جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
مناسبات چین و آمریکا، از رقابت تجاری تا تقابل سیاسی
اسماعیل بشری/ کارشناس مسائل شرق آسیا
ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا، روابط این کشور با بسیاری از کشورهای دنیا را تحت تاثیر قرار داده که یکی از مهمترین این کشورها چین است. آمریکا و چین علاوه بر اختلافات بسیار گسترده در حوزه تجاری که به جنگ تجاری معروف شده اکنون در حوزههای دیگر نیز دچار اختلاف شدهاند که از جمله میتوان به بحث ونزوئلا اشاره کرد.
آمریکا اخیرا در خصوص مسئله ونزوئلا به صورت تلویحی مجددا بحث دکترین مونروئه را احیا و اعلام کرده که قاره آمریکا منطقه نفوذ ایالات متحده است. علاوه بر چین، واشنگتن روی ایران و روسیه نیز حساس شده و ادعاهایی را علیه این کشورها مطرح کرده است. سیاست آمریکا به این صورت است که این کشور در هر کجا که بخواهد اعمال نفوذ و دخالت میکند اما زمانی که بحث حضور و نفوذ قدرتهای دیگر در قاره آمریکا مطرح میشود، واشنگتن طبق دکترین قدیمی خود استدلال کرده و تمام کشورهای قاره آمریکا را در حیطه نفوذ خود قلمداد میکند.
اینگونه سیاستها خلاف عرف بینالمللی است و ترامپ این حق را ندارد که کشورهای دیگر را از داشتن مراودات با کشورهای آمریکای لاتین منع کند.
از سوی دیگر بعد از روی کار آمدن ترامپ، موجی از راستگرایی در منطقه آمریکای جنوبی خودنمایی کرده که حاصل آن نیز روی کار آمدن یک رئیسجمهور راستگرا در برزیل است. رئیسجمهور جدید برزیل خود را کاملا پیرو نظریات ترامپ میداند.
در ونزوئلا نیز تقریبا همین وضعیت حاکم است و تفکر راست در حال مقابله با تفکر چپ است. این دوقطبی شدن جوامع در آمریکای جنوبی و مرکزی تحت تاثیر اتفاقاتی است که در ایالات متحده آمریکا افتاده است.
به این ترتیب بعد از کنار رفتن ترامپ و ترامپیسم و نئوکانهای جمهوریخواه ممکن است دوباره به سود چپگراها در آمریکای مرکزی و جنوبی ورق برگردد.
تمام این مسائل بر بحث رقابت واشنگتن و پکن در منطقه آمریکای لاتین به ویژه در ونزوئلا تاثیرگذار است. درواقع روسیه و چین روی دولت نیکلاس مادورو یعنی رئیسجمهور کنونی سرمایهگذاری کردهاند و آمریکا روی طرف مخالف دولت فعلی. به همین علت نیز اکنون دو طرف بر سر ونزوئلا دچار اختلاف و جدل شدهاند.
البته حوزه اختلافات آمریکا و چین تنها به آمریکای لاتین محدود نمیشود و دو طرف در منطقه خلیج فارس و منطقه دریای سرخ نیز رقابتهایی دارند. امروز این رقابت در کشوری چون جیبوتی بسیار آشکار است و به جز آمریکا و چین کشورهای دیگری چون فرانسه، انگلیس و عربستان نیز در حال تلاش برای نفوذ در این منطقه هستند. پس از آنکه چین پایگاه کوچکی برای خود در این منطقه ایجاد کرد، اکنون آمریکا میخواهد در عمان نیز برای خود جای پایی ایجاد کند تا بتواند دریای سرخ را از چند ناحیه تحت کنترل داشته باشد. آمریکا در ظاهر هدف از حضور در این منطقه را کنترل تحرکات ایران عنوان کرده ولی به نظر میرسد که نگاه واشنگتن به حضور در این منطقه بلندمدتتر باشد و برای تمام سده بیست و یکم، آمریکا طرحهایی را برای مهار چین درنظر گرفته است. چون چین از طریق جیبوتی و حتی اریتره تلاش دارد مسیری را به آفریقا باز کند و نفوذ خود را در کل این قاره گسترش دهد. البته این نفوذ در حال حاضر عمدتا اقتصادی است و کمتر مسائل سیاسی را شامل میشود. در این بین پکن با کشورهای منطقه خلیجفارس نیز روابط خوبی دارد و در گذشته روابط خوبی بین ریاض و پکن برقرار بود.
شاید حضور هرچند ضعیف چین در این منطقه، آمریکا را متقاعد کرده است که در جای جای خلیج فارس، دریای سرخ و شاخ آفریقا حضوری داشته باشد تا بعدها اگر لازم بود بتواند این حضور را برای مقابله با چین تقویت کند.
درنهایت روابط اروپا با چین نیز از جمله مسائلی است که در مناسبات پکن و واشنگتن اثرگذار است. در حال حاضر با وجود برخی اختلافات میان اروپا و چین اما مراودات اقتصادی میان دو طرف باعث میشود که روابط همچنان برقرار باشد. یعنی هم چین از بازار اروپا استفاده میکند و هم بازار چین برای اروپا یک بازار بسیار حیاتی است.
0 Comments