شورای راهبردی آنلاین – رصد: سیاست اتحادیه اروپا در قبال ایران از اواخر تابستان 2022 که امیدها برای احیای برجام از دست رفت، در بنبست قرار گرفته است.
ریکاردو آلکارو در تحلیلی که اندیشکده ایتالیایی امور بین الملل (IAI) منتشر کرد، نوشت: مشکل اتحادیه اروپا دشواری بیش از حد همگامسازی لفاظی علیه ایران با سیاستهای ضروری در روابط با این کشور است.
دلیل این دشواری نیز این است که ظرفیت اعمال فشار برای گرفتن امتیاز از ایران به حداقل رسیده است. کشورهای اتحادیه اروپا در دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج عمان حضور نظامی دریایی دارند و میتوان روی بازدارندگی آنها حساب باز کرد. علاوه بر این مجموعهای از تحریمها علیه افراد و نهادهای مختلف در ایران وضع شده است، اما کار دیگری علاوه بر اینها نمیتوان انجام داد.
روسیه و چین به برای ایران پوشش دیپلماتیک فراهم آوردهاند. اهرم اقتصادی اتحادیه اروپا زمانی که روابط تجاری و سرمایه گذاری قابل توجه خود با ایران را در اوایل دهه 2010 قطع کرد، تا حد زیادی از بین رفته است. در آن زمان اهرم فشار موثر بود، زیرا اتحادیه اروپا مایل بود در صورت موافقت ایران با محدودیت های هسته ای، همه تحریم ها را لغو کند. تجارت پس از امضای برجام از سر گرفته شد، اما پس از آن دوباره به دلیل تحریم های فراسرزمینی ایالات متحده سقوط کرد.
بنابراین، اتحادیه اروپا صرفا با پیگیری فشار به اهدافش نزدیک نمی شود. چه گزینه هایی باقی مانده است؟ واقعیت سخت این است که اروپایی ها فقط زمانی می توانند امیدوار باشند از ایران چیزی بگیرند که مشوقهایی روی میز بگذارند.
مطمئناً، چنین مشوقهایی به هیچ وجه از نوع مزایای کلان مندرج در برجام نخواهد بود. اتحادیه اروپا نمی تواند به دنبال عادی سازی تجارت با ایران باشد و همچنین نمی تواند تعامل سازنده را هدف خود قرار دهد. ایران امروز انتخابی روشن و فعلاً غیرقابل بازگشت برای رویارویی با اروپا و جستجوی روابط نزدیکتر با دشمن اصلی اروپا یعنی روسیه داشته است. بنابراین، اتحادیه اروپا باید ایران را درست همانطور تلقی کند که ایران اتحادیه اروپا را در نظر میگیرد: به عنوان یک رقیب.
با این حال، رقبا – حتی دشمنان – میتوانند بر سر مسائل محدودی تعامل داشته باشند. بلوک غرب به رهبری آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی این کار را در دوران جنگ سرد انجام دادند و ایران و عربستان سعودی و امارات نیز هم اکنون چنین روندی را در پیش گرفتهاند.
هدف اتحادیه اروپا از پیگیری شکلهای محدودی از تعامل با ایران چهارگانه خواهد بود: اول، تامین منافعی برای مردم ایران. دوم، حمایت از سازوکارهای ایران-سعودی و ایران-اماراتی برای گفتگو بر سر ترتیبات امنیتی منطقه. سوم، اثرگذاری بر محاسبات ایران در خصوص ارسال سامانه های تسلیحاتی پیشرفته تر (مثلاً موشک های بالستیک) به روسیه. چهارم، انگیزه دادن به ایران برای حفظ برنامه هسته ای خود در اندازه فعلی.
در مجموع، این اقدامات وجهه اروپا را در منطقه بهبود میبخشد و به آن، نقشی کوچک، اما نه کم اهمیت می دهد. مشوقهایی که اتحادیه اروپا برای دستیابی به این اهداف به ایران میدهد، محدود خواهد بود و ماهیت اقتصادی و غیراقتصادی دارند.
زمینههای قابل تصور برای از سرگیری تجارت اتحادیه اروپا و ایران شامل کالاهایی است که توسط ایالات متحده تحریم نشده است، مانند مواد غذایی، داروها و تجهیزات پزشکی، و برای نمونه میتواند به بخش های غیرامنیتی مانند فناوری های سبز، مدیریت آب، هوانوردی غیرنظامی گسترش یابد.
در نهایت، اروپایی ها باید رایزنی های سیاسی با مقامات ایرانی (از جمله سرویس های امنیتی) را به صورت دوجانبه و با همکاری شرکای عرب خود حفظ کنند. این رایزنی ها ابزاری برای آگاه نگه داشتن هر یک از طرفین در مورد نگرانی های اصلی طرف مقابل هستند و می توانند به عنوان مکانیسم های تنش زدایی عمل کنند.
تعامل محدود اروپا با ایران نباید در سطح E3/EU متمرکز شود. در واقع، اروپا میتواند شخصیت چند بازیگر خود را تقویت کند و این رویکرد چند وجهی را در مسیرهای مختلف تحت ریاست نهادهای اتحادیه اروپا (سرویس اقدام خارجی، کمیسیون، آژانسهای توسعه اتحادیه اروپا) و همچنین تک تک کشورهای عضو دنبال کند. با توجه به اینکه موضوع هستهای اولویت خود را از دست داده است، زمان آن فرا رسیده که سایر بازیگران غیر از E3 ابتکار عمل را در دست بگیرند، اگرچه بسیار توصیه میشود که نماینده عالی سیاست خارجی نقش هماهنگکننده را حفظ کند.
دوران برجام و بلندپروازی های آن به پایان رسیده است. روابط ایران و اتحادیه اروپا تخاصمی شده و می تواند تا آینده قابل پیش بینی نیز به همین شکل باقی بماند. با این حال، فشار به ویژه با توجه به حداقل فضای باقی مانده برای اتحادیه اروپا جهت اعمال آن، تنها گزینه نیست. رویارویی و لفاظی ایران را متقاعد نخواهد کرد که در این سطح از آستانه نظامی هسته ای باقی بماند، در جنگ سایه خود با اسرائیل خویشتن داری کند یا کمک نظامی خود را به روسیه محدود سازد.
پس از پایان دوره برجام، اروپا گرچه تحت تأثیر تحولات خاورمیانه بوده، اما اساساً هیچ نقش مهمی در ژئوپلیتیک خاورمیانه و خلیج فارس نداشته است. اگر اتحادیه اروپا میخواهد تا حدی نفوذ را به دست آورد، زمان آن فرا رسیده است که از وضعیت محکوم کردن ایران که به آن عادت کرده، خارج شود و به کاوش در آبهای آشفته عصر چندقطبی بپردازد.
0 Comments