جعفر قنادباشی*
با ورود به چهارمین سال تجاوز نظامی عربستان علیه یمن، انقلابیون یمنی بسیار پررنگ تر از گذشته در صحنه نظامی ظاهر شدهاند و آنچه که امروز در صحنه تحولات سیاسی و نظامی این کشور شاهد هستیم تحتالشعاع عملیات موشکی نسبتا پرحجم و غیرقابل مقایسه با گذشته آنها قرار گرفته است.
به بیان دیگر تعداد موشکهایی که یمنیها به سمت اهداف مدنظر خود در خاک عربستان پرتاب میکنند بسیار بیشتر شده است، ضمن آنکه قابلیت این موشکها با گذشته خیلی تفاوت دارد و میزان برد، قدرت حجم تخریبی و تعداد مراکز مورد هدف آنها نیز بسیار افزایش یافته است. لذا امروز معادله نظامی به رغم ادامه حملات هوایی عربستان علیه مردم یمن به نفع انصارالله به طور چشمگیری تغییر یافته است و به نظر میرسد که میتواند در عرصه عمل یک قدرت بازدارندگی موثر در برابر تهاجمات مکرر رژیم سعودی به وجود آورد.
در شرایط فعلی، انفعال نظامی عربستان در برابر این حملات موشکی به گونهای است که در اظهارات مقامات سعودی و ریاض نیز به نوعی منعکس شده است. به طوری که آنها به کلی اهداف اولیه اعلام شده در جنگ یمن را انکار میکنند و اهداف دیگری مانند مقابله با داعش را در صحنه یمن مورد تاکید قرار میدهند. این موضوع بیانگر آن است که آنها در خصوص این مسئله که از نظر نظامی پیروز شوند یا برتری پیدا کنند به شدت مایوس هستند. جالب اینکه بعد از پیدایش انشقاق و دودستگی میان امارات و عربستان، ضعف و سستی ائتلاف نظامی علیه یمن نیز آشکارتر شده و این اختلاف بر قدرت نیروهای نظامی عربستان تاثیر زیادی بر جای گذاشته است.
در همین حال، در چند ماه قبل نیز ما شاهد برکناری اصلیترین فرماندهان نظامی عربستان از سوی بنسلمان بودیم. از یک طرف برکناری عده زیادی از سران و فرماندهان نظامی بیانگر نارضایتیهای رژیم سعودی از پیشبرد روند جنگ و اعتراف به شکستهای پی در پی نظامی بود و از طرف دیگر این برکناری سبب پیدایش نوعی بی اعتمادی در ارتش و بدتر شدن اوضاع روحی و روانی اعضای نظامی عربستان شده است.
آنچه که مسلم است مقامات سعودی پیوسته درصدد پایان آبرومندانه جنگ هستند و در حال حاضر دغدغه و نگرانی هایی که در عرصههای مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی دارند به آنها اجازه نمیدهد که بتوانند اقداماتی را برای فائق آمدن بر مشکلاتی که در یمن گرفتار آن هستند انجام دهند.
از سوی دیگر مشکلات و فجایع انسانی در یمن مانند بیماری، قحطی، کشته شدن کودکان به صورت یک موج تبلیغاتی مقامات سعودی را نگران میکند و از این نظر نیز آنها به هیچ وجه خواستار ادامه چنین وضعیتی نیستند. لذا به نظر میرسد سعودیها درصدد باشند به طور آرام و به صورت چراغ خاموش به تدریج دامنه درگیریها در یمن را به طور قابل ملاحظهای کاهش دهند و برای جلوگیری از واکنشهای گستردهتر انصارالله از تعداد عملیات نظامی بر فراز صنعا و دیگر شهرها بکاهند. این در حالی است که جنبش انصارالله با اتکا به توانمندی موشکی خود از مقامات سعودی خواسته که آشکارا و به طور قاطع به جنگ پایان دهند و پس از آن تحریمهایی را که علیه یمن اعمال کردهاند در اولین فرصت پایان دهند. مسلم است که تحقق این دو خواسته به معنای اعلام پیروزی جنبش انصارالله و اعلام رسمی شکست عربستان خواهد بود؛ موضوعی که به هیچ وجه مقامات ریاض نمیتوانند آن را بپذیرند.
همچنین علاوه بر مشکلات اجتماعی و سیاسی ناشی از شکست در جنگ یمن، هزینههای سنگین مربوط به عملیات نظامی نیز همچنان به صورت مشکلات مضاعفی بر دیگر مشکلات عربستان افزوده و به تبع آن قدرت مانور عربستان را در صحنههای سیاسی و نظامی یمن به شدت کاهش داده است. آن هم در شرایطی که بخشی از ماشین جنگی عربستان یک ماشین اجارهای از خلبانها و هواپیماهای اجارهای کشورهای همسایه است. عربستان طی این سالها ناگزیر بود بخش قابل ملاحظهای از درآمدهای نفتیاش را صرف بکارگیری ظرفیتهای نظامی برخی از کشورهای همسایه کند.
نکته مهم آنکه عربستان طی جنگ برای پیشبرد مقاصد خود در یمن سعی میکرد کمکهای مالی را در اختیار برخی قبایل و گروهکهای افراطی در یمن قرار دهد تا به صورت ستون پنجم به نفع عربستان از قدرتمندتر شدن جنبش انصارالله جلوگیری کنند. اما درحال حاضر مجموع مشکلات اقتصادی عربستان اجازه تداوم اعطای چنین کمکهایی را به رژیم سعودی نمیدهد.
در مجموع باید گفت که افزایش حملات موشکی انقلابیون یمنی به عربستان، مقامات سعودی را بیش از پیش در مشکلات ناشی از مداخله نظامی در یمن گرفتار کرده است. ادامه این حملات نه تنها معادلات جنگ یمن را به نفع انقلابیون تغییر خواهد داد، بلکه پیامدهای منفی برای پرستیژ و قدرت منطقه ای عربستان بویژه در میان متحدان عربی این کشور به دنبال خواهد داشت، از همین رو احتمال هرگونه تغییر راهبرد یا تاکتیک ریاض که بتواند این کشور را از باتلاق بحران یمن نجات دهد چندان بعید نیست.
کارشناس مسائل خاورمیانه*
0 Comments