جدیدترین مطالب

تأملی بر کاهش مناسبات اقتصادی ترکیه با رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: بنا بر اظهارات مقامات ترکیه، این کشور روابط تجاری خود با رژیم‌صهیونیستی را به‌دلیل اقدامات نظامی این رژیم در غزه و بدتر شدن فاجعه انسانی به حالت تعلیق درآورده و متعهد شده است تا زمانی که تل‌آویو اجازه ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه را ندهد، به قطع روابط تجاری خود ادامه خواهد داد.

تحلیلی بر روابط روسیه و ارمنستان

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: اخیرا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان، پس از ماه‌ها اختلاف و تنش در روابط دو کشور، در مسکو دیدار کردند. کرملین، ویدیویی از این دیدار منتشر کرد که در آن پوتین خطاب به پاشینیان گفت که روابط دوجانبه با موفقیت در حال گسترش است.

دلایل نگرانی و مخالفت نتانیاهو با راه‌حل دو دولتی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، اخیرا در اظهاراتی مدعی شد که از بین بردن حماس بدون هیچ بهانه‌ای نخستین شرط درباره فردای جنگ است. او در عین حال گفت آماده نیستم که حکومت حماسستان را با فتحستان جایگزین کنم. این در حالی است که در رای‌گیری اوایل ماه جاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۴۳ عضو از ۱۹۳ عضو به حمایت از یک کشور فلسطینی برای پیوستن به سازمان ملل رای مثبت دادند.

تردید عربستان درباره توافق تجارت آزاد شورای همکاری خلیج فارس با چین

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: دیپلمات پیشین کشورمان درباره تردید عربستان برای تعامل با چین در چارچوب توافق تجارت آزاد چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس گفت: این موضوع صرفا دلیل اقتصادی یا سیاسی ندارد، ضمن آنکه دلایل این تعلل و تاخیر با توجه به تحولات منطقه و بین‌الملل به‌طور لحظه‌ای تغییر کرده و قطعا در راستای منافع هر یک از کشورهای طرف توافق است.

تحلیلی بر قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای عضویت کامل فلسطین

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: پاره کردن منشور سازمان ملل از سوی نماینده رژیم اسرائیل در واکنش به قطعنامه عضویت کامل فلسطین به‌معنای پذیرش پایان دادن به دولتی به اسم اسرائیل توسط نماینده این رژیم است.

Loading

أحدث المقالات

تأملی بر کاهش مناسبات اقتصادی ترکیه با رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: بنا بر اظهارات مقامات ترکیه، این کشور روابط تجاری خود با رژیم‌صهیونیستی را به‌دلیل اقدامات نظامی این رژیم در غزه و بدتر شدن فاجعه انسانی به حالت تعلیق درآورده و متعهد شده است تا زمانی که تل‌آویو اجازه ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه را ندهد، به قطع روابط تجاری خود ادامه خواهد داد.

تحلیلی بر روابط روسیه و ارمنستان

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: اخیرا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان، پس از ماه‌ها اختلاف و تنش در روابط دو کشور، در مسکو دیدار کردند. کرملین، ویدیویی از این دیدار منتشر کرد که در آن پوتین خطاب به پاشینیان گفت که روابط دوجانبه با موفقیت در حال گسترش است.

دلایل نگرانی و مخالفت نتانیاهو با راه‌حل دو دولتی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، اخیرا در اظهاراتی مدعی شد که از بین بردن حماس بدون هیچ بهانه‌ای نخستین شرط درباره فردای جنگ است. او در عین حال گفت آماده نیستم که حکومت حماسستان را با فتحستان جایگزین کنم. این در حالی است که در رای‌گیری اوایل ماه جاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۴۳ عضو از ۱۹۳ عضو به حمایت از یک کشور فلسطینی برای پیوستن به سازمان ملل رای مثبت دادند.

Loading
متن کامل سخنراني وزير امور خارجه آمريکا در انديشکده هوور

تلاش آمریکا برای توجیه اشغالگری در سوریه

۱۳۹۶/۱۰/۲۸ | موضوعات

شورای راهبردی آنلاین- ترجمه: وزیر امور خارجه آمریکا ضمن تشریح راهبرد دولت دونالد ترامپ در قبال سوریه اتهاماتی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد.

مشروح سخنان رکس تیلرسون در موسسه هوور Hoover در دانشگاه استنفورد و پرسش و پاسخ کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه اسبق آمریکا با وی در این نشست بدین شرح است:
من از موسسه هوور در دانشگاه استنفورد تشکر می کنم که به من اجازه داده است تا امروز صبح در اینجا صحبت کنم.من از کاندولیزا رایس (وزیر امور خارجه دولت آمریکا در دولت دوم جرج بوش) که مشورت ها و توصیه های وی به میز وزیر خارجه آمریکا می رسد قدردانی می کنم. کاندولیزا رایس منبع بزرگی برای کمک و الهام بخشی به من بوده است.
من به تازگی از اجلاسی در ونکوور آمدم که در سطح وزراتی بین کشورها برگزار شد. در این اجلاس درباره اعمال فشار حداکثری علیه کره شمالی بحث و گفتگو شد. امریکا و همپیمانان این کشور متحد هستند و به این پویش ادامه می دهند تا اینکه کره شمالی گام های جدی برای خلع سلاح هسته ای بردارد. همه ما اتفاق نظر داریم که ما یک کره شمالی مسلح به سلاح هسته ای را نمی پذیریم. من از ونکوور به ایالت کالیفرنیای آمریکا امدم تا در اینجا از کمک دکتر کاندولیزا رایس تشکر کنم.من بسیار خشنودم که در جلسه امروز حضور دارم.
موضوع صحبت های امروز من درباره مسیر پیش روی آمریکا در سوریه است. من در شروع صحبت های خود تاریخچه و فضای سیاسی از سوریه را ارائه می کنم و توضیح می دهم که مردم سوریه با چه وضعیت دشواری روبرو هستند. این وضعیت مایه نگرانی قدرت های جهانی نیز هست. من در ادامه توضیح خواهم داد که چرا برای دفاع ملی ما اهمیت دارد که یک حضور نظامی و دیپلماتیک را در سوریه حفظ کنیم تا کمک کنیم که این مناقشه خاتمه یابد و به مردم سوریه نیز کمک کنیم تا مسیر دستیابی به آینده سیاسی جدید را تعیین کنند. من در بخش پایانی صحبت های خود به تشریح جزئیات گام هایی می پردازم که این دولت (ترامپ) برمی دارد تا به یک سوریه باثبات، متحد و مستقل که عاری از تهدیدات تروریستی و عاری از تسلیحات کشتار جمعی باشد، دست یابیم.
مردم سوریه به مدت حدود پنجاه سال است که از دیکتاتوری حافظ اسد و پسرش بشار اسد رنج می کشند. ماهیت رژیم اسد ،مثل حامی اش ایران، بدخواهانه است. این(رژیم) مروج تروریسم دولتی بوده است، باعث توانمند شدن گروههای تروریستی مثل القاعده شده است که سربازان آمریکایی(نظامیان آمریکایی ) را می کشند، از حزب الله و حماس حمایت کرده است و مخالفت سیاسی را به طریقی خشن سرکوب کرده است. راهبرد اصلی بشار اسد، علاوه بر بقای خودش، شامل میزبانی برخی از افراطی ترین عناصر در منطقه است و از آنها استفاده می کند تا در همسایگان خود بی ثبات ایجاد کند. رژیم اسد فاسد است و روش های زمامداری و توسعه اقتصادی وی نیز به طریقی فزاینده باعث شده است که برخی گروههای نژادی و دینی کنار گذاشته شوند. سوابق حقوق بشری وی (بشار اسد) افتضاح است. چنین سرکوبی نمی تواند برای همیشه ادامه داشته باشد.
با توجه به خشم پنهانی که سالها در درون کشور انباشته شد، بسیاری از سوری ها برخاستند و با حاکمیت اسد مخالفت کردند. در طی چند روز نخست پس از تظاهرات مسالمت آمیز که در سال دوهزار و یازده، سراسر سوریه را فراگرفته بود، اسد و رژیم وی، در پاسخ به مردم خودشان از گلوله و احکام حبس استفاده کردند. از آن زمان به بعد بود که ماجرای سوریه به یک فاجعه انسانی تبدیل شده است. حدود نیم میلیون سوری جان خود را از دست دادند، بیش از پنج میلیون و چهارصد هزار سوری پناهجو شدند و شش میلیون و یکصد هزار سوری نیز در داخل سوریه آواره شدند. در نتیجه ی مناقشه و درگیری بین رژیم سوریه و نیروهای مخالف، کل شهرهای این کشور نابود شدند. سالها طول می کشد که کل این کشور بازسازی شود. تلاش های قبلی آمریکا(دولت قبلی آمریکا) برای متوقف کردن مناقشه موثر نبوده است. وقتی که اسد در سال دوهزار و سیزده از تسلیحات شیمیایی برضد مردم خود استفاده کرد و خط قرمز آمریکا را نادیده گرفت، انفعال آمریکا باعث جسور شدن رژیم شد.

در آوریل سال گذشته میلادی، دولت ترامپ در واکنش به اقدام بشار اسد در بکارگیری عامل عصبی سارین برضد غیرنظامیان، با موشک های کروز حمله کرد که باعث نابود شدن بیست و هشت درصدی نیروی هوایی اسد شد.ما این کار را برای تضعیف توانایی ارتش سوریه در انجام دادن حملات شیمیایی بیشتر و محافظت از غیرنظامیان بی گناه انجام دادیم ، ما این کار را کردیم تا رژیم سوریه را از استفاده بیشتر از چنین تسلیحاتی یا اینکه از اشاعه تسلیحات شیمیایی ، دلسرد کنیم. آمریکا تهدید تسلیحات شیمیایی را جدی می گیرد و ما نمی توانیم بی تفاوت کناری بایستیم و اجازه دهیم که بکارگیری این تسلیحات به امری عادی تبدیل شود! ما همچنان به دنبال پاسخگویی و عدالت برای قربانیان این حمله خواهیم بود. در سال دوهزار و دوازده، نیروهای نظامی رژیم اسد در مقابل مخالفان مسلح به شدت دچار مشکل شدند اما طولی نکشید که خیلی سریع رژیم(سوریه) از طریق کمک نیروهای جنگجوی مورد حمایت ایران، تقویت شد اما با وجود این کمک ، نیروهای شورشی سوریه توانستند تا اوت سال دوهزار و پانزده ، پیشرفت زیادی علیه رژیم اسد داشته باشند. اسد که نگران بقای خود بود به روسیه متوسل شد که همپیمان دیرینه اش بود. روسیه مداخله کرد تا رژیم را نجات دهد، این مداخله عمدتا با افزایش قدرت هوایی، ارائه اطلاعات و حمایت تسلیحاتی بود. در سپتامبر سال دوهزار و شانزده ، شهر مهم حلب بدست رژیم(اسد) افتاد آن هم پس از جنگی بی رحمانه که اساسا این شهر را نابود کرد درحالیکه این شهر قبل از جنگ دو میلیون نفر جمعیت داشت. این (شهر) نماد عزم بی رحمانه رژیم برای بازیابی توان خود در جنگ است و باعث شد که اسد به اشتباه فکر کند که می تواند بدون پاسخ دادن به گلایه های مشروع مردم سوریه ، قدرت را حفظ کند!
جنگ داخلی در سوریه به خودی خود وحشتناک بود اما سوریه با ظهور دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) وارد آشوب و هرج و مرج بیشتری شد. این(داعش) یک دولت تروریست در داخل مرزهای سوریه و عراق بود. مناقشه بین رژیم و گروههای مختلف مخالف، که برای باز کردن چنگ اسد از قدرت نبرد می کردند باعث ایجاد شرایطی شد که دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) در سال های دوهزار و سیزده و دوهزار و چهارده به سرعت گسترش یابد. داعش ابتدا از بقایای القاعده در عراق ظهور یافت یعنی گروهی که اسد مخفیانه از آن حمایت می کرد. مدرک و سند نشان می دهد که اسد با آزاد کردن تروریست های شناخته شده از زندان های سوریه و نادیده گرفتن رشد داعش، آن را مورد حمایت قرار داد. داعش با سوء استفاده از بی ثباتی و نبود حاکمیت متمرکز در سوریه، اقدام به ایجاد آن چیزی کرد که به نادرستی مدعی شد « خلافت» است و شهر رقه در سوریه پایتخت آن است. داعش در نهایت گسترش یافت تا در اوج(قدرت) خود برقلمرو سرزمینی دسترسی داشته باشد که اندازه آن معادل انگلیس است.
داعش که با غارت بانک ها پول زیادی داشت و کنترل میادین نفتی سوریه و عراق را بدست گرفته بود، از همه عناصر برای حفظ خود برخوردار بود تا به سرزمین آمریکا و همپیمانان آمریکا حمله کند. تشکیل یک دولت تروریستی افراطی باعث شد که هزاران جهادی از بیش از یکصد کشور جذب شوند و این کار باعث شد که تروریست ها از سراسر جهان ، در همان جایی که زندگی می کنند، مرتکب حملاتی شوند. در پی ظهور داعش، میلیون ها نفر خانه ها ، روستاها و شهرهای شان را ترک کردند تا از پاکسازی نژادی این رژیم بی رحم فرار کنند در نتیجه شمار زیادی آواره شدند و به کشورهای همسایه رفتند که به اروپا و منطقه اسکاندیناوی هم رسیدند.
تا اواسط سال دوهزار و چهارد بود که داعش پایگاهی ثابت برای عملیات در سوریه داشت و منابع درآمدی قابل توجه در اختیار داشت تا برنامه های خود را تامین مالی کند و الهام بخش و دستور دهنده حملات برضد اهدافی در غرب و همپیمانان منطقه ای ما باشد.
داعش از سوریه استفاده می کرد تا تسلیحات شیمیایی بسازد و از آن برضد شرکای ما استفاده کند. آمریکا که قدرت ویرانگر ناشی از تقویت شدن سازمان های تروریستی را می دانست ، روی تفکر شکست نظامی داعش متمرکز شد. با وجود تهدیدی که داعش در سوریه ایجاد می کرد، تمرکز اسد اما روی جنگیدن با مخالفان سوری بود، هرچند که از حمایت نظامی ایران و روسیه برخوردار بود. سیاست مقابله با تروریسم دولت دونالد ترامپ ساده است:

این سیاست شامل محافظت از آمریکایی ها در داخل و خارج از کشور در مقابل حملات تروریست ها می شود. در قلب این سیاست تلاش می شود فرصت سازماندهی ، جمع آوری پول ، جذب جنگجو ، آموزش و اجرای حملات، از تروریست ها و سازمان های تروریستی سلب شود.وقتی که رئیس جمهور ترامپ دولت را در دست گرفت اقدام قاطعی صورت داد تا دستاوردها در سوریه و عراق را تسریع کند. وی به جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا دستور داد تا در مدت سی روز طرح جدیدی را برای شکست دادن داعش ارائه کند. رئیس جمهور آمریکا خیلی سریع این طرح را تصویب کرد. وی دستور عملیات هایی را داد که سریعا به نتایج قاطع برسد ، اختیارات بیشتری به فرماندهان آمریکایی درعرصه میدانی بدهد و ازادی بیشتری را به فرماندهان نظامی ما بدهد تا مشخص کنند که چه تاکتیک هایی کار برد دارند و برای شکست داعش به درد می خورند!
امروز تقریبا همه قلمرو در عراق و سوریه که زمانی تحت کنترل داعش بود ، یعنی تقریبا نود و هشت درصد از رقم صد در صدی سرزمینی به اندازه انگلیس، آزاد شده است. داعش نتوانسته است که حتی یک فوت (یک وجب) از آن زمین را دوباره بدست آورد. خلافت فیزیکی داعش در رقه نابود شد. آزاد سازی رقه در سوریه دیگر به عنوان آهنربایی برای جذب افرادی خدمت می کند که امیدوارند یک امپراطوری تروریستی ایجاد کنند.
تقریبا سه میلیون و دویست هزار سوری و چهار میلیون و پانصد هزار عراقی از استبداد دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) خلاص شدند. بیش از سه میلیون نفر از افراد آواره داخلی عراقی، اکنون به خانه های خود بازمی گردند. شهر موصل که دومین پایتخت خلافت داعش و یکی از شهرهای بزرگ عراق محسوب می شود به طور کامل از داعش پاکسازی شده است. در عراق برای نخستین بار از زمان شروع بحران در دسامبر سال دوهزار و سیزده، تعداد عراقی هایی که به خانه هایشان بازمی گردد بیشتر از کسانی شده است که آواره هستند. ما در سوریه با سه ویژگی در اوضاع روبرو هستیم:
دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) به طرز اساسی شکست خورده است اما این شکست کامل نیست.
رژیم اسد حدود نیمی از قلمرو سرزمینی سوریه و جمعیت آن را کنترل می کند.
همچنین ادامه تهدیدات راهبردی علیه آمریکا وجود دارد که صرفا از ناحیه دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) و القاعده نیست و این تهدیدی که من به آن اشاره می کنم به طور عمده از ناحیه ایران است. به عنوان بخشی از راهبرد این کشور(ایران) برای ایجاد یک کمان شمالی (اشاره به هلال شیعی ) که از ایران به لبنان و مدیترانه برسد، ایران با مستقر کردن نیروهای سپاه پاسداران ایران انقلاب اسلامی ، به طرز چشمگیری حضور خود در سوریه را تقویت کرده است ، از حزب الله لبنان حمایت می کند و نیروی نیابتی را از عراق ، افغانستان و پاکستان و دیگر مکان ها وارد(سوریه) می کند. ایران از طریق موقعیت استقرار خود در سوریه ، به دنبال ادامه دادن به حملات به منافع آمریکا و همپیمانان آمریکا در منطقه است. ایران سالیانه میلیاردها دلار پول خرج می کند تا از اسد حمایت کند و به جنگ نیابتی ادامه دهد حتی اگر به قیمت حمایت نکردن از مردم خود تمام شود!
مصیبت حل نشده ی میلیون ها پناهجوی سوری و افراد آواره داخلی در سوریه ، همچنان یک بحران انسانی محسوب می شود. اوضاع فاجعه آمیز امور در سوریه به صورت مستقیم به ادامه نبود امنیت و زمامداری مشروع در سوریه مربوط می شود. اسد اقدام به حمله شیمیایی به مردم خود کرده است، کل روستاها و محلات شهری را با بمب های بشکه ای هدف قرار داده و بارها به تضعیف هر فرصتی برای حل مسالمت آمیز اختلافات سیاسی اقدام کرده است. این اقدامات نادرست تا امروز نیز ادامه دارد که در تلفات اخیر غیرنظامیان در غوطه و ادلب شاهدش بودیم. بدون دستیابی به راه حل سیاسی، هیچ راهی برای تسهیل موثر بازگشت عمده ، ایمن و داوطلبانه ی پناهجویان وجود ندارد. خلاصه کلام اینکه سوریه همچنان منبعی برای تهدید راهبردی شدید و چالشی بزرگ برای دیپلماسی ما باقی می ماند اما آمریکا همچنان به نقش آفرینی در این کشور مشغول می ماند تا از منافع امنیت ملی ما محافظت کند.
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه اظهارات خود در موسسه هوور به تشریح پنج وضعیت نهایی مطلوب و مورد نظر آمریکا در سوریه پرداخت که شامل موارد ذیل می شود:

اول: دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) و القاعده در سوریه متحمل شکستی دائمی شوند ، تهدیدی برای سوریه نباشند و بار دیگر ظهور نکنند و سوریه هرگز دیگر پناهگاهی امن برای تروریست ها نباشد که بخواهند به سازماندهی، جذب نیرو، تامین مالی، اموزش و انجام حملات علیه شهروندان آمریکا در داخل و خارج از این کشور اقدام کنند.
دوم: مناقشه بین مردم و رژیم سوریه از طریق روند سیاسی تحت رهبری سازمان ملل متحد حل شود که در قطعنامه 2254 بیان شده است و اینکه یک سوریه باثبات و مستقل تحت رهبری بعد از اسد، به عنوان یک کشور ،کارایی و کارکرد داشته باشد.

سوم: نفوذ ایران درسوریه تضعیف شود. رویاهای آنها(ایرانی ها) برای تشکیل یک کمان شمالی (هلال شیعی) سلب شود وهمسایگان سوریه از همه تهدیدات ناشی از سوریه ایمن باشند.
چهارم: شرایطی فراهم شود که پناهجویان و آوارگان داخلی سوریه بتوانند به صورت داوطلبانه و ایمن به سوریه بازگردند.
پنجم: سوریه عاری از تسلیحات کشتار جمعی باشد.

رکس تیلرسون در ادامه سخنرانی خود گفت : دولت دونالد ترامپ درحال اجرای راهبرد جدیدی برای دستیابی به این وضعیت های نهایی است. این روند عمدتا شامل افزایش اقدام دیپلماتیک در کنار ادامه موفقیت های نظامی ما است. ویژگی تلاش های دیپلماتیک ما شامل ابتکارعمل ها برای برقراری ثبات و تاکید جدید روی راه حل سیاسی برای مناقشه سوریه را شامل می شود اما می خواهم به صراحت بگویم که آمریکا حضور نظامی در سوریه را حفظ خواهد کرد که تمرکز آن روی اطمینان یافتن از عدم ظهور مجدد داعش می باشد. ماموریت نظامی ما در سوریه همچنان مبتنی بر شرایط خواهد بود. ما نمی توانیم همان اشتباهاتی را تکرار کنیم که در سال دوهزار و یازده صورت گرفتند یعنی زمانی که خروج زودهنگام (آمریکا) از عراق اجازه داد که القاعده در عراق بقا پیدا کند و در نهایت به داعش تبدیل شود. همین خلاء بود که اجازه داد داعش و سایر سازمان های تروریستی در این کشور دردسر ایجاد کنند و باعث شوند که داعش به پناهگاهی امن برای طراحی حملات علیه آمریکایی ها و همپیمانان ما دسترسی پیدا کند. ما نمی توانیم اجازه دهیم که تاریخ در سوریه تکرار شود.داعش هم اکنون یک پایش لب گور است، با حفظ حضور نظامی آمریکا در سوریه تا زمان شکست کامل داعش ، به زودی دومین پایش نیز به لب گور خواهد رسید. برداشت ما این است که برخی از آمریکایی ها درباره ادامه نقش آفرینی ما در سوریه تردید دارند و مزایای حفظ حضور در چنین کشور مشکل داری را زیر سوال می برند اما با این وجود بهتر است که آمریکا همچنان به دلایل متعدد در سوریه نقش آفرینی و حضور داشته باشد:
مناطقی که زمامدار و حاکم ندارند به خصوص در مناطق جنگی، باعث زمینه رشد داعش و سایر سازمان های تروریستی می شوند. نبرد برضد داعش تمام نشده است. گروههایی از جنگجویان داعش هستند که هم اکنون شروع به فعالیت های ستیزه جویانه می کنند. ما و همپیمانان ما این افراد را تعقیب می کنیم ، می کشیم یا دستگیر می کنیم.
ما باید در سوریه همچنان حضور داشته باشیم تا جلوی القاعده را بگیریم ، که همچنان حضور قابل توجهی در پایگاههای عملیاتی خود در شمال غرب سوریه دارد. القاعده مثل سالهای قبل از یازدهم سپتامبر، مشتاق است که پناهگاهی بدست آورد تا اقدام به طراحی و حمله علیه غرب بکند.هرچند داعش به عنوان گروه تروریستی غالب در عناوین خبری در چند سال گذشته حضور داشته است اما القاعده همچنان تهدیدی بزرگ است و به دنبال تشکیل مجدد به شیوه های جدید و قدرتمند است.
همچنین خروج کامل پرسنل آمریکایی در این مقطع زمانی باعث خواهد شد که اسد بتواند رفتار بی رحمانه خود علیه مردمش را باردیگر تکرار کند. کشتن مردم سوریه نمی تواند باعث شود که اعتماد مورد نیاز برای ثبات بلند مدت در سوریه بدست آید. یک سوریه باثبات، متحد و مستقل در نهایت مستلزم رهبری بعد از اسد است تا بتواند موفق شود. ادامه حضور آمریکا برای تضمین شکست دائمی داعش، همچنین کمک خواهد کرد تا زمینه تشکیل حاکمیت مشروع و مدنی محلی فراهم شود و زمامداری مسئولانه برای مناطق آزاد سازی شده فراهم شود.
وزیر امور خارجه آمریکا با تأکید بر فشار اقتصادی و سیاسی به دولت سوریه و هشدار به اتحادیه اروپا درباره کمک به دولت سوریه به صراحت اعلام کرد سوریه در صورتی باثبات خواهد بود که در راستای منافع آمریکا باشد.

خروج اسد از قدرت از طریق فرایند ژنو که تحت رهبری سازمان ملل است، شرایط لازم را برای صلحی پایدار برای سوریه فراهم خواهد کرد و امنیت را در مرزهای این کشور برای همسایگان تأمین خواهد کرد. مداخله نکردن آمریکا در مسئله سوریه، فرصت را برای ایران فراهم می آورد تا مواضع خود را در سوریه بیشتر تقویت کند. همانطور که قبلا از جنگهای نیابتی ایران و اظهارات علنی آنها دیده ایم، ایران دنبال سلطه برای خاورمیانه و نابودی متحد ما اسرائیل است. سوریه به عنوان کشوری بی ثبات که مرز مشترک با اسرائیل دارد، فرصتی را فراهم می آورد که ایران بسیار تمایل دارد از آن بهره برداری کند. مسئله آخر اینکه مطابق با ارزشهای ما، آمریکا این فرصت را دارد که به مردمی کمک کند که خیلی زجر کشیده اند. ما باید به مردم سوریه فرصتی دهیم تا به خانه هایشان بازگردند و زندگیهای خود را مجدد بسازند. بازگشت داوطلبانه و امن آوارگان سوری به نفع امنیت و منافع آمریکا، متحدان و شرکای ماست. برای کم کردن فشار بسیار زیادی که از طرف سیل آوارگان بر مناطق مجاور سوریه و اروپا وجود دارد، شرایط باید برای بازگشت امن و داوطلبانه آوارگان به کشورشان فراهم شود. تضمین ثبات در یک طرف دریای مدیترانه در اروپا غیرممکن است اگر هرج و مرج و بی عدالتی و ظلم و ستم در طرف دیگر مدیترانه یعنی در سوریه غالب شود. آمریکا به همراه متحدان و شرکای خود گامهای زیر را برای آوردن صلح و ثبات به سوریه برخواهد داشت:
اول: برقراری ثبات در مناطق آزاد شده برای اطمینان از اینکه زندگی مردم می تواند به وضع عادی برگردد و داعش دوباره پیدایش نمی شود، حیاتی است. طرحها برای برقراری ثبات شامل تدابیر ضروری مثل پاکسازی مینهای منفجر نشده است که از داعش به جا مانده است، همچنین امکان بازگشایی بیمارستانها دوباره فراهم شود، خدمات آب و برق دوباره برقرار شود و دوباره پسران و دختران به مدرسه بروند. این رویکردها در عراق موفق بوده است، کشوری که میلیونها نفر به خانه هایشان بازگشتند. البته در سوریه بر خلاف عراق، ما هیچ دولت ملی که شریک ما در تلاشهای برای برقراری ثبات در آن کشور باشد، نداریم بنابراین ما باید با دیگران همکاری کنیم. با توجه به این مسئله، دشواریهای زیادی در این مسیر وجود دارد. از ماه مه آمریکا دیپلماتهای بیشتری را به مناطق بحران زده در سوریه اعزام کرده است که با سازمان ملل متحد و شرکای ما در ائتلاف جهانی برای شکست داعش و سازمانهای مختلف غیردولتی همکاری می کنند. کار ما برای کمک به مسئولان محلی و منطقه ای برای فراهم کردن خدمات در مناطق آزاد شده میان مردم محلی و رهبران محلی که در حال بازگشت هستند، اعتمادسازی می کند. تروریستها تحت شرایطی دوام پیدا می کنند که به آنها امکان دهد کارشان را توسعه دهند و پیامهای نفرت آلود خود را به افراد آسیب پذیر در مناطق جنگ زده برسانند. تلاشها برای ثبات به این افراد کمک می کند تا از تفکرات تروریسم دور شوند و به سمت همگرایی و انسجام در محله های خود حرکت کنند. ما باید به روشنی بگوییم که برقراری ثبات مساوی کشورسازی بی حد و پایان نیست یا اینکه به معنای بازسازی نیست اما ضروری است. هیچ طرفی در جنگ سوریه نمی تواند صرفا از طرق نظامی به پیروزی برسد یا کشور را به ثبات برساند. حضور نظامی ما در سوریه با پشتیبانی تیمهایی از وزارت خارجه و آژانس آمریکا برای توسعه بین المللی همراه است که با مقامات محلی همکاری می کنند تا اهالی مناطق آزاد شده بتوانند در محله های خود ثبات برقرار کنند. همزمان با تلاشها برای برقراری ثبات، کاهش کلی جنگ گامی بسیار مهم برای فراهم کردن شرایط برای حل سیاسی پسا اسد است. از ژوئیه ، آمریکا با روسیه و اردن برای ایجاد ناحیه کاهش تنش و درگیری در جنوب غربی سوریه همکاری کرده است. توافق حاصل شده درباره این منطقه، آتش بس را محقق کرده ، به بمبارانهای بی هدف علیه جمعیتهای غیرنظامی پایان داده و به جز چند مورد انگشت شمار، تا کنون خوب نگه داشته شده است. توافق حاصل شده درباره جنوب غربی سوریه همچنین به امنیت اسرائیل نیز توجه دارد زیرا ایجاب می کند که شبه نظامیان تحت حمایت ایران به ویژه حزب الله از مرز اسرائیل فاصله بگیرند. ما نیاز داریم تا روسیه همچنان به همکاری با آمریکا و اردن برای اعمال مفاد توافقنامه منطقه کاهش درگیری و تنش ادامه دهد. اگر روسیه این کار را انجام دهد، توقف درگیرها میان نیروهای رژیم و مخالفان اجازه رساندن امن کمکهای بشردوستانه و شرایط بهتر برای بازگشت امن و داوطلبانه آوارگان را فراهم می کند و امنیت لازم را برای مردم سوریه تأمین می کند تا بتوانند نواحی آسیب دیده از جنگ را بازسازی کنند. تلاشهای ما به آوارگان در اردن کمک کرده است به منطقه کاهش تنش و درگیری در جنوب سوریه بازگردند.

در مجموع برآورد می شود هفتصد و پانزده هزار سوریه ای از جمله پنجاه هزار سوریه ای از خارج در سال دوهزار و هفده به خانه هایشان بازگشته باشند. این روندهای زودهنگام اما مثبت می تواند با تداوم تلاشها برای کاهش تنش و درگیری نه فقط در جنوب غرب سوریه بلکه در جاهای دیگر این کشور افزایش یابد. در مبارزه با تروریسم، ما همچنان با متحدان و شرکای خود مثل ترکیه همکاری می کنیم تا با تهدیدات تروریستی در ادلب مقابله کنیم و در عین حال نگرانیهای ترکیه را در رابطه با تروریستهای پ ک ک در جاهای دیگر برطرف می کنیم. القاعده سعی می کند دوباره پایگاهی عملیاتی را برای خود در اذلب ایجاد کند اما ما فعالانه با همکاری و هماهنگی متحدان و شرکایمان بهترین گزینه را برای خنثی کردن این تهدید فراهم می کنیم. آمریکا قاطعانه از تلاشهای سازمان ملل متحد برای رسیدن به راه حلی سیاسی در چارچوب قطعنامه 2254 شورای امنیت برای سوریه حمایت می کند. این چارچوبی سیاسی برای صلح و ثبات و سوریه ای متحد است که تا کنون مورد قبول اعضای شورای امنیت قرار گرفته است. به ویژه ما از طریق فرایند ژنو در حمایت از تلاشهای استفان دیمیستورا فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در امور سوریه کار خواهیم کرد. رژیم اسد به روشنی به روسیه به عنوان ضامن امنیت خود تکیه کرده است. از این رو روسیه نقشی جدی در متقاعد کردن رژیم اسد برای مشارکت سازنده در فرایند ژنو دارد. فراتر از رأی خود روسیه در حمایت از قطعنامه 2254 ، رئیس جمهور پوتین در بیانیه مشترک خود با رئیس جمهور ترامپ که نوامبر گذشته در ویتنام صادر شد، دوباره بر تعهد روسیه به فرایند ژنو تأکید کرد. آمریکا و روسیه با یکدیگر به شکلی موفق روی ناحیه کاهش تنش و درگیری در جنوب غرب سوریه همکاری کرده اند. ما همچنین ترتیباتی را برای کاهش تنش و درگیری در ناحیه دره رود فرات برای تضمین امنیت نیروهایمان فراهم کرده ایم. روسیه اکنون باید تعهدی را که رئیس جمهور ما نوامبر گذشته برای پیدا کردن راه حل نهایی از طریق فرایند ژنو تحت رهبری سازمان ملل متحد داد، به طور کامل دنبال کند. یکی از راههایی که روسیه می تواند این کار را انجام دهد استفاده از نفوذ منحصر به فرد خود بر رژیم اسد است، رژیمی که خودش قبول کرده است در فرایند ژنو شرکت کند. روسیه باید سطوح جدیدی از فشار را بر رژیم وارد کند تا نه فقط در ژنو حاضر شود بلکه با جدیت در تلاشهای سازمان ملل متحد برای اجرای نتایج توافق شده مشارکت کند. آمریکا، اتحادیه اروپا و شرکای منطقه ای کمکهای بین المللی برای بازسازی را به نواحیی که در کنترل رژیم اسد باشد، فراهم نخواهد کرد. ما از همه ذینفعان در آینده سوریه هم می خواهیم همین کار را بکنند. ما به عدم برقراری روابط اقتصادی با رژیم اسد توصیه می کنیم. در عوض ما مساعدتهای بین المللی را برای بازسازی مناطقی تشویق می کنیم که ائتلاف بین المللی و شرکای محلی آنها از دست داعش آزاد کرده اند . زمانی که اسد از قدرت کنار برود، آمریکا با خوشحالی عادی سازی روابط اقتصادی میان سوریه و دیگر کشورها را تشویق خواهد کرد. آمریکا از همه کشورها می خواهد تا با جدیت بر اسد فشار اقتصادی بیاورند و بعد از انتقال سیاسی در سوریه این کشور را بازسازی کنند. پیش بینی ما این است که میل به بازگشت به زندگی عادی و ابزارهای فشار ملت سوریه و همچنین افرادی در داخل رژیم سوریه را بسیج خواهد کرد تا اسد را مجبور به کناره گیری کنند. قطعنامه 2254 همچنین خواستار برگزاری انتخابات آزاد در سوریه تحت نظارت سازمان ملل متحد است. آمریکا باور دارد که انتخابات آزاد و شفافی که مشارکت سوری های خارج از کشور را که آواره شده اند، یعنی همه آنهایی که در نتیجه جنگ مجبور به فرار از کشور شده اند ، در بر بگیرد، به خروج دائمی اسد و خانواده اش از قدرت منتهی خواهد شد. این فرایند زمان می برد و ما برای خروج اسد و ایجاد رهبری جدید در سوریه به صبوری توصیه می کنیم. تغییرات مسئولانه آن طور که برخی امید دارند، فورا نمی تواند حاصل شود بلکه این تغییرات باید از طریق فرایند تدریجی اصلاحات قانونی و انتخابات تحت نظارت سازمان ملل متحد حاصل شود. اما در هر حال این تغییرات خواهد آمد. آمریکا ایثارگریهای بزرگ نیروهای دموکراتیک سوریه را اجر می نهد و بزرگ می شمارد که در آزادسازی سوریها از دست داعش انجام دادند اما پیروزیهای آنها در میدان نبرد، چالش اداره و حکومتداری مناطق آزاد شده و تعیین نمایندگان مردم شرق و شمال سوریه را حل نمی کند. توافقات و ترتیبات سیاسی محلی موقت که امکان مشارکت همه گروهها و قومیتها را بدهد که حامی انتقال سیاسی کلی تر در سوریه هستند، باید با حمایت بین المللی محقق شود. هر گونه ترتیبات و توافقات محلی باید به شکلی واقعی به نمایندگی از مردم باشد و نباید هیچ کدام از کشورهای همسایه سوریه را تهدید کند.

به همان شکل ، صدای مردم سوریه در این مناطق باید در ژنو و در گفتگوهای گسترده تر درباره آینده سوریه شنیده شود. درباره این مسائل، آمریکا گوش شنوا دارد و نگرانیهای ترکیه را که متحد آمریکا در ناتو است، جدی می گیرد. ما کمکهای بشردوستانه و ایثارگریهای نظامی ترکیه را در جهت شکست دادن داعش و درباره حمایت از میلیونها آواره سوری و برقراری ثبات در نواحی که ترکیه به آزادی آنها کمک کرده است، به رسمیت می شناسیم. ما باید همکاری نزدیک ترکیه را در رسیدن به آینده ای جدید برای سوریه داشته باشیم که امنیت را برای همسایگان سوریه تضمین کند. در نهایت اینکه کاستن و بیرون کردن نفوذ بدخواهانه ایران از سوریه بستگی به سوریه ای دموکراتیک دارد. برای سالها، سوریه تحت حاکمیت بشار اسد کشور تحت امر ایران بوده است. دولت مرکزی سوریه که تحت کنترل اسد نباشد ، مشروعیت تازه ای خواهد داشت تا حاکمیت خود را بر کشور اعمال کند. اعمال دوباره حاکمیت و استقلال ملی توسط دولتی جدید، به همراه تلاشهای کاهش تنش و درگیری و جریان جدید کمکهای بین المللی ، خشونتها را کاهش خواهد داد و شرایط بهتری را برای ثبات فراهم خواهد کرد و خروج جنگجویان خارجی را تسریع خواهد کرد. ما قبول داریم که سوریه پیچیدگیهای زیادی دارد. راه حلهای پیشنهادی ما به راحتی به دست نمی آید. اما ضرورت دارد که در این راهها به خاطر امنیت خودمان و متحدانمان حرکت کنیم. ما اشتباهات گذشته را در عراق یا اشتباهات در لیبی را تکرار نخواهیم کرد. مداخلات نظامی خیرخواهانه ، بدون استراتژیهای سیاسی و باثبات سازی باعث به وجود آمدن دشمنان و پیامدهای ناخواسته می شود. به همین علت ما دنبال کاهش جنگ داخلی در سوریه هستیم و برای صلح تلاش می کنیم و همه طرفها را تشویق می کنیم به میز مذاکرات بروند. ادامه درگیریها می تواند به بدتر شدن اوضاع انسانی ، هرج و مرج بیشتر و افزایش مداخلات نظامی منطقه ای در سوریه شود. تمرکز ما روی ایجاد مسیر سیاسی مثبت و رو به جلو است که اراده و خواست مردم سوریه را محترم می شمارد و وحدت و تمامیت ارضی سوریه را به حفظ می کند. تقریبا مثل همه چالشهای سیاست خارجی آمریکا، گامها برای دستیابی به اهدافمان نمی تواند به تنهایی برداشته شود. ما همچنان با متحدان و شرکایمان همکاری نزدیک خواهیم داشت. متحدان ما در اروپا که در چند سال گذشته حملات تروریستی زیادی را تجربه کرده اند ، متأسفانه تجربه دست اولی را از آنچه که گروههایی مثل داعش و القاعده می توانند انجام دهند، داشته اند. ما به حمایت متحدان و شرکایمان از استراتژیمان به منظور کاهش دائمی خطر امنیتی که این سازمانهای تروریستی و دیگران دارند، نیاز داریم. حرف آخر اینکه مردم سوریه هفت سال هرج و مرج و سختی غیرقابل تصور را تحمل کرده اند. آنها به کمک نیاز دارند. اقدامات عملی جدید گزینه مطلوب به جای سالها آرزوی غیرعملی و واهی است. سوریه باثبات، متحد و مستقل در جهت منافع امنیت ملی آمریکا ، متحدان و شرکایش خواهد بود. اگر این واقعیت محقق شود ، پیروزی برای همه خواهد بود و این مسئله توان مردم سوریه را برای دنبال کردن حقوق خدادی برای زندگی، آزادی و خوشبختی، تقویت خواهد کرد.

وزیر امور خارجه آمریکا پس از سخنرانی در موسسه هوور Hoover در دانشگاه استنفورد به پرسش های کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه اسبق آمریکا که به عنوان مجری در برنامه حاضر بود پاسخ داد که متن این گفتگو بدین شرح است:

کاندولیزا رایس: از توضیحات کامل شما در مورد یکی از مهمترین مشکلات نظام بین المللی تشکر می کنم. اکنون قصد دارم در مورد دو موضوع مهم پرسش هایی برای شما مطرح کنم. اما پیش از آن در مورد فعالیت به عنوان وزیر امور خارجه بگویید. این شغل دشوار است اینطور نیست؟ وقتی من وزیر امور خارجه بودم صبح که از خواب بیدار می شدم به تقویم خود نگاه می کردم. برخی کارها بود که به انجام آنها علاقه داشتم و انگیزه پیدا می کردم اما برخی کارها نیز ناراحت کننده بود و ترجیح می دادم به جای آنها به خواب صبحگاهی خود ادامه دهم. شما در این شغل چه چیز را دوست دارید و کدام بخش ها برایتان چالش برانگیز است.

رکس تیلرسون: آنچه من در آن شغل بیش از بقیه به آن علاقه دارم همان چیزی است که در طول دوران کار خود از آن لذت برده ام و آن کیفیت و توانایی افرادی است که افتخار کار کردن با آنها را به دست می آورم. آنچه من درباره کارکنان وزارت امور خارجه می گویم اینست که این افراد به طرز خارق العاده ای به کار خود تعهد دارند و بخشی از میهن پرست ترین افرادی هستند که هر فرد می تواند در زنهدگی خود ببیند. آنها هر روز با یک هدف سر کار حاضر می شوند و آن دستیابی به اهداف سیاست خارجی، اهداف دولت و خدمت در جهت تامین منافع ملی مردم آمریکاست.
بنابراین آنچه من هر روز به دنبال آن هستم این است که حتی اگر در مورد مسائل پیچیده صحبت می کنیم، ظرفیت هوش و روشنفکری نیروهای ما نیز برای مقابله با آنها بسیار بالاست.

کاندولیزا رایس: اکنون شما به عنوان وزیر امور خارجه با چالش های منحصر به فردی نیز روبرو هستید. زمانی که من وزیر بودم شبکه های اجتماعی هنوز متولد نشده بودند و من به این خاطر خدا را شکر می کنم. ما می دانیم که رئیس شما علاقه فراوانی به شبکه های اجتماعی دارد. شما با فشار دائمی شبکه های اجتماعی چگونه برخورد می کنید؟

رکس تیلرسون: ترامپ در زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی در سطح اول جهان است اما من این تخصص را ندارم. اینجا اعتراف می کنم که با وجود پیشرفت خوب این فناوری، من هیچ حساب کاربری در شبکه های اجتماعی ندارم. هرگز حسابی نداشته ام و قصد ندارم حسابی برای خود ایجاد کنم. شبکه های اجتماعی ابزار خوبی هستند به شرط آنکه از آنها به خوبی استفاده شود. رئیس جمهور از آن استفاده به شکل موثری استفاده کرده است و با بهره بردن از آن راه های سنتی برقرای ارتباط را برای خودش کوتاه کرده است و با این روش به سرعت نه تنها با مردم آمریکا بلکه با دوستان و متحدان یا حتی دشمنان آمریکا و کل جهان ارتباط برقرار می کند.
من نمی دانم رئیس جمهور چه زمان این کار را انجام می دهد. اما من حتی حساب کاربری در توییتر ندارم که بتوانم آنچه را که رئیس جمهور منتشر می کند دنبال کنم. البته اظهارات و توییت های رئیس جمهور به سرعت در اختیار من قرار می گیرد تا واکنش مناسبی در قبال آن داشته باشم.
برخی افراد می پرسند که چگونه ممکن است بدون داشتن حساب در شبکه های اجتماعی کارهایتان را انجام دهید اما من به این وضع عادت دارم. ما اهداف خود را می دانیم و رئیس جمهور هیچ کدام را تغییر نداده است. بنابراین چیز زیادی تغییر نمی کند. فکر می کنم من در نهایت بدون آنکه یک حساب کاربری در شبکه های اجتماعی داشته باشم بمیرم.

-کاندولیزا رایس: زمانی که شما درباره سوریه صحبت کردید و به بیان راهکارهای حرکت رو به جلو در ارتباط با سوریه جدا از راهکارهای نظامی پرداختید، تحت تأثیر قرار گرفتم. البته راهکارهای نظامی با برخی دستاوردهای واقعی همراه بوده است به ویژه در پاکسازی دولت اسلامی (گروه داعش) از عراق و اکنون کمک به دست کم پاکسازی آنها در سوریه. اما من زمانی که شما به بیان مسائلی در ارتباط با ثبات سیاسی پرداختید، از برخی کلماتی استفاده کردید که افراد زیادی از آنها را به دولت ترامپ ربط نمی دهند. می خواهم کمی درباره این موضوع صحبت کنید. شما درباره ارزش ها صحبت کردید، ارزش های آمریکایی. شما درباره حقوق بشر صحبت کردید. شما در ارتباط با لزوم توانمندی مردم سوریه برای ابراز رویکردهای خودشان در یک انتخابات آزاد صحبت کردید.
اگر تمایل داشته باشید، ما به بررسی این بخش از ارزش ها خواهیم پرداخت، زیرا اگر به مرکز وودرو ویلسون باز گردیم، می بینیم که رؤسای جمهور آمریکا بر این باور بوده اند که ترکیب داخلی کشورها به واقع مهم نیست. و من فکر می کنم یکی از عللی که ما در حال حاضر در سوریه با مشکل مواجه هستیم، این است که بشار اسد یک دیکتاتور است که مردم خودش را کشته و سرکوب کرده است. و سپس می خواهم درباره موضوعات مربوط به ارزش، حقوق بشر، دموکراسی در سیاست خارجی آمریکا یک سال از زمانی که شما وزیر امور خارجه آمریکا شدید، صحبت کنید.

-تیلرسون: سئوال خوبی است. ارزش های آمریکایی ما در ارتباط با آزادی، احترام به افراد و شأن انسانی و همه ارزش هایی که سبب ارائه تعریفی از ما به عنوان انسان می شوند، این که ما به طور دسته جمعی به عنوان گروهی از افراد که خود را به این ارزش ها متعهد می دانیم و این که سبب ارائه تعریفی از رفتار هر روزه ما با یکدیگر می شوند شامل دستورالعمل سیاست خارجی ما می شود.
در یک سطح، این ها ارزش های پایدار هستند و آنچه که من گفتم این است که شما با سیاست خارجی آشنا هستید زمانی که شما از این ارزش ها استفاده و تلاش می کنید آنها را در قالب سیاست خارجی بگنجانید. نگرانی دائمی من این است که سیاست ها می توانند تغییر کنند، تطبیق پیدا کنند و این روند ادامه دارد. و اگر شما تلاش کنید ارزش های شما هرگز تغییر نخواهند کرد. آنها هرگز با شرایط تطبیق پیدا نخواهند کرد. از این رو،‌ارزش های ما همواره با ما خواهند بود.
در حال حاضر، شما چگونه ارزش های خود را عملیاتی می کنید؟ زیرا فکر می کنم اصل سئوال همین است. و سوریه یک موضوع مهم برای بررسی در این باره محسوب می شود. رفتن به سوریه و حمایت از حقوق بشر، آزادی های مذهبی، مشارکت برابر زنان در حالی که هزاران نفر و غیر نظامی هر روزه در این کشور کشته می شوند، معنا نمی شود زیرا مهمترین حق بشری هر فردی این است: حق زندگی کردن. زندگی کردن و سپس آزادی و سپس تلاش برای دست یابی به شادی. و این نظر من درباره ارزشهاست. نخست باید مانع کشته شدن مردم شوم و اگر بتوانم آنها را از کشته شدن حفظ کنم، و اگر بتوانم سبب برقراری ثبات شوم، می توانیم بذر آزادی را بکاریم و سپس سبب ایجاد مسیری به سوی دست یابی به شادی شویم. و در ورای همه این موضوعات، احترام به شأن انسانی، شرایط بشری و همه راه هایی که ما می توانیم این ارزش ها را که ارزش های منحصربفرد آمریکایی هستند ابراز کنیم، قرار دارد.
و همچنین موضوع چگونگی ایجاد شرایطی مطرح است که بر اساس آن، مردم بتوانند به واقع این هدف دست یابند و اولویت در سوریه در حال حاضر،‌ جلوگیری از کشته شدن مردم است. آنها کشته می شوند. هزاران تن از آنها کشته می شوند. این روند باید متوقف شود، باید ثبات برقرار شود و روند فراهم شدن برخی شرایط آغاز شود و سپس ما می توانیم سبب پیشبرد احترام به آزادی های مذهبی افراد، احترام به شأن آنها شویم. و از نظر من این یک روند مهندسی شده است. این شیوه تفکر من در این باره است. و این فرآیندی در داخل یک سیستم در هر مقطع زمانی است و به شرایط، موقعیت مکانی آن کشور بستگی دارد که سبب می شود ما در جایگاهی متفاوت در این روند قرار بگیریم. اگر ما با دولتی با ثبات مواجه باشیم که برخی از سازمان های مذهبی را سرکوب می کند در آن صورت ما دست به اقدام خواهیم زد. زیرا این مردم نیستند که کشته می شوند بلکه آنها تحت اذیت و آزار قرار می گیرند. آنها از حق شاد بودن محروم می شوند.
از این رو، با بررسی هر موقعیت و شرایطی از خودم می پرسم اکنون اولویت چیست؟ و نخستین اولویت همواره حفاظت از جان افراد و جلوگیری از کشته شدن آنهاست. و اگر چنین کاری انجام دهیم شروع به ایجاد شرایطی می کنیم که می توانیم به واقع رو به جلو حرکت و از ارزش ها حمایت کنیم.

کاندولیزا رایس: همچنین ابزار برای انجام کاری که از آن صحبت می کنید؛ مسلم است زمانی که موجب تثبیت اوضاع می شوید، هنوز هم باید دیپلماسی داشته باشید و هنوز هم باید به مردم کمک کنید. نگرانی هایی درباره پایبندی به تعهدات، کمک خارجی، و داشتن آن ابزاری که دیپلمات های خارجی برای برقراری ثبات به آن متکی هستند، وجود دارد. جیم متیس حرف معروفی دارد مبنی بر اینکه اگر از کمک خارجی برخوردار نباشد، نیاز به گلوله های بیشتری خواهد داشت.
در حال حاضر، دو تلاش آمریکا در زمینه کمک های خارجی وجود دارد که در سطح جهانی از آن قدردانی شده است: «طرح فوری رئیس جمهور برای کمک در زمینه ایدز» که احتمالاٌ از طریق تلاش های رئیس جمهور بوش و سپس رئیس جمهور اوباما، جان میلیون ها را از این بیماری واگیر نجات داد؛ و سپس «چالش هزاره» که هدف از آن تلاش برای گرفتن کمک های خارجی و اعطای آن به کشورهایی است که در واقع می خواهند از آن عاقلانه استفاده کنند؛ کشورهایی که فساد مالی ندارند. آیا می توانید کمی بیشتر درباره آینده این برنامه ها صحبت کنید؟ می دانم که شما طرفدار این برنامه ها هستید. شما در دولت و کنگره در این زمینه چه تلاش هایی می کنید؟

تیلرسون: شما دو موضوع را انتخاب کردید که دفاع از آن از همه آسان تر است، زیرا حتی در دولت دیدگاهی وسیع درباره «طرح فوری رئیس جمهور برای کمک در زمینه ایدز» وجود دارد. این طرح نتایج فوق العاده ای داشته و نشان داده است که در آن،‌ از دلار آمریکا علاقلانه استفاده می شود. اگر به این دلارهای هزینه شده به عنوان یک سرمایه گذاری نگاه کنید، می بینید که این سرمایه گذاری بازده دارد- این طرح با هر مقیاسی که در نظر بگیرید، در سطح گسترده موفقیت آمیز بوده است.
شرکت چالش هزاره نیز به خاطر روند اصولی که در آن استفاده می شود، بسیار موفقیت آمیز بوده است. فکر می کنم بیشتر بحث هایی که مطرح است، درباره این نوع برنامه ها نیست، بلکه درباره برنامه های متعدد دیگری است که شاید همان ساختار «طرح فوری رئیس جمهور برای کمک در زمینه ایدز» و «چالش هزاره»، یا پاسخگویی متناسب با آن ساختار را نداشته باشند، و دیدگاهی مبنی بر اینکه آمریکا سخاوتمندترین کشور جهان در زمینه کمک های بشردوستانه، و کمک در زمینه بلایای طبیعی بوده و همچنان هست. ما همواره پیشقدم بوده ایم و بیش از همه کمک کرده ایم.
اما اگر به اوضاع مالی کشور نگاه کنید، و با توجه به اینکه همه ما می دانیم که کسری (بودجه) همواره رو به افزایش است، فکر می کنم حق با رئیس جمهور است که گفت ما می دانیم چه می کنیم، اما دیگر کشورهای جهان چه (کمکی) می کنند؟ و اینکه آیا آنها سهم خود را می پردازند؟ در نتیجه این امر تا حد زیادی نادیده گرفته شده است که دولت درباره همه ابزار کمک خارجی – از کمک هایی که از طریق آژانس توسعه بین المللی آمریکا و وزارت خارجه صورت می گیرد تا کمک و فروش نظامی خارجی تا سازمانهای بین المللی در سازمان ملل و …- چگونه فکر می کند. ما کمک های خود را می کنیم، اما از کشورهای دیگر هم می خواهیم کمک کنند. همچنین وی انتظارات بسیار بالایی ایجاد کرده است تا ما برویم و دیگران را وادار کنیم کمک های خود را افزایش دهند و شورع به کمک های بیشتر متناسب با توانایی شان کنند. وی همچنین به کشورهای متعددی در سراسر جهان اشاره می کند که عملکرد فوق العاده ای دارند. در بسیاری از موارد، این کشورها از نظر اقتصادی بهتر از ما عمل می کنند، اما هنوز به نظر ما سهم خود را جهان به آن نیاز دارند، نمی پردازند.
بنابراین،‌ در بخش عمده سال گذشته و حتی اوایل امسال، تعامل بسیار فعالی با کشورهای دیگر در این زمینه وجود داشته است. با توجه به همه آنچه گفته شد، ما همچنان بر این نیازها اذعان داریم. همانطور که می دانید، روند بودجه دو شاخه دولت را در بر می گیرد. کنگره نیز به نوبه خود در این باره تصمیم گیری می کند، و دولت هم تصمیم خود را می گیرد. بنابراین در نهایت بخش عمده ای از این مسئله در روند مذاکرات بودجه حل و فصل می شود.
آخرین چیزی که به ویژه درباره بودجه وزارت خارجه می گویم – چرا که بحث های زیادی درباره آن شده است- این است که مایلم چشم انداز را در این باره برایتان ترسیم کنم. بودجه وزارت خارجه از رقم بی سابقه 55 میلیارد دلار -که بیشترین بودجه ای که تاکنون وزارت خارجه آمریکا داشته است- کاهش می یابد. به شما می گویم که عملیاتی کردن بودجه 55 میلیارد دلاری برای وزارت خارجه بسیار دشوار است. به صراحت می گویم که اگر بخواهیم این کار را به خوبی انجام دهیم و حافظ خوبی برای دلارهای مالیات دهندگان آمریکایی باشید، باید بتوانیم به خوبی از عهده این کار برآییم.
بنابراین در حال حاضر ما در شرایط پویایی هستیم و در موقعیتی نیستیم که قادر به برآوردن فوری ترین نیازها در خارج نباشیم. اما ما در تلاشیم دیگر کشورهای جهان را وادار کنیم سهم بیشتری را بر عهده گیرند.

کاندولیزا رایس: و اما سؤال پایانی درباره موضوعی است که سخنان خود را با آن آغاز کردید: کره شمالی. آژیرهای خطر در هاوایی به اشتباه به صدا درآمد. افرادی هستند از بروز آتی جنگ در شبه جزیره سخن می گویند. در عین حال ما دو کره را داریم که تصمیم به هماهنگی هایی برای شرکت در بازی های المپیک گرفته اند. آیا فکر نمی کنید ممکن است این لفاظی های که ما استفاده می کنیم، این واقعیت که شاید دیپلماسی به اندازه برخی صحبت ها درباره گزینه های نظامی ما اهمیت نداشته باشد، باعث اختلاف ما با متحدانمان در کره جنوبی شود؟ زمانی که من وزیر بودم و برای مذاکرات شش جانبه تلاش می کردم، کره شمالی بسیار مایل بود موجب بروز اختلاف شود تا چینی ها یا کره جنوبی یا روس ها از مذاکرات خارج شوند، و برای آمریکا بسیار مهم بود که منزوی نشود.
با این وصف، این این ابتکارهای اخیر بین دو کره را چگونه می توان تعبیر کرد؟ کمی هم درباره دیپلماسی برای ما صحبت کنید، چرا که فکر می کنم همگی ما بر این عقیده ایم که با وجود جدی بودن تهدید کره شمالی، در واقع هیچ کسی خواهان جنگ در شبه جزیره کره نیست.

تیلرسون: تلاش های دیپلماتیک ما فوریه گذشته آغاز شد. من در نخستین هفته فعالیتم به عنوان وزیر خارجه پس از ادای سوگند، با رئیس جمهوری در دفتر وی بودم و نخستین چالش سیاست خارجی که وی (مسئولیت رسیدگی به آن) را بر دوشم نهاد این بود،‌ اتخاذ رویکردی در قبال کره شمالی بود. ما هم این کار را کردیم و از طریق روند بین سازمانی چنین رویکردی را بررسی کردیم.
من این رویکرد را «برنامه فشار مسالمت آمیز» نامگذاری کردم و رئیس جمهور آن را به «برنامه حداکثر فشار» تغییر نام داد. اما می دانم که مردم می گویند: «ما تحریم ها را در گذشته نیز امتحان کرده ایم. تحریم ها هرگز مؤثر نخواهد بود.» اما واقعیت این است که ما هرگز رژیم تحریم هایی نداشته ایم که به این اندازه جامع باشد، و ما هرگز مانند الان از حمایت چین از تحریم ها برخوردار نبوده ایم. موضوع روسیه کمی فرق می کند. اما چینی ها تا حدی کره شمالی را تحت فشار قرار داده اند -بخشی از این رویکرد، کمک به چینی ها برای درک این واقعیت بود که شاید کره شمالی در 50، 60 سال گذشته برای شما نوعی دارایی بوده است، اما آنها هم اکنون مایه دردسر شما هستند.- و این به خاطر نحوه بروز احتمالی تحولات در شبه جزیره کره است. اگر چین در حل این مشکل به ما کمک نکند، باید منتظر پیامدهای آن باشیم که چین به خوبی از این پیامدها آگاه است.
بنابراین فکر می کنم تلاش های دیپلماتیک، مربوط به متحد کردن جامعه بین المللی در خصوص این تحریم ها است که بسیار مؤثر بوده است. همانطور که خود رئیس جمهور کره جنوبی در تماسی تلفنی به ما گفت، سطح ارتباطاتی که بین ما، کره جنوبی، و چین درباره این موضوع وجود دارد، بسیار قابل توجه است. شاید اگر بدانید ما چند بار در هفته درباره این موضوع با یکدیگر تلفنی صحبت می کنیم، تعجب کنید. رئیس جمهور کره جنوبی گفت علت اینکه کشورش با ما همکاری می کند این است که اثر این تحریم ها را (بر کره شمالی) احساس می کند. ما همچنین از روی اطلاعات و شواهد درباره افرادی که از کره شمالی فرار می کنند، شاهد تاثیر این تحریم ها هستیم.
ژاپنی ها دیروز اعلام کردند بیش از 100 قایق ماهیگیری کره شمالی به سوی آبهای ژاپن منحرف شده اند – که دو سوم سرنشینان آنها جان داده اند-. آنها تلاش نمی کردند فرار کنند و افرادی هم که هنوز زنده بودند می خواستند به خانه شان بازگردند. بنابراین آنها (ژاپنی ها) این افراد را به کره شمالی فرستادند. اما چیزی که آنها (ژاپنی ها) از این رویداد دریافتند این بود که این قایق ها در زمستان برای ماهیگیری به دریا فرستاده می شوند، زیرا آنها کمبود مواد غذایی دارند، و در حالی برای ماهیگیری فرستاده می شوند که قایق هایشان سوخت کافی برای بازگشت ندارد.
بنابراین ما شواهد زیادی دال بر این داریم که نشان می دهد تأثیر این تحریم ها واقعاً شروع شده است. همانطور که می دانید کره شمالی در جهت گرمی روابط با کره جنوبی گام برداشته است. برنامه آنها (کره شمالی) این است که «رفتار فریبنده خود در قبال دیگر کشورهای جهان آغاز می کنیم و به آنها اجازه می دهیم ببینند که ما هم مانند دیگران، افرادی عادی هستیم و تا حدی حمایت آنها را جلب، و تلاش می کنیم بین کره جنوبی و متحدانش اختلاف ایجاد کنیم.» ما بخش عمده دیروز در نشست با وزیر خارجه کره جنوبی در این باره تبادل نظر کردیم که چطور اجازه ندهند چنین اتفاقی بیفتد.

بنابراین ما می دانیم که علت این امر (نزدیک شدن کره شمالی به کره جنوبی) چیست. ما از گرمی روابط دو کره حمایت کرده ایم، چرا که یکی دیگر از ارکان دیپلماسی این است که منتظر بمانیم کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی درباره اینکه آیا می خواهد مذاکره کند، تصمیم بگیرد. ما بسیار صریح بوده ایم، و مجراهای ما باز است. همانطور که دیروز گفتم، رهبر کره شمالی اگر بخواهد با من گفتگو کند، می داند چطور با من تماس برقرار کند. اما او باید به من بگوید که می خواهد گفتگو کند. ما نمی خواهیم (برای گفتگو) به دنبال او بیفتیم.

بنابراین شاید این تلاش اولیه آنها برای آب کردن یخ روابط باشد؛ باید منتظر ماند و دید. ما از این اقدام حمایت می کنیم، اما باید بگویم فکر نمی کنم که در میان متحدان در منطقه، و نیز چین، تاکنون تا این حد علیه این تهدید متحد بوده ایم. چرا که چین از پیامدهای احتمالی این تهدید و عواقب ناخواسته ای را که ممکن است بعداً با آن رو به رو شود، آگاه است. در زمینه دیپلماسی – اینکه با فردی مانند این (کیم جونگ ایل) روی یک میز سروکار دارید و زمانی که پای این میز می نشینیم – که مطمئنم این گونه خواهد شد-، می خواهم بدانم که وزیر متیس گزینه نظامی بسیار، بسیار قاطعی در حمایت از من دارد. این امر باعث می شود جایگاه بهتری برای حل این مسئله داشته باشم.  همانطور که وزیر متیس و من در یک گفتگوهای راهبردی و امنیتی به همتایان چینی مان گفتیم، من به یانگ جیچی، همتای چینی خود گفتم: «اگر شما و من این مشکل را حل نکنیم، اینها وارد درگیری می شوند، و این چیزی است که نه ما می خواهیم و نه شما.»
بنابراین، انگیزه ما بسیار قوی است. این روندی طولانی است و صبر زیادی می طلبد. اما ما مانند همه در جامعه بین المللی متعهد به خلع سلاح هسته ای کره شمالی هستیم و تا زمان دستیابی به این هدف در این مسیر باقی خواهیم ماند.

انتشار این سخنرانی، برای کمک به غنای مطالعاتی پژوهشگران و صاحبنظران منتشر می‌شود و به معنای تائید محتوای آن نیست

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *