معادلات پیچیده اسرا
دکتر احمد زارعان/ کارشناس مسائل خاورمیانه
البته حساسیت مسلمانان کشورهای مختلف نسبت به مسئله فلسطین بنا به دلایل مختلف (عوامل تاریخی و جغرافیایی و ژئوپلیتیکی) شدت و ضعف دارد. مثلا حساسیت سوریها، اردنیها و مصریها بیشتر و حساسیت عراقیها کمتر است. اما به طور کلی میتوان گفت در مجموع، مسلمانان کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه نسبت به آرمان فلسطین حساسیت دارند. متأسفانه، بحرانهای امنیتی منطقه که عمدتاً بعد از تحولات کشورهای عربی در سالهای بعد از ۲۰۱۰ رخ دادند، پرونده فلسطین را به حاشیه بردند و باعث شد که انرژی کشورهای اسلامی و مسلمانها علیه یکدیگر به کار گرفته شود. روشن کردن آتش فتنههای هویتی و چالشهای قومی و مذهبی در جهان اسلام طرحی بود برای به حاشیه راندن مسئله فلسطین به نحوی که با قاطعیت میتوان گفت رژیم صهیونیستی بازیگر برنده بحرانهای هویتی و چالشهای مذهبی و قومی در سالهای اخیر بوده است. بنابراین اگر بخواهیم به طور واقع بینانه به مسئله نگاه کنیم می توانیم ادعا کنیم که حساسیت مسلمانها نسبت به مسئله فلسطین در مقایسه با سالهای قبل از ۲۰۱۰ کاهش پیدا کرده اما به طور کلی مسلمانان کماکان نسبت به مسئله فلسطین حساسیت دارند.
در این بین اگر در منطقه تشکلهای مدنی قوی داشتیم شاید مسئله پررنگ نگه داشتن آرمان فلسطین سمت و سوی دیگری میگرفت. چراکه تشکل های مدنی به عنوان بخشی از جامعه مدنی نقش بی بدیلی در انتقال انتظارات مردم به حاکمیت و انتظارات حاکمیت به مردم ایفا می کنند. اما در کشورهای عربی به دلیل نوع ساختار سیاسی و اجتماعی این کشورها تشکلهای مدنی از جایگاه شایسته و بایسته برخوردار نیستند. از سوی دیگر در کشورهایی مانند ایران که حاکمیت پرچم آرمان فلسطین و مبارزه به صهیونیسم را در دست گرفته است نیز تشکلهای مدنی نقش برجستهای در ارتباط با مسئله فلسطین برعهده ندارند. با وجود این، نمیتوانیم نقش تشکلهای مدنی را در حمایت از آرمان فلسطین به طور کلی نادیده بگیریم. تشکلهای مدنی در کشورهایی که دولت به مسئله فلسطین توجهی نمیکند و آرمان فلسطین جایگاه ویژهای در سیاست خارجی آن کشورها ندارد میتوانند نقش ویژه و برجستهای ایفا کنند.
در نهایت در برهه فعلی این مسئله نیز جای بحث دارد که چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا محور عربی-غربی-عبری نتوانند اهداف خود را در جهت کمرنگ کردن آرمان فلسطین پیش ببرند؛ در این رابطه باید توجه داشت که متاسفانه در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی منطقه بیش از گذشته به هم نزدیک شدند و روابطی که تا پیش از این پنهان بود را به صورت آشکار دنبال میکنند. سفرهای اخیر مقامات صهیونیست به کشورهای عربی خصوصاً سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به کشور عمان یکی از نشانههای واضح همگرایی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی است. این روابط گرم تا حدی جلو رفته است که میتوان از اصطلاح ماه عسل برای توصیف روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی استفاده کرد. ظاهراً پروژه معامله قرن هم در بستر همین روابط مطرح شده و در جریان است. بنابر این مهمترین تهدیدی که در حال حاضر آرمان فلسطین را با خطر جدی مواجه کرده روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است. متاسفانه این روند با حمایت گسترده غرب به ویژه آمریکا در جریان است.
از طرف دیگر در بین کشورهایی که از آرمان فلسطین به صورت حداقلی یا حداکثری حمایت میکنند نوعی رقابت و واگرایی ایجاد شده است و این رقابت، زمینه همکاری و همگرایی این کشورها را در زمینه پرونده فلسطین از بین برده است.
در سطح سیاسی، برای شکست دادن طرحها و اقدامات کشورهای غربی، عربی و عبری مانند پروژه معامله قرن که در راستای نابودی آرمان فلسطین در حال اجراست باید یک ائتلاف گسترده از کشورهای حامی مسئله فلسطین تشکیل شود؛ ائتلافی که از حامیان و دوستان واقعی فلسطین تشکیل شده باشد و به کشورهای اسلامی و عربی هم محدود نباشد. در حال حاضر ظرفیتهای بسیار خوبی در سراسر جهان خصوصاً کشورهای آمریکای لاتین در این زمینه وجود دارد که باید از این ظرفیت ها استفاده کرد. در سطح رسانهها نیز آرمان فلسطین باید به صورت گسترده به افکار عمومی پمپاژ و از عادی سازی و حساسیتزدایی از پرونده فلسطین جلوگیری شود.
0 Comments