جدیدترین مطالب

سایه جنگ گسترده بر خاورمیانه

سایه جنگ گسترده بر خاورمیانه

اکبر فیجانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تنها یک گزینه متصور است و آن حمله اتمی محدود اما برق آسا به ایران است. اما، گرچه از رژیم نسل کش اسرائیل هر جنایتی بر می آید، با توجه به قدرت دفاعی و تهاجمی ایران و توان و همراهی گروه های مقاومت منطقه، و تبعات اقتصادی امنیتی آن برای جهان، در حالت عادی وقوع چنین اقدام خطرناکی بعید است. 

ایران به «اسرائیل» حمله نکرد!

ایران به «اسرائیل» حمله نکرد!

علی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در بحث حمله به «اسرائیل» هم همین است! اول اینکه، ایران به خاک رژیم صهیونیستی حمله نکرده است. بحث در اینجا مربوط به سازمان ملل و حقوق بین الملل نیست. بحث در درجه اول اخلاقی و سیاسی است! رژیم صهیونیستی یک رژیم اشغالگر است که ادعای خاک دارد اما در واقعیت خاکی ندارد (چه برسد به عمق راهبردی)! اصلا حمله انتقام جویانه کشورمان هم هیچ حمله ای به اسرائیل یا خاک آن نبود چرا که اساسا موجودیتی با این مختصات و مشخصات وجود ندارد.

تحریم‌های آمریکا علیه ایران به بهانه پهپادی

وزارت خزانه داری آمریکا در راستای ادامه سیاست‌های تحریمی خود علیه جمهوری اسلامی ایران، بیش از ۱۲ نهاد، شخص و کشتی را به بهانه ایفای نقش در تسهیل و تامین مالی فروش مخفیانه پهپاد‌های ایرانی در جنگ اوکراین و روسیه تحریم کرد.

Loading

أحدث المقالات

گورهای جمعی بیمارستان ناصر و ظن ربودن اعضای بدن شهدای فلسطینی توسط اسرائیل

فیلم‌ها و عکس‌های مستند شده در مجتمع پزشکی ناصر در خان یونس، در جنوب نوار غزه، منجر به بروز شبهاتی در خصوص سرقت اعضای بدن برخی از قربانیان شده است.نیروهای امدادرسانی می‌گویند: آنها اجسادی را با دستان بسته، شکم باز شده و بخیه زده پیدا کردند که با روش‌های معمول بخیه زدن زخم‌ها در نوار غزه مغایرت دارد و این موضوع شبهه‌هایی را در مورد سرقت برخی از اعضای بدن انسان ایجاد می‌کند.

حمله اسرائیل به کنسولگری ایران صلح منطقه را به خطر انداخت

سفیر و معاون نمایندگی پاکستان در سازمان ملل خواستار توقف ماشین جنگی اسرائیل در نسل‌کشی مردم غزه شد و افزود: تلاش رژیم اشغالگر اسرائیل برای گسترش جنگ غزه به ویژه تجاوز به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صلح منطقه‌ را تهدید کرده است.

Loading

نقش داعش در توافق آمریکا – طالبان

شورای راهبردی آنلاین- رصد: بدون تردید طالبان امروز نقش موثری بر چگونگی برنامه‌ریزی نظامی آمریکا برای خروج از افغانستان دارد. این امر باعث طرح سؤالاتی درباره چالش‌های مداوم امنیتی در آسیای جنوبی، به‌ویژه نفوذ شاخه خراسان داعش و ظهور آن، ‌هم به‌عنوان یک‌نهاد متحد با داعش و هم به‌عنوان یک برند برای گروه‌های مختلف جهادی در این کشور شده است.

کبیر تانجا در گزارشی تحلیلی که در وب‌سایت بنیاد تحقیقاتی آبزرور منتشر شد، نوشت: درحالی‌که پروژه «خراسان» داعش توجهات بیشتری را به خود جلب کرده است و آمریکا و طالبان در بحبوحه یک مذاکرات پیچیده درباره صلح قرار دارند، این گزارش به بررسی چگونگی نفع بردن شاخه خراسان داعش از بی‌ثباتی سیاسی در افغانستان به‌منظور گسترش رد پای خود نه‌تنها در این کشور، بلکه در کل منطقه می‌پردازد.

قدرت رو به افزایش این گروه در بخش‌هایی از آفریقا و پیامدهای آن در آسیای جنوبی مستلزم بررسی دقیق‌تر موقعیت‌های در حال گسترش در منطقه افغانستان-پاکستان و در کل، گسترش آن به جنوب آسیا است. مسائل مرتبط دیگری که باید بررسی شود، شامل فقدان یک چارچوب برای برخورد با جنگجویان بازگشته از این گروه (هم قانونی و هم سیاسی) و وضعیت ضعیف همکاری در خصوص مبارزه با تروریسم میان دولت‌های آسیای جنوبی است. این نقاط ضعف به فقدان کلی یک اکوسیستم اشاره دارد که بتوان در آن درباره تروریسم در منطقه بحث و برای آن راه‌حل‌های پایدار پیدا کرد.

این گزارش این‌طور نتیجه‌گیری می‌کند که خروج موفق آمریکا از افغانستان می‌تواند بحران را به پایتخت‌های جنوب آسیا نزدیک‌تر کند. رهبران این کشورها مانند هند که تاکنون در پشت نیروی نظامی آمریکا حاشیه امنی برای خود داشتند، مجبور خواهند شد تصمیماتی کنشگرایانه‌تر را در خصوص مناقشاتی مانند مناقشات افغانستان که پاکستان در آنجا نه‌تنها برای منطقه، بلکه برای اکوسیستم امنیت بین‌المللی نقشی تعیین‌کننده دارد، اتخاذ کنند. درحالی‌که دهلی با دولت منتخب کنونی افغانستان روابط خوبی دارد، بسیاری از مسائل به نتیجه نهایی گفتگوی بین‌الافغانی و نوع تفاهم نهایی دولت افغانستان و طالبان، اگر در کل تفاهمی حاصل شود، بستگی خواهد داشت.

شرایطی که طالبان تحت آن با گفتگو با دولت افغان توافق کرد، درحالی‌که بیش از 5000 شورشی طالبان برای گشودن مسیر مذاکرات آزاد شدند، به نفعش بود. ممکن است شاخه خراسان داعش به‌عنوان یک اهرم فشار نفوذ توسط امثال پاکستان عمل کرده باشد تا طالبان را در موقعیتی قوی‌تر در میز مذاکرات قرار دهد یا ممکن است این‌طور نباشد. این امر به‌رغم این واقعیت است که طالبان خودش، به هدایت حملات تروریستی در سراسر این کشور ادامه داده است. پژوهش‌های انجام‌گرفته توسط پژوهشگران دانشگاه کویین در ایرلند نشان داد که برخی از اعضای طالبان که به‌عنوان نمایش حسن نیت از زندان آزاد شدند، ممکن است در فعالیت‌های خشونت باری که توسط طالبان افغانستان علیه دولت و نیروی نظامی افغانستان صورت گرفت، شرکت کرده باشند. این ادعا توسط کسی جز خلیل‌زاد که گفت هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند زندانی‌های آزادشده طالبان به میدان نبرد بازگشته‌اند، مورد اعتراض قرار نگرفت. این نشان‌دهنده فضای مانور وسیعی است که در دسترس طالبان و پاکستان برای تبدیل دستور کارشان به موفقیت قرار دارد.

ظهور شاخه خراسان داعش یک رویداد جهانی نبوده است، زیرا قدرت گرفتن آن با سقوط داعش در عراق و سوریه هم‌زمان شد. امنیت آسیای جنوبی همواره بر مناقشه هند-پاکستان متمرکز بوده است. درهرصورت، گروه‌هایی مانند شاخه خراسان داعش و القاعده شبه‌قاره هند، یک تهدید متوسط محسوب می‌شوند که به‌قدر کافی مهم است که کشوری مانند هند یک پاسخ منطقه‌ای چندجانبه را در رابطه با آن رهبری کند. این مسئله بغرنج افغانستان، یک مسئله منطقه‌ای است و می‌توان از منظر تلاش پاکستان برای رسیدن به عمق راهبردی در افغانستان، آرزوی پاکستان برای استفاده از زمین افغانستان به‌عنوان زمین نبرد در صورت بروز مناقشه مسلحانه تمام‌عیار با هند، به آن نگاه کرد.

پایتخت‌های آسیای جنوبی باید معامله آمریکا- طالبان را به‌عنوان یک توافق خروج از منظر واشنگتن و نه یک توافق «صلح» نگاه کنند. در همه این‌ها، نقش شاخه خراسان داعش، باوجود تلاش‌های گروه برای یک رهبری متمرکز، یک بازی مجموع صفر نیست. وجود شاخه خراسان داعش هم یک برند برای داعش و هم یک سکوی پرتاب برای گروه‌های جهادگرای محلی و خارجی در حملاتی با هویتی دروغین است.

در کل، شاخه خراسان داعش در درجه اول یک محصول ناشی از شکاف‌ها و اختلافات چشم‌انداز جهاد افغانستان و در درجه دوم یک ولایت داعش است.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *