شکستن شراکت نوبل/ دلک را به اجبار مطرح کردند، این انحصار دو عضوی، مشکل تمرکز چشمگیر بازار را به شکلی اساسی حل نخواهد کرد.
این رژیم، همسایگانش و آمریکا فقط در یک فضای داخلی قابل پیش بینی می توانند بر چالشهای دیپلماتیک همکاری تقویت شده در حوزه انرژی در منطقه ای برآیند. این همکاری مملو از تنشهای طولانیمدت است و به این رژیم اجازه می دهد که به حضور به عنوان یک “جزیره انرژی” خاتمه دهد.
0 Comments