ما آن ها را هیولا لقب می دهیم. اسرائیل حداقل جنگ عادی و متعارف به راه می اندازد: با تحلیل رفتن خلافت دولت اسلامی، خشم سوریه طغیان می کند.
جبهه جنگ در سوریه به احتمال زیباترین میدان نبرد در جهان است. در شهر باستانی قنطی به سمت چپ بپیچید و ۴٠ مایل پیش بروید تا به روستایی به نام ” تل الورد” برسید که معنی آن تپه گل سرخ است. تا چشم کار می کند گل های زرد رنگ بیابان را پوشانده و احشام در آن ها به چرا سرگرم هستند و باغ های بادام و یک تانک قدمی تی -۶٢ و خانه های اغلب خالی دو طبقه که هولناک به نظر می رسند و یک رشته تپه های زیبا و دیدنی که در امتداد جنوب کشیده شده اند. در همین قسمت زیبا از سوریه است که دولت اسلامی ریشه دوانیده و از خود مقاومت نشان می دهد. این گروه دارای باور و اعتقاداتی است که به هیچ وجه با این چشم انداز زیبا و آسمان صاف و نورافشانی خورشید، همخوانی ندارد.
این منطقه زیبا در واقع در آن سوی رشته کوهی قرار دارد که به سمت جنوب و تا پالمیریا کشیده شده است. اما به هر حال نمی توان بی خیالی و رخوتی را که این منطقه را فراگرفته نادیده گرفت. نمونه این رخوت و بی خیالی را می توان در شبان سالخورده ای دید که پشت به جاده لمیده است و دو گاو هم در کنار او لم داده اند چون از قرار هیچ یک از آن هراسی از جنگ در دل ندارند. آیا کودکانی که با مادران خود در پشت خانه های قرمز رنگ بازی می کنند کوچک ترین ایده ای از جنگ و پست های بازرسی ارتش سوریه در جاده منتهی به جبل جراح دارند که آخرین نقطه تحت کنترل ارتش سوریه است، چون از این نقطه به بعد خط مقدم جبهه قلمرو در حال کاهش خلیفه دولت اسلامی آغاز می شود.

چنین به نظر می رسد که جنگ بزرگ ژئوپولیتک در سوریه به این زودی ها پایان نخواهد یافت البته تا زمانی دود سفید برجای مانده از پرواز هواپیماهای جنگی را که تا جبل جراح امتداد دارد و نقشه نظامی موجود در ستاد فرماندهی یگان مستقر در محل را که بر روی آن برای حملات هوایی امشب سه نقطه در شرق این منطقه مشخص شده است، ندیده باشید. جنوب مشیرفه، شرق حبرا و غرب حبرا برای حمله امشب روی نقشه نظامی مشخص شده است. دولت اسلامی همچنان کنترل این سه روستا را در اختیار دارد.
دربزرگراه مجاور این منطقه، کاروان مهندسی نظامی روسیه به سمت پالمیرا در حرکت است و بین هر دو کامیون نظامی، یک خودرو زرهی به چشم می خورد و نظامیان روسی با یونیفرم مخصوص که یقه آن تا زیر چانه می رسد بر کامیون ها سوارند. برخی از آن ها عینک های “ری بَن” برچشم دارند و انسان متوجه می شود که این جنگ اروپایی نیز محسوب می شود، چون این ها سربازان پوتین هستند و جنگ افزارهایشان برق می زند و مسلسل های سنگین آن ها به طرف دو سوی جاده نشانه رفته اند.
سرگرد کج خلق سوری در گوشه ای از ستاد فرماندهی که در یک زیارتگاه باستانی قرار دارد، به تماشای تصاویر نبرد موصل که از تلویزیون پخش می شود سرگرم است. تلویزیون تصاویر حملات انتحاری علیه سربازان عراقی را نشان می دهد که حکم برادر را برای نظامیان سوری دارند. شکل جنگ در سوریه با عراق تفاوت دارد. نیروهای دولت اسلامی چند ساعت پیش جبل جراح را زیر آتش خمپاره گرفت و هر شب با توپخانه این منطقه را گلوله باران می کند. وقتی نیروهای سوری توانستند روستای جبل جراح را برای مدت شش ساعت از چنگ نیروهای دولت اسلامی خارج کنند، این سرگرد ارتش سوریه، توانست همه غیر نظامیان را سالم از این روستا خارج کند اما این کار به قیمت کشته شدن سه نفر از نیروهای خود وی تمام شد. نیروهای سوری در نبرد برای تصرف روستای مسعودیه، دوازده کشته دادند و شش نفر نیز از اعضای یک گروه شبه نظامی محلی در این درگیری ها کشته شدند.
البته دادن این تعداد تلفات برای تصرف جبل الورده، زیاد است. سرگرد، با یکی از نیروهای دولت اسلامی که در امتداد جاده به اسارت گرفته شده بود، صحبت کرد. وی گفت آن ها ابتدا افراد سوری را می فرستند و سپس خارجی ها از جمله افغان ها و چچن ها را برای نبرد اعزام می کنند. فرد دستگیر شده جوانی نوزده بیست ساله با موهای خرمایی بود. وی گفت از اهالی روستای “انکلهوا” است و در بازجویی ها اعتراف کرد که نیروهای دولت اسلامی قصد دارد به صورت موج های پی در پی حمله کنند. در موج نخست حمله پانزده نفر و سپس به احتمال دویست نفر شرک خواهند داشت. اما آن ها شکست خوردند. دولت اسلامی اگر افراد سوری در اختیار نداشت نمی توانست در این منطقه عملیات کند. وی گفت همه ما کشورمان را دوست داریم اما دولت اسلامی از حربه اختلافات و مسایل فرقه ای استفاده کرده و مردم را به موجودی افراطی تبدیل کرده است.
این فرد اسیر دولت اسلامی گفت ما هرگز تصور نمی کردیم که مردم سوریه علیه یکدیگر دست به اسلحه ببرند اما کشورهای عرب از جمله قطر و عربستان سعودی با استفاده از پول و ایدئولوژی، مردم سوریه را در برابر یکدیگر قرار داده اند. وی گفت وضعیت برای ما بسیار بغرنج است.
آن گونه که سرگرد بر آن تأکید می کند، افرادی عضو دولت اسلامی که در آن سوی این تپه ها مستقر هستند، به طور قطع شهروند سوریه نمی باشند. وی می گوید مأموران اطلاعاتی ارتش سوریه که تماس های صوتی افراد دولت اسلامی از طریق اینترنت را شنود می کنند متوجه می شوند که آن ها به زبان دری (لهجه افغانی زبان فارسی) و چچنی صحبت می کنند و افسران سوری چیزی از حرف ها آن ها نمی فهمند.
نظامیان سوریه نیز می گویند که افراد دولت اسلامی همواره درباره انگیزه های خود صحبت می کنند. سرگرد شمار زیادی از زندانیان را در ادلب دیده است. وی گفت پیش از این، شمار زبادی از زندانیان را در ادلب دیده ام و شمار زیادی از جنگجویان سوری را که به خدمت دولت اسلامی درآمده اند دستگیر کرده ام. سرگرد می گوید وقتی با آن ها صحبت می کردم می گفتند به کاری که کرده اند ایمان و باور دارند.
یک نکته فریب دهنده دیگر نیز جود دارد و آن آرامشی است که بر جاده منتهی به جبل جراح حکمفرماست. هرگز نمی توان تصور کرد یک ساختمان قدیمی در روستای العمود که بر اثر انفجار ویران شده است، مدرسه بوده باشد که دو سال پیش در یک عملیات انتحاری از سوی یکی از اعضای دولت اسلامی به ویرانه تبدیل شد. در این حمله انتحاری سی کودک کشته شدند که همگی شیعه بودند. چهار نفر از این کودکان عضو یک خانواده بودند. فردی که به این حمله انتحاری مبادرت کردی، مردی سنی بود. در روستای مخرم، یک ساختمان ویرانه در گوشه یک میدان گاهی به چشم می خورد که آن را نیز یک مرد سنی که طلبه اسلامی شناخته شده ای در روستا بود که چهار ماه پیش برای اینکه تا آنجا که می تواند شمار بیشتری را به کام مرگ بکشاند جلیقه انفجاری خود را در روزی که در این میدان گاهی بازار مکاره تشکیل شده بود، منفجر کرد.
بی علت نیست که سرگرد به سیگار آمریکایی خود پک های عمیق می زند. آن ها می گویند باید سیگار مارک اختمر (Akhtamar) بکشی تا طمع سیگار خوب را بچشی. این مجموعه از روستاها که تا کنار جاده امتداد می یابند سکونت گاه پیروان مذاهب مختلف از مسیحی گرفته تا شیعه، علوی و سنی بوده است. بسیاری از ساکنان این منطقه را سنی ها سرکاسی تشکیل می دهند که به گفته اهالی محل چند نسل پیش از روسیه به سوریه آمده اند. وقتی به سربازان روسی نگاه می کنی متوجه می شوی که بین آن ها و سنی ها سرکاسی شباهت هایی وجود دارد.
سرگرد همچنان سر خود را تکان می دهد. از نظر ما دولت اسلامی نوعی هیولا محسوب می شود. وی گفت حتی کسانی که به طور سنتی دشمن یکدیگر محسوب می شوند در مقایسه با اعضای دولت اسلامی افراد صادق تری محسوب می شوند. افراد دولت اسلامی زنان باردار را می کشند. چرا باید یک انسان چنین کار هولناکی را انجام دهد. این سرگرد ارتش سوریه می گوید، اسرائیل حداقل جنگ متعارف و سنتی به راه می اندازد. این سرگرد چندان میانه خوبی با اسرائیل که دشمن سنتی سوریه محسوب می شود ندارد. وی نمی تواند درک کند که چه انگیزه و آرامانی در پشت سر دولت اسلامی قرار دارد و به قدری از موصل دور است که نمی تواند اطمینان خاطر به دست آوری که ستاره اقبال دولت اسلامی رو به افول گذاشته است. اما چنانچه هر یک از اعضای دولت اسلامی بتوانند از موصل جان سالم به در ببرد یا اگر ارتش عراق یا آمریکا چنین اجازه ای به آن ها بدهد، هر یک از آن ها سر از شرق حمص درآورد و حمله دیگری را علیه این روستاها که در خط مقدم جبهه قرار دارد به راه اندازد.

منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی