جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ناکارآمدی راهبرد آمریکا در قبال فعالیتهای هستهای ایران
وب سایت اندیشکده کارنگی آمریکا در یادداشتی نوشت: آخرین دور از روند تکراری مذاکرات احیای برجام با شکست به پایان رسید. رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز شدیدترین بیانیه خود را درباره وضعیت هستهای ایران صادر کرد. ترامپ در حالی که سیاستهایش در قبال ایران بینتیجه مانده بود، ریاست جمهوری را ترک کرد. آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شده بود و با این اقدام، نه تنها ایران را از انجام تعهدات خود تحت این توافق باز داشت، بلکه باعث ایجاد شکاف بین ایالات متحده و سایر طرفهای مذاکره کننده شد.
این کشور، یک «کارزار فشار حداکثری» را که از نظر عملیاتی تأثیرگذار و در عین حال از نظر استراتژیک ناکارآمد است، انتخاب کرد.
دولت ترامپ 12 شرط سخت را نیز برای یک توافق جدید تعیین کرد. در همان زمان، ترامپ خطاب به ایران قول داد به سرعت به توافقی بسیار بهتر در مدت کوتاهی پس از انتخاب مجددش دست یابد. البته، دولت ترامپ هیچ نشانهای از چگونگی رسیدن به آن ارائه نداد، چه رسد به اینکه به ایران مشوقهایی برای پذیرش توافق جدید ارائه دهد.
دولت بایدن نیز در مواجهه با یک ایران جسور و بیاعتماد که به شدت برنامه غنیسازی هستهای خود را پیش میبرد، روی کار آمد. بدتر از آن، بایدن با ایرانی مواجه بود که به طور فزایندهای به ظرفیتهای خود برای مقاومت در برابر تحریمها و در عین حال پیشبرد قدرت موشکی دوربرد خود اطمینان یافته است.
دولت بایدن برای بازگرداندن ایران به برجام، نه تنها اشتیاق مداوم خود برای بازگشت به توافق را تکرار کرده، بلکه در برابر توانمندیهای ایران برای دور زدن تحریمها و افزایش نفوذ منطقهای آن نیز اقدامی نکرده، چنانکه ایران توانسته است رژیم تحریمهای آمریکا را به تدریج از بین ببرد.
ایران در برنامه هستهای خود بسیار پیشرفت کرده و تلاشهای موشکی و پهپادی تهران نیز به پیشرفتهای جدی خود ادامه میدهد.
بررسی وضعیت کنونی حاکی از شرایط سخت بایدن برای احیای برجام است:
اول اینکه، ایران به آستانه هستهای نزدیک شده است.
دوم،. غنیسازی هستهای ایران بسیار پیشرفته است و نمیتوان آن را بهطور مؤثر عقب انداخت.
سوم، اگرچه تمامی اقدامات دیپلماتیک و غیردیپلماتیک ایالات متحده و اسرائیل هزینههای سنگینی بر ایران تحمیل کرده، اما تاکنون نتوانسته است این کشور را متقاعد کند که از برنامه هستهای خود دست بردارد. بهویژه آنکه ایران شدیدا به نیات غرب نیز بیاعتماد است.
چهارم، قابلیتهای نظارتی باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کارآمدی خود را از دست داده است.
تغییر وضعیت کنونی مستلزم به کارگیری یک استراتژی هستهای جدید از سوی ایالات متحده است. واشنگتن باید ترکیبی نوآورانه از دیپلماسی و اقدامات بازدارنده از جمله چماق و هویج را به کار گیرد. در حوزه دیپلماتیک، این کشور در نظر دارد از طریق احیای برجام سرعت پیشرفت فعالیتهای هستهای ایران را کم کند، در حالی که همچنان متعهد میشود به هر گونه امتیاز یکجانبه (اما قابل راستیآزمایی) از سوی ایران در مورد فعالیتهای هستهایاش، از طریق کاهش تحریمهای هستهای پاسخ متقابل بدهد.
این اقدامات باید با یک موضع بازدارنده همراه باشد تا ایران متوجه شود که هر گونه تشدید برنامه غنیسازی با واکنش سخت شورای امنیت سازمان ملل مواجه خواهد شد. بر این اساس، در حالی که همه تحریمهای غیرهستهای به قوت خود باقی میمانند و در صورت لزوم تشدید میشوند، ایالات متحده باید درباره ایجاد یک رژیم امنیتی جامع برای مقابله با نفوذ منطقهای ایران اقدام کند.
مشخص نیست که آیا این رویکرد موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر، اما احتمالا باعث جلب توجه سایر متحدان شود. ایالات متحده باید این رویکرد را به امید جلوگیری از تشدید تنشها به کار گیرد، چنانکه اگر بعدها لازم باشد اقدامات دیگری را نیز انجام دهد. در صورتی که این راهبرد به نتیجه برسد میتواند صادرات نفت ایران را افزایش داده و نگرانیهای کنونی در مورد امنیت انرژی و تأثیر آن بر تورم جهانی را کاهش دهد.
0 Comments