أحدث المقالات

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

آیا رهبران کشورهاهی عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل های منتشر شده در شبکه های اجتماعی در خصوص تلاش های ترکیبی دولت های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند. 

Loading
شوراي راهبردي آخرين وضعيت سوريه را بررسي کرد

آتش بس های جهنمی

۱۳۹۵/۰۹/۲۲ | نمای راهبردی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک راهبردشناس منطقه گفت: بررسی روند همه آتش بس هایی که از اسفند گذشته در سوریه برقرار شده نشان می دهد که همگی این آتش بس ها به نفع مخالفان بوده، به آنها فرصت داده تا تجدید قوا کنند و سلاح های جدید به آنها برسد.

مسعود اسداللهی در مصاحبه با سایت شورای راهبردی روابط خارجی گفت: نباید چنین تصوری داشته باشیم که اگر حلب آزاد شد، جنگ در سوریه هم تمام خواهد شد. هنوز بسیاری از مناطق سوریه تحت تصرف مسلحین است و برای آزادسازی این مناطق باید جنگ ادامه پیدا کند.

وی افزود: ولی با آزادسازی حلب مسیر جنگ عوض خواهد شد و در این صورت این دولت و حامیان سوریه هستند که در درگیری ها دست بالا را خواهند داشت و تروریست ها و حامیان شان در موضع انفعال قرار خواهند گرفت.

آنچه در ادامه می خوانید متن کامل این گفتگوست.

 

پرسش: آثار راهبردی آزادسازی حلب چیست؟

از عکس العمل و واکنش های جهان غرب و عرب و ترکیه می توانیم پی ببریم که آزادسازی حلب چقدر در سیر جنگ در سوریه تعیین کننده است. قبلا مناطق دیگری در سوریه آزاد شده بود، اما به این صورت نبود که جهان غرب بسیج شود، بحث را به شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل ارجاع دهد و رسانه ها را برای تحت فشار قرار دادن نظام سوریه بسیج کند. این به خوبی نشان می دهد که جایگاه حلب، جایگاه کاملاً متفاوتی نسبت به دیگر مناطق سوریه است، به خصوص اینکه در طرحی که مخالفان داشته اند و کشورهای غربی و عربی از آن حمایت می کردند، در واقع این مسئله مد نظر بود که حلب به عنوان پایتخت دولت مورد حمایت آنها تصرف و از حاکمیت دولت سوریه خارج شود تا مخالفان وارد این شهر شوند و در آنجا دولت مد نظر خود را تشکیل دهند. بنابراین وقتی که این طرح موفق نشد و دولت های حامی تروریست ها مشاهده کردند در حال از دست دادن همان حداقل هایی هستند که در حلب داشتند، تمام توان خود را بسیج کردند تا آتش بس مورد نظر خود را به سوریه و حامیان وی تحمیل کنند. بررسی روند همه آتش بس هایی که از اسفند گذشته در سوریه برقرار شده نشان می دهد که همگی این آتش بس ها به نفع مخالفان بوده، به آنها فرصت داده تا تجدید قوا کنند و سلاح های جدید به آنها برسد و مجددا جنگ و درگیری را شروع کنند. بنابراین این مسئله نشان دهنده این است که آینده حلب، نتیجه جنگ را در سوریه مشخص خواهد کرد.

پرسش: دلیل حمایت روسیه و چین از عملیات آزادسازی حلب و استفاده از حق وتو چیست؟

اولین دلیلی که هر دو کشور به صراحت اعلام می کنند این است که این تروریسمی که در سوریه شکل گرفته باعث شده تا از سراسر دنیا، بسیاری از تروریست ها از آسیای میانه، از جمهوری روسیه و از مناطق مسلمان نشین چین وارد سوریه شوند و به گروه های داعش و جبهه النصره بپیوندند و حتی لشکر مستقلی به نام لشکر ترکستان به وجود آورند که این لشکر در حال حاضر در تمام صحنه ها در سوریه در حال جنگیدن است. قطعا بخشی از این تروریست ها به خاک خودشان باز خواهند گشت و در آنجا اقدام به انجام عملیات تروریستی خواهند کرد که این مسئله می تواند تهدید بسیار بزرگی برای امنیت ملی روسیه و چین باشد. به همین دلیل این دو کشور تصمیم گرفتند که در موضوع تروریسم در محل رشد و نمو آن که همان سوریه است با آن برخورد کنند و در هین کشور این پدیده را نابود کنند. این مهمترین عاملی است که این دو کشور به طور صریح آن را اعلام و عنوان می کنند که برای مبارزه با تروریسم در سوریه حاضر شده اند. البته بحث های راهبردی هم مطرح است. روسیه به دنبال این است تا نقش تاریخی خود را بازیابی کند و خود را به عنوان یک قدرت بزرگ، به غربی ها تحمیل کند تا دیدگاه های این کشور را در معادلات جهانی بپذیرند و به رسمیت بشناسند. لذا سوریه و بحرانی که در این کشور حاکم است، مهم ترین عاملی است که روسیه می تواند خودش را از طریق آن احیا و اثبات کند. درباره چینی ها هم مشاهده می کنیم که هر چند در بحث های بین المللی این چنینی زیاد فعال نبوده اند و چندان درباره این مسائل دخالت و به ویژه دفاع نمی کردند، مشاهده می کنیم که در شورای امنیت چندین بار روسیه را همراهی کرده و کار مشترک انجام داده اند.

پرسش: آیا سیاست های اعلامی ترامپ بر معادلات فعلی منطقه اثرگذار بوده است؟

هرچند ترامپ هنوز کار خود را به عنوان رییس جمهور آمریکا شروع نکرده است، ولی اگر مطابق مواضع مبارزات انتخابی اش عمل کند، به این معناست که سیاست آمریکا در سوریه یک چرخش 180 درجه ای خواهد داشت. زیرا ترامپ در مبارزات انتخاباتی اعلام کرده که از نظر وی داعش دشمن اصلی آمریکاست و باید با سوریه و حتی بشار اسد علیه داعش همکاری کنند. اگر این صحت داشته باشد، به معنای این است که مخالفان در سوریه دچار یک مشکل بسیار بزرگ خواهد شد، جبهه حامی تروریست ها با چالشی اساسی مواجه خواهد شد و حتی از هم خواهد پاشید. به همین خاطر دولت اوباما در تلاش است تا قبل از آمدن آقای ترامپ وضعیت را به جای برساند که حداقل وضعیت مسلحین را در حلب تثبیت کند. به همین خاطر به آتش بس رو آورده است، اما مشخص نیست که آیا واقعاً ترامپ چنان سیاستی را پیگیری خواهد کرد یا خیر. به هر حال در وضعیت فعلی ترامپ تاثیر مستقیم بر صحنه سوریه ندارد، ولی به صورت غیرمستقیم با توجه به مخالفت های اوباما با سیاست های اعلامی ترامپ در خصوص سوریه، ممکن است در تصمیماتی که الان گرفته می شود، تاثیر داشته باشد. مخصوصاً دیدیم که کنگره آمریکا تصمیم جدید گرفت و مصوبه ای را به تصویب رساند که بر اساس آن موشک های دوش پرتاب و ضدهوایی را تحویل مسلحین بدهند. شاید این مسئله یک نوع پیش دستی است تا قبل از اینکه ترامپ قدرت را بر عهده بگیرد، تصمیم گرفته اند آن را عملی کنند.

پرسش: دلیل جبهه مقابل برای برقراری آتش بس به هر طریق ممکن چیست؟

جبهه غربی در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد در صحنه سوریه شرط بگذارد. قبلاً کشورهای حامی تروریست ها، در هر دوره ای که صحبت از آتش بس پیش می آمد، انواع و اقسام شروط را مطرح و عنوان می کردند که یا بشار اسد باید برود یا حداقل در دوره انتقالی حضور نداشته باشد. اما در شرایط فعلی که همه چیز را از دست رفته می بینند دیگر در مقام و جایگاهی نیستند که بخواهند برای طرف روسی و حامیان آنها پیش شرط بگذارند و حاضرند بدون هیچ پیش شرطی با طرف مقابل مذاکره کنند.

پرسش: علاوه بر آثار منطقه ای، چه آثار بین المللی برای آزادسازی حلب قابل تصور است؟

آزادسازی حلب یک شکست بسیار بسیار بزرگ برای عربستان، قطر، ترکیه، امارات، رژیم صهیونیستی و در کل محوری محسوب می شود که در مقابل محور مقاومت ایستاده است. اینها در چند سال گذشته میلیاردها دلار هزینه کردند، انواع و اقسام تسلیحات را در اختیار گروه های تروریستی قرار دادند، تبلیغات رسانه ای کردند، مجروحین آنها را مداوا کردند؛ در چنین شرایطی وقتی می بینند که حلب را از دست می دهند تمام این تلاش ها را از دست رفته می بینند و در طرف مقابل جایگاه جمهوری اسلامی ایران است که می تواند خود را به عنوان قدرتی به منطقه تحمیل کند که تمامی تلاش های آنها را خنثی کرده است. بنابراین در معادلات منطقه وضعیت جدیدی ایجاد می شود.

از جمله آثار بین المللی هم بازگشت روسیه و چین به معادلات بین المللی است، به این معنی که مخالفت آشکار با خواسته های جهان غرب، تحولی است که ما بعد از فروپاشی شوروی کمتر شاهد بوده ایم و این می تواند نه تنها در بحث سوریه، بلکه در تمام زمینه ها و مسائل دیگر هم به تدریج خود را نشان دهد و اجازه ندهد تا نظام تک قطبی مد نظر آمریکایی ها شکل بگیرد.

پرسش: پس از حلب، چه سناریوهایی در انتظار سوریه است؟

باید توجه داشت که نباید چنین تصوری داشته باشیم که اگر حلب آزاد شد، جنگ در سوریه هم تمام خواهد شد. هنوز بسیاری از مناطق سوریه تحت تصرف مسلحین است و برای آزادسازی این مناطق باید جنگ ادامه پیدا کند، ولی مسیر جنگ عوض خواهد شد و این دولت و حامیان سوریه هستند که در درگیری دست بالا را خواهند داشت و تروریست ها و حامیان شان در موضع انفعال خواهند بود.

پرسش: آیا می توانیم چنین متصور باشیم که مجدداً القاعده، داعش و النصره با هم علیه ارتش و نیروهای دولتی هم پیمان شوند؟

این احتمال هرچند وجود دارد، اما احتمال ضعیفی است. داعش همین چند روز پیش به تدمر حمله و تلاش کرد تا بخشی از نیروهای دولتی را که در حلب هستند، به طرف خودش متمرکز کند تا کمی از فشارهای حملات در منطقه حلب بکاهد. بنابراین با تمام شرایط اختلاف برانگیزی که بین تروریست ها حاکم بوده، هنوز در برخی موارد، آنها به نفع هم عمل می کنند. بررسی این موضوع و صحبت کردن درباره این مسئله هنوز نیازمند زمان است. باید ببینیم آیا زمانی که وضعیت برای گروه های تروریستی بحرانی تر از این بشود، آیا همه ختلافات خود را کنار خواهند گذاشت یا اینکه داعش کماکان اصرار خواهد داشت که همه نیروهای تکفیری زیر پرچم این گروه جمع شوند و خلافت ابوبکر بغدادی را بپذیرند. این مسئله هنوز به طور دقیق مشخص نیست.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *