شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: داعش و گروههای نظیر آن بهعنوان یک بازیگر غیردولتی به این میاندیشند که همواره اقدامات موردنظر خود را در سرزمینهای بدون ساختار و یا دچار اصطکاک حاکمیتی انجام دهند.
دکتر حسین ابراهیم نیا - مدرس دانشگاه و کارشناس خاورمیانه و شمال آفریقا
امروز منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خصوصاً کشورهایی مانند عراق، سوریه، لیبی و بخشهای مرزی مصر که با لیبی همسایه است، با وضعیت فرسایش حاکمیتی و اقتدار سرزمینی روبروست. وضعیت آنومی فوق در سپهر عمومی جوامع عرب خاورمیانه دارای عوامل ریشهای مانند چالشهای پسااستعماری، همراه با ترکیبی از متغیرهای جهانیشدن است که با تضادهای هویتی، قومی و… ترکیب شده است. همه عوامل فوق سبب شده که شاهد حاکمیت دولتهای ضعیفی باشیم که در آن برخی عوامل و کارگزاران دولتی و حکومتی که به هیچ قاعدهای پایبند نیستند سطح فساد و ناکارآمدی را افزایش دهند و زمینه بروز ناآرامیهای اجتماعی پیدرپی در این منطقه را فراهم آورند؛ بنابراین ترکیب مجموعه عوامل فوق به همراه شیوع ویروس کرونا که امروز در سراسر جهان شیوع پیدا کرده، موجب شده گروه اسلامی داعش که همچنان اعضاء آن در منطقه پراکنده هستند فرصت خودنمایی را غنیمت شمرده و سعی کنند در پی از دست دادن سرزمینهایشان، عملیات پراکندهای را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خصوصاً در عراق انجام دهند. ازآنجاییکه بیدولتی در عراق و بیثباتی در لیبی که نقاط مرزی مصر را هم تحتالشعاع خود قرار داده، زمینه فرسایش اتحاد سرزمینی، سیاسی و اجتماعی این مناطق را فراهم آورده، بنابراین باید شاهد باشیم که نسل دیگری از گروههای اسلامی ظاهرگرایی مانند القاعده و داعش از شرایط نابهنجار فوق بهره برده تا رشد مجدد پیدا نموده و سازمانیافتهتر از گذشته اندیشههای خود را در این مناطق بیثبات اشاعه دهند.
در حقیقت گروههایی مانند داعش، القاعده و خیلی از نامهای دیگر که ممکن است در آینده قدرتنمایی کنند، به دلیل آنکه پایه تفکرات خود را بر به دست آوردن هژمونی نسبت به دیگر «معناهای» رقیب بر خاستگاه قدرت گرفتن از زمان و مکان در ساختارها و عوامل مختلف تجسم مینمایند، خود را به یک «فرا معنا» تبدیل مینمایند و از اصل و اصلیت خود دور میشوند. برهمیناساس امروز شاهدیم این گروهها پس از یک دوره نهفتگی و ضعف و از دست دادن سرزمینهای تحت حکومت (شکست داعش_2017) مجدد از حاشیه به متن تحولات منطقه بازمیگردند و به دلیل آنکه همچنان عوامل زمینهای از میان نرفته بلکه حتی وضعیت بیشتر از گذشته با اضمحلال روبرو شده است، ظاهرگرایانی مانند داعش و… موفق شدهاند خود را به یک «فرامعنا» تبدیل کرده و با فرصتطلبی از قدرت زمان و مکان به نفع اندیشهها، تفکرات و برداشت خود بهرهبرداری نمایند.
بر همین اساس، چنین تفکرات و اندیشههایی پس از گذار از نسلهای مکتبالخدمه، القاعده، جهاد در سرزمین رافدین و دولت اسلامی عراق و شام که در نسل آخر یعنی داعش به دنبال سرزمین و احیای خلافت و حکومت بود، این بار با بازسازی و خودنمایی طی ماههای اخیر، تغییر استراتژی داده و تلاش بر تغییر ماهیت خود دارد. امروزه بازماندگان داعش مانند نسلهای گذشته خود تلاش بر ایجاد ترس همگانی و دائمی در منطقه نه بر پایه تشکیل و تصرف سرزمین بلکه با پنهانکاری دارد؛ در حقیقت انتخاب این استراتژی به معنی این نیست که داعش فعالیتهای خود را کاهش میدهد، بلکه این گروهک تروریستی در پی بازسازی خود از طریق تغییر مرکزیت محوری عملکرد گذشته خود است و صرفاً یک تغییر ماهیت استراتژیک و تاکتیکی است؛ لذا اشتباه است که گمان کنیم چنین تفکراتی بهآسانی از میان میروند بلکه تا زمانی که عوامل زمینهای، گسلها و شکافها در منطقه فعال هستند، این قبیل گروهها، هم منابع مالی فراوانی در اختیار میگیرند و هم خیلی سریع و بیدغدغه به جذب نیرو میپردازند؛ کارگزارانی که امروز به دنبال این هستند که چرا داعش در عراق و یا در لیبی و نقاط مرزی مصر مجدد به فعالیت پرداخته است، باید از خود بپرسند که کدامیک از عوامل ریشهای موجود در عراق و سوریه از میان رفته است.
در حقیقت سطح اصطکاک در عراق نهتنها کاهش نیافته است بلکه هرروز نیز بر آن افزوده میشود؛ گروهی مانند داعش با آگاهی نسبت به این موضوع و همچنین همهگیری بیماری کرونا سعی دارد، به جهت اثبات مجدد خود پس از شکست سال 2017، اقدامات و گامهای بعدی خود را در نظر گیرد و با دستور قرار دادن ادامه نفوذ خود به مناطقی که از سطح بالایی از فرقهگرایی برخوردارند از شکافهای قومی، دینی، فرهنگی، زبانی، اقتصادی و اجتماعی بهرهبرداری نماید؛ لذا با نگاه به خاورمیانه و محیط پیرامون آن مناطق مستعدی برای رشد مجدد داعش قابلمشاهده است و این گروهک میتواند در کشورهایی مانند عراق، لیبی، بخشهای از مصر، نیجریه، سودان و سومالی در قاره آفریقا به حیات خود قوام و اعتبار مجدد ببخشد. لذا در این مسیر به لحاظ مادی داعش کماکان منابع مالی گذشته را تحت اختیار دارد. گرچه این مسیرها نسبت به گذشته سختتر شده، ولی داعش همچنان حمایت مادی را از سوی سران قبایل عرب و حامیان منطقهای دارد و درعینحال اقدامات دیگری نظیر دزدی، فروش محمولههای نفتی، کالاهای ترانزیتی، فروش مواد مخدر و… را نیز در دستور کار دارد.
در خاتمه لازم به ذکر است که داعش و گروههای نظیر آن بهعنوان یک بازیگر غیردولتی به این میاندیشند که همواره اقدامات موردنظر خود را در سرزمینهای بدون ساختار و یا دچار اصطکاک حاکمیتی انجام دهند؛ درواقع داعش و پس از داعش با هر نام و نشان دیگری، نمونه پیچیده و چالشبرانگیز یک بازیگر غیردولتی نوظهور همراه با ابهامات فراوان است؛ لذا بازی فوق حرکت دوار و پاندولی مانند میان چند نوع کشمکش قدرت و کشمکش موجودیت و امنیت است؛ داعش که جزئی از این حرکت است، با ادامه استراتژی تاکتیک تهاجم پراکنده و ایجاد ترس، نخست میخواهد بگوید که همچنان زنده است و دوم در منطقه خاورمیانه و سپس در دیگر نقاط جهان این پیام را به دو نیروی پشتیبان معنوی و مادیاش برساند که همچنان توانایی رسیدن به هدف و آرمان تعیینشده را دارد؛ در همین راستا آنچه همچنان به نفع این گروه است و تهاجم_ترس را خصوصاً در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برای این بازیگر غیردولتی کمهزینهتر و تعادل تهاجم _ دفاع را به نفع آن چرخش داده چند عامل مهم است که عبارتاند از:
- عدم تناسب الگوی تاریخی توزیع قدرت؛
- مرزهای مورد اختلاف؛
- تضاد هویتی و قومیتی؛
- شکافهای مذهبی؛
- رژیمهای غیرمردمی؛
- الگوی نامناسب توزیع اقتصادی.
باید اشاره کرد که خاورمیانه همچنان در رشد خود با نقصان روبرو است و این مسئله موجب بروز و ظهور بازیگران نوین با رویکردهای جدیدی شده که در عرصه منازعات امروز خاورمیانه، تأثیرات پیشبینینشدهای را در آینده از خود برجای خواهند گذاشت.
0 Comments