أحدث المقالات
بولسونارو؛ نسخهی برزیلی ترامپ؟
نزدیک به 13 سال حکومت حزب کارگر در برزیل، با روی کار آمدن بولسونارو بهعنوان راستگرایی افراطی پایان یافت و این روزها برخی کارشناسان از آینده داخلی و سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای این کشور بهویژه در خاورمیانه سخن میگویند.
برای بررسی تحولات در سیاستهای برزیل با امیر تفرشی، کارشناس ارشد آمریکای لاتین به گفتوگو نشستیم که متن کامل آن در پی میآید.
دلایل پیروزی بولسونارو با شعارهای راستگرایانه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری برزیل و شکست لولا داسیلوا و حزبش پس از 13 سال چیست؟
پیروزی دولت جدید در برزیل محصول یک فرآیند سه مرحلهای است که از یک کودتای پارلمانی آغاز میشود و طی آن رئیسجمهور منتخب این کشور خانم دیلما روسف از کار برکنار و آقای میشل تمر رئیس سابق مجلس نمایندگان بهعنوان نیرویی راستگرا و مخالف حزب کارگر، مسئولیت کشور را به مدت ۱۴ ماه بر عهده میگیرد.
مرحله دوم این فرآیند، پروپاگاندای گسترده رسانهای در طول چهارده ماه علیه حزب کارگران با اتهام فساد گسترده مالی است. البته این بدان معنا نیست که حزب کارگران در طول سه دوره حضور در قدرت هیچگونه فسادی نداشته، ولی واقعیت این است که این حجم از تبلیغات منفی در جهت تخریب سران حزب کارگران بهمنظور آمادهسازی افکار عمومی برای پیادهسازی مرحله سوم بود.
کنار گذاشتن لولا داسیلوا از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری بهعنوان اصلیترین رقیب بولسونارو، مرحله آخر این فرآیند است. پس از برکناری دیلما روسف با کودتایی پارلمانی، داسیلوا رهبر حزب کارگران، نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشود و درحالیکه وی در تمامی نظرسنجیهای قبل از انتخابات بهعنوان شانس اول پیروزی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شناخته و حتی پیشبینی میشد پیروز مرحله اول انتخابات باشد، بدون ادله کافی علیه وی دادگاهی به اتهام فساد و دریافت رشوه تشکیل و وی به زندان محکوم و از رقابت انتخاباتی حذف میشود.
پس از محکومیت داسیلوا همگان اذعان داشتند که این رأی سیاسی است، بااینحال هیچیک از درخواستهای تجدیدنظر موردپذیرش قرار نگرفت. حتی در مرحلهای یک قاضی فدرال با نقض رأی دادگاه اول، رأی بر آزادی داسلیوا میدهد، ولی بازهم دستگاه قضایی برزیل نظر وی مبنی بر آزادی داسیلوا از زندان را رد کرد و درنتیجه وی نمیتواند در انتخابات شرکت کند.
نکته جالب آن است که همان قاضی که داسیلوا را محاکمه و از ادامه رقابت انتخاباتی بازمیدارد، اکنون بهعنوان وزیر دادگستری بولسونارو انتخابشده است که همه این موارد نشاندهنده فرآیند از پیش طراحیشده برای پیروزی بولسونارو و حذف حزب کارگران است.
تشبیه رئیسجمهور جدید برزیل به (ترامپ استوایی) از نگاه کارشناسان و رسانهها به چه دلیل است؟
باوجود برخی تفاوتها، اشتراکاتی مانند گرایشهای ناسیونالیسم میهن پرستانه میان ترامپ و بولسونارو وجود دارد. برای ترامپ در ابتدا آمریکا و منافعش اهمیت دارد و بولسونارو هم در شعارهای انتخاباتی مدعی شد که در تنها منافع برزیل برای او مهم است.
از جنبه دیگر، این دو رئیسجمهور با فرآیندهای جهانیسازی مخالف و معتقدند که این روند باید با هویت دولت و ملتها جایگزین شود. بولسونارو فردی به نام آرائوخو با گرایشهای ضد جهانیسازی را بهعنوان وزیر امور خارجه معرفی کرده که مؤید این واقعیت است.
گرایش فکری بولسونارو ملیگرایانه مذهبی با گرایش مسیحی – یهودی است. وی عضو کلیسای اوانجلیک و دارای نگاههای موعود گرایانه است که در میان مسیحیان، بهعنوان نزدیکترین تفکر به یهود شناخته میشوند، اما ترامپ تفکر ملیگرایانه اقتصادی دارد که این یکی از تفاوتها میان این دو است.
بولسونارو با توجه به گرایشهای مسیحی یهودی، نگاههای تمدنی به مسائل جهانی دارد و به همین دلیل بیش از نزدیکی به ترامپ، به رژیم صهیونیستی گرایش دارد.
ظهور دولت جدید در برزیل چه تغییراتی در سیاست منطقهای این کشور ایجاد خواهد کرد؟
جریان راستگرا در برزیل به دلیل گرایش به آمریکا دارای پشتوانه قوی است و این موضوع با روی کار آمدن آنها در قدرت بیشازپیش نمایان شد و آنها بهعنوان مخالفان جریان چپ در آمریکای لاتین و همسایگان شناخته میشوند.
خروج برزیل از دومینوی پشتیبانان منطقهای ونزوئلا در شرایط بحرانی این کشور برای آمریکا بسیار مهم است، زیرا دولت داسیلوا و دیلما روسف همواره از عدم دخالت خارجی در امور داخلی ونزوئلا در دوران ریاست چاوز و مادورو در این کشور حمایت میکردند که در این شرایط واشنگتن نمیتوانست از توانایی برازیلیا بهعنوان بزرگترین قدرت منطقهای بر ضد کاراکاس استفاده کند.
اما با روی کار آمدن دولت بولسونارو حمایت منطقهای برزیل از ونزوئلا قطع میشود، بهطوریکه وی در اولین اقدام خود دولت جدید مادورو را که با رأی مردم انتخاب شده، به رسمیت نشناخت و با قطع ارتباط سیاسی آن را غیر مشروع میداند. وی در مراسم تحلیف خود مقامی از ونزوئلا را دعوت نکرده و خود هم در مراسم تحلیف مادورو شرکت نمیکند. بولسونارو حتی مدعی شده که در صورت ادامه تحرکات نظامی روسیه، به آمریکا اجازه تأسیس پایگاه نظامی در برزیل را خواهد داد.
آینده سیاستهای برزیل در خاورمیانه با توجه به حمایت بولسونارو از رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟
یکی از اصلیترین شعارهای بولسونارو قبل از انتخابات تغییر در سیاست خارجی برزیل بود که این حوزه بهطور حتم با حضور بولسونارو دچار تغییرات پارادایمی و چندوجهی خواهد شد. این تغییرات ابعاد مختلفی ازجمله مقابله با هرگونه چپگرایی در آمریکای لاتین دارد. از طرفی، شاهد مخالفت برزیل با فرآیندهایی خواهیم بود که به تقویت رویکرد جهانیشدن منجر میشود.
وی در دوران انتخابات، ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی را مطرح و دولتهای گذشته را به هدایت سیاست خارجی کشور با بهرهگیری از ایدئولوژی چپ متهم میکرد. بولسونارو در حالی مدعی این موضوع است که خود در حال پیگیری ایدئولوژی جدیدی در سیاست خارجی برزیل است.
در این شرایط وی از هر اقدامی به نفع رژیم صهیونیستی حمایت خواهد کرد، اما درعینحال برزیل میزبان بیشترین جامعه عرب مهاجر در آمریکای لاتین است که میلیونها تن از آنها در نقاط مختلف بهویژه جنوب این کشور سکونت دارند. برزیل بهعنوان بزرگترین قدرت اقتصادی منطقه با کشورهای خاورمیانه مبادلات اقتصادی گستردهای دارد که دولت جدید این مسئله را در نظر خواهد گرفت.
بیش از 70 درصد از اقتصاد برزیل در اختیار بخش خصوصی است و سیاست حمایت از اسرائیل ممکن است مبادلات تجاری این کشور با کشورهای عربی را دچار مشکل کند. از طرفی اتحادیه عرب هم با هشدار نسبت به انتقال سفارت برزیل به قدس، برازیلیا را به قطع روابط تهدید کرده است و به همین دلیل دولت جدید در انتقال سفارت این کشور به قدس همچنان تردید دارد.
آینده روابط ایران و برزیل با روی کار آمدن بولسونارو چگونه خواهد بود؟
بخشی از آینده روابط ایران و برزیل به رفتار و اقدامات تهران بستگی دارد. با استقرار دولت جدید برزیل بهطور طبیعی محدودیتهایی در روابط دو کشور به وجود میآید، ولی در صورت برخورد فعالانه ایران با این موضوع، امکان ادامه روابط مثبت با این کشور وجود خواهد داشت.
ایران باید برای مبادلات تجاری از ظرفیت بخش خصوصی برزیل به نحو مطلوبی استفاده کند. امروز حجم روابط اقتصادی دو کشور بیش از دو میلیارد دلار است که میزان قابلتوجهی از آن به دلیل واردات برخی کالاهای اساسی به ایران در کفه برزیل قرار دارد و به همین دلیل این کشور در حال حاضر نفع بیشتری از این روابط دارد.
دستگاه سیاست خارجی کشور میتواند با برنامهریزی دقیق، فعالانه و برخورد مناسب، شرایط استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برزیل را فراهم کند و مواجهه انفعالی در این مقطع نتایج مثبتی نخواهد داشت.
دستگاه دیپلماسی ایران در صورت تدوین راهبرد مناسب برای روابط با برزیل میتواند بدون نگرانی وبر اساس منافع ملی کشور مناسبات با برزیل را پیگیری نماید
0 Comments