جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بحرانی فراتر از تصور
پیامدهای ژئوپلتیکی بحران محیط زیست
* دکتر میر مهرداد میر سنجری
رشد لگام گسیخته مصرف گرایی ناشی از توسعه صنعتی و گسترش فن آوری های نوین پیامد های نگران کننده ای را برای محیط زیست و به ویژه منابع طبیعی موجود در کره زمین به همراه داشته است. در این میان عرضه های طبیعی ایران عزیز ما با وجود پیشینه غنی تاریخی، فرهنگی، منابع طبیعی و محیط زیست، کاهش پرشتاب کیفی و کمی را در عرصه منابع عمده زیستی خود شاهد بوده که جدای از چرایی و چگونگی آن، ارایه راهکارهای نوین علمی و مدیریتی به صورت کارشناسانه می تواند در جلوگیری از محرومیت نسل های آتی از برخورداری از منابع طبیعی بر پایه توسعه پایدار موثر باشد.
با توجه به این که تغذیه آب های زیر زمینی ، مهار سیلاب های ، پیشگیری از نفوذ آب های شور ، جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ سواحل و رسوب گیری، رونق توریسم و حفظ جمعیت های حیات وحش از جمله کارکردهای مهم تالاب ها به شمار می آید، اما شوربختانه مدیریت و تقمیم گیری های نا مناسب، به نابودی تالاب های کشور دامن زده است. تالاب هایی که به دلیل ورود پساب ها و فاضلاب ها و آلودگی های نفتی ، در معرض خشک شدن و یا نابودی قرار گرفته اند.
این گونه است که تالاب های ایران از وضعیتی بسیار بغرنج و رو به اضمحلال برخوردارند. تالاب بختگان، انزلی، گاوخونی، میقان، طشک، کم جان، هامون، مهارلو، میانکاله، گندمان، شادگان، هورالهویزه، هورالعظیم و … اشاره کرد. این سیاهه، هنگامی نگران کننده تر می شود که بدانیم وضعیت اغلب رودخانه های دایمی کشور هم در طول سال های اخیر بسیار ناگوار بوده است که از آن جمله باید به کاهش شدید آب رودخانه کارون – که زمانی پرآب ترین رود ایران بود – اشاره شود؛ وضعیتی که سبب شده تا حدود یک میلیون نفر از نخل های پایاب این رودخانه در خرمشهر و اروندکنار در اثر شوری و خیز معکوس آب از خلیج فارس تلف شوند. همین گونه خشک شدن رودخانه زاینده رود به عنوان تنها شریان حیاتی مرکز ایران فاجعه ای بود که کمتر مسوول و رسانه ای آن را جدی گرفته باشد. در این میان، صدور مجوز پروژه های مخرب محیط زیست در پارک های ملی و مناطق حفاظت شده و پناهگاه های حیات وحش از جمله آشوراده که به عنوان ذخیره گاه زیست کره نه تنها متعلق به ایرانیان بلکه به همه جهان تعلق دارد، بر روند این نگرانی های ملی و فراملی افزوده است.
شاخص جهانى تحت عنوان Environmental Sustainable Index) ESI) ضابطه مندى نظام محیط زیست جهانى بر اساس توسعه پایدار را بر اساس چهار مولفه مورد نظر قرار می دهد.
مؤلفه اول: وضعیت پتانسیل محیط زیست هر کشور؛
مؤلفه دوم: میزان فشار به محیط زیست اعم از تخریب منابع و آلودگی و فرسایش و … ؛
سومین مؤلفه: میزان آسیب پذیرى مردم در برابر حوادث محیط زیستی و بلایای طبیعى ؛
مولفه چهارم: این است که چقدر مردم آمادگى دارند در کنوانسیون هاى جهانى که برای مسائل محیط زیست در دنیا منعقد مى شود دسترسى داشته باشند تا بتوانند حق خود را بگیرند؛
گزارش شاخص عملکردی محیط زیست EPI (Environmental Performance Index ) به عنوان یک شاخص نوین برای ارزیابی عملکرد محیط زیستی کشورها است که حاوی اطلاعات مهمی در خصوص رویکرد کشورهای مختلف جهان در زمینه عملکرد محیط زیستی آن ها است.
EPI بر دو هدف اصلی حفاظت از محیط زیست از جمله کاهش فشارهای محیط زیستی بر سلامت انسانها و ارتقای وضعیت زیستبومها و مدیریت صحیح منابع طبیعی تاکید دارد که این دو مؤلفه توسط 16 شاخص در 6 زمینه «بهداشت محیط»، «کیفیت هوا»، «کیفیت منابع آب»، «کیفیت منابع طبیعی مولد»، «تنوعزیستی و زیستگاه» و «انرژی پایدار» اندازهگیری می شود از سوی دیگر با تعیین اهداف خاص و تعیین فاصله هر کشور نسبت به آنها، EPI زمینهای را برای تحلیل سیاستها و ارزیابی عملکرد دولتها به وجود میآورد. در این شاخص ارتباط بین درآمد ناخالص ملی و شاخص EPI در زمینههایی مانند آلودگی هوای داخل منازل، بهداشت عمومی، آب سالم، مرگ و میر کودکان، آلایندههای هوای شهر و میزان برداشت چوب معنیدار و مثبت است.
در گزارش شاخص عملکردی محیط زیست، همچنین ارتباط بین ESI و حاکمیت مطلوب شامل مبارزه با فساد اداری، قانون گرایی و اهمیت دادن به موضوع محیط زیست بررسی و مشخص شده است که یک رابطه قوی بین این دو وجود دارد.
به راستی چه اقدامی برای برآورد ارزش اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست ایران انجام پذیرفته ،آیا اصولا ارزش گذاری اقتصادی محیط زیست طبیعی ایران جایگاهی در برنامه های بلند مدت سازمان محیط زیست دارد؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست هنوز به این نتیجه نرسیده که با مدیریت صحیح محیط زیست ایران به ویژه با توسعه صنعت پول ساز اکوتوریسم (محیط زیست گردی) ، طبیعت بینی (Nature Watching) و پرنده بینی (Bird Watchingو… جوامع محلی و بومی به جای تخریب ناگزیر برای تامین نیاز های حداقلی اقتصادی خود، برای بهره مندی اقتصادی خود هم که شده به حامی و حافظ محیط زیست از جمله جنگل های ناب و منحصر به فرد شمال ایران و حیات وحش در معرض خطر انقراض و طبیعت در معرض تهدید مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تبدیل شوند؟
گذشته از این اقدام نهاد های مسوول سیاست خارجی و محیط زیست ایران در برابر اقدام یک طرفه و بی سر و صدای امارات برای تغییر اکوسیستم طبیعی خلیج فارس و خشک کردن بخش های مختلف این دریا برای پروژه های بلند پروازانه و عظیم نخیل چه بوده است؟ فراموش نکنیم که خشک کردن و ایجاد شهر های مصنوعی درون خلیج فارس از نظر سیاسی و جغرافیایی نیز می تواند توسعه طلبی ارضی و تجاوز به حریم مرزهای دریایی ایران در خلیج فارس را توسط امارات در آینده توجیه کند. آیا چه اقدام هماهنگی بین سازمان محیط زیست و نهاد های مربوط از جمله وزارت خارجه در این مهم انجام گرفته؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست برای ممانعت و جلوگیری از تخریب سنگ های صخره ای کوه های خراسان و فارس و کرمان و انتقال قاچاق این منابع طبیعی ایران زمین به امارات و به کارگیری آن ها جهت خشک کردن خلیج فارس و ایجاد شهرهای جدید توسط عرب ها هیچ اقدامی صورت داده است؟در همین راستا دوست داران محیط زیست منتظرند ببینند بیلان اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست در برابر صید مخفیانه و غیر مجاز و قاچاق حیات وحش نادر و در معرض انقراض ایران از جمله شاهین و هماو هوبره و دلیجه و عقاب و …به شیخ نشین های خلیج فارس که هر روز ابعاد وسیع تری می یابد چه بوده است؟!
به راستی برای نجات سیزدهمین دریاچه دنیا (ارومیه) چه کرده ایم؟ در اثر ایجاد سد های متعدد بر روی رود خانه های تامین کننده آب این دریاچه ، میزان شوری دریاچه ارومیه از 70 میلی گرم در لیتر به 300 میلی گرم در لیتر رسید که عملا زندگی مردم همجوار منطقه ،کشاورزی روستاییان وحیات تنها موجود زنده آبی این منطقه یعنی آرتمیا و نیززندگی پرندگان بومی و مهاجر دریاچه ارومیه را در معرض تهدید جدی قرار داده است .همین طور آلودگی های شدید دریای کاسپی یا Caspian Sea و کاهش شدید منابع آبزی آن توسط اقدام های ضد محیط زیستی همسایگان مساله ای است که هیچ گاه به طور جدی بدان پرداخته نشده است.
کوته سخن این که طرح های زودبازده و کوتاه مدت اقتصادی ضد محیط زیستی، ضایعه بزرگ نسل های حال و آینده ایران و جهان به حساب می آیند؛ بنابراین بهسازی وضعیت محیط زیست کشور یک عزم ملی و فراملی را می طلبد.
* دکتر میر مهرداد میر سنجری
منبع: مرکز مطالعات صلح
بازنشر یادداشت به معنای رد یا تایید نظرات نویسنده از سوی پایگاه اینترنتی شورای راهبردی روابط خارجی نیست.
0 Comments