بحران روی بحران
شورای راهبردی روابط خارجی برای کمک به تحلیل این انتخابات، مواضع دو نامزد رقیب را در موضوعات مختلف روابط خارجی بررسی و دسته بندی کرده است.
آنچه در پی می آید مواضعی است که هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در رقابت های انتخاباتی آمریکا اتخاذ کرده اند.
ایران
دولت اوباما توافقنامه بینالمللی برجام را که در ازای کاهش تحریمها حاصل شد، یکی از دستاوردهای سیاست خارجی خود می انگارد. اما در ایالات متحده این قرارداد موجب تفرقه شده است. کاخ سفید و شرکای بینالمللی آن میگویند که قرارداد مزبور ضمن محدود کردن توان هسته ای ایران، ثبات منطقه را افزایش خواهد داد. در همین حال، بسیاری از جمهوریخواهان مخالف این قرارداد هستند و میگویند برجام فاقد مکانیزم راستیآزمایی موثر میباشد، و از همین رو میتواند به ایران اجازه دهد در نهایت به توسعه سلاح هستهای بپردازد، و دسترسی تهران به منابع جهت گسترش نفوذ خود در منطقه را فراهم میکند.
محدودیتهایی در مورد این که رئیس جمهور بعدی چه کار میتواند انجام دهد تا گره این معامله را بگشاید، آن گونه که بسیاری از نامزدهای جمهوریخواه متعهد شدهاند، وجود دارد. دولت بعدی پایبندی ایران را با شرایط از نزدیک نظارت خواهد کرد؛ برخی از قانونگذاران و نامزدهای جمهوریخواه میگویند که هر گونه تخلف آشکار باید زمینهای برای ایالات متحده جهت قطع تعهدات خود باشد.
روابط منطقهای ایران هم از دغدغه های رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد بود. از روابط ایران با عراق گرفته تا حمایت تهران از نظام بشار اسد و حزبالله لبنان، از نظر آمریکایی ها نامطلوب است. در این زمینه، بسیاری از سیاستگذاران میگویند که ایالات متحده نیاز به تقویت متحدان اصلی خود در خاورمیانه، به ویژه رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، با تامین جدیدترین سلاحهای نظامی، اطلاعاتی، و دیگر اشکال پشتیبانی دارد.
هیلاری کلینتون از معامله چندملیتی با ایران برای متوقف کردن برنامه هستهای آن حمایت میکند، اما میگوید ایالات متحده باید تضمین کند که تهران شرایط را میپذیرد. او در سپتامبر 2015 گفت: “رویکرد من بیاعتمادی و راستیآزمایی خواهد بود. ما باید پیشبینی کنیم که ایران رئیس جمهور بعدی را آزمایش خواهد کرد. آنها میخواهند ببینند تا چه حد میتوانند از قوانین بگریزند. اگر من در کاخ سفید باشم، چنین چیزی عملی نخواهد شد. کلینتون میگوید او به عنوان رئیس جمهور، ایران را برای هر گونه تخلف از قرارداد، در صورت لزوم، به طور یک جانبه مجازات و تحریمها را دوباره برقرار خواهد کرد. وی میگوید در صورتی که ایران تلاش کند به سلاح هستهای دسترسی پیدا کند، “در اقدام نظامی لحظهای تردید نخواهد کرد.”
پیش از این، کلینتون گفته بود ایران حق ندارد به غنیسازی اورانیوم بپردازد. (توافق کنونی به ایران اجازه میدهد تا ظرفیت غنیسازی محدود داشته باشد.) او در مصاحبهای در اوت 2014 گفت: “بر خلاف ادعای آنها، چیزی به عنوان حق غنیسازی وجود ندارد.”
کلینتون میگوید ایران و گروههای شبه نظامی متحد آن همچنان به بیثبات کردن منطقه گستردهتر ادامه میدهند و یک تهدید موجودیتی برای اسرائیل وارد میکنند. او گفت: “ما هرگز نمیتوانیم آن را ساده بگیریم، به ویژه در شرایطی که ایران موشکهای پیشرفته برای حزبالله میفرستد، و آیتالله [خامنهای] یک راهبرد واقعی را برای از بین بردن اسرائیل تشریح میکند و یا در باره این که اسراییل در بیست و پنج سال دیگر وجود نخواهد داشت صحبت میکند.” وی میگوید دولت او به حفظ برتری نظامی اسرائیل با ارائه آخرین فنآوری تسلیحاتی در ایالات متحده، از جمله جنگندههای F-35 و سامانههای دفاع موشکی ادامه خواهد داد.
کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه، نقشی اصلی در به دست آوردن حمایت شورای امنیت سازمان ملل برای تحریمهای بینالمللی علیه ایران در سال 2010 ایفا کرد، و بسیاری از کشورها، از جمله هند و چین، را تحت فشار قرار داد تا خرید نفت از ایران را متوقف سازند. او در کتاب خاطرات خود در سال 2014 تحت عنوان «گزینههای دشوار» نوشت: “در آخر، تلاشهای ما منجر به این شد که همه مشتریهای عمده ایران، حتی آنها که اصلا تمایل نداشتند، با کاهش خرید خود از نفت ایران موافقت کردند.” در همین حال، او میگوید متاسف است که دولت اوباما در برابر سرکوب تظاهرات مردمسالاری، مشهور به “جنبش سبز”، در سال 2009 محکمتر و رساتر صحبت نکرد.
نامزد جمهوری خواه از توافق هستهای چندملیتی با ایران انتقاد کرده و گفته است که اگر انتخاب شود، دوباره مذاکره خواهد کرد. او مخالف تمام جنبههای معامله، از جمله مدت زمان آن، کاهش تحریمها، و رژیم بازرسیها میباشد.
ترامپ در طول سخنرانی خود در ماه مارس سال 2016، ایران را “بزرگترین حامی تروریسم در سراسر جهان” نامید و قول داد که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده شبکه تروریستی آن را از میان بردارد و با “تلاش تهاجمی آن برای بی ثبات کردن و تسلط بر منطقه برخورد کند.” او ویژگیهای این تلاش پیشنهادی را ارائه نکرد.
چین
ثبات جهانی در قرن بیست و یکم تا حد زیادی بستگی به این خواهد داشت که رئیس جمهور بعدی و رهبران آینده ایالات متحده چگونه رابطۀ به طور فزاینده پیچیده با چین را که دومین اقتصاد بزرگ جهان و صرف کننده هزینه دفاعی است مدیریت خواهند کرد. برخی از کارشناسان سیاست خارجی میگویند که تفاوتهای عقیدتی اساسی و منافع متضاد، این دو غول را در مسیر تصادم با یکدیگر قرار داده است. دیگران میگویند در مورد “رقابت” ژئوپلیتیک اغراق شده است و فرصتهای همکاری و چندین زمینه وابستگی متقابل مانند تجارت را یادآور میشوند.
ایالات متحده آمریکا رسما از “ترقی صلح آمیز” چین استقبال میکند و از توسعه آن به یک “شریک بینالمللی مسئول” استقبال کرده است. تنشهای تازه بر سر حمایتهای تجاری پکن، جاسوسی سایبری، مناقشات دریایی، و چالش آن نسبت به نظم مالی تحت کنترل غرب، با تاسیس نهادهای توسعه بالقوه رقابتی، بر مسائل همیشگی مانند حقوق بشر و تایوان افزوده شده است.
در سال 2011، دولت اوباما اعلام کرد که ایالات متحده تغییر جهت راهبردی عمدهای به سوی آسیا خواهد داشت و روابط نظامی و بازرگانی خود را با متحدان در منطقه آسیا و اقیانوس آرام تقویت خواهد کرد. به اصطلاح “روی پاشنه چرخیدن” یا “توازن مجدد” زمانی رخ داد که پکن به سوی گسترش نفوذ خود در دریای شرق و جنوب چین حرکت کرد و ادعاهای ارضی خود را در آبهای مورد مناقشه تشدید نمود. با وجود ادامه تنش، ایالات متحده و چین زمینههای مشترکی در مورد تغییرات آب و هوایی، همکاریهای نظامی، و کاهش تعرفه بر روی محصولات فناوری اطلاعات یافته اند.
هیلاری کلینتون میگوید دولت بعدی باید به ترویج اعتماد و همکاری با چین در طیف وسیعی از چالشهای بین المللی، مانند کره شمالی و تغییرات آب و هوایی بپردازد، در حالی که رقابت در حد قابل قبول را ادامه دهد. وی در کتاب خاطرات خود در سال 2014 تحت عنوان “گزینههای سخت” نوشت رابطه ایالات متحده و چین از نوعی نیست که “مرتب و منظم در دستهبندیهای دوست یا رقیب قرار گیرد.”
در سال 2015، وی از چین به خاطر “تلاش برای شخم زدن هر چیزی که در آمریکا حرکت نمیکند” انتقاد کرد و از ایالات متحده خواست تا هوشیار باقی بماند. او در ژوئیه 2015 گفت “ارتش چین به سرعت در حال رشد است، آنها سرگرم ایجاد تاسیساتی نظامی هستند که کشورهایی مانند فیلیپین را که با آنها پیمان منعقد ساختهایم مورد تهدید قرار میدهند، چرا که آنها را بر روی داراییهای مورد رقابت میسازند.”
کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه، یک بازیگر اصلی در “حرکت محوری” راهبردی دولت اوباما برای آسیا بود. اولین سفر رسمی وی به خارج از کشور به عنوان دیپلمات ارشد ایالات متحده در سال 2009 شامل بازدید از ژاپن، اندونزی، کره جنوبی، و چین بود، و گفت هدف از سفر مزبور تاکید بر اهمیت راهبردی در حال ظهور چین و منطقه آسیا-اقیانوس آرام بود.
در ژوئیه 2009، او و وزیر خزانهداری «تیم گایتنر» برنامه سالانه مذاکرات سطح بالا با پکن مشهور به “گفتگوهای راهبردی و اقتصادی” را افتتاح کردند. کلینتون در مقالهای که در سال 2001 در مجله “فارن پالیسی” به چاپ رسید راهبرد چند جانبه دولت اوباما را برای منطقه ترسیم کرد. وی نوشت “چالش ما اکنون این است که شبکهای از مشارکتها و نهادهایی در سراسر اقیانوس آرام بسازیم که به اندازه شبکهای که در سراسر اقیانوس اطلس ساخته ایم با منافع و ارزشهای آمریکا بادوام و سازگار باشد.”
سخنان کلینتون در یک نشست امنیتی در ویتنام در سال 2010، به ویژه اشاره وی به «منافع ملی» که ایالات متحده “در آزادی در کشتیرانی، دسترسی آزاد به اطلاعات دریایی آسیا، و احترام به قوانین بینالمللی در دریای جنوب چین” برخوردار است، علاقه بین المللی بسیاری ایجاد کرد.
او همچنین به طور منظم از سابقه چین در مورد حقوق بشر انتقاد کرده است. به عنوان بانوی اول در سال 1995، او در یک سخنرانی در کنفرانس سازمان ملل در پکن به طور ضمنی دولت چین را به خاطر رفتار با زنان و سیاست تک فرزندی سرزنش کرد. وی گفت: “وقتی که زنان از حق برنامهریزی برای خانواده خود محروم میشوند و از جمله مجبور به سقط جنین یا عقیم شدن برخلاف میل خود میشوند، این یک نقض حقوق بشر است.” در سال 2008، او با اشاره به خشونت سیاسی در تبت و خودداری چین از اعمال فشار بر سودان برای توقف خشونت در دارفور از رئیس جمهور جورج دبلیو بوش خواست که افتتاح بازیهای المپیک را در پکن تحریم کند.
در همین حال به گفته دونالد ترامپ، چین در سالهای اخیر به ویژه در رابطه با خط مشی تجاری و اقتصادی از ایالات متحده پیشی گرفته است. او در سخنرانی خود در ژوئن 2015 از چین به طور ویژه انتقاد کرد و این کشور را به دامپینگ صادرات خود و تنزل ارزش واحد پول آن، یوان، متهم کرد. ترامپ گفت که به عنوان رئیس جمهور به منظور تغییر سیاستهای اقتصادی چین، بر کالاهای چینی تعرفه اعمال خواهد کرد. وی در سپتامبر 2015 گفت: “اگر آنها بر سر میز [مذاکره] نیایند، وقتی محصولات خود را به این کشور میآورند مالیات خواهند داشت. و آن گاه درست رفتار خواهند کرد.”
در نوامبر سال 2015، ترامپ برنامه خود را برای اصلاح روابط تجاری ایالات متحده با چین تشریح کرد. او به عنوان رئیس جمهور، چین را به طور رسمی سوءاستفادهکننده از ارز خواهد نامید، آنچه را که او میگوید یعنی سرقت مالکیت معنوی ایالات متحده را از میان خواهد برداشت، و شیوههای مختلف یارانهای صادرات آن را برملا خواهد کرد. به عنوان رئیس جمهور، او همچنین به دنبال کاهش نرخ مالیات بر درآمدهای شرکتی ایالات متحده، کاهش بدهیهای ملی، و بالا بردن حضور نظامیایالات متحده در منطقه آسیا و اقیانوس آرام خواهد بود، که همه اینها به گفته او موقعیت چانهزنی واشنگتن را در رابطه با پکن تقویت خواهد کرد.
کوبا
در دسامبر 2014، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده و کوبا روابط دیپلماتیک را ابقا خواهند کرد. از آن زمان تا کنون دو کشور سفارتخانههای خود را در پایتختهای یکدیگر بازگشایی کرده، اوباما محدودیتهای تجاری و مسافرتی را کم کرده، و وزارت امور خارجه ایالات متحده، کوبا را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرده است. دستیاران کاخ سفید گفتهاند اوباما همیشه تلاش ایالات متحده را برای منزوی کردن کوبا به عنوان یک شکست مشاهده کرده است. اقدامات مزبور همچنین در زمانی صورت میگیرد که نسل جدیدی از آمریکاییهای کوباییتبار تغییر نگرش دادهاند. قریب به 1.2 میلیون نفر از 1.6 میلیون آمریکاییهای کوباییتبار در فلوریدا زندگی میکنند و نماینده توده مهمی از رأیدهندگان با نفوذ بسیار زیاد بر سیاست ایالات متحده در قبال کوبا میباشند. با این حال، نفوذ سیاسی این گروه در حال تغییر است چرا که احتمال دارد نسل جوانتر آمریکاییهای کوباییتبار کمتر از والدین خود رایدهنده تک- موضوعی باشند و بیشتر احتمال دارد که موافق با برقراری مجدد روابط دیپلماتیک باشند.
رائول کاسترو رئیس جمهور کوبا از زمان شروع ریاست جمهوری خود برخی اصلاحات را برای رشد اقتصادی و گسترش آزادیهای فردی، از جمله کم کردن محدودیتها در مورد کسب و کارهای کوچک و سفر به خارج، تصویب کرده است. با این حال، مقامات ایالات متحده و گروههای حقوق بشر میگویند که حقوق بشر در این جزیره همچنان به عنوان یک نگرانی مبرم باقی مانده است.
تحریم اقتصادی ایالات متحده، که یک مانع عمده برای بهبود روابط با کوبا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین میباشد، تنها میتواند توسط کنگره لغو شود – چیزی که بسیاری از اعضای اکثریت جمهوریخواه کنگره با آن مخالف هستند. اوباما و نامزدهای ریاست جمهوری از حزب دموکرات از کنگره خواستهاند تا تحریمهای دیرینه را لغو کنند. در حالی که بعضی از طرفداران میگویند که گشایش در روابط با کوبا به بهبود وضعیت حقوق بشر کمک خواهد کرد، اصلاحات اقتصادی بیشتر را موجب خواهد شد، و دیپلماسی ایالات متحده را در منطقه بهبود خواهد بخشید، منتقدان میگویند که تنشزدایی دیکتاتوری را خرسند میکند و به بهبود حقوق بشر چندان کمکی نمیکند.
وزیر سابق امور خارجه پذیرای عادی سازی روابط با کوبا میباشد و در ژوئیه 2015 خواستار لغو تحریمهای اقتصادی شد. او در یک سخنرانی در میامی گفت: “لازم است که تحریم کوبا یک بار و برای همیشه از میان برود. ما باید آن را با یک رویکرد هوشمندانهتر که بخش خصوصی کوبا، جامعه مدنی کوبا، و جامعه آمریکاییهای کوباییتبار را تقویت کند جایگزین کنیم تا پیشرفت ایجاد شده و فشار بر رژیم را ادامه دهیم. او تحریمها را یک “مانع” در دیپلماسی آمریکا در آمریکای لاتین خواند و گفت: “اکثر نامزدهای جمهوری خواه هنوز هم کوبا و در دامنه گستردهتری آمریکای لاتین را از دریچه منسوخ شده جنگ سرد مشاهده میکنند.”
کلینتون گفت که به عنوان رئیس جمهور، اگر کنگره تحریمها را لغو نکند، از قدرت اجرایی برای کاهش بیشتر محدودیتهای سفر به این جزیره استفاده میکند. او در کتاب خود در سال 2014 تحت عنوان «گزینههای دشوار» نوشت که در مقام وزیر امور خارجه از رییس جمهور اوباما خواست تحریمها را مورد تجدید نظر قرار دهد. او نوشت: “از سال 1960، ایالات متحده تحریمها علیه این جزیره را حفظ کرده به امید آن که کاسترو را از قدرت دور کند، اما تنها موفق شده است که توقفی در سرزنش او برای مشکلات اقتصادی کوبا ایجاد کند.”
مواضع اخیر او نشانگر تغییر از حالتی سختتر نسبت به کوبا میباشد. به عنوان بانوی اول، کلینتون در سال 1996 از قانون «هلمز- برتون» که تحریم ایالات متحده علیه کوبا را تشدید میکرد، پشتیبانی نمود. (رییس جمهور بیل کلینتون آن را به قانون تبدیل کرد.) کلینتون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری خود در سال 2008 گفت که او مخالف لغو تحریمها علیه کوبای غیردموکراتیک است. وی از آن تاریخ به بعد گفته است که نظرش را نسبت به سیاست در قبال کوبا از زمانی که متوجه شده است تحریمها به اهداف خود دست نیافتهاند، تغییر داده است. وی در کتاب «گزینههای دشوار» نوشت: “فکر کردم که مسئولیت را باید بر دوش کاستروها بنهیم و از آنها بخواهیم که توضیح دهند چرا غیردموکراتیک و متعدی باقی ماندهاند.”
دونالد ترامپ با فاصله گرفتن از بسیاری از همحزبیهای خود میگوید که از دیپلماسی با کوبا حمایت میکند. وی در سپتامبر 2015 گفت “مفهوم گشایش با کوبا خوب است. ولی باید معامله بهتری صورت میدادیم.”
در سال 1999، این ملاک بزرگ، مطلبی در حمایت از تحریم نوشت و ادعا کرد که پیشنهاد همکاری با گروههای سرمایهگذاری اروپایی به منظور توسعه املاک در این جزیره را رد کرده است. ترامپ نوشت: “باید انتخاب میکردم: سود فراوان و یا حقوق بشر. برای من انتخاب سادهای بود.”
قدرت نظامی
قدرت نظامی یک اولویت ملی مهم و پایه قدرت و نفوذ ایالات متحده در خارج از کشور است. سربازان، ملوانان، هوانوردان، و تفنگداران دریایی ایالات متحده به سراسر جهان و با هزینههای هنگفتی اعزام میشوند تا از منافع حیاتی و متحدان کشور حفاظت به عمل آورند. رئیس جمهور بعدی به عنوان فرمانده کل قوا و مشاوران او تعیین خواهند کرد که چگونه این نیروهای متعارف و هستهای، به بحرانهای حاد بینالمللی پاسخ بدهند. برخی از منتقدان در هر دو حزب میگویند کنگره در دهههای اخیر بیش از حد نقش قدرت جنگی خود را به کاخ سفید واگذار کرده است، و به عنوان مثال نتوانسته نظارت کافی بر عملیات ضد تروریستی ایالات متحده در عراق و افغانستان فراهم کند.
در همین حال، بودجه پنتاگون به طور منظم یک مسئله داغ و بحث برانگیز در واشنگتن میباشد. ایالات متحده آمریکا به طور متوسط بیش از نیم تریلیون دلار در سال صرف نیروهای مسلح میکند که بیش از سه برابر چین، دومین صرف کننده هزینه نظامی میباشد. وزارت دفاع در حال حاضر و به موجب قانون کاهش کسری بودجه که در سال 2001 به تصویب رسید (و در سال 2015 اصلاح گردید)، تحت کنترل بودجهای (مشهور به جداسازی بودجه) عمل میکند. بودجه پایه [نظامی] در سال مالی 2015 مبلغ 496 میلیارد دلار بود در حالی که ارتش دارای 32 تیپ (490000 سرباز وظیفه فعال)، 23 گردان سپاه تفنگداران دریایی (184000 تفنگدار دریایی فعال)، حدود 5400 هواپیمای نیروی هوایی، و 271 کشتی نیروی دریایی بود. قانونگذاران و نامزدها همچنان به بحث در مورد این که آیا و به چه اندازه باید کاهش در هزینههای دفاعی را در تلاش برای مهار بدهیهای ملی در نظر گرفت، ادامه میدهند.
هیلاری کلینتون طرفدار استفاده از “قدرت هوشمند” در دستیابی به اهداف سیاست خارجی ایالات متحده میباشد و میگوید به معنای “انتخاب ترکیب مناسبی از ابزار – دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی – برای هر وضعیتی” میباشد. او به عنوان وزیر امور خارجه به دنبال همکاری نزدیک با همتایان خود در پنتاگون، وزرای دفاع رابرت گیتس و لئون پانهتا بود.
او به مداخله دولت اوباما در لیبی در سال 2011 به عنوان “قدرت هوشمند در بهترین حالت” اشاره کرد که با مجوز سازمان ملل متحد و حمایت اتحادیه عرب انجام شد. وی گفت که ایالات متحده تواناییهای نظامی ضروری مانند اطلاعات جاسوسی را فراهم نمود، اما متحدان ناتو در اروپا رهبری را در عملیاتهای رزمی به عهده گرفتند.
کلینتون برای حمله آمریکا به عراق در سال 2003 رای داد و یکی از حامیان اولیه مسلح کردن و آموزش شورشیان “بررسی شده” سوری در سال 2012 بود. او همچنین از افزایش نیروها در افغانستان در سال 2009 و حفظ سربازان آمریکایی در عراق بعد از سال 2011 حمایت کرد. در سال 2015، او از ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع در سوریه حمایت کرد.
کلینتون در مصاحبهای در سال 2014 در ارزیابی دوره تصدی خود به عنوان وزیر گفت که او “در مورد مهار، بازدارندگی و شکست بسیار اندیشیده است” و از برخی از راهبردهای ایالات متحده در طول جنگ سرد برای چالشهای فعلی سیاست خارجی، از جمله دولت خود- خوانده اسلامی و روسیه استفاده کرده است.
تارنمای ستاد انتخاباتی کلینتون فهرست چند اولویت سیاست خارجی را که میتواند شامل ارتش ایالات متحده باشد، ارائه میدهد: منع ایران از دستیابی به سلاح هسته ای؛ شکست دادن دولت اسلامی؛ چین را مسئول مسائلی مانند امنیت سایبری دانستن؛ مهار و بازدارندگی تجاوز روسیه؛ و تقویت اتحادها به ویژه با اسرائیل. علاوه بر این، او میگوید دولت باید مراقبت بهتری از جانبازان و خانوادههای نظامی به عمل آورد.
دونالد ترامپ برنامههای خود را برای افزایش اندازه و آمادگی نیروهای مسلح ایالات متحده در سپتامبر 2016 به تفصیل بیان داشت. بسیاری از پیشنهادهای وی از یک بودجه نظامی گستردهتر (و پایان دادن به جداسازی بودجه) که میگوید بلافاصله پس از مراسم تحلیف از کنگره درخواست خواهد کرد، بهره میگیرد. او اندازه افزایش هزینههایی را که درخواست خواهد کرد، فاش نساخت.
نامزد جمهوریخواه میگوید وی از بودجههای جدید برای “بازسازی ارتش ما” از جمله افزایش تعداد سربازان ارتش فعال (از 490000 به 540000)، افزایش تعداد گردانهای سپاه تفنگداران دریایی (از 23 به 36)، تقویت نیروی دریایی (از حدود 270 کشتی به 350)، و افزایش تعداد جنگندههای نیروی هوایی (از تقریبا 1100 به 1200) استفاده خواهد کرد. علاوه بر این، برنامههای وی خواستار توسعه یک سامانه دفاع موشکی بالستیک بسیار پیشرفته، از جمله ارتقاء برخی کشتیهای جنگی نیروی دریایی است. معلوم نیست که چگونه این سامانه از سامانه دفاع موشکی موجود ایالات متحده متفاوت است.
طرح ترامپ همچنین خواستار عملکرد بهتر دولت درباره سیاستهای امنیت سایبری، به ویژه در مورد حفاظت از زیرساختهای حساس، و پیگرد قانونی افرادی که از اطلاعات طبقهبندی شده استفاده نادرست میکنند، میباشد.
ترامپ سودمندی ناتو را پس از حملات تروریستی بروکسل در مارس 2016 که بیش از سی نفر را کشت مورد سوال قرار داد. او این نهاد را به خاطر تمرکز بسیار کم برروی تروریسم “منسوخ شده” خواند، و گفت ایالات متحده بسیار بیشتر از سهم عادلانه خود برای اتحاد ناتو پرداخت میکند. “[ناتو] بسیار دیوانسالار و فوقالعاده پرهزینه است و شاید برای پیگیری ترور به اندازه کافی انعطافپذیر نیست. ترور بسیار متفاوتتر از آنچه که ناتو برای آن تنظیم شده است، میباشد.”
ترامپ همچنین گفت که به عنوان رئیس جمهور مایل به خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از کشورهای متحد مانند ژاپن و کره در صورتی که آنها کمکهای مالی خود را به طور “قابل توجهی” افزایش ندهند، میباشد.
انرژی و تغییر آب و هوا
چشمانداز انرژی از زمان ریاست جمهوری اوباما در سال 2009 به طور چشمگیری تغییر کرده است. رونق در تولید نفت و گاز طبیعی در ایالات متحده به طور قابل توجهی واردات انرژی این کشور را کاهش داده و نفوذ آن را در بازار افزایش بخشیده است. انقلاب به اصطلاح تزریق مایع به سنگهای زیرزمینی برای استخراج نفت یا شیل، ایالات متحده را به یکی از تاثیرگذارترین تولید کنندگان نفت در جهان تبدیل کرده است. در همین حال، کاهش شدید در بهای برق از منابع تجدیدپذیر به طرفداران انرژی پاک و کسانی که در مورد اثرات منفی تغییرات آب و هوایی نگران هستند، امید بخشیده است.
ایالات متحده آمریکا بر ترکیب تغییرپذیری از سوخت برای تولید برق متکی میباشد. زغال سنگ، نفت، گاز طبیعی، سوخت هستهای، آبی، بادی، خورشیدی و سوختهای دیگر هر کدام هزینههای اقتصادی، زیست محیطی و امنیتی خود را به همراه دارند. رئیس جمهور اوباما برای یک راهبرد انرژی گسترده، با برخی از سیاستهای در نظر گرفته شده برای گسترش تولید سوخت فسیلی، مانند پایان دادن به ممنوعیت چند دههای در حفاری دریایی، و سیاستهای دیگر برای ترویج توسعه منابع تجدیدپذیر، همچون فراهم نمودن میلیاردها دلار “محرک” جهت طرحهای انرژی سبز، تلاش کرده است.
به موازات آن، رئیس جمهور اوباما تغییر آب و هوا را چالش جهانی قرن بیست و یکم نامیده، و دولت او چندین ابتکار عمل عمده برای کاهش تولید گازهای گلخانه ای در این کشور به راه انداخته است. در سال 2015، کاخ سفید مقررات گسترده ای.پی.اَی را که در مجموع به عنوان «طرح نیروی پاک» شناخته میشود، و برای اولین بار محدودیت برای انتشار کربن در نیروگاههای موجود تعیین میکند، صادر کرد. رئیس جمهور همچنین مانع از تکمیل خط لوله نفتی «کیستون – ایکس- اِل» که یک پروژه عظیم زیرساختی انرژی است و مورد حمایت بسیاری از جمهوریخواهان و مخالفت گروههای زیست محیطی بود، شد و ایالات متحده را همراه با نزدیک به دویست کشور دیگر به کاهش آلودگی کربن جهانی (موافقتنامه پاریس) متعهد ساخت.
هیلاری کلینتون با رهبری ایجاد یک ابتکار عمل جهانی برای کاهش آلایندههای کوتاه مدت آب و هوایی در دولت اوباما خود را به عنوان “یک مبارز ثابت در برابر تهدید به تغییر آب و هوا” توصیف میکند.
کلینتون، در ژوئیه 2015 گفت که به عنوان رئیس جمهور در نظر دارد “ایالات متحده را به ابرقدرت دارای انرژی پاک در جهان تبدیل کند” و دو پیشنهاد برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی اعلام کرد: نصب و راهاندازی بیش از نیم میلیارد پنلهای خورشیدی تا پایان دوره اول ریاست جمهوری خود، و تولید کافی انرژیهای تجدیدپذیر برای برقرساتی به تمامی خانههای آمریکایی در مدت ده سال. او قول داده است با تلاشهای جمهوریخواهان در کنگره و دادگاهها برای خنثیسازی «طرح نیروی پاک» رییس جمهور اوباما، که محدودیتهایی برای انتشار کربن در ایالات متحده تعیین کرده، مبارزه میکند.
او همچنین میگوید به عنوان رئیس جمهور از یک “چالش انرژی پاک” (سی.ای.سی)، که یک برنامه گسترده فدرال برای همکاری با ایالتها، شهرها، و جوامع روستایی در زمینه انرژیهای تجدید پذیر، انعطاف پذیری شبکه برق و کنترل آلودگی هوا میباشد، رونمایی میکند. از جمله برنامههای سی.ای.سی به عنوان گسترش مشوقهای مالیاتی برای انرژی پاک، توسعه تلاشهای آر.اند.دی، و افزایش تولید برق آبی در ایالات متحده میباشد.
کلینتون مخالف حفاری در قطب شمال است و میگوید در مورد نیاز به تولید انرژی در سواحل ایالتهای جنوب شرقی مانند کارولینای شمالی و جنوبی “بسیار تردید” دارد. او همچنین مخالف ساخت خط لوله کیستون-ایکس-ال است و میگوید این پروژه تلاشهای ایالات متحده برای مبارزه با تغییرات آب و هوا را منحرف میکند.
کلینتون به اثرات مثبت رونق گاز طبیعی در ایالات متحده اشاره کرده، ولی گفته است که مقررات مربوط به استخراج هیدرولیکی نفت از سنگ را تشدید میکند. وی در مناظرهای در مارس 2016 گفت “تا زمانی که همه شرایط من انجام پذیرد، فکر نمیکنم دیگر مکانهای زیادی در آمریکا وجود داشته باشد که استخراج نفت از سنگ ادامه یابد.” در همین حال، او میگوید که برای قطع یارانه فدرال جهت کسب و کار نفت و گاز اقدام خواهد کرد، و توقف در اجاره جدید معدن زغال سنگ را در حالی که روند فدرال مورد بررسی قرار میگیرد، حفظ خواهد کرد.
دونالد ترامپ میگوید که او باور ندارد تغییرات آب و هوایی یک چالش زیست محیطی قابل توجهی است، و تردید دارد که انسانها عوامل موثر باشند. وی در سپتامبر 2015 گفت “به نظر من تغییر آب و هوا یکی از مشکلات بزرگ ما نیست.”
در یک سخنرانی در ماه مه 2016، ترامپ، طرح اصلاح انرژی خود را تشریح کرد و قول داد کشور را به سوی استقلال کامل انرژی هدایت کند در حالی که “نگرانیهای منطقی زیست محیطی” مانند آب و هوای پاک را در نظر داشته باشد. او در پیشنهادهای خود از جمله خواستار گسترش تولید داخلی نفت و گاز، لغو تعلیق در تولید انرژی در سرزمینهای فدرال، اجازه برای ساخت خط لوله نفت کیستون-ایکس-ال، ملغی کردن «طرح انرژی پاک» دولت اوباما، و خروج از قرارداد آب و هوای پاریس شد. او گفت که ایالات متحده باید تمام اشکال انرژی، از جمله انرژیهای تجدیدپذیر را دنبال کند، اما نباید یک منبع را به منبع دیگری ترجیح دهد.
مهاجرت
کمتر مسئلهای بهتر از مهاجرت، گندم برای آسیاب مناظره [انتخاباتی] در واشنگتن فراهم میکند، به ویژه آن که مسئله مربوط به امنیت مرزی و وضعیت حقوقی شامل بیش از یازده میلیون افرادی میشود که به طور غیرقانونی وارد آمریکا شده و بیشتر آنها به مدت بیش از یک دهه در ایالات متحده زندگی میکنند. کاخ سفید و بسیاری از افراد از هر دو حزب کنگره در سالهای اخیر به طور جدی خواستار بازبینی کامل نظام مها جرت و از جمله تغییراتی که مهاجران قانونی دارای مهارت بالا را تحت تاثیر قرار میدهند شدهاند، اما ثابت شده است که یک قانون جامع غیرقابل تعریف میباشد.
در نبودِ اصلاحات قانونی، رییس جمهور باراک اوباما به طور مستقل اقدام به تعویق اخراج نزدیک به نیمی از جمعیت بدون مجوز و اجازه کار موقت دادن به آنها کرده است. بسیاری از رهبران حزب جمهوریخواه این اقدامات را به عنوان دست درازی اجرایی محکوم کرده و آنها را در دادگاه به چالش کشیدهاند، در حالی که اکثر دموکراتها میگویند که رئیس جمهور در چارچوب قدرت قانون اساسی خود عمل میکند. اما کارشناسان میگویند که حتی اگر اقدامات رئیس جمهور اجرا شوند، به مراتب خیلی کمتر از اقداماتی است که لازم است در کنگره انجام شود تا طیفی از چالشهای مهاجرتی از جمله امنیت مرزی، تأیید اشتغال، قانونی کردن اقامت افراد بدون مجوز و روادید مورد بررسی قرار گیرند.
جنگ جاری در سوریه و حملات تروریستی در اروپای غربی و ایالات متحده بحث مهاجرت را بیشتر دامن زد، و بسیاری از سیاستگذاران و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از هر دو حزب خواستار تغییر در چگونگی غربالگری اتباع خارجی به ویژه پناهندگان که قصد ورود به این کشور توسط سازمانهای ایالات متحده شدند.
هیلاری کلینتون اصلاح قانون مهاجرت به عنوان یک مسئله اقتصادی و “در قلب، یک مسئله خانواده” توصیف کرده و گفته است که برای قانون مهاجرت جامع که شامل مسیری برای شهروندی کامل و برابر برای بیش از یازده میلیون مهاجر غیرقانونی در ایالات متحده میشود، مبارزه خواهد کرد. او متعهد شده است در طول 100 روز اول اقامت در کاخ سفید، قانون عمومی را معرفی کند.
در همین حال، این نامزد انتخاباتی عهد کرده است که با وجود حکم دادگاه عالی در ژوئن 2016 که توقف موقت در یکی از موارد را تایید کرد اقدامات اجرایی رییس جمهور اوباما را که اخراج را به تعویق میاندازد و روادید موقت کار را به نزدیک به نیمی از جمعیت غیرقانونی اعطا میکند، گسترش دهد.
کلینتون گفته است که لازم است اجرای قانون مهاجرت ایالات متحده و شیوه بازداشت “انسانی تر” باشد، و کودکان و دیگر افراد “آسیب پذیر” را از حبس در تاسیسات بزرگ دریغ ورزید. او گفته است که به عنوان رئیس جمهور یک آژانس فدرال جدید موسوم به «دفتر امور مهاجرت» ایجاد خواهد کرد تا سیاستهای مهاجرتی را در تمام سطوح دولت هماهنگ کند و به مهاجران کمک نماید تا به جوامع خود ملحق شوند.
کلینتون در اکتبر 2015 گفت که ایالات متحده باید 65000 پناهنده سوری بپذیرد که خیلی بیشتر از ده هزار نفر پیشنهادی رییس جمهور اوباما میباشد. چند هفته بعد، پس از حملات تروریستی در پاریس و سان برناردینو، او خواستار هوشیاری بیشتر در غربالگری مهاجران به ایالات متحده شد، اما در برابر انکار ورود به آمریکا بر اساس کشور مبدا و یا مذهب هشدار داد. او در «شورای روابط خارجی» در نوامبر 2015 گفت: “اگر داعش بتواند خانوادهها را از خانههای خود بیرون کند و سپس آنها را از پیدا کردن خانههای جدید باز دارد، در واقع طنز بی رحمانه ای خواهد بود. ما باید کار بیشتری برای کاهش این بحران انسانی انجام دهیم.”
در سال 2014، کلینتون از اخراج هزاران نفر از کودکان مهاجر از آمریکای مرکزی حمایت کرد. او گفت: “ما باید یک پیام روشن بفرستیم [و بگوییم] چون فرزند شما از مرز عبور میکند به معنای آن نیست که فرزند شما باید [این جا] اقامت گزیند. ما نمیخواهیم پیامیخلاف قوانین خود ارسال کنیم و یا عده بیشتری را تشویق به آمدن کنیم.”
به عنوان نامزد ریاست جمهوری در سال 2007، او از یک مسیر قانونی برای مهاجران غیرقانونی حمایت کرد، اما با این سیاست که ایالتهای آمریکا به آنها اجازه دهند گواهینامه رانندگی دریافت کنند، مخالف بود، سیاستی که اکنون از آن حمایت میکند. به عنوان یک قانون گذار، سناتور کلینتون برای چندین سال از حمایت کنندگان قانون DREAM بود، قانونی که مسیری به سوی شهروندی برای مهاجران غیرقانونی که در کودکی به ایالات متحده آمدهاند، ایجاد میکرد. او همچنین به قانون «حصار امن» در سال 2006 رای داد، قانونی که اجازه میداد هفتصد مایل نرده دوجداره در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک کشیده شود.
دونالد ترامپ مهاجرت غیر قانونی را به یک مارک انتخاباتی خود تبدیل کرده و سرفصلهایی با اظهارات بحث برانگیز در مورد ماهیت این چالش و برنامههای خود برای اصلاحات تولید کرده است. او وقتی که نامزدی خود را در سال 2015 اعلام کرد، ادعا کرد که مکزیک، جنایتکاران خطرناک، از جمله متجاوزان به عنف را به ایالات متحده میفرستد. او همچنین خواستار اخراج بیش از یازده میلیون مهاجر غیرقانونی که در ایالات متحده زندگی میکنند، شد.
پس از یک سفر غیر منتظره به مکزیک در ماه اوت سال 2016 برای دیدار با رئیس جمهور «انریکه پنیا نیتو»، نامزد جمهوری خواهان نطقی در آریزونا ایراد کرد که طی آن یک طرح ده ماده ای برای اصلاح قانون مهاجرت تشریح نمود. سخنان وی بسیاری از پیشنهادهایی را که در خط مشی سیاسی در سال گذشته و در دیگر سخنرانیهای قبلی تصریح کرده بود مورد تاکید قرار داد، از جمله قول داد دیواری در سراسر مرز جنوبی ایالات متحده ایجاد کند، تعداد ماموران مهاجرت و گمرک را سه برابر کند، کسب و کارهای سراسر کشور را به استفاده از E – Verify برای تعیین شایستگی کارمندان خود ملزم دارد، غیر شهروندان مجرم را اخراج کند، حمایت دولت فدرال از شهرهای به اصطلاح پناهگاه امن (شهرداریها با سیاستهای محدود کننده همکاری با سازمانهای مهاجرتی فدرال) را کاهش دهد، و مهاجرت قانونی، به ویژه جریان کارگران میهمان را محدود کند.
ترامپ گفته است مکزیک ایجاد موانع مرزی جدید را تامین مالی خواهد کرد و یا مشمول مجازاتهایی خواهد شد. وی گفت این شامل خودداری ایالات متحده از پرداخت میلیاردها دلار پول به مکزیک، بالا رفتن عوارض و احتمالا لغو روادید صادر شده برای مکزیکیها، و افزایش عوارض در بنادر ورودی به ایالات متحده از مکزیک میباشد. او در سال گذشته نوشت: “هزینه ساخت یک دیوار مرزی دائمی در مقایسه با آنچه که مالیات دهندگان آمریکایی هر ساله صرف برخورد با عواقب مهاجرت غیر قانونی در جوامع، مدارس و ادارات متقاضیان کار میپردازند، رنگ میبازد.”
در سخنرانی 2016 در آریزونا، ترامپ بار دیگر از دولت خواست غربالگری متقاضیان روادید را شدت بخشد و از جمله آنها را ملزم دارد “مدرک عقیدتی” به دست آورند تا اطمینان حاصل شود “ما کسانی را به کشورمان راه میدهیم که در ارزشهای ما شریک هستند و مردم ما را دوست دارند.” ترامپ پس از حملات 2015 در سان برناردینو و کالیفرنیا، پیشنهاد ممنوعیت موقت همه مسلمانان از ورود به کشور را داد. چند ماه بعد، این نامزد گفت که وی “مهاجرت از مناطقی از جهان را که ثابت شده است دارای سابقه تروریسم علیه ایالات متحده، اروپا و یا متحدان ما دارند را به حالت تعلیق در میآورد.” او گفته است که در صورت انتخاب، نه تنها از ورود پناهندگان سوری به ایالات متحده جلوگیری به عمل میآورد، بلکه همه آنهایی را که در حال حاضر در کشور هستند را اخراج میکند.
ترامپ میخواهد به سیاست ایالات متحده مبنی بر اعطای تابعیت به کودکان متولد شده در ایالات متحده از مهاجران غیرقانونی پایان دهد. وی در سال 2015 نوشت: “[تضمین شهروندی متولدین در آمریکا] به عنوان بزرگترین وسیله تطمیع برای مهاجرت غیر قانونی باقی میماند.” نامزد جمهوریخواهان حکم دیوان عالی کشور را در ماه ژوئن 2016 مورد تحسین قرار داد که از توقیف موقت یک برنامه مهاجرتی حمایت کرد.
داعش
دولت اوباما مبارزه علیه داعش را یک اولویت اصلی در خاورمیانه اعلام کرده است. این جنبش در سال 2014 به عنوان یک تهدید بزرگ منطقهای پدیدار شد، بخشهایی از عراق و سوریه را تصرف کرد، غیرنظامیان را کشتار کرد، و صحنههای وحشتناکی از اعدام اسیران، از جمله برخی از شهروندان ایالات متحده، را به نمایش گذاشت. حملات تروریستی نوامبر 2015 در پاریس که 130 غیرنظامی را کشت نشان داد تهدید داعش فراتر از خاورمیانه است و سازمانهای اطلاعاتی غرب را در آماده باش کامل قرار داد.
ایالات متحده و متحدان آن نگران هستند که شهروندان آنها که به کشورهای خارجی سفر میکنند تا همراه با دولت اسلامی بجنگند ممکن است در بازگشت جنایات مشابهی را مرتکب شوند، و یا اتباع آنها از راه دور برای ارتکاب عملیات تروریستی و یا پشتیبانی از آنها الهام بگیرند. (در سال 2015،اف.بی.آی بیش از پنجاه نفر را برای فعالیتهای داخلی مربوط به دولت اسلامی دستگیر کرد.) در همین حال، برخی از سیاستگذاران و سیاستمداران در این کشورها ابراز وحشت کردند که تروریستها میتوانند همراه با صدها هزار نفر از مهاجرانی که از ناآرامیدر خاورمیانه و شمال آفریقا فرار میکنند، به داخل مرزهای آنها نفوذ کنند.
ایالات متحده و شرکای ائتلافی در حال انجام حملات هوایی به طور منظم به اهداف دولت اسلامی در عراق و سوریه هستند. در اواخر سال 2015، دولت اوباما برنامهای را برای اعزام چند ده نیروی عملیات ویژه جهت مشاوره با متحدانی که مشغول جنگ زمینی در سوریه هستند، اعلام کرد که این اولین اعزام توسعه یافته ایالات متحده به کشوری جنگ زده بود. در کشور عراق نیز، پنتاگون بار دیگر چند هزار سرباز برای مشاوره، کمک و آموزش نیروهای امنیتی عراق معرفی کرده است. در دسامبر 2015 پنتاگون همچنین اعزام یک نیروی عملیات ویژه به شمال عراق برای انجام حملات و دستگیری رهبران دولت اسلامی اعلام کرد.
هیلاری کلینتون میگوید رییس جمهور اوباما بیش از حد منتظر ماند تا مسلح کردن و آموزش شورشیان “معتدل” سوریه را آغاز کند، تاخیری که به گفته وی به ظهور دولت خودخوانده اسلامی و دیگر گروههای شبه نظامی در خاورمیانه کمک کرده است.
کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه، تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای پایان دادن به درگیریها در سوریه و حذف رئیس جمهور بشار اسد از قدرت پس از سرکوب تظاهرات ضد دولتی در آغاز سال 2011 را رهبری کرد. بعد از ترک دولت، او از تصمیم رئیس جمهور جهت دریافت تایید حمایت از کنگره برای انجام حملات هوایی در سوریه به تلافی استفادۀ اسد از سلاحهای شیمیایی در سال 2013 حمایت کرد. او همچنین از توافق دولت با روسیه که چند روز بعد برای از بین بردن زرادخانه سلاحهای شیمیایی رژیم اسد به عمل آمد، حمایت کرد.
در پی حملات نوامبر 2015 داعش در پاریس و بیروت، کلینتون طرحی برای شکست گروه مزبور ارائه کرد که طی آن از ایالات متحده و متحدان آن درخواست کرد تا تلاشهای دیپلماتیک و نظامی را تقویت بخشند. وی در شورای روابط خارجی گفت: “راهبرد ما باید سه عنصر اصلی داشته باشد. اول، شکست داعش در سوریه، عراق، و در سراسر خاورمیانه. دوم، مختل کردن و از بین بردن زیرساختهای تروریستی که جریان رفت و آمد جنگجویان، تامین مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی در سراسر جهان را تسهیل میکند. سوم، دفاع از خود و متحدان را در برابر تهدیدات خارجی و داخلی تشدید کنیم.”
در دسامبر 2015، کلینتون از سازمانهای دولتی ایالات متحده خواست تا با شرکتهای مهم فنآوری همکاری کنند تا حضور مجازی گروههای افراطی خشن مانند دولت اسلامی را قطع کنند. او همچنین خواستار غربالگری بیشتری از مهاجران خاص که به ایالات متحده میآیند، شد، از جمله کسانی که به کشوری سفر کردهاند که “مشکلات جدی با تروریسم و ستیزهجویان خارجی» در پنج سال گذشته داشته است، تحت تحقیقات کامل روادیدی قرار گیرند.
کلینتون از تصمیم رییس جمهور اوباما در مخالفت با اعزام تعداد زیادی از نیروهای رزمی ایالات متحده برای شکست دولت اسلامی حمایت میکند و میگوید که باید یک نیروی زمینی از منطقه، به ویژه از اعراب سنی و کردها در عراق و سوریه تشکیل شود. با این حال، کلینتون میگوید باید به نیروهای ویژه ایالات متحده آزادی بیشتری برای آموزش نیروهای عراقی و شورشیان سوریه و همراهی آنها در نبرد، در صورت لزوم، داده شود.
در همین حال، او میگوید ایالات متحده و شرکای ائتلافی آن باید جمعآوری اطلاعات را بیشتر کنند، حملات هوایی بیشتری انجام دهند، و یک منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه ایجاد کنند تا پناهگاهی امن برای پناهندگان فراهم کنند. او در آخرین مناظره ریاست جمهوری در اکتبر سال 2016 گفت: “من قصد دارم به فشار برای ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع و پناهگاههای امن در سوریه ادامه دهم تا نه تنها به محافظت از مردم سوریه و جلوگیری از خروج دائمی پناهندگان کمک کنم، بلکه به طور صریح بگویم که کمی نفوذ بر دولت سوریه و روسها به دست آوریم تا شاید بتوانیم نوعی مذاکره جدیِ لازم برای پایان دادن به جنگ داشته باشیم.”
کلینتون به عنوان سناتور ایالات متحده، در سال 2002 به مجوز برای حمله ایالات متحده به عراق رای داد، تصمیمی که وی در سال 2015 میگوید یک اشتباه بود. با این حال، او میگوید دولت عراق در اجازه ندادن به چند هزار سرباز ایالات متحده برای باقی ماندن در عراق پس از سال 2011 اشتباه کرد.
در سپتامبر 2015، ترامپ گفت که ایالات متحده باید جنگ سوریه را تحمل کند و به شبه نظامیان دولت خودخوانده اسلامی اجازه دهد تا علیه نیروهای بشار اسد جنگ راه بیاندازند. او گفت: “چرا به داعش اجازه نمیدهیم که برود و علیه اسد بجنگد و پس از آن بقایا را برداشت کنیم.”
پس از حملات نوامبر 2015 پاریس، او گفت که حملات نظامی به دولت اسلامی را تشدید میکند و تواناییهای این گروه را در استفاده از تارنما به عنوان ابزار استخدام محدود میکند. ترامپ در یک رویداد انتخاباتی در ماساچوست گفت: “ما باید تارنما را پس بگیریم زیرا آنها مردم را میگیرند [استخدام میکنند]. آنها به معنای واقعی کلمه مشغول شستشوی مغزی مردم هستند.”
در مناظرهای در مارس 2016، به نظر میرسید که این نامزد خاطر نشان میکند که مایل است به عنوان رئیس جمهور دهها هزار نفر از نیروهای آمریکایی را برای نبرد زمینی علیه دولت اسلامی اعزام دارد. وی گفت: “ما واقعا هیچ گزینهای نداریم. باید داعش را از بین ببریم. من میخواهم به ژنرالها گوش بدهم، اما ارقام 20000 تا 30000 را میشنوم.” چند روز بعد، ترامپ در مصاحبهای گفت که اگر این کشور حاشیه خلیج [فارس] در مبارزه علیه داعش با اعزام نیرو کمک نکند وی احتمالا خرید ایالات متحده از نفت عربستان سعودی را به حالت تعلیق در میآورد. در همین حال، ترامپ خواستار تلاش بیشتر ایالات متحده برای قطع دسترسی داعش به درآمدهای نفتی و “کانالهای مبهم بانکی” شد.
در همین حال، ترامپ موافق با ایجاد مناطق به اصطلاح امن برای پناهندگان در بخشهایی از سوریه بوده است. وی گفت ارتش ایالات متحده میتواند تلاشهایی را برای حفاظت از این مناطق رهبری کند اما کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای حوزه خلیج [فارس] و آلمان، باید هزینه این عملیات را پرداخت کنند.
در آخرین مناظره ریاست جمهوری در اکتبر 2016، ترامپ ارتش ایالات متحده و متحدان آن را در عراق به خاطر استفاده نکردن از عنصر غافلگیری در بازپس گرفتن شهر موصل مورد انتقاد قرار داد. او همچنین گفت که ایالات متحده هیچ چیز برای به دست آوردن از این ماموریت ندارد و اظهار داشت که دولت اوباما حملات مزبور را در زمانی برنامهریزی کرده که به نامزدی هیلاری کلینتون کمک کند. ترامپ گفت که بازپسگیری موصل در اصل به نفع ایران است. او گفت: “ایران سرگرم مسلط شدن بر عراق است. ما هیچ چیز به دست نمیآوریم.”
0 Comments