جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
اردوغان: رادار ناتو در ترکیه نقشی در رهگیری موشکهای ایران بهسوی اسرائیل نداشت
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، استفاده از پایگاه راداری ناتو در کشورش برای رهگیری پهپادها و موشکهای شلیکشده ایران به سوی اسرائیل را تکذیب کرد. اردوغان که در یک گردهمایی ابراز همبستگی با فلسطینیان از طریق ویدیو سخن میگفت، افزود: «مرکز راداری در کورجیک [استان ملطیه]هیچ ربط، ارتباط، و پیوندی با هیچ کشوری بجز امنیت کشورمان و متحدانمان ندارد و نمیتواند داشته باشد.»
روایت العربی الجدید از طرح اضطراری مصر درباره تهاجم قریبالوقوع به رفح: به همه پزشکان برخی استانها دستور داده شد از مرخصیها بازگردند تا برای شرایط اضطراری آماده باشند
منابع خصوصی مصری فاش کردند که دستورالعملهایی به تعدادی از بخشها در سه استان منطقه کانال سوئز: اسماعیلیه، سوئز و پورت سعید، علاوه بر استانهای شرقی، شمال و جنوب سینا صادر شده است تا سطح آماده باش را افزایش دهند و با اجرای طرح اضطراری که از سه شنبه آینده آغاز میشود، تعطیلات را لغو کنند و این ممکن است نشان دهنده حمله قریب الوقوع رفح باشد.
بلینکن: چین می تواند از طریق نفوذش بر ایران در کاهش تنشها نقش داشته باشد
آنتونی بلینکن وزیر خارجه دولت جو بایدن که به چین سفر کرده است، روز جمعه در پکن با شی جین پینگ، رئیس جمهوری این کشور دیدار و گفتگو کرد و گفت که در خصوص چگونگی نقش سازنده چین در «بازدارندگی حکومت ایران» و گروههای وابسته به آن در تشدید تنشها در خاورمیانه (غرب آسیا) گفتگو کرده است. بلینکن تصریح کرد: «من فکر میکنم روابطی که چین [با حکومت ایران]دارد میتواند در تلاش برای آرام کردن تنش، جلوگیری از تشدید و گسترش آن مثبت باشد و ما توافق کردیم که به طور منظم در باره این موضوع در ارتبط باشیم و مطمئنم که این طور خواهد بود.»
شورای همکاری از نزاعطلبی جواب میگیرد؟
رامی خوری، در مقالهای که مرکز امور علمی و بینالملل بلفر دانشگاه هاروارد منتشر کرد، نوشت: تردیدی نیست که انتخاب رهبران جدید در سطوح میانی و فوقانی دستگاههای حکومتی در شورای همکاری خلیج فارس، راه جدیدی برای مقابله با تهدیدهای منطقه ای است که اعضای شورا احساس میکنند.
اعضای شورا برای مقابله با این تهدیدها از ترکیبی از ابزارهای سیاسی استفاده می کنند. برای مثال، پیشنهاد حمایت های مالی گسترده یا پس گرفتن آن، کمک های نظامی به متحدان هم اندیش در سراسر منطقه یا جنگ آشکار (مانند جنگ در یمن، لیبی، بحرین و شمال عراق) از جمله این ابزارهاست.
همانگونه که در ریاض، کویت و ابوظبی قابل مشاهده است، در طول چهار سال گذشته، جهان پیرامونی بیشتر تولیدکنندگان نفت عضو شورا کاملاً تغییر یافته است. هر تهدید بالقوه ژئو-استراتژیک یا وحشتی که سالیان سال اعضای شورا داشته اند، همگی تقریباً با هم تحقق یافتند.
تغییرات بسیاری حاصل شده است که هرکدام به تنهایی خطرناک هستند، اما خطر آنها وقتی که با هم روی میدهند، بسیار شدیدتر می شود.
این خطرات در چهار سال گذشته شامل این موارد بودهاند:
- گسترش جنبش های سلفی تکفیری – مثل القاعده و داعش که تهدیدهای امنیتی و چالشانگیز برای اقتدار مذهبی عربستان هستند؛
- انقلاب خیابانی پوپولیستی که چند حاکم عربی را برانداخت؛
- ادعاهای گسترده تر برای تکثرگرایی مردمسالارانه در بسیاری از کشورهای عربی؛
- افزایش قدرت اخوان المسلمین در مصر و تونس؛
- چند پاره شدن کشورهایی چون لیبی، عراق و سوریه که در را برای گسترش فعالیت گروههای تروریستی و شبه نظامیان باز می کند؛
- از میان رفتن عناصر حمایتی شورای همکاری خلیج فارس در پی گسترش انصارالله در یمن؛
- نگرانی در مورد توافق هسته ای ایران و 5+1 که قدرت ایران را افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر این نگرانی هم وجود دارد که واشنگتن دخالت های کلی و ملایم خود را که به نفع روابط در آسیا بود، کاهش دهد و همزمان روابط راهبردی خود را در خاورمیانه میان ایران، اسرائیل و متحدان شورا به صورت مساوی توزیع کند.
تمامی این تغییرات به صورت همزمان و ناگهانی روی دادند و شورا در مواجهه با آنها باید واکنش های موثر و قوی که سبب کاهش خطرات جدید می شد، اتخاذ می کرد. ماهیت نظامی و شدید مداخله عربستان در یمن نشان می دهد که نگرانی کشورهای شورا از این تهدیدات چقدر عمیق است. با این حال واضح نیست که آیا ائتلاف جنگ در یمن می تواند پادزهر معتبری برای فهرست طولانی خطرهایی فراهم کند که سبب برخورد تند شورا شده است یا خیر.
به نظر می رسد جنگ در یمن ابتدا پیغامی را به تمامی دشمنان بالقوه یا فعلی، شکارچیان واقعی یا فرضی، یا مشکل سازان می فرستد. آن پیام این است که شورای همکاری خلیج فارس که هم اکنون عربستان هدایتش را بر عهده دارد، به جای آنکه منتظر اقدام دیگران باقی بماند، خود پاسخ سریع و ملموسش را آغاز خواهد کرد.
سالها باید بگذرد تا معلوم شود که دخالت نظامی در یمن به ثبات بیشتر در شبه جزیره عربی کمک کرده است یا به جای آن، سبب یک تنش طولانی مدت، جاری شدن پناهندگان و صادرات رادیکالیسم عربی شده است. اینکه جنگ چه زمانی به پایان رسد و مذاکره سیاسی برای دستیابی به یک راه حل چه وقت آغاز شود، برای پاسخ به پرسش مذکور، تعیین کننده است.
همینطور این مسئله نیز بی پاسخ باقی می ماند که آیا رویکرد نزاع طلبانه شورای همکاری خلیج فارس تا کنون توانسته به تمامی تهدیدهای منطقهای پاسخ دهد؟ همچنین آیا این رویکرد تاکنون توانسته به نیاز شورا به نشان دادن بازیگری پویا و توانا در محافظت از منافع خود پاسخ دهد؟
با توجه به تمامی تهدیدهای جدی که در بالا ذکر شد و همگی در حال تقویت است، تعویض مذاکره به جای جنگ در یمن ضروری تر به نظر می رسد.
0 Comments