جدیدترین مطالب
عقبنشینی نیروهای روسیه از قفقاز جنوبی؛ راهبرد یا تاکتیک؟
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: به دنبال انتشار خبری مبنی بر آنکه کرملین به طور ضمنی تأیید کرد که صلحبانان روس از منطقه قرهباغ عقب میکشند و سلاحها و تجهیزات خود را به همراه میبرند، این پرسش به طور جدی مطرح است که آیا روسیه میخواهد منطقه قفقاز جنوبی را به غرب واگذار کند؟
اهمیت راهبردی کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل شبه قاره گفت: هند و امارات متحده عربی کار بر روی اولین مرحله از ایجاد کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا معروف به کریدور آیمک (عربمِد) که به عنوان مسیری جایگزین برای تنگه هرمز و طرح جاده ابریشم چین معرفی شده بود را آغاز کردهاند. اگرچه برخی گمانهزنیها مطرح است که با ادامه جنگ در غزه و التهاب در خاورمیانه، ممکن است کار بر روی این کریدور به حاشیه رانده شود.
تلاشهای کابینه جنگ نتانیاهو برای انحراف افکار عمومی از جنگ غزه
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: رژیم صهیونیستی درصدد «بهرهبرداری روانی» از مسائل اخیر منطقه، برای انحراف افکار عمومی جهانی از جنایات این رژیم در غزه است. بررسی فضای حاکم بر محافل سیاسی و رسانهای رژیم صهیونیستی و مراکز همسو با آن در سطح منطقه و بینالملل نشان میدهد که این رژیم، بهدنبال «برجسته و غالبسازی» تنشهای اخیر با جمهوری اسلامی ایران است تا فشار سنگینی که را که در افکار عمومی داخلی، منطقهای، بینالمللی و حتی دولتهای اروپایی علیه جنگ غزه ایجاد شده است، را کاهش دهد.
أحدث المقالات
طرح شومان برای شرق مدیترانه
آنا دیامانتوپلو در مطلبی که شورای روابط خارجی اروپا آن را منتشر ساخت، نوشت: با توجه به عقبنشینی ژئوپلیتیکی آمریکا و افزایش قدرت تهاجمی چین همراه با فقدان ظرفیت هنجاری این کشور برای رهبری جهان، اروپا باید نقش جدید و تهاجمیتری در سطح جهانی به عهده گیرد.
در حقیقت کمیسیون جدید اروپا آشکارا ادعا کرده است که قصد دارد کمیسیون ژئوپلیتیکی باشد. با توجه به این امر اتحادیه اروپا باید سیاست همسایگیاش را ارتقا دهد. یک میدان منطقهای، شرق مدیترانه است که اتحادیه اروپا دارای منافع مستقیم و زیاد در آن است.
منطقه شرق مدیترانه بهواسطه تصمیمات راهبردی اروپا در یک دهه و نیم اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده است. این تصمیمات عبارتنداز: تصمیم اروپا به استقلال از منابع هیدروکربنی روسیه؛ جلوگیری از موج جدید مهاجرت و مهاجران اقتصادی که قصد عزیمت به غرب و مرکز اروپا دارند.
منطقه شرق مدیترانه ترکیبی پیچیده از اختلافات سرزمینی، دشمنیهای دیرینه در زمینه انرژی و درگیریها و منازعات تاریخی و مذهبی است. اتحادیه اروپا تاکنون از طریق فعالیت تعدادی از اعضای خود همچون ایتالیا، یونان و فرانسه و در گذشته انگلیس با منطقه یادشده تعامل داشته است. در برخی مواقع منافع ملی و اهداف این کشورها در شرق مدیترانه همسو بوده و در مواقعی دیگر واگرا بوده است. همزمان، با توجه به اقتصاد متزلزل ترکیه، حضور این کشور در چند جبهه عمده در سه قاره و آمال آن برای تبدیلشدن به رقیب جهانی غرب، اقدامات آنکارا در دوره اردوغان باعث بیثباتی جدید در منطقه شرق مدیترانه شده است.
تنشهای نظامی بالقوه در دریای اژه و تقاضاهای بسیار در داخل ناتو برای حمایت از یونان در اختلافات این کشور با ترکیه احتمالاً به همبستگی داخلی سازمان یادشده آسیبزده، مناسبات ترکیه با آمریکا و روسیه را بیثبات نموده و همزمان مشکلاتی در منطقه بالکان، آدریاتیک و جاهای دیگر در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد. برای اتحادیه اروپایی که قصد دارد به منابع هیدروکربن شرق مدیترانه دست پیدا کند و جریان مهاجرت را معکوس سازد، حفظ و گسترش ثبات باید هدف اصلی باشد.
یونان برای رسیدگی به چالشهای روزانه از ناحیه ترکیه خواه دیپلماتیک و خواه نظامی تنها است؛ اما نکته امیدبخش در ارتباط با تشدید تنشها و چالشها بین یونان و ترکیه این است که آتن منافع مشترک عمدهای با متحدانش دارد. منافع غرب و برداشتها درباره اینکه چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است بیش از هر زمان دیگری با منافع و نظرات یونان همسو است. اختلافات بین یونان و ترکیه و همچنین اختلافات ترکیه و قبرس دیگر اختلافات دوجانبه محسوب نمیشود. این اختلافات اروپایی به شمار میرود و باید در سطح اتحادیه اروپا بدان رسیدگی شود.
اروپا باید چندجانبهگرایی را در شرق مدیترانه گسترش دهد. اولین گام برای دستیابی به این امر، مرور تاریخ اروپا است. در سالهای اولیه پس از جنگ جهانی دوم، برنامه شومان، تأسیس یک قدرت واحد فائقه و برتر برای کنترل تولید فولاد و زغال (موتور محرکه اقتصاد جهان در آن زمان) بود. هر کشوری باید به منابع طبیعی و انسانی، شبکهها و ابزارهای فنی دسترسی داشته باشد تا بتواند رفاه و صلح را گسترش دهد. امروزه، اروپا باید برنامه چندجانبه مشابهی را برای صلح و ثبات در شرق مدیترانه دنبال کند.
زغال و فولاد دهه 1950 مثل نفت و گاز دهه 2020 است. در نسخه جدید برنامه شومان برای شرق مدیترانه، نفت و گاز میتواند بهعنوان کالایی مهم بهصورت مشترک مدیریت شود. میتوان قدرت واحدی تأسیس کرد که در آن هر کشوری بر اساس تبادل دانش فنی و اختصاص زیرساخت (از خطوط لوله تا مخازن) همکاری کند و از این طریق همه در هزینه زیرساخت ملی و منابع امنیتی سهیم شوند. هدف اصلی چنین قدرت واحدی باید ایجاد تغییر چندجانبه در منطقه باشد که بهنوبه خود بتواند تنشها را کاهش داده و ثبات را تضمین کند.
هر کشوری که نقش مهمی در چشمانداز انرژی منطقه شرق مدیترانه ایفا میکند باید بر اساس منابع وبرتری رقابتی و همچنین محدودیتهایش تعامل و همکاری داشته باشد. موفقیت چنین پروژه بلندپروازانهای تضمین رفاه و سعادتمندی مردم منطقه است نهفقط عرصهای برای همکاری در زمینه نفت و گاز.
در این دوران تنش آلود و نامعلوم، اعضای اتحادیه اروپا باید متقاعد به ایفای نقشی فعالتر در شرق مدیترانه شوند. اتحادیه اروپا باید نقش صلحساز را در این منطقه ایفا کند، چراکه نیازمند تأمین منافع حیاتی خود در منطقه یادشده است، حتی در صورت لزوم ناچار به شکست ترکیه باشد. اتحادیه اروپا باید صلحساز باشد، چراکه تاریخ آن نشان میدهد مسیر برقراری ثبات و چندجانبه، نهادهای اقتصادی نوآورانه است.
0 Comments