فرید زکریا در تحلیلی که واشنگتن پست منتشر کرد، نوشت: درک منطقی که دونالد ترامپ بر اساس آن تصمیم گرفت از توافق هسته ای ایران خارج شود، دشوار است.
احتمال آنکه بتوان تهران را مجبور کرد با مفاد سختگیرانهتری موافقت کند، تقریبا صفر است. اگر مفاد توافق هسته ای ایران به کره شمالی مربوط می شد، احتمالا از پیونگ یانگ خواسته می شد سلاح های هسته ای خود را که ثمر چند دهه تلاش بود، نابود و با بازرسی های شدید و نظارت خارجی موافقت کند.
اگر ترامپ این اقدام را بر اساس یک راهبرد خاص انجام داده، احتمالا این راهبرد تغییر حکومت ایران بوده است. نزدیکترین مشاوران وی همواره مدافع تغییر حکومت ایران بوده و بهترین رویکرد برای مقابله با این کشور را ترکیبی از اعمال تحریمها، حمایت از گروههای مخالف و مداخله نظامی میدانستهاند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا زمانی که نماینده کنگره بود از دولت باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا به دلیل مذاکره با تهران انتقاد و در مقابل پیشنهاد کرد آمریکا حدود دو هزار حمله هوایی به ایران انجام دهد!
جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا حتی بیش از این خواستار تغییر حکومت در ایران بوده و همواره از حمایت بیشتر از منافقین حمایت کرده است. هم بولتون و هم رادولف جولیانی، وکیل ترامپ سخنرانی هایی برای این گروهک انجام دادهاند. بولتون ژوئیه گذشته در پاریس اعلام کرد آمریکا باید به گونه ای در پی تغییر حکومت ایران باشد که جمهوری اسلامی نتواند در سال 2019 جشن 40 سالگی خود را برگزار کند.
در نتیجه سه تن از نزدیکترین مشاوران ترامپ دیدگاه های بسیار تندی درباره ایران دارند که بعید است خارج از عربستان سعودی و اسرائیل فرد دیگری چنین دیدگاههایی داشته باشد.
ایران حکومتی ضدآمریکایی دارد که نفوذ خود را در سراسر خاور میانه گسترش داده است، اما از طرف دیگر ایران تمدنی کهن دارد با چند قرن سابقه قدرت نمایی و اعمال نفوذ در منطقه. در نتیجه این تصور که آمریکا می تواند همه مشکلات خود با ایران را از طریق سرنگون کردن حکومت این کشور برطرف کند، خیالی باطل به نظر می رسد. ایران توانسته است برای حدود چهار دهه در برابر فشارها و تحریم های آمریکا مقاومت کند.
درسی که می توان از تحولات دو دهه اخیر در خاورمیانه گرفت، به طور قطع این است که تغییر حکومت در هر کشوری به بروز بحران و جنگ، به راه افتادن سیل پناهجویان، وقوع درگیری های فرقه ای و غیره منجر شده است.
در خارج از خاورمیانه نیز تغییر حکومت ها به بروز بی ثباتی های بیشتر انجامیده است. قضاوت نادرست درباره ملی گرایی و برخورد نامناسب با آن احتمالا مهمترین اشتباه سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود.
مردم معمولا به مبارزه رونالد ریگان، رئیس جمهور اسبق آمریکا در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان تلاشی اشاره می کنند که در جریان آن اعمال فشار به یک امپراتوری به تغییر حکومت منجر شد، اما آنها تنها نیمی از ماجرا را به یاد می آورند. ریگان اتحاد جماهیر شوروی را تحت فشار قرار داد، اما به محض آنکه در وجود میخائیل گورباچف شخصیتی اصلاح طلب یافت، از وی حمایت و با او سازش کرد.
اینگونه بود که ریگان با مخالفت شدید محافظه کاران آمریکا مواجه شد که وی را فردی احمق میخواندند که به پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ سرد کمک می کرد.
0 Comments