کارگروه روابط بین الملل مرکز منطقه ای پژوهش های استراتژیک قاهره در این باره می نویسد: تغییر تدریجی سیاست خارجی ترکیه به دلایل متعددی باز می گردد که برخی از آنها ناشی از تحولات داخلی ترکیه و برخی دیگر ناشی از پیامدهای سیاست خارجی اشتباه ترکیه بر منافع این کشور است که چالش های فراوانی را در دوره کنونی در سایه افزایش عملیات های تروریستی در برخی از شهرهای اصلی این کشور و نیز ادامه بحران سوریه بدون هیچ گونه حل و فصل سیاسی به وجود آورده است.
دلایل چرخش سیاست خارجی ترکیه
رویکرد ترکیه برای حل و فصل مشکلات موجود با روسیه و رژیم صهیونیستی به شکل هم زمان را میتوان در دلایل زیر خلاصه نمود؛
اول؛ تلاش آنکارا در راستای اتخاذ سیاست صفر نمودن مشکلات با برخی از قدرت های تأثیرگذار بر بحرانهای خاورمیانه همچون روسیه، آمریکا و ایران است. این رویکرد جدید سیاست خارجی ترکیه در اظهارات بن علی یلدریم، نخست وزیر این کشور به خوبی قابل مشاهده است، به شکلی که وی در این باره اظهار داشت: ترکیه تلاش می کند دشمنان خود را کاهش و دوستان خود را افزایش دهد. این اظهارات به تمایل یلدریم برای درپیش گرفتن سیاست جدیدی متفاوت از سیاست داوود اغلو نخست وزیر سابق اشاره دارد که بر صفر نمودن مشکلات با کشورهای همسایه تأکید دارد.
دوم؛ کاهش حجم فشارهایی است که ترکیه به دلیل سیاست خارجی خود به ویژه در برابر بحران سوریه دچار آن شده است؛ به شکلی که کردها تلاش نمودند از تنش به وجود آمده میان ترکیه و روسیه با هدف دستیابی به دستاوردهای سیاسی در برابر آنکارا بهره برداری نمایند. در این باره سرنگونی یک بالگرد ترکیه از سوی نیروهای حزب کارگران کردستان با یک موشک روسی در ماه مه 2016 و نیز نزدیکی روابط میان روسیه و کردها که در سفرهای برخی از مسئولان کردی به مسکو مشاهده شد، از پیامدهای منفی ادامه تنش در روابط آنکارا و مسکو به شمار می آید.
به عبارت دیگر آنکارا تلاش می نماید از طریق کاهش شدت تنش در روابط با مسکو فشار بیشتری را به کردها وارد نماید. این در حالی است که درگیری میان کردها و ترکیه به دلیل متهم نمودن کردها به انجام فعالیت های تروریستی و یا به دلیل نگرانی ترکیه از تقویت نقش کردها در سوریه در سایه حمایت آمریکا از شبه نظامیان کرد در جنگ آنها علیه داعش، بالا گرفته است.
دلیل سوم تغییر رویکرد ترکیه به تلاش این کشور برای بالا بردن سطح هماهنگی سیاسی و امنیتی با روسیه و رژیم صهیونیستی در تعامل با تحولات بحران سوریه باز می گردد؛ به شکلی که روسیه پس از ورود سیاسی و نظامی به بحران سوریه به یک بازیگر اصلی در پرونده سوریه تبدیل شده است و رژیم صهیونیستی نیز تحولات مربوط به درگیری های مسلحانه میان نظام سوریه و هم پیمانان آن به ویژه حزب الله با نیروهای مخالف مسلح و نیز تحرکات سازمان های تروریستی و به ویژه داعش را به دقت دنبال می کند.
بر این اساس آنکارا بر این باور است که بهبود روابط با مسکو و تل آویو می تواند به بازنگری در نقش این کشور در بحران سوریه کمک کند؛ نقشی که در دوره گذشته به دلیل افزایش دامنه اختلافات ترکیه با واشنگتن درباره نقش کردها در جنگ علیه داعش، ایجاد منطقه امن در شمال سوریه و نیز رویکرد واشنگتن برای توافق با مسکو درباره رسیدن به یک حل و فصل سیاسی در بحران سوریه کاهش یافت.
علاوه بر این بالا بردن سطح هماهنگی سیاسی و نظامی از طریق بهبود روابط با مسکو و تل آویو می تواند به آنکارا در مقابله با تهدیدات ناشی از افزایش میزان عملیات های تروریستی در داخل شهرهای اصلی ترکیه همچون استانبول و آنکارا کمک نماید.
منافع اقتصادی نیز در حرکت ترکیه به سمت بهبود روابط با روسیه و رژیم صهیونیستی نقش داشت؛ به شکلی که تنش در روابط ترکیه و مسکو آسیب های زیادی به اقتصاد ترکیه به دلیل کاهش سفر گردشگران روسی به ترکیه و محدود نمودن واردات مواد غذایی از ترکیه وارد نمود و این در حالی است که اقتصاد ترکیه از مشکلات زیادی به ویژه در سایه تکرار عملیات های تروریستی در این کشور رنج می برد.
هم چنین آنکارا به دنبال منابع جدیدی برای واردات گاز طبیعی است و با وجود بهبود روابط با مسکو تلاش خواهد نمود، از عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی برای امضای قراردادهای واردات گاز از اسرائیل در آینده استفاده نماید، به ویژه اینکه ترکیه به خوبی می داند که روسیه همیشه تلاش نموده از صادرات گاز برای اعمال فشار بر طرف های دیگر که منافع آنها در برخی از پروند های منطقه ای با منافع روسیه در تعارض است، استفاده نماید.
تمامی این شاخص ها حاکی از آن است که آنکارا تلاش می نماید نحوه روابط خود را با برخی از قدرت های منطقه ای و جهانی تأثیر گذار بر بحران های خاورمیانه تغییر دهد و حاشیه انتخاب های پیش روی خود را برای مقابله با پیامدهای این بحران ها افزایش دهد.
0 Comments