آیه عبدالعزیز، پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بینالملل در مرکز مطالعات راهبردی البدیل در این باره نوشت: این نقش آفرینی فرانسه از طریق اداره پروندههای پیچیده منطقه ای و ایفای نقش میانجی میان طرفهای درگیر برای نزدیک کردن دیدگاهها صورت میگیرد.
دلایل توجه فرانسه به منطقه عربی
منطقه عربی به دلیل عدم ایفای نقش برجسته پاریس در آن، به عنوان چالشی برای این کشور قلمداد میشود. این در حالی است که نقش روسیه به شکل روز افزونی در منطقه عربی رو به افزایش است. همچنین در این باره برخی از کشورهای عربی منطقه از نظر فرهنگی و سیاسی از پاریس به دور هستند و این برخلاف کشورهای مغرب عربی است که در تمامی زمینهها روابط و همکاریهایی با فرانسه دارند. بر این اساس حضور فرانسه در منطقه عربی فرصتی برای بازیابی جایگاه آن به عنوان یک قدرت بزرگ در سیاست جهانی است.
در این جا لازم به یادآوری است که توجه مکرون به منطقه عربی دارای ۳ دلیل اصلی است که عبارتند از ۱- دلیل سیاسی که هدف آن حفظ ثبات نظامها از فروپاشی و انعکاس آن بر امنیت ملی فرانسه است. ۲- دلیل اقتصادی که هدف آن امضای شراکتهای راهبردی با کشورهای عربی از سوی صنایع دفاعی و نظامی فرانسه است. ۳- دلیل ژئوپلتیک که هدف آن تمرکز و گسترش نفوذ فرانسه در منطقه عربی و ایجاد یک جای پا در گذرگاههای بینالمللی از طریق ایجاد پایگاههای نظامی همچون پایگاه صلح در ابوظبی در دریای سرخ که توسط نیکولا سارکوزی راه اندازی شد و نیز در این باره میتوان به پایگاه جیبوتی اشاره کرد.
ابزارهای تحرک فرانسه در برابر پروندههای پیچیده عربی
منطقه عربی مرکز شکل گیری معادلات منطقه ای و بینالمللی میباشد. در این باره بسیاری از قدرتهای بزرگ از طریق ابزارهای قدرت نرم و بر اساس استراتژی قدرت نرم با یکدیگر رقابت دارند.
توجه فرانسه در دوره مکرون به منطقه با ابزارهای جدیدی صورت میگیرد که بر اساس این ابزارها پاریس در سیاستهای خارجی خود که در گذشته بر قدرت نظامی در تحقق اهداف خارجی و حمایت از امنیت ملی فرانسه تکیه داشت، بازنگری کرده و تلاش میکند سیاست خارجی خود را از طریق تلاشهای میانجی گرایانه در حل بحرانهای منطقه تقویت کند.
مکرون با مغتنم بر شمردن فرصت بحرانهای منطقه تلاش میکند خود را به عنوان یک بازیگر بینالمللی قابل اعتماد و قادر به تحمیل اراده خود بر طرفهای درگیر با استفاده از روابط تاریخی مستحکم معرفی نماید. مکرون در این سیاست خود از ابزارهای قدرت نرم برای دور نمودن شائبه مداخله پاریس در مسائل داخلی کشورها استفاده میکند و این مسئله به خوبی در اداره پروندههای لیبی، لبنان و کشورهای خلیجی مشاهده میشود.
نتایج استراتژی قدرت نرم منطقه ای مکرون در سیاست خارجی
مکرون از طریق به کارگیری ابزارهای نرم در سیاست خارجی در برابر منطقه تلاش میکند تعدادی از اهداف را در خدمت منافع ملی فرانسه در بلند مدت محقق کند، به شکلی که قدرت نرم فرانسه بر واقعیت روابط فرانسه با کشورهای عربی سایه انداخت و به شکل زیادی بر طبیعت ائتلافها و شراکتها و همکاریها و همکاری به دور از تنش و مداخله نظامی تأثیر گذاشت که در ادامه به ابزارهای این اثر گذاری اشاره میشود:
۱- ایجاد تصویری از پاریس باهدف بهبود چهارچوب امنیتی آن برای ادغام در مستعمرات سابق به شکل مسالمت آمیزتر و کاهش خطر ائتلاف بر علیه آن با تلاش برای حفظ منافع تاریخی خود درمنطقه که این امر در سفرهای دیپلماتیک بلند پایه به الجزایر مشاهده شد. این سفرها استراتژی جدیدی را نشان داد که تلاش میکند میان درخواستهای الجزایر درباره ضرورت حل و فصل پرونده مذاکره و رفع موانع ایجاد روابط عادی میان دو کشور و میان ضرورت افزایش همکاری در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، علمی و امنیتی به ویژه درباره اوضاع لیبی و مالی و گروههای تروریستی در منطقه ساحل تعادل ایجاد نماید، به شکلی که مکرون تلاش میکند از گذشته استعماری کشورش دور شود.
۲- تمایل به کنترل نگاه دیگران به فرانسه برای دستیابی به حمایت بینالمللی برای تحرکات خود
در این باره کشورهایی که میتوانند ارزشهای جهانی مثل آزادی، حمایت از ثبات ، مبارزه با تروریسم، دموکراسی و مخالفت با مداخله نظامی در مسائل داخلی کشورها را تحمیل نمایند، میتوانند جایگاه تأثیر گذارتر و پیشرفته تری را در میان کشورها به خود اختصاص دهند. این امر در اتخاذ تلاشهای میانجی گرانه از سوی پاریس در بحران لیبی نمود یافت که توانست پیشرفت ملموسی را در این زمینه بدون مخالفت قدرتهای منطقه ای و یا جهانی محقق نماید.
از سوی دیگر بحران لبنان نیز محوریت نقش فرانسه را در حل بحران های عربی از طریق در پیش گرفتن میانجیگری افزایش داد، این امر در داخل فرانسه با استقبال روبرو شد، به شکلی که مارین لوبان رهبر حزب جبهه ملی تلاشهای مکرون برای حل این بحران را ستود و در سطح خارجی نیز عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر با ارزشمند دانستن تلاشهای فرانسه برای حل و فصل بحران ، این شیوه فرانسه را شیوه اداره بحران با مدیریت نرم توصیف نمود.
۳- تأثیر گذاری برای گسترش معیارهای معین و رفتارها و مسائل مشترک با هدف ایجاد یک محیط خارجی به نفع دولت و تغییر آینده به نفع خود همچون اتخاذ موضعی در مخالفت با جدایی اقلیم کردستان عراق و تأکید بر ضرورت حفظ وحدت سرزمینهای عراق و اهمیت گفت و کو میان دولت مرکزی بغداد و اربیل که این امر در لغو محاصره اقلیم در پی سفر بارزانی به پاریس در ۲ دسامبر ۲۰۱۷ نقش داشت. هم زمان با این امر فرانسه با جدایی اقلیم کاتولونیا مخالفت کرد و از حکومت مادرید حمایت نمود، به شکلی که در این باره فرانسه ایده جدایی طلبی را به شکل کلی رد میکند و این امر نشانه موضع یکسان در برخورد این کشور با بحرانهای مشابه و به دور از معیارهای دو گانه است.
در پایان باید اشاره کرد که نقش سیاسی و نظامی پاریس در منطقه یک تغییر مهم در راستای نقش آفرینی فرانسه در صحنه عربی از طریق تلاشهای میانجیگرانه در بسیاری از پروندها همچون پرونده لبنان و لیبی است. همچنین فرانسه تلاش میکند روابط اقتصادی خود را با کشورهای منطقه از طریق امضای قرادادها با کشورهای عربی در منطقه خلیج فارس و روابط با کشورهای مغرب عربی و در رأس آنها الجزایر را تقویت کند.
0 Comments