جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
امیرعبداللهیان: ایران در پی گسترش جنگ نیست/ اسرائیل اقدامی کند پاسخ میگیرد
در تماس تلفنی خانم نالدی پاندرو وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان (در نیویورک)، آخرین تحولات روابط دوجانبه و اوضاع منطقه غرب آسیا بویژه پس از پاسخ مشروع جمهوری اسلامی ایران به حمله نظامی اخیر رژیم صهیونیستی به سفارت کشورمان در دمشق، مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در گفتگو با سخنگوی پیشین حزب اسلامی افغانستان بررسی شد
ضرورت راستیآزمایی ادعای تغییر رویکرد طالبان
حمید عزیزی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با تاکید بر اینکه اگر طالبان امروز را با طالبان 25 سال پیش یکی در نظر بگیریم، درک نادرستی از تحولات خواهیم داشت، اظهار داشت: طالبان آن زمان بیتجربه بودند، با وجود اینکه برای پایان بخشیدن به حکومتهای به شدت فاسد ملوک الطوایفی مورد استقبال جامعه قرار گرفتند، اما نتوانستند اصولی را که مدنظرشان بود و ریشه در اعتقادات و فرهنگ مردم افغانستان دارد، به درستی اجرا کنند.
این استاد پیشین دانشگاه در افغانستان با بیان اینکه طالبِ امروز توانمندتر از گذشته است، گفت: طالبان اکنون تجربه 30 سال کار در شرایط بحرانی در ابعاد مختلف داخلی و خارجی را دارند. آنها خود را به عنوان یک واقعیت به جهان قبولاندند. قبل از اینکه در میدان جنگ پیروز شوند در میدان دیپلماسی قافیه را بردند. دیپلماسی طالب ابتدا آمریکا و ناتو را از جبهه خارج کرد، دولت افغانستان را تنها ساخت و سپس با یک حرکت 9 روزه تمام افغانستان را بدون جنگ به تصرف درآورد.
به اعتقاد عزیزی، طالبان چون میخواهند حکومت کنند، میدانند باید پایبند یکسری اصول و ارزشهایی باشند که جهان و مردم افغانستان به آنها حساس هستند؛ وی گفت: طالب 30 سال پیش وقتی وارد کابل شد، دشمنان خود را به دار آویخت، اما طالب امروز سرسختترین دشمنان خود را که سالها با اشغالگران هم پیمان بودند، عفو کرد. این نشان میدهد که هرقدم را حساب شده بر میدارند.
وی تاکید کرد: اگر طالبان بخواهند نمایش بازی کنند تا مرکبشان از پل بگذرد و بعد روی سخت خود را نشان دهند؛ در آن صورت هزینه بسیار سنگینی خواهند پرداخت. در آن صورت به عنوان غدار، پیمانشکن و دورو هم مشروعیت درونی در میان پیروان خود را از دست خواهند داد و هم بهانه و زمینه برای ایجاد و تقویت جبههها علیه خود را فراهم خواهند کرد.
ضرورت توجه به حقوق اقلیتها در افغانستان
این تحلیلگر مسائل افغانستان درخصوص راستیآزمایی ادعاهای طالبان نسبت به حقوق اقلیتها گفت: توجه به حقوق اقلیتها مانند شیعیان و حتی سیکها و هندوهای افغانستان که جمعیت بسیار اندکی دارند، برای تمامی حکومتها به عنوان یک مسئله حساس مطرح بوده است. طالبان قبل از تصرف کابل، چندین سال با کشورهای مختلف در مذاکره بودند.
سخنگوی پیشین حزب اسلامی افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار اضافه کرد: انتخابات ریاست جمهوری 1398 را اگر درنظر بگیریم، از 33 میلیون جمعیت افغانستان فقط حدود یک میلیون و 900 هزار رای از صندوقها خارج شد که مشارکت پنج درصدی را نشان میداد و اشرف غنی با کسب دو و نیم درصد آراء روی کار آمد و خود را نماینده مردم افغانستان میدانست؛ درحالی که 97.5% مردم افغانستان را هیچ کسی در نظر نمیگرفت و به حساب نمیآورد. اگر مردم طرفدار جمهوریت به این سبک بودند، طالبان بدون مقاومت تمام افغانستان را در 9 روز تصرف نمیکردند.
این استاد پیشین دانشگاه در افغانستان با اشاره به برخی اخبار نسبت به عملکرد توام با خشونت طالبان در برخی ولایات، ابراز عقیده کرد: طبیعتا تفاوتهایی در صف و ستاد وجود دارد. در همه جنگهای دنیا شاهد این مسئله هستیم که درک، احساس و عملکرد نیروی نظامی با نیروی سیاسی متفاوت است؛ اما طالبان در روزها و سالهای گذشته یک نظم عجیب در ساختار را از خود نشان دادند.
ضرورت ایجاد دولتی فراگیر و متکثر
وی با بیان اینکه باید به تلاش طالبان برای ایجاد دولتی متکثر امیدوار بود، گفت: منظور طالبان از مشارکت ملی، قطعا سهم دادن به فاسدانی نیست که در گذشته تحت عنوان حق اقوام؛ فقط خود را ثروتمند ساختند و قوم خود را همچنان ضعیف نگه داشتند و تقصیر آن را نیز بر گردن دیگران انداختند. اصلا یکی از دلایل شکست جمهوریت این بود که در 20 سال گذشته، مشارکت نمادین اقوام (پشتون، تاجیک، ازبک، هزاره و…) با چند چهره فاسد و خودخواه تمثیل میشد، هرگاه این افراد در قدرت حضور داشتند، همه چیز عالی بود و هرگاه آنها از قدرت دور میشدند، شعار ضایع شدن حق قوم را بلند میکردند و احساسات اقوام را برمیانگیختند. امیدواریم این بار مشارکت ملی بر مبنای توزیع قدرت در سطح جامعه صورت بگیرد. قدرت به جای توزیع بر خواص و اقوام، باید در سطح عموم و مستقیما به تمام ملت در قالب روندهای رقابتی شفاف توزیع شود.
دیدگاه طالبان در خصوص منع تمامیتخواهی در قدرت
در ادامه عزیزی در رابطه با ضرورت ارائه تضمینها نسبت به عدم تمامیتخواهی و توزیع قدرت بیان کرد: در افغانستان هیچ زیربنایی برای انتخابات وجود ندارد، مردم افغانستان اسناد هویتی دقیق و امن ندارند، به همین دلیل ممکن است در کوتاهمدت به جای برگزاری انتخابات نمادین، سیستم آریستوکراسی در پیش گرفته شود که در قالب آن نخبگان و علمای جامعه از اقوام و اقشار مختلف کشور دور هم جمع میشوند و در مورد سرنوشت کشور تصمیم میگیرند.
عزیزی با اشاره به اخبار منتشر شده در خصوص ممانعت طالبان از حضور برخی زنان در دانشگاهها و رسانهها، گفت: من درباره ممانعت از حضور برخی زنان توانمند نگرانم، البته آنها ادعا میکنند که هنوز دولت مستقر نشده و ادارت فلج هستند و با توجه به شرایط، هر لحظه ممکن است اتفاقی با هدف بدنام کردن طالبان بیفتد، به همین خاطر از خواهرانمان خواستیم موقتا در خانه بمانند تا وضعیت مشخص شود و سپس همگیشان با رعایت حجاب اسلامی در مشاغلشان حق حضور و کار خواهند داشت.
ضرورت مرزبندی میان طالبان و تکفیریها
همچنین وی در خصوص تمایز دیدگاههای طالبان با تکفیریها گفت: مردم افغانستان و طالبان، حنفی مذهب هستند، اما آنهایی که با عنوان تکفیری یاد میشوند بیشتر تفکرات سلفی یا وهابی دارند. در افغانستان هیچگاه جنگ مذهبی میان شیعه و سنی وجود نداشته، اما جنگهای خونینی میان حنفیها و سلفیها اتفاق افتاده است. حتی اکنون داعش به عنوان یک جریان تکفیری، در اول راهشان ابتدا طالبان را تکفیر کردند.
این تحلیلگر مسائل افغانستان درباره رویکرد طالبان به برگزاری مراسم مذهبی شیعیان افغانستان گفت: تعریفی که از مناسک و اعتقادات شیعیان در طول قرنها در افغانستان وجود داشته اینست که هیچ تضادی با عقاید اهل سنت نداشته و هر دو مسلمان و متدین هستند. این مطلب باعث رابطه تنگاتنگ و حتی ازدواجهای زیاد میان آنها شده است؛ اما در سالهای اخیر برخی مسائل مانند جدال بر سر حق خلافت صدر اسلام و مسئله شهادت دخت پیامبر و توهین به مقدسات اهل سنت، به عنوان یک تهدید و ابزار شکاف بین اهل سنت و شیعیان مطرح شده است. در شرایط فعلی مشاهده میشود که طالبان امنیت محافل عزاداری را تامین میکنند.
عزیزی در خصوص برخی تلاشها به منظور ایجاد محدودیت برای زبان فارسی در افغانستان تصریح کرد: عملا در افغانستان تضادی در مقابل زبان فارسی وجود ندارد و فقط برخی سیاسیون و عقدهمندان قومی برای امتیازگیری و فشار آوردن به رقبای خود یا جلب توجه بعضی کشورها، به مسائل زبانی دامن میزنند. 300 سال حاکمان پشتون بر افغانستان حکم راندند، چنانچه تضادی در مقابل زبان فارسی به صورت سیستماتیک وجود میداشت، اکنون باید زبان تمام مردم افغانستان پشتو میبود، در حالی که زبان خود آن حاکمان نیز فارسی شد و حتی بسیاری از خانوادههای آنان توانایی تکلم به زبان پشتو را از دست دادند.
0 Comments