جان رابرتز در مقاله ای که اندیشکده شورای آتلانتیک منتشر کرد، نوشت: اما این مسیر به یک دلیل دیگر هم اهمیت دارد و آن عبارتست از تاثیر بالقوه آن بر خط لولههای جدید که به عنوان کریدور گاز جنوبی (SGC) شناخته می شوند و برای تامین گاز از آذربایجان به اروپا در حال احداث هستند.
با این حال روسیه ساخت پروژه خود در مسیر ترکیه را اجرا خواهد کرد، هر چند که به دلیل هزینه های آن، عملیات لولهگذاری را کوچکتر از اندازه واقعی آن انجام خواهد داد به طوری که این کشور در عمل نیمی از ظرفیت نهایی مورد نظر این پروژه، یعنی سالانه 63 میلیارد متر مکعب (bcm/y) تحویل خواهد داد.
بر این اساس، احتمالا امسال لوله گذاری خط اول با ظرفیت bcm/y 15.75 در دریای سیاه آغاز شود که به گازپروم امکان میدهد سال بعد برای صدور گاز خود به ترکیه از این خط استفاده کند.
اما خط دوم با ظرفیت bcm/y 15.75 که گاز را به مرز ترکیه با یونان خواهد رساند، به عنوان چالشی برای سازندگان کریدور گاز جنوبی محسوب می شود که از حمایت اتحادیه اروپا خوردار است. این بدان خاطر است که این خط گازپروم را قادر خواهد ساخت تا گاز را تا بخش انتهایی کریدور گاز جنوبی (SGC) یعنی به خط لوله دریای ادریاتیک (TAP) برساند. اگر گازپروم از TAP برای تحویل حدود bcm/y 10 گاز به مشتریان اروپایی استفاده کند، این امر قوانین اتحادیه اروپا را به نفع خود تغییر خواهد داد.
بنابراین خط ترکیه چالشی اساسی را برای کریدور گاز جنوبی و امنیت انرژی اروپا به وجود میآورد. هر چند که این خط به تعهد سازندگان کریدور گاز جنوبی مبنی تحویل bcm/y 6 به ترکیه و bcm/y 10 به مشتریان در آنسوی مرزهای ترکیه خدشه ای وارد نمی کند، اما سازندگان SGC مجبورند درباره تحویل حجم اضافی به فکر گزینه های جدیدی از جمله گاز بالقوه جمهوری آذربایجان یا «موج دوم» پروژه گاز ساحلی باشند.
آذربایجان و سایر تولیدکنندگان بالقوه ای که از طریق SGC گاز اروپا را تامین می کنند، احتمالا مجبور به تجدیدنظر در گزینه تحویل از راه بالکان باشند. در مورد روسیه هم باید گفت که گسترش خط ترکیه از راه یونان در خور توجه است، اما تامین بودجه آن مشکل است.
با این حال، سوال مهمی در پس زمینه این مسائل، بدون جواب پنهان مانده است. اینکه آیا ممکن است که خط ترکیه پیش درآمدی بر تغییر بنیادین در رویکرد حاکمان روسیه درباره چگونگی تحویل و قیمت گاز صادراتی روسیه به اروپا باشد؟
از پیامدهای تاثیر خط ترکیه بر کریدور گاز جنوبی چنین برمیآید که این خط احتمالا مانع عبور مستقیم گاز آذربایجان، «موج دوم»، به جنوب ایتالیا خواهد شد، اما گازرسانی به بالکان را سرعت خواهد بخشید و موجب احیای طرحهایی برای ایجاد مسیری برای خط لوله بین ترکیه و اروپای مرکزی می شود. در حال حاضر، کمیسیون اروپا متعهد به ایجاد مواصلات متنوع گاز در جنوب شرق اروپاست، اما موضوع اصلی فرا روی اتحادیه اروپا در این زمینه عبارتست از تعیین اولویت های خود از میان این مواصلات متعدد و انتخاب پروژه ای که منافع مشترک آنها را تامین کند. این اولویت بندی باید متضمن تشکیل هسته نظامی باشد که گاز تامین شده از طریق SGC را از راه ترکیه، یونان یا آلبانی به مرکز اصلی اروپا همچون بومگارتن برساند.
در این راه قیمت گذاری هم باید مد نظر قرار گیرد. ممکن است که گازپروم سیاست خود را عوض کند و یا سیاست قیمت گذاری را تحت تاثیر کرملین تغییر دهد. از نظر تکنیکی گازپروم می توانست شروع مرحله ساخت را در عرض چند هفته اعلام کند. دلیل اصلی عدم وقوع این امر اینست که ترکیه در حال تصویب نهایی این پروژه است. این تصویب با بازبینی اساسی در قیمت پرداختی به گاز دریافتی از روسیه از راه خطوط موجود یعنی ترانس بالکان و خطوط بلواستریم همراه است.
بنایراین چنین مساله ای از آن جهت بغرنج است که مسیر ترکیه میتواند چالش مهمی بر سر راه توسعه SGC باشد، اما این در صورتی اتفاق میافتد که روسیه در کوتاهمدت بخواهد از یک بخش SGC یعنی خط لوله دریای آدریاتیک بهره ببرد و یا اینکه بخواهد پروژه ای دیگر برای اتصال خط لوله به اروپا اجرا کند، به طوری که این پروژه باید مقدار bcm/y 47 گاز را از خط ترکیه از ایپسالا به طرف غرب انتقال دهد که البته این امر مستلزم هزینه و سرمایهگذاری و پذیرش مقررات اتحادیه اروپاست و همین هم باعث شد پوتین مفهوم خط جنوب را به فراموشی بسپارد.
با بررسی همه جوانب باید گفت که هر چند مسیر ترکیه فرصتهایی در اختیار روسیه قرار میدهد، اما این فرصت ها مستلزم منابع مالی گسترده و تغییر بنیادین در رویکرد تامین گاز اروپاست که در هر حالت، اینها باعث به تعویق افتادن جریان گاز غیرروسی به اروپا از طریق SGC می شود، اما جلوی آن را نمیگیرد. این موانع حتی موجب ایجاد خط لولههای جدیدی در بالکان خواهد شد که گاز آنها هم از راه SGC تامین خواهد شد.
0 Comments