جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
صلح ناپایدار در لیبی؛ ابهام در نتیجهبخش بودن مذاکرات مراکش
لیبی و موضوع صلح آن بعد از سقوط قذافی به معمایی چند مجهولی بدل شده است؛ از 2011 به اینسو با همکاری کشورهای همسایه ازجمله مراکش، تونس، مصر، نمایندگان سازمان ملل، اتحادیه اروپا و… بارها و بارها رهبران سیاسی – نظامی منازعه داخلی، دولتهای طبرق و طرابلس در لیبی به پای میز مذاکره رفتهاند؛ ولی هر مرتبه پس از گذشت چندی از توافق صلح، مجدداً منازعه میان طرفین با تحریکهای قدرتطلبانه داخلی و بازیگران خارجی آغاز شده است.
گرچه دور اخیر مذاکرات جدیتر از گذشته ادامه یافت و کمیتههای یکپارچهسازی مالی – اقتصادی، سیاسی و… شکل گرفت و حتی تاریخ یک انتخابات سراسری در 24 دسامبر سال 2021 (سالروز استقلال لیبی) تعیین شد؛ ولی باید دید چه عوامل ریشهای در واقعیت مرتفع شده است؛ آیا مسئله ریشهای داخلی دیکتاتوریهای کلاینتالیسمی امروز حل شده و یا اینکه از یک قذافی به چندین قذافی رسیده است؛ همچنین آیا مسئله دخالت و تعارض منافع بازیگران خارجی در این کشور حل شده است.
صلح شکننده و سیال در لیبی
شرایط کنونی بیانگر این است که تا زمانی که این موضوعات ریشهای باقی هستند، باید به مذاکرات صلح میان گروههای سیاسی و نظامی این کشور به دیده تردید نگریست و به نظر میرسد ادامه این صلح بر روی خط باریکی حرکت میکند که کاملاً شکننده و سیال خواهد بود.
گرچه دور اخیر مذاکرات صلح جدیتر بوده و با گفتههایی خوشبینانه همراه شده است اما آینده ثابت میکند که این خوشبینیها درنهایت لیبی را از فرسایش جنگ خارج خواهد ساخت یا خیر؛ بازی مخرب بازیگران خارجی در لیبی در میان دو گوی قدرت و امنیت که هریک اهداف خود را دنبال میکند، مجموعهای از ابهامات و پیچیدگی را ایجاد کرده و زمینهای شده تا بازیگران با این دیدگاه که شرایط فرسایش و عدم برد، بر هریک از طرفین حاکم شده است؛ با حفظ دستهبندی وارد مذاکرات صلح به جهت سهمخواهی در قدرت شوند.
گرچه الگوی توزیع قدرت بازیگران خارجی همراه با بازیگران داخلی در لیبی همراه با حس افتخار و ترس از دست دادن منافع است؛ ولی لیبی دارای مکملهای اقتصادی، ژئوپلیتیک، هویتی، قومیتی، مذهبی بوده که برشدت بدبینی امنیتی میان بازیگران میافزاید و در مرحله نخست بازیکنندگان تا مرحله حذف یکدیگر به تعبیری بازی با حاصل جمع صفر حرکت میکنند؛ اما مکملهای تشدیدکننده شرایط در لیبی سبب شده که بازیگران داخلی و خارجی به این موضوع پی ببرند که ادامه این حالت حذفی و کاستن قدرت از طرف مقابل امکانپذیر نیست و حس فرسایش و عدم تداوم برد میان بازیگران شکل گرفته است؛ بنابراین اینکه امروز برشدت خوشبینیها افزوده ابعاد فرسایشی موضوع جنگ لیبی است؛ اما همچنان مکملهای الگوی توزیع قدرت در لیبی سبب میشود که نقش بازی مخرب میان بازیگران خارجی دارای جاذبه رقابت باشد و موضوع صلح را بهرغم توافقات جدی که در مغرب و ژنو انجامشده است با ابهام و عدم اطمینان روبرو کند.
مذاکرات مراکش نقطه خاتمه جنگ و آغاز صلح پایدار در لیبی نیست
ازآنجاییکه ریشه منازعه لیبی دارای ابعاد داخلی و خارجی است و در این میان بازیگران خارجی با تحریک عوامل داخلی در این کشور بر وسعت دامنه آن میافزایند، بنابراین خیلی خوشبینانه است که بگوییم این مذاکرات، هرچند که جدی و با حمایتهای سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی برگزار شود، نتیجه مطلوب خواهد داشت.
لیبی امروز مشکل دموکراسی دارد و به تعبیر دیگر رهبران این کشور که امروز در کشورهای مختلف مذاکرات صلح را انجام میدهند، هر یک خود داعیه یک قذافی دیگر را دارند و هنوز به آن سطح از آگاهی ملی به جهت اتمام مناقشه داخلی نرسیدهاند؛ بنابراین تا مقطعی که عواملی همچون 1- «نظام پدرسالارانه رژیم قذافی» که سبب عدم رشد جامعه مدنی و تجربه رقابت دموکراتیک در لیبی شده است که نمود آن در عملکرد تمامی بازیگران داخلی دیده میشود و 2- حاکمیت فرهنگ قبیلهای و عشیرهای در این کشور که وضعیتی بهمراتب بدتر از سایر کشورهای منطقه دارد؛ 3- نبود نخبگان سیاسی بسیجکننده؛ 4- دخالت مخرب عوامل خارجی؛ 5- چنددستگی میان طیفهای سیاسی؛ 6- مسئله انرژی و نفت که یکی از موانع مهم بر سر راه توافق میان گروههای سیاسی در این کشور است؛ 7- افراطگرایی و مسائل پیوسته با آن؛ رفع نشود هرچند در این دور از مذاکرات کمیتههای یکپارچهسازی شرق و غرب لیبی هم تشکیل شده باشد، ولی نمیتوان امید چندانی به صلح دائمی و ثبات داشت و همچنان باید به وضعیت لیبی با دیدی سیال نگریست.
احترام به نتایج انتخابات 24 دسامبر تعیینکننده است
بهبیاندیگر تفاهم میان شرق و غرب لیبی و رهبرانی که خود داعیه قدرت و این اندیشه را دارند که اگر چنانچه قدمی پا پس بکشند موضوع را باختهاند، بسیار سخت است؛ بنابراین اگر پس از انتخابات 24 دسامبر 2021 رهبران داخلی به نتایج آن احترام بگذارند، میتوان گفت که لیبی یک مرحله دیگر به صلح پایدار نزدیکتر شده است؛ نکته دیگر اینکه در مذاکرات مراکش مسئله عدالت سرزمینی با توجه به کم بودن جمعیت در شرق بسیار مبهم مطرح شده و این احتمال قوی وجود دارد که پس از انتخابات این امر به یک موضوع و چالش جدید بدل شود.
در نهایت؛ در مورد لیبی و مذاکراتی که تاکنون در شهرهای مختلف دنیا (ژنو، مغرب، تونس و…) انجام شده است نباید احساسی برخورد و تحلیل کرد. ماهیت تحلیل و نشانهشناسی تحولات لیبی را در آینده همچنان باید سیال و انتقالی در نظر گرفت تا بتوان در برابر وسوسه تعیین برندگان و بازندگان مقاومت کرد. آنچه اختصاصاً درباره این کشور لازم به ذکر است این است که چنانچه در تونس و سپس مصر این رویدادها رخ نمیداد بهطور حتم در این کشور نیز چنین تحولاتی به این سرعت آغاز نمیشد.
درواقع ضعف توزیع در شمال آفریقا ابتدابهساکن سبب بحران اقتصادی و سپس فعال شدن گسلهای فکری و پی آمد آن زمینهساز شکافهای فکری، اجتماعی، سیاسی و درنهایت امنیتی شده است؛ بنابراین در مرحله نهایی ماهیت امنیتی بروز کرده که در آن موضوع نفوذ و قدرت برای بازیگران حاضر دارای اهمیت فراوان است و با دخالت آنها، زمینههای آشوب و پیامدهای امروزی شکل گرفته است.
آنچه در ادامه سبب شده که شمال آفریقا برای بازیگران منطقهای و فرا منطقهای با وجود اهداف مختلف هریک از این بازیکنندگان در منطقه مهم باشد «معادله موازنه امنیت و قدرت» خصوصاً برای بازیگران منطقهای است. بنابراین این نکته راهبردی بدل به زمینهای شده تا همواره دامنه ترس امنیتی میان بازیگران داخلی و خارجی در لیبی نیز افزوده شود و بر سطح ناپایداری اغلب مذاکرات صلح بیفزاید.
0 Comments