جدیدترین مطالب

تلاش‌های کابینه جنگ نتانیاهو برای انحراف افکار عمومی از جنگ غزه

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: رژیم صهیونیستی درصدد «بهره‌برداری روانی» از مسائل اخیر منطقه، برای انحراف افکار عمومی جهانی از جنایات این رژیم در غزه است. بررسی فضای حاکم بر محافل سیاسی و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی و مراکز همسو با آن در سطح منطقه و بین‌الملل نشان می‌دهد که این رژیم، به‌دنبال «برجسته و غالب‌سازی» تنش‌های اخیر با جمهوری اسلامی ایران است تا فشار سنگینی که را که در افکار عمومی داخلی، منطقه‌ای، بین‌المللی و حتی دولت‌های اروپایی علیه‌ جنگ غزه ایجاد شده است، را کاهش دهد.

پیامدهای تنش نظامی ایران و رژیم صهیونیستی بر جنگ غزه

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل منطقه گفت: یکی از ابعاد راهبردی و بلندمدت پاسخ سخت موشکی – پهپادی ایران به سرزمین‌های اشغالی، عقب‌‌ نشینی بیش‌از‌پیش رژیم صهیونیستی از مواضع خود در جنگ غزه خواهد بود.

چشم‌انداز رقابت ژئوپلیتیکی قدرت‌های بزرگ در قفقاز

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: اگر روند واگرایی کشورهای منطقه به‌ویژه جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان از روسیه با سرعت اتفاق بیفتد، ممکن است روس‌ها واکنش جدی‌تری نسبت به آن نشان داده و حتی با استفاده از قدرت سخت از تغییر نظم سنتی منطقه جلوگیری کنند.

تحلیلی بر تقابل نظامی ایران و رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: جمهوری اسلامی ایران در واپسین ساعات 26 فروردین، حمله‌ای موشکی و پهپادی را علیه سرزمین‌های اشغالی آغاز کرد که تا صبح روز بعد ادامه داشت. این در حالی بود که علی رغم اطلاع‌رسانی قبلی ایران به برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای درباره قطعی بودن پاسخ و اقدام نظامی کشورمان، آمریکا و رژیم اسرائیل نتوانستند مانع از انجام این حمله شوند.

چالش‌های پیش‌روی مودی در انتخابات سراسری هند

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل شرق آسیا گفت: علیرغم شانس پیروزی، لیکن احتمالا تعداد کرسی‌هایی که نارندار مودی، نخست وزیر هند در پارلمان آینده این کشور در اختیار خواهد داشت، کمتر باشد، چون به نظر می‌رسد مسلمانان و دیگر اقوام هند در انتخابات سراسری به سمت احزاب مخالف حزب حاکم حرکت کنند.

پیچیدگی‌ها و ضرورت مقابله با داعش خراسان

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: با قدرت‌گیری طالبان در افغانستان موضوع داعش خراسان و درگیری این دو گروه و گسترش دامنه تهدیدات امنیتی آن در منطقه بیشتر از گذشته اهمیت پیدا کرده است، زیرا فعالیت‌های تروریستی این گروه تروریستی، اختلال در امنیت منطقه را به همراه دارد. علاوه بر این، حمایت از فعالیت‌های انتحاری و افراد مسلح در منطقه، امنیت ایران را نیز به خطر انداخته است. از این رو، داعش خراسان به‌عنوان یک تهدید مهم برای امنیت شرقی کشورمان شناخته می‌شود.

برخورد تبعیض آمیز دبیرکل سازمان ملل در قبال تنش ایران و رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – تحلیل و گفتگو: حقوقدانان بین‌المللی معتقدند اگر آمریکا و کشورهای غربی اقدام ایران را به‌عنوان یک اقدام دفاعی به رسمیت می‌شناختند، حمله احتمالی مجدد رژیم اسرائیل به ایران یک اقدام تهاجمی محسوب می‌شد و نتانیاهو نمی‌توانست در صحنه بین‌المللی توجیهی برای آن داشته باشد.

Loading

أحدث المقالات

توافق ایلان ماسک با موتور جست‌وجوی چینی

تهران- ایرنا- دستاورد مهم سفر «ایلان ماسک» مالک شرکت تسلا به چین، توافق با شرکت جستجوی اینترنتی بایدو، برای بهره گرفتن از داده‌های نقشه این شرکت برای فناوری کمک‌راننده در بزرگترین بازار خودرو جهان است.

پیشبرد ارتقای همکاری‌های آبی ایران و سوریه در حاشیه کنفرانس بین‌المللی آب بغداد

دمشق- ایرنا- «محمد جوانبخت» معاون وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران و «حسین مخلوف» وزیر منابع آب سوریه، امروز (دوشنبه) در حاشیه چهارمین کنفرانس بین المللی آب بغداد دیدار و در ارتباط با توسعه همکاری ها در این زمینه گفت وگو کردند.

تداوم سرکوب دانشجویان در آمریکا؛ ده‌ها دانشجو در دانشگاه ویرجینیا دستگیر شدند

سرکوب جنبش دانشجویی «همبستگی با مردم غزه» که در آمریکا از سوی پلیس این کشور و با همکاری برخی مسوولان دانشگاه‌ها ادامه دارد و پلیس ده‌ها نفر را در داشنگاه تکنیک ویرجنیا دستگیر کرده است.

Loading

توانمندی های نظامی اروپا و نبردهای آینده

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: عوامل متعددی وجود دارد که نشان می دهد احتمال جنگ بین الدولی به خاطر رقابت قدرت های بزرگ، ‌رو به افزایش گذاشته و نظام بین المللی به نقطه دگرگونی بالقوه ای رسیده که وضعیتی آسیب‌پذیر و متزلزل است.

باستیان گیگریچ در تحلیلی که اندیشکده مطالعات راهبردی اروپا منتشر کرد، نوشت: کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال حاضر هر یک ساز خود را می زنند. از نظر برخی از این کشورها، با توجه به قدرت گرفتن مجدد روسیه، بازسازی نیروی بازدارنده و قدرت دفاعی جمعی،‌ تمرکز مجدد بر ناتو را می طلبد، در حالی که برخی دیگر همچنان مشتاقند در عملیات های چندجانبه و پراکنده نظامی و مدیریت بحران مشارکت داشته باشند و خود را آماده افزایش تلاش در زمینه توانمندسازی دفاعی یا آموزش و تجهیز افراد و گروه‌هایی می کنند که اتحادیه اروپا،‌ به عنوان یک کل، ظاهراً‌ تمایلی به دخالت در آن ندارد.

این آشفتگی اعضای اتحادیه در زمینه نظامی نتیجه سال ها کاهش بودجه دفاعی کشورهای اروپایی بوده است. عقب نشینی از تعهدات اساسی نظامی را می توان بین بخش عظیمی از افکار عمومی اروپایی نیز مشاهده کرد که چشم انداز اقدام نظامی مهمی در آینده نزدیک را با تردید روبرو می کند.

از نگاه بیرونی، این مسیر تهدیدات و چالش های امنیتی آینده همچنان بسیار مبهم است. نشانه های زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه اروپا باید بپذیرد که آمریکا چاره دیگری ندارد جز آنکه به صورت آونگی به تامین امنیت در بسیاری از مناطق بپردازد، زیرا بعید است ارتش آمریکا بتواند به طور همزمان با تهدیدات امنیتی مهم داخلی و امنیت آسیا، اروپا و خاورمیانه مقابله کند.

البته به توجه به میزان مراقبت و دارایی های آمریکا، این کشور می تواند بیش از آنچه که در حال حاضر در حال کمک نظامی و کارکردی است،‌ کمک های خود را توسعه بخشد.

با توجه به همه این مسائل، وسوسه انگیز است که خود را راحت کنار بکشید و بگویید سطح اقدامات نظامی بر اساس «سیاست امنیتی و دفاعی مشترک» اروپا باید محدود باشد. یعنی سطح اقدامات باید طوری تعریف شود که با اطمینان زیادی قابلیت تحقق داشته باشند و انتظارات و قابلیت ها در نهایت با یکدیگر تطابق داشته باشند. بحران کنونی آوارگان می تواند در اینجا به عنوان یک مصداق استفاده شود.

از آنجا که کشورهای واقع در حاشیه اتحادیه اروپا در زمینه بحران آوارگان رو به ناکامی می روند، مردم این کشورها به سمت اروپا روی می آورند و چالشی که در این مسئله نهفته است در سراسر سال 2015 برای همگان عیان گشته است. در اینجا یک پرسش مرتبط پیش می آید: اروپایی ها می توانند بدون آمریکا چه اقدامی انجام دهند؟ به طور غریزی، پاسخ، ظاهراً‌ هرچیزی می تواند باشد جز دفاع جمعی – «سیاست امنیتی و دفاعی مشترک» اروپا دیگر به چه طریقی می تواند به راهبرد جهانی اروپا کمک کند؟ به علاوه،‌ سطح اقدامات نظامی کنونی اروپا نباید صرفاً مشخص کننده دستاوردها باشد، بلکه باید هدف جدیدی تعریف کند، چیزی که به کشورهای عضو اتحادیه اروپا و مؤسسات آن انگیزه اقدام در زمینه بهبود قابلیت های (دفاعی) خود را بدهد.

تعریف کردن سطح اقدامات نظامی در آینده، ‌چیزی جز بازی با اعداد نیست، بنابراین تعیین یک هدف جدید اصلی نباید اولین گام در این فرایند باشد. بلکه به نظر می رسد کار مناسب‌تر این باشد که به برخی از تحولات آینده نگاه کنیم، تحولاتی که مراحل تکامل درگیری های نظامی را شکل می بخشد. گذشته از همه اینها، اتحادیه اروپا باید سطح اقدامات نظامی آینده خود را بر مبنای مناقشه در آینده بگذارد نه بر مبنای چالش های کنونی. برای برخی وسوسه انگیز است که از این مرحله عبور کنند و فرض را بر این بگیرند که آینده هم کم و بیش مانند امروز است. اما، اگر به 15 سال پیش نگاه کنیم و شرایط امنیتی آن زمان و اکنون را در نظر بگیریم به این نکته مهم می رسیم که اروپا همچنان به سمت حوادث غیرمنتظره پیش می رود و باید خود را برای چنین حوادثی آماده کند.

سه مسئله اصلی در این میان وجود دارد. نخست، بحث موازنه جهانی قدرت است: شواهد زیادی مؤید این فرضیه است که مرکز جاذبه اقتصادی در حال تغییر به سمت آسیاست. معقول به نظر می رسد اگر تصور کنیم که یکی از تأثیرات جانبی این مسئله این است که قدرت اروپا برای شکل دهی به نظم بین المللی، امنیت و ثبات جهانی کاهش می یابد. اما، این مسئله ضرورتاً باعث به حاشیه رانده شدن اروپا نمی شود. این بدان معناست که قدرت، ‌بیشتر توزیع می شود و از اروپا فاصله می گیرد و الگوهای تجاری بر اساس آرایش جدیدی ‌سازگاری می یابند.

امنیت هم باید از منظر ابعاد جغرافیای (به معنای نزدیکی و مجاورت) و هم از نظر کارکردی (به معنای جریان های اصلی جهانی) مد نظر قرار گیرد. برای مثال، تجارت از طریق حمل و نقل دریا احتمالاً به میزان بسیار زیادی در خاور دور،‌ جنوب آسیا و احتمالاً در اقیانوس آرام گسترش پیدا می کند. بنابراین، زمانی که در مورد سهم اتحادیه اروپا در امنیت دریاها فکر می کنیم، آیا ما مجهز هستیم، آیا مایل هستیم که نقشی معنادار در تأمین امنیت دریاها در مناطقی که مرکز جاذبه اقتصادی است، ایفا کنیم؟ آیا ما بر توزیع کار به لحاظ جغرافیایی به قدرت های نوظهور، نظیر چین و هند متکی هستیم؟ به ویژه با توجه به اینکه ما منافع مشترکی در جریان آزاد کالاها داریم، به ویژه اینکه مناقشات دریایی را می توان به شکل صلح آمیزی حل کرد، زیرا ممکن است مفاهیم متفاوتی از تمامیت ارضی و دیدگاه های مربوط به دسترسی به قلمروهای بین المللی مطرح شود.

مسئله مهم دیگر، تکثیر فناوری است. دولت های غربی همواره در محیط هایی عملیات نظامی انجام داده اند که در آن نیروهای مسلح آنها به لحاظ فناوری برتر از دشمن بوده اند. فرضیات عملیاتی غرب بر مبنای این مزیت نسبی است. در آینده این مزیت کمرنگ تر و کمرنگ تر خواهد شد و در نهایت از بین خواهد رفت. همین الان هم گروه های نظامی غیردولتی به قابلیت هایی دسترسی پیدا کرده اند که در دسترس نیروهای نظامی و ارتش های دولت هاست. برخی از کشورها سرمایه گذاری های عظیمی در زمینه فناوری های پیشرفته نظیر وسائل نقلیه بدون سرنشین، نسل پنجم جت های جنگی یا موشک های ضد ناو انجام داده اند. آیا اروپا آماده میدان نبردی هست که در آن دیگر شرایط سنتی جنگ وجود ندارد و دیگر خبری از فرضیات عملیاتی که دهه ها در ذهن اروپایی ها بود، نیست؟ اروپا می تواند چه نوع کمکی به مدیریت بحران های جهانی بکند اگر قلمروهای بین المللی دیگر، محیطی امن برای حمل و نقل و نمایش نظامی و پشتیبانی نباشد؟

سوم، روند شهرنشینی و رشد مستمر جمعیت به این معناست که شهرها به شکل روزافزونی در حال تبدیل شدن به محل نبرد هستند. تعداد فزاینده ای از مردم اکنون ساکن شهرها هستند و بیشتر این شهرها، به ساحل نزدیکند. تعداد کلانشهرها در حال رشد است، بسیاری از آنها در کشورهای در حال توسعه و در مناطق بی ثبات دنیا در حال شکل گیری هستند. در عین حال، کنترل مردم و نفوذ در آنها به محور عملیات ها تبدیل شده است. محیط شهری و شهرها احتمالاً منطقه ای کلیدی برای درگیری های نظامی است؛ در واقع، این محیط ها ممکن است به میدان نبرد بسیاری از مخالفان تبدیل شوند. آیا اروپا برای عملیات های شهری مجهز است؟ آیا جوامع اروپایی در صورت بازگشت ثبات و امنیت، آماده انجام اقدامات و کمک های شهری هستند؟ در حالی که این مسئله ای ضروری و مهم است، نیروهای مسلح اروپایی ممکن است در عملیات های مدیریت بحران در آینده هیچ گزینه ای در اختیار نداشته باشند، مگر آنکه درگیر عملیات های شهری شوند.

و آخرین مسئله، شکنندگی و آسیب پذیری منطقه ای است. در حال حاضر، بیشتر نبردها، جنگ های فرا-دولتی هستند، ولی بعد بین المللی پیدا کرده اند. به لحاظ آماری، جنگ های اصلی رو به کاهشند، اما میزان کشتار و آمار تلفات نبردهای کنونی بالا رفته است – افراد بیشتری هر روز کشته یا آواره می شوند. تعداد آوارگان و افراد بی خانمان کشورها به شکل نگران کننده ای افزایش یافته، به طوری که در دوران پس از جنگ جهانی دوم، چنین مسئله ای بی سابقه است. نشانه های بسیار کمی وجود دارد که نشان دهد خشونت فرا-دولتی به زودی فروکش می کند. در واقع، همگرایی شورشیان، گروه های تروریستی و جنایات سازمان یافته در جنوب صحرای آفریقا نشان دهنده آن است که متأسفانه، نبردها احتمالاً‌خشونت آمیزتر و وحشیانه تر خواهند بود. اما، عوامل متعددی وجود دارد که نشان می دهد احتمال نبرد «بین الدولی» به خاطر رقابت قدرت های بزرگ، ‌در حال افزایش است. بنابراین عوامل تهدید جایگزین نشده اند، بلکه گسترده و چندگانه گشته اند. نظام بین المللی به نقطه دگرگونی بالقوه ای رسیده و وارد وضعیت آسیب پذیر و متزلزلی گشته است. ورود چین به عرصه بین المللی، ظهور مجدد روسیه و برنامه‌های ایران در دوران پس از توافق هسته ای، مهم ترین نشانه های این دگرگونی هستند. آیا اروپا آماده همه این مسائل هست و آیا می تواند خود را صرفاً به رویکرد «روبرو شدن با بن بست» محدود کند.

فهرست مشکلاتی که در بالا ذکر شد فقط مصداق هستند و این فهرست به هیچ عنوان کامل نیست. پاسخ پرسش های بالا را باید اروپا قبل از مرحله تعریف اهداف خود در زمینه نظامی پیدا کند، قبل از آنکه بخواهد برای خود تعریف کند در حوزه نظامی دقیقاً به دنبال چیست؟ نخستین اقدام در این زمینه آن است که در صورت بروز چالش، ناامید نشود؛ بلکه دست از دفاع بردارد و به عنوان اقدامی احتیاطی نیروهای نظامی خود را در راستای منافع امنیتی و سیاست خارجی اروپا بسیج کند. نیروی نظامی برای چه کاری؟ آنها برای انجام مأموریت محوله به چه چیزهایی نیاز دارند؟ این باید نقطه آغاز بحث «سیاست امنیتی و دفاعی مشترک» اروپا در مورد تعیین سطح اقدامات نظامی اتحادیه اروپا باشد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *