شورای راهبردی آنلاین – رصد: سیاست آمریکا در قبال ایران به بنبست رسیده است. تمام دوره دولت ترامپ بدون یک راهبرد مؤثر در برابر این رقیب تاریخی خود به پایان میرسد. آمریکا به دنبال حل مسئله ایران نیست و اگر رئیسجمهور ترامپ دوباره انتخاب شود، این روند کموبیش تکرار خواهد شد.
وبسایت شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت: اگرچه ظاهراً تعامل مجدد با آمریکا به نفع ایران است تا به لغو برخی تحریمها دستیافته و انزوای بینالمللی خود را کاهش دهد، اما به نظر میرسد که تهران تا انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا صبر خواهد کرد. سیاست خارجی احتمالی جو بایدن، نامزد دموکراتها در ریاست جمهوری نیز، هنوز کاملاً روشن نیست اما حداقل، چشمانداز بازگشت آمریکا به برجام در آن وجود دارد.
هنگامیکه ترامپ در سال 2018 از برجام خارج شد و جبهه «فشار حداکثری» را به اجرا گذاشت، هدفش این بود که رفتار بهاصطلاح مخرب ایران را متوقف کند و این کشور را به مذاکرات برای توافقی جدید و «بهتر» بازگرداند. بااینحال، دولت ترامپ هنوز به هیچکدام از این اهداف دست نیافته است. هر نوع راهبرد سیاست خارجی در خاورمیانه چالشبرانگیز است، اما این راهبرد مخصوصاً در قبال ایران باید بهجای زور بر دیپلماسی استوار باشد. مهم نیست که برجام چقدر ناقص است، کمپین «فشار حداکثری» بیش از برجام برای منافع ملی آمریکا مخرب بوده است. صرفنظر از اینکه چه کسی در ژانویه 2020 به ریاست جمهوری میرسد، سیاست خارجی آمریکا باید عمیقاً بر فعالیت دیپلماتیک استوار بوده و به باز تنظیم روابط بینالمللی بپردازد که بهواسطه سیاست یکجانبهگرایی ترامپ در برابر ایران تضعیفشده است.
رئیسجمهور ترامپ بهطور آشکار و مکرر اظهار کرده است که با دولتمردان ایران صحبت خواهد کرد و تأکید کرده است که «اگر آنها خواهان دیدار باشند، من آمادهام». بااینحال، مقاماتی که وی در مسئولیت سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران گماشته است، بهجای دیپلماسی بیشتر بر فشار متمرکز بودهاند. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، ایران را شدیداً موردانتقاد قرار داده و برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در سال 2019 اظهار کرده بود که «ما با تکیهبر فشار اقتصادی و عظمت دیپلماسی آمریکا، هزینههای ایران را افزایش داده و این کشور را به تغییر مؤثر رفتارش وادار کردهایم».
اگرچه تحریمهای آمریکا موجب کاهش منابع مالی نظام ایران شده است، اما رفتار ایران بهویژه بعد از تحریم صادرات نفت ایران توسط آمریکا در مه 2019، تهاجمیتر شده است. هم هوک و هم پمپئو اصرار میکنند که جبهه فشار علیرغم این رفتارهای ایران جواب داده است؛ اما رویدادها از شکست این جبهه حکایت میکند. ایران با مجموعهای از اقدامات تلافیجویانه به خروج آمریکا از برجام و تحریمهای متعاقب آن واکنش نشان داده است. همین اواخر، تانکرهای نفتی ایران روانه ونزوئلا شد که هیچ اقدامی از سوی آمریکا جزء تهدید به تحریمهای بیشتر را در پی نداشت.
پس اترور سردار قاسم سلیمانی، دولت ترامپ بعد دفاعی را نیز به این جبهه خود افزود و این اقدام را برای جلوگیری از فعالیتهای ایران ضروری دانست؛ اما حملهای با این عظمت باید در موقع مناسب، در جای مناسب و برای دلیل مناسب انجام میشد.
دولت ترامپ ترور سردار سلیمانی را اقدامی برای جلوگیری از رفتار نامطلوب مضاعف ایران قلمداد میکند، اما این ادعا با اقدام آمریکا به خروج نیروها از این منطقه در تناقض است و معلوم نیست که دولت آمریکا ایران را یک تهدید میداند یا خیر. بازدارندگی مستلزم حضوری مقتدرانه است و خروج نیروها در تضاد با ادعا و اقدام دولت آمریکا در مقابل ایران است.
گذشته از حملات موشکی به پایگاه آمریکا در عراق، تهران احتمالاً به ترور سردار سلیمانی پاسخی دراماتیک نخواهد داد. ایران ترجیح میدهد که دشمنانش را نگران و بدون تحرک و در بالاترین سطح هشدار نگه دارد و آزادی عمل را از آنها سلب کند. همچنین، ایران از اهرم برنامه هستهای خود نیز بهره برده و رعایت محدودیتهای ذخایر اورانیوم غنای پایین و سانتریفیوژها را کنار گذاشته است.
اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، باید در مورد راهبرد آمریکا در قبال ایران مشاورهای بهتر دریافت کند. باگذشت زمان، تحریمها تأثیر خود را ازدستداده و به پیشبرد اهداف سیاسی کمک نمیکند. تاریخ نشان میدهد که فشار اقتصادی بهتنهایی معمولاً نمیتواند موجب تغییر رفتار یک رژیم شود.
سیاست خارجی درست مبتنی بر کارشناسی و دانش راهبردی است. بااینوجود، هوک ایران را «دینسالاری مارکسیستی» (عبارتی که وی از سال 2019 بکار برده است) میخواند درحالیکه مفهوم مارکسیسم و دین، همافزایی ندارد و این اظهارت هوک متناقض است.
آمریکا نیازمند راهبردی است که اهداف آن را توجیه کرده و دارای ابزار روشنی برای دستیابی به این اهداف باشد. تابهحال آمریکا متحدان نزدیک خود را ناامید کرده و حتی شرکای عرب خود را نیز ناراحت کرده است. جامعه بینالمللی دیگر مثل گذشته به تعهدات امنیتی آمریکا اعتماد ندارد. منافع ملی آمریکا مستلزم تغییر جهت به راهبردی منطقهای است که از حمایت اروپا نیز برخوردار باشد. درعینحال که رئیسجمهور ترامپ پیوسته اظهار کرده است که به جنگهای بیپایان پایان داده و نیروهای آمریکا را به خانهبرمی گرداند، نزاع آمریکا با ایران، این دستور کار ترامپ را پیچیده کرده است. اگر رئیسجمهور آمریکا واقعاً به دنبال توافقی جدید با ایران است، پس به مشاوره بهتر و تعامل دیپلماتیکی بیشتر نیازمند است.
0 Comments