جدیدترین مطالب
تغییرات ژئوپلیتیک در حال ظهور در شاخ آفریقا
شورای راهبردی آنلاین-رصد: منطقه شاخ آفریقا اخیرا در پی امضای دو توافقنامه، شاهد شکل گیری طوفانی دیپلماتیک بوده است که باعث شد دو مساله منطقهای اهمیت بیشتری پیدا کند: تمایل دیرینه اتیوپی برای دسترسی به دریا و وضعیت نامشخص سومالی لند. پرداختن همزمان به این مسائل به دلیل تنشهای منطقهای و ژئوپلیتیک نظیر درگیری اتیوپی-تیگری، جنگ داخلی سودان و ادامه تنشها بر سر ساخت سد بزرگ رنسانس توسط اتیوپی بر روی رود نیل کاری دشوار است.
تحلیلی بر تلاش آمریکا و چین برای تقویت توانمندیهای نظامی متقابل
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل راهبردی گفت: نیروی دریایی آمریکا پروژهای را با هدف تبدیل سکوهای نفتی مازاد به پایگاههای دفاع موشکی متحرک در اقیانوس آرام و برای مواجه با تهدیدات چین در دستور کار قرار داده است. این سکوها قرار است در پاسخ به تهدیدات موشکی فزاینده چین در منطقه اقیانوس آرام مستقر شوند. انتظار میرود سکوهای تبدیل شده به پایگاه دفاع موشکی، نقش مهمی در افزایش قابلیتهای دفاع هوایی ایالات متحده و کمک به ماموریتهای ضربتی این کشور ایفا کنند.
عقبنشینی نیروهای روسیه از قفقاز جنوبی؛ راهبرد یا تاکتیک؟
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: به دنبال انتشار خبری مبنی بر آنکه کرملین به طور ضمنی تأیید کرد که صلحبانان روس از منطقه قرهباغ عقب میکشند و سلاحها و تجهیزات خود را به همراه میبرند، این پرسش به طور جدی مطرح است که آیا روسیه میخواهد منطقه قفقاز جنوبی را به غرب واگذار کند؟
اهمیت راهبردی کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل شبه قاره گفت: هند و امارات متحده عربی کار بر روی اولین مرحله از ایجاد کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا معروف به کریدور آیمک (عربمِد) که به عنوان مسیری جایگزین برای تنگه هرمز و طرح جاده ابریشم چین معرفی شده بود را آغاز کردهاند. اگرچه برخی گمانهزنیها مطرح است که با ادامه جنگ در غزه و التهاب در خاورمیانه، ممکن است کار بر روی این کریدور به حاشیه رانده شود.
أحدث المقالات
تغییرات ژئوپلیتیک در حال ظهور در شاخ آفریقا
شورای راهبردی آنلاین-رصد: منطقه شاخ آفریقا اخیرا در پی امضای دو توافقنامه، شاهد شکل گیری طوفانی دیپلماتیک بوده است که باعث شد دو مساله منطقهای اهمیت بیشتری پیدا کند: تمایل دیرینه اتیوپی برای دسترسی به دریا و وضعیت نامشخص سومالی لند. پرداختن همزمان به این مسائل به دلیل تنشهای منطقهای و ژئوپلیتیک نظیر درگیری اتیوپی-تیگری، جنگ داخلی سودان و ادامه تنشها بر سر ساخت سد بزرگ رنسانس توسط اتیوپی بر روی رود نیل کاری دشوار است.
تحلیلی بر تلاش آمریکا و چین برای تقویت توانمندیهای نظامی متقابل
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل راهبردی گفت: نیروی دریایی آمریکا پروژهای را با هدف تبدیل سکوهای نفتی مازاد به پایگاههای دفاع موشکی متحرک در اقیانوس آرام و برای مواجه با تهدیدات چین در دستور کار قرار داده است. این سکوها قرار است در پاسخ به تهدیدات موشکی فزاینده چین در منطقه اقیانوس آرام مستقر شوند. انتظار میرود سکوهای تبدیل شده به پایگاه دفاع موشکی، نقش مهمی در افزایش قابلیتهای دفاع هوایی ایالات متحده و کمک به ماموریتهای ضربتی این کشور ایفا کنند.
تشدید برنامه پاکسازی ترامپ
تغییرات سیاه در ساختار سیاسی آمریکا
*دکتر رضا نصری
مصداق «سیاستگذاری» در حوزهٔ سیاست خارجه این است که بگوییم «برای تسهیل تجارت نفت، امنیت خلیج فارس باید برقرار باشد»؛ و مصداق «اجرای سیاست» این است که بگوییم «برای تامین امنیت خلیج فارس باید به آنجا ناو جنگی بفرستیم» یا «برای تامین امنیت خلیج فارس باید کشورهای منطقه را به همکاری امنیتی دعوت میکنیم».
در آمریکا، امر «سیاستگذاری» در حوزهٔ سیاست خارجه معمولاً با مشارکت رئیسجمهور، قوهٔ مجریه، کنگره و افکار عمومی صورت میگیرد. اما «اجرای سیاست» – که دامنه و شیوههای مختلفی دارد و – همانطور که از مثال فوق پیداست – پیامدهای متفاوتی نیز به دنبال دارد، برعهدهٔ رئیسجمهور و قوهٔ مجریه است.
آقای ترامپ از فرصت «سیاستگذاری» با حداقل موانع برخوردار است؛ و برای تسهیل «اجرای سیاست» هم در حال برنامهریزی است.
به عبارت دیگر در مقطع فعلی، مولفههای کافی و لازم برای «سیاستگذاری» کم مانع آقای ترامپ مهیاست. یعنی، هماهنگی میان بازیگران مختلف – اعم از کنگره و قوهٔ مجریه – تا حدود زیادی برقرار است؛ و در آنجا که هماهنگی وجود ندارد یا اختلاف سلیقه حاکم است نیز شخصیت و شیوهٔ مدیریتی رئیسجمهور بهگونهایست که احتمال میرود او در تحمیل مواضع خود موفق باشد. ضمن اینکه دانلد ترامپ با مقولهٔ «اقکار عمومی» به خوبی آشناست و در جهت دادن به آن نیز استعداد غریبی دارد.
در نتیجه، در ماههای پیشِ رو، او به احتمال زیاد موفق خواهد شد که بسیاری از انگارههای سنتی و مقاومتهای ایدئولوژیک همحزبیهای خود در کنگره را – مثلاً در رابطه با روسیه، تجارت آزاد و ناتو – با استفاده از حربهٔ افکار عمومی از میان بردارد و در امر «سیاستگذاری» تا حدود زیادی با فراغ بال عمل کند.
اما – آنطور که از شواهد پیداست – او در حوزهٔ «اجرای سیاست» هم – برای اِعمال کنترل هرچه بیشتر – نامههای خاص خود را دارد:
او ظاهراً قصد دارد «وزارت امور خارجه» را – که نهادی تخصصی است و به دلایل ساختاری و ماهوی، غالباً به سیاستهای اعتدالی متمایل است – به امور بازرگانی و تجاری مشعول کند؛ و امور استراتژیکتر، «ایدئولوژیمحور»تر و سیاسیتر را در حوزه سیاست خارجه به «شورای امنیت ملی» واگذار نماید.
در آمریکا، هموراه یک جدال آشکار و پنهان در دلِ قوهٔ مجریه میان «وزارت خارجه» و «شورای امنیت ملی» برقرار بوده است. در دورههای مختلفِ ریاستجمهوری، بسته به رویکرد رئیسجمهور، وزنِ یکی از این دو نهاد در روند تصمیمسازی بیشتر یا کمتر شده است. در برخی دورهها، «وزارت امور خارجه» – گاه به دلیل شخصیت وزیر یا گرایش رئیسجمهور – حرف اصلی را در حوزهٔ سیاست خارجه زده است. اما در برخی دورهها، به «شورای امنیت ملی» حتی اختیار «ابتکار عمل در تصمیمگیری» – یا کسوت Policy initiator – دادهاند، به نحوی که این نهاد – که در درون کاخ سفید و در مجاورت رئیسجمهور مستقر است – وزارت خارجه را عملاً به حاشیه رانده است.
حال آقای ترامپ، هم به واسطهٔ افراد ایدئولوگ و وفاداری که در «شورای امنیت ملی» منصوب کرده، هم به واسطهٔ تغییراتی ک قصد دارد در ترکیب و ساختار این نهاد ایجاد کند، هم بواسطهٔ «اصلاحاتی» که به بهانهٔ اختلافات اخیرش با دستگاه اطلاعاتی آمریکا (برسر روسیه) میخواهد در این سازمانها اِعمال کند، هم به دلیل عزل ناگهانی و «پاکسازی» وزارت خارجه از عناصر قدیمی (از جمله همه سفرای مهم) و نصب کارگزاران بیزنسی در راس این وزارتخانه، مصمم است مرکز ثقل تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجه را از وزارت خارجه به درون کاخ سفید منتقل کند.
به واقع، در دوران پرمخاطرهٔ جدید، همتای اصلی آقای ظریف – نه رکس تیلرسون، وزیر خارجه – بلکه مایکل فلین، مشاور امنیت ملی، خواهد بود. یعنی یک فرد ضدایرانی و امنیتیمسلک که – برخلاف آقای تیلرسون و سایر وزاری کابینهٔ ترامپ – حتی از روند تایید مجلس سنای کنگره – که گاه یک روند تعدیل کننده است – نیز نخواهد گذشت.
ضمن اینکه هرآنچه رکس تیلرسون میتوانست در حوزهٔ سیاست خارجه در وزارتخانهاش اعتدال بهخرج دهد نیز با انتصاب اشخاصی مانند جان بولتون در معاونتهای کلیدی خنثی خواهد شد تا او همواره به یاد داشته باشد که آنچه به او سپردهاند، در اصل، «وزارت بازرگانی» آمریکاست و نه وزارت امور خارجه به معنی کلاسیک کلمه!
از این رو، بهتر است تحلیلگران ایرانی، برای ارزیابی سیاستهای امنیتی دولت ترامپ، بیش از هر چیز به «شورای امنیت ملی» و شخص مشاور نگاه کنند. آن هم به این پیشزمینه فکری که اقدامات «اصلاحی» و برنامههای آقای ترامپ تا کنون باعث شده است که بخش زیادی از 400 خدمهٔ «شورای امنیت ملی» – به دلایل اعتقادی، اخلاقی یا بخاطر پیشبینیهای ناگوار از عملکرد آیندهٔ این نهاد – در حال استعفا و ترک پُستهای خود هستند!
شاید هیچ وقت به اندازهٔ امروز وجود عقلانیت و تدبیر در سیاست خارجه ایران مهم و حیاتی نبوده است.
*حقوقدان بینالمللی و عضو موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو
منبع: ایرنا
بازنشر یادداشت به معنای رد یا تائید نظارت نویسنده از سوی سایت شورا نمی باشد.
0 Comments