جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
روایت العربی الجدید از طرح اضطراری مصر درباره تهاجم قریبالوقوع به رفح: به همه پزشکان برخی استانها دستور داده شد از مرخصیها بازگردند تا برای شرایط اضطراری آماده باشند
منابع خصوصی مصری فاش کردند که دستورالعملهایی به تعدادی از بخشها در سه استان منطقه کانال سوئز: اسماعیلیه، سوئز و پورت سعید، علاوه بر استانهای شرقی، شمال و جنوب سینا صادر شده است تا سطح آماده باش را افزایش دهند و با اجرای طرح اضطراری که از سه شنبه آینده آغاز میشود، تعطیلات را لغو کنند و این ممکن است نشان دهنده حمله قریب الوقوع رفح باشد.
بلینکن: چین می تواند از طریق نفوذش بر ایران در کاهش تنشها نقش داشته باشد
آنتونی بلینکن وزیر خارجه دولت جو بایدن که به چین سفر کرده است، روز جمعه در پکن با شی جین پینگ، رئیس جمهوری این کشور دیدار و گفتگو کرد و گفت که در خصوص چگونگی نقش سازنده چین در «بازدارندگی حکومت ایران» و گروههای وابسته به آن در تشدید تنشها در خاورمیانه (غرب آسیا) گفتگو کرده است. بلینکن تصریح کرد: «من فکر میکنم روابطی که چین [با حکومت ایران]دارد میتواند در تلاش برای آرام کردن تنش، جلوگیری از تشدید و گسترش آن مثبت باشد و ما توافق کردیم که به طور منظم در باره این موضوع در ارتبط باشیم و مطمئنم که این طور خواهد بود.»
بمب گذار میدان تقسیم استانبول به ۷ بار حبس ابد و هزار و ۸۰۰ سال زندان محکوم شد
دادستانی استانبول حکم “احلام البشیر” که در سال ۲۰۲۲ با بمبگذاری در میدان تقسیم استانبول باعث کشته شدن ۶ نفر و مجروح شدن ۹۹ نفر دیگر شد را صادر کرد. بر اساس این حکم، البشیر به اتهام “تخریب اتحاد و یکپارچگی حکومت” و “قتل عمد” ۶ نفر به ۷ بار حبس ابد محکوم شد. وی همچنین به اتهام “اقدام به قتل عمد”، “پیدا کردن بدون اجازه مواد خطرناک” در مجموع به ۱۷۹۴ سال زندان و ۲۲ هزار لیره جزای نقدی محکوم شد.
تکرار ادعای کاخ سفید: مدرکی مبنی بر نسل کشی اسرائیل در غزه وجود ندارد
نیویورک – ایرنا- «جان کربی» هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید برغم کشتار بیش از ۳۴ هزار فلسطینی به رغم اعتراف به کشتار زیاد و مرگ فلسطینیان بر اثر گرسنگی همچون دیگر مقامات آمریکایی همچنان به تبرئه رژیم اسرائیل پرداخت و با تکرار ادعاهای واشنگتن مدعی شد: مدرکی مبنی بر نسل کشی اسرائیل در غزه وجود ندارد.
مذاکرات طالبان – افغانستان پس از توافق آمریکا – طالبان؟
وندا براون در یادداشتی که وبسایت اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: آیا افغانستان سرانجام به صلح خواهد رسید؟ شاید و البته درصورتیکه طالبان، دولت افغانستان و مردم این کشور بتوانند به صلح و آشتی موردتوافق همه طرفین دست یابند.
بااینحال، مسیر صلح واقعی ممکن است بهاندازه جاده سالنگ، طولانی، دارای شیب تند و پرپیچوخم باشد. این صلح ممکن است مدتها پس از خروج نیروهای آمریکا و پس از جنگ داخلی بسیار به ثمر بنشیند.
اگرچه جزئیات این توافق هنوز آشکار نشده است، اما پارامترهای اساسی آن معلوم است: اگر حوادث و حملات خرابکارانه در طول آزمون کاهش خشونت سیر نزولی داشته باشد، آمریکا حدود 5 هزار نفر از 12500 سرباز خود را طی شش ماه از افغانستان خارج خواهد کرد. باقی نیروها هم بهتدریج، شاید طی سه سال یا کمتر، خارج خواهند شد.
طالبان توافق کرده است که حملهای تروریستی علیه آمریکا و متحدان غربی آن انجام نداده و به دیگر گروههای شبهنظامی نیز اجازه ندهد از خاک افغانستان برای اینگونه حملات استفاده کند. بلافاصله پسازاین توافق، طالبان مذاکره با افغانها، ازجمله با دولت افغانستان را شروع خواهد کرد و «مجهولات» سخت واقعی هم ازاینجا آغاز میشود. در اینجا به برخی از مدلهای احتمالی مذاکرات بین طالبان و افغانستان میپردازیم.
مسیرهای مختلف
دولت افغانستان قاطعانه به دنبال پیروی از الگوی مذاکرهای است که با گلبدین حکمتیار، جنگسالار بدنام، انجام داده است. حزب سیاسی حکمتیار سالها در بخشهای اجرایی ریاست جمهوری حامد کرزای و در مجلس افغانستان از قدرت برخوردار بود اما خودش در تبعید در ایران به سر میبرد. سال 2017، دولت اشرف غنی وی را عفو کرد و او به کابل منتقل شد و مدتی به فعالیت سیاسی پرداخت؛ اما در انتخابات ریاست جمهوری 2019 افغانستان، حکمتیار شدیداً شکستخورده و به مهرهای سوخته تبدیل شد.
بهتناوب، دولت افغانستان به دنبال تقلید از توافق صلح کلمبیا با شورشیان فارک است که در آن، شورشیان در ازای خلع سلاح، عمدتاً از جرم زندان خلاص شده و برای ادغام مجدد مورد مساعدت قرار گرفتند. دولت افغانستان و طالبان توسعه مناطق روستایی و شاید واگذاری مقداری از قدرت را تعهد کرده و همزمان طالبان با تشکیل یک حزب سیاسی در انتخابات رقابت خواهند کرد.
این سناریوهای بسیار خوشبینانه، غیرمحتمل هستند. اگرچه میدان جنگ افغانستان از سال 2013 به بنبست رسیده است اما نیروهای افغانستان همچنان آشفته و ضعیف بوده و طالبان از تحرک برخوردار است. بهعنوانمثال در کلمبیا میدان نبرد به کمترین سطح کاهشیافته و به بنبست رسیده بود و شورشیان فارک هم به مناطق حاشیهای غیر-راهبردی محدود شده بودند. بااینوجود، مذاکرات کلمبیا چهار سال طول کشید و اجرای توافق با مشکلاتی همراه بود بهطوریکه خشونت در بخشهای مختلف این کشور تشدید یافت.
بسیاری از سیاستمداران گروه مخالف افغانستان، ازجمله عبدالله عبدالله و حامد کرزای، رئیسجمهور سابق، الگوی متفاوتی را ترسیم میکنند. آنها به دنبال مذاکره و توافق در پشت درهای بسته با طالبان هستند تا سریعاً رئیسجمهور اشرف غنی را دور بزنند. این امر احتمالاً ایجاد یک دولت موقت مشترک با طالبان را شامل شود. در این سناریو، قدرت در کابل و در استانها تقسیم میشود. بسیاری از سیاستمداران افغان معتقدند که آنها میتوانند برای طالبان زرنگی و پیشدستی کنند و یا حداقل اینکه طالبان برای اداره امور به مهارتهای تکنوکراتیک آنها نیاز خواهد داشت.
احتمالاً طالبان با این مدل کاملاً کنار میآید تا پس از رسیدن به قدرت، در مورد تغییرات موردنظر خود در قانون اساسی تصمیم بگیرد. تنها پسازآن است که در مورد پرسشهای اساسی نظیر تشکیلات مذهبی یا اداره افغانستان توسط یک امیر، نوع انتخابات، قوانین اجتماعی در خصوص نقش اجتماعی زنان، تصمیمگیری خواهد شد.
درنهایت، برخی در جامعه بینالمللی خواهان فرایندی شبیه نپال برای افغانستان هستند: یعنی، چندین سال مذاکره که طی آنها آتشبس برقرار باشد، طرفین در قدرت سیاسی سهیم شوند و اقلیتها تقویت شوند. حکومت برآمده از این فرایند در نپال به مدت یک دهه و نیم، آشفته و ناپایدار ماند و حملات خیابانی و قومی کشور را فلج کرد. مردم نپال ناامید شده بودند اما انتخابات ادامه یافت تا سرانجام شورشیان مائوئیست در اداره دولت از شیوه کاپیتالیسم استقبال کردند.
آمادگی برای مسیری طولانی
اگر تاریخ خود افغانستان را راهنمای این مسیر فرض کنیم، جنگ و مذاکرات درون – افغان ممکن است چندین سال ادامه یابد. تاریخ افغانستان از فروپاشی توافقهای ناپایدار، عوامل مخرب قدرتمند، کودتای سیاسی و نظامی و فقدان منافع و تمایل آمریکا (و مداخله فعالانه قدرتهای منطقه) حکایت میکند. مذاکرات دولت فیلیپین با جبهه آزادیبخش اسلامی مورو بیش از یک دهه طول کشید و بارها شکست خورد، هرچند که شرایط آن مساعدتر بود.
در پایان این مسیر پرپیچوخم، احتمالاً طالبان قدرت قابلتوجهی به دست خواهد آورد. دولت افغانستان و سیاستمداران آن باید در مورد خطوط قرمز و سناریوهای موردنظر خویش تأمل کنند. آمریکا باید بداند که وقتی طالبان به نحوی به قدرت برسد، چگونه با آن تعامل خواهد داشت.
0 Comments