شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: جمهوری اسلامی ایران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، در یکی از پیچیدهترین و پویاترین مناطق ژئوپلیتیک جهان یعنی اوراسیا قرار گرفت. این منطقه که از دریای سیاه تا اقیانوس آرام و از آسیای مرکزی تا خلیج فارس امتداد دارد، اکنون شاهد ظهور معماریهای امنیتی جدیدی است که عمدتاً توسط روسیه و چین رهبری میشوند و هدف آنها ایجاد توازن در برابر هژمونی غرب و بهویژه ناتو است. ایران در این میان، نه صرفاً یک بازیگر حاشیهای، بلکه یکی از اعضای کلیدی در حال ارتقا در این ساختارهای نوظهور امنیتی است. یادداشت حاضر با تمرکز بر سه محور اصلی، یعنی چارچوبهای امنیتی جایگزین (بهویژه سازمان همکاری شانگهای)، همکاری چندجانبه با روسیه و چین و استفاده از دیپلماسی امنیتی در برابر ناتو و نفوذ غرب، به بررسی فرصتها و محدودیتهای نقشآفرینی ایران در معماری امنیتی جمعی اوراسیا میپردازد.
امین رضائى نژاد – کارشناس مسائل اوراسیا
۱. ایران و چارچوبهای امنیتی جایگزین: سازمان همکاری شانگهای بهعنوان محور اصلی
ایران در سپتامبر ۲۰۲۳ به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای درآمد و از وضعیت ناظر به بازیگری رسمی ارتقا یافت. این سازمان که در سال ۲۰۰۱ توسط چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی تأسیس شد، اکنون بزرگترین سازمان منطقهای از نظر وسعت جغرافیایی و جمعیت است و حدود ۴۵ درصد جمعیت جهان را در بر میگیرد. برخلاف ناتو که یک پیمان نظامی متمرکز و الزامآور است، سازمان همکاری شانگهای ساختاری انعطافپذیر، چندلایه و مبتنی بر اجماع دارد که دقیقاً با رویکرد استقلال طلبانه ایران سازگار است.
عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای سه فرصت راهبردی ایجاد کرد:
- دسترسی به مکانیسمهای ضدتروریستی و تمرینهای نظامی مشترک (مانند تمرینهای «مأموریت صلح»).
- تقویت دیپلماسی انرژی و کریدورهای ترانزیتی (شمال- جنوب و اتصال به راه ابریشم جدید چین).
- ایجاد سپر سیاسی- امنیتی در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا.
با این حال، محدودیتهای جدی نیز وجود دارد. اولاً، سازمان همکاری شانگهای هنوز فاقد یک معاهده دفاع جمعی الزامآور مانند ماده ۵ ناتو است و بیشتر به همکاری اطلاعاتی و مبارزه با «سه شر» (تروریسم، جداییطلبی، افراطگرایی) محدود میشود. ثانیاً، اعضای کلیدی مانند هند و کشورهای آسیای مرکزی، روابط گستردهای با ایالات متحده و رژیم اسرائیل دارند و این امر مانع از تبدیل سازمان همکاری شانگهای به یک بلوک منسجم با کارائی مطلوب و موثر میشود. ایران نیز به دلیل تحریمهای بانکی و محدودیتهای مالی، هنوز نتوانسته از ظرفیتهای اقتصادی- امنیتی کامل سازمان بهرهبرداری کند.
۲. همکاری چندجانبه با روسیه و چین: از همگرایی تا همپوشانی منافع
محور مسکو- پکن- تهران در سالهای اخیر به یکی از مهمترین مثلثهای ژئوپلیتیک اوراسیا تبدیل شده است. این همکاری در سه سطح نمود پیدا میکند: الف) سطح نظامی- امنیتی: ایران از سال ۲۰۲۱ به تمرینهای دریایی مشترک با روسیه و چین در اقیانوس هند و خلیج عمان پیوسته است. فروش پهپادهای ایرانی به روسیه و توافق برای دریافت جنگندههای سوخو-۳۵ در مقابل، نمونه بارز معامله امنیتی دوجانبه در دل همکاری چندجانبه است. ب) سطح انرژی و ترانزیت: قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین (۲۰۲۱) و قرارداد راهبردی ۲۰ ساله ایران و روسیه (در حال نهایی شدن در ۲۰۲۵) مکمل یکدیگرند. ایران بهعنوان پل ارتباطی بین خلیج فارس، دریای خزر و آسیای مرکزی، نقش «مرکزیت انرژی و ترانزیت» را برای دور زدن تحریمها ایفا میکند. ج) سطح سیاسی- دیپلماتیک: سه کشور در شورای امنیت، گروه بریکس، سازمان همکاری شانگهای همرأیی بالایی نشان میدهند.
با وجود این همگرایی، محدودیتهای ساختاری نیز وجود دارد. چین به دلیل منافع اقتصادی عظیم با غرب (بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار تجارت سالانه با آمریکا) از تبدیل شدن به متحد نظامی تمامعیار ایران خودداری میکند. روسیه نیز در قفقاز و آسیای مرکزی گاهی منافع متفاوتی دارد. ایران در این همکاریها بیشتر نقش «شریک کوچک» را دارد تا بازیگری برابر، و این امر باعث شده برخی تحلیلگران از «وابستگی استراتژیک» ایران به محور شرق هشدار دهند.
۳. دیپلماسی امنیتی ایران در برابر ناتو و گسترش نفوذ غرب
ایران از دیپلماسی امنیتی خود بهعنوان ابزاری برای «جلوگیری از گسترش ناتو به شرق و جنوب» استفاده میکند. این دیپلماسی چند وجه دارد:
الف – تقویت «عمق استراتژیک» در منطقه بهعنوان سپر دفاعی در برابر نفوذ ناتو از طریق رژیم اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس.
ب – حمایت از محور مقاومت برای ایجاد هزینه برای حضور نظامی آمریکا در منطقه.ج – استفاده از ظرفیت سازمان همکاری شانگهای و بریکس برای مشروعیتبخشی به مواضع ضد ناتو در مجامع بینالمللی.
مهمترین موفقیت این دیپلماسی، خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه پس از سال ۲۰۲۰ و ناکامی طرحهای ناتو برای ایجاد پایگاه در آسیای مرکزی پس از خروج از افغانستان (۲۰۲۱) بود. ایران همچنین با تقویت روابط با ارمنستان و هند، سعی در ایجاد توازن در قفقاز و خنثیسازی نفوذ ناتو دارد.
اما محدودیتها نیز قابل توجه است.
نتیجهگیری
ایران در معماری امنیتی نوظهور اوراسیا از موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز، منابع انرژی عظیم و تجربه طولانی مقاومت برخوردار است و با عضویت در سازمان همکاری شانگهای، تقویت روابط راهبردی با روسیه و چین و دیپلماسی فعال ضد ناتو، توانسته نقش خود را از یک بازیگر منزوی به شریک مهم در نظم چندقطبی ارتقا دهد. اما محدودیتهای ساختاری (تحریمها، عدم توازن قدرت در روابط با چین و روسیه، نبود پیمان دفاع جمعی الزامآور و برخی تنشها در منطقه) باعث شده که این نقش هنوز بالقوه باقی بماند که عملیاتی شدن آن مستلزم اتخاذ تدابیر خاص و سنجیده می باشد.
0 Comments