شورای راهبردی آنلاین – رصد: پایان جنگ ۴۰ ساله در افغانستان و پیشرفت روند مذاکرات صلح اخیر در آن بهراحتی میتواند این کشور را به «قلب قاره» و پیونددهنده جنوب و مرکز آن با هم تبدیل کند. براین اساس میتوان افغانستان را قلب قاره آسیا فرض کرد که صلح در آن میتواند تضمینکننده برقراری ارتباط دو سوی این قاره، یعنی جنوب با مرکز آن باشد.
امیلی کارل در یادداشتی که وبسایت شورای آتلانتیک آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: ۵ کشور آسیای مرکزی سال هاست به دلیل جنگ در افغانستان در حنوب این قاره و به واسطه شرایط کوهستانی از سمت شرق و از جنوب با ایران منزوی شده اند و برایشان برقرای ارتباط با جنوب آسیا دشوار و غیر قابل تصور بوده است. اگرچه پیوند کشورهای این منطقه فرآیندی طولانی و مستلزم گسترش و بهبود زیرساختها در سراسر افغانستان خواهد بود، اما دستیابی به آن میتواند فرصتهایی را برای تمام این کشورها فراهم کند. برای افغانستان، ایجاد زیرساختها برای پیوند این مناطق، میتواند اقتصاد شکننده این کشور را تحریک کند. برای کشورهای آسیای جنوبی و مرکزی نیز، نهتنها مناسبات اقتصادی منطقهای را افزایش میدهد بلکه دسترسی به بازارهای جدید را فراهم میکند. چنین زیرساختهایی زمینهساز افزایش تجارت و شکوفایی نوآوری و فرصتهای شغلی برای سراسر منطقه میشود. این پیوند منطقهای همچنین برای بهکارگیری تواناییهای بالقوه جوانان در آسیای جنوبی و مرکزی بسیار مهم است، بهویژه آنکه میانگین سنی در کشورهای این منطقه ۲۷.۵ سال است. با توجه به این مزیتها، کشورهای آسیای جنوبی و مرکزی انگیزه قوی برای شراکت در حمایت از یک افغانستان پایدار، صلحآمیز و دمکراتیک دارند.
پروژههای زیرساخت انرژی متعددی برای پیوند کشورها در آسیای جنوب و مرکزی در حال احداث است که از میان آنها میتوان به «پروژه انتقال برق آسیای مرکزی و جنوبی»، «پروژه اتصال برق افغانستان-ترکمنستان- پاکستان» و «پروژه خط لوله گاز افغانستان-ترکمنستان- پاکستان-هند» اشاره کرد.
اما یک پروژه جامعتر، برنامه همکاری اقتصادی منطقهای آسیای مرکزی است که یازده کشور در سراسر آسیای مرکزی، جنوبی و شرقی را گرد هم آورده است. موفقیت این برنامه نیازمند ایجاد زیرساختهای جدید جادهای و راهآهن برای به حداکثر رساندن مزایای پیوند منطقهای است.
هر پنج کشور آسیای مرکزی محصور در خشکی هستند و از منظر جغرافیایی، توسط دو قدرت بزرگ چین و روسیه احاطه شدهاند. ازنظر اقتصادی نیز، آسیای مرکزی توسط این دو کشور در تنگنا قرار گرفتهاند. چراکه روسیه و چین تمایل دارند بر واردات و صادرات منطقه تسلط داشته باشند. ایجاد کریدورهای زمینی از طریق افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی امکان دسترسی به ایران از یک جهت و پاکستان، هند و منطقه بزرگ هند-اقیانوس آرام از جهت دیگر را فراهم میکند. با این اقدام همچنین میتوان مسیرهای ناکارآمد و گرانقیمت برای دسترسی به بازار جهانی را از رده خارج کرد و وابستگی آسیای مرکزی به روسیه و چین را کاهش داد.
همچنین برقراری این ارتباط منطقهای میتواند به بازسازی اقتصاد شکننده افغانستان و بهویژه با وصل کردن این کشور به بزرگترین بازار منطقه در هند کمک کند. بهبود زیرساختها این فرصت را به کشورهای جنوب و مرکز آسیا میدهد تا مجموعهای از کالاها را از طریق مسیرهای زمینی مبادله کنند که ازنظر اقتصادی مقرون بهصرفهتر از مسیرهای هوایی موجود هستند. پیوندهای اقتصادی که به دلیل توسعه زیرساختهای جدید ایجادشده است کشورهای آسیای جنوبی و مرکزی را به تعامل با افغانستان از طریق بخشهای دولتی و خصوصی تشویق میکند. بخش خصوصی نیز میتواند سرمایهگذاری در افغانستان را افزایش دهد، درحالیکه بخش دولتی میتواند به تشویق دولت افغانستان برای همکاری با برنامهها و پروژههای منطقهای و چندجانبه ازجمله پلتفرم آسیای مرکزی- آمریکا بیانجامد. پاکستان نیز از ایجاد صلح در افغانستان بهرهمند خواهد شد. یک مسیر مستقیم زمینی از افغانستان به آسیای مرکزی، به پاکستان امکان میدهد گزینههای مؤثرتر با بازده بالاتر و راحتتر داشته باشد. از این طریق، پاکستان میتواند به بازارهای جدیدی برای کالاهای خود دسترسی پیداکرده و روابط خود با همسایگان مسلمانش را تقویت کند. همچنین برای تحقق چشمانداز 2025 پاکستان نیز فرصت مناسبی ایجاد خواهد کرد که هدف آن نوسازی زیرساختهای حملونقل و افزایش ارتباطات منطقهای با تمرکز بر سیاست خارجی اقتصادمحور است. بهعنوانمثال، پاکستان میتواند از بخش کشاورزی قوی خود برای تأمین نیاز مواد غذایی ترکمنستان استفاده کند که همهگیری کرونا بحران غذایی این کشور را تشدید کرده است و در آینده روابط بلندمدت شراکتی را پایهریزی کند.
درمجموع، افغانستان میتواند از موقعیت استراتژیکی – ژئوپلیتیکی خود استفاده کند تا نهفقط بازسازی اقتصادی خود را آغاز کند بلکه به منطقه برای دستیابی به رفاه بیشتر کمک کند. بااینوجود، تحقق این هدف نیازمند اجماع کشورهای منطقه برای ایجاد صلح در افغانستان است که تاکنون نیز به سرانجام نرسیده است.
0 Comments