بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
از زمان ورود به عرصه انتخابات در آوریل سال گذشته، کندی عمدتا توانسته ۱۰ تا ۲۰ درصد آرا را در نظرسنجیها به خود اختصاص دهد. نظرسنجی انجام شده در هفته اخیر در ایالتهای سرنوشت ساز نشان داد که حضور وی سبب شده تا فاصله ترامپ با بایدن یک درصد بیشتر شود. ترامپ در شبکه اجتماعی خود در واکنش به حضور کندی نوشت: «او رقیب سیاسی جو بایدن قلابی است نه من. خیلی دوست دارم که او هم در انتخابات حضور دارد.»
این اقدام میتواند سرآغاز تحریمهای دیگر علیه سیاستمداران و رهبران عراقی باشد که سیاستهای آمریکا در کشورشان را برنمیتابند و با آن مخالفاند. تحریمها علیه الفیاض در حالی اعمال میشود که وی چندی پیش درباره توطئهها برای تخریب چهره سازمان حشدالشعبی هشدار داده بود. وی اخیراً و در مراسم سالگرد شهادت شهید سلیمانی و شهید ابو مهدی در سخنانی گفته بود: «خروج نیروهای آمریکایی استقلال واقعی را به عراق میدهد و پاسخ ما به ترور این دو فرمانده شهید، اخراج نظامیان خارجی است».
اهداف
دولت آمریکا که مهمترین و اصلیترین عنصر و عامل بیثباتی و ناامنی در عراق بوده و بخش عمدهای از مشکلات کنونی عراق چه در عرصههای اقتصادی و چه سیاسی – امنیتی به سیاستهای کاخ سفید در این کشور برمیگردد، دو هدف عمده را از تحریم الفیاض دنبال میکند که به شرح زیر میتوان مورد تدقیق قرار داد:
پاسخ اصلی به این پرسش را که چرا آمریکا الفیاض را تحریم کرد، باید در عملکرد و جایگاه حشدالشعبی جستجو کرد. تحریم الفیاض که در حقیقت تحریم یک فکر و جریان ضدآمریکایی است، در حالی صورت میگیرد که آمریکاییها در انحلال حشدالشعبی که یکی از برنامههای راهبردی کاخ سفید در این کشور بود، بهرغم تلاشهای مختلف، ناکام ماندهاند. آمریکاییها، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، حشدالشعبی را که دارای ساختار و ویژگیهای خاص اجتماعی است، بهعنوان سازمان مخل و خنثیکننده طرحهای امنیتی و سیاسی خود در عراق میدانند.
حشدالشعبی یک سازمان مردم پایه، قانونی و در حقیقت بخشی از حکومت و حاکمیت در عراق است که هم جایگاه سیاسی مطلوبی دارد و هم از پایگاه مردمی خوبی برخوردار است. مردمی بودن، تأکید بر وحدت ملی، دفاع از تکثر قومی و مذهبی در عراق، تأکید بر هویت ملی و مذهبی عراق، حفظ تمامیت ارضی عراق در مقابله طرحهای بالکانیزه و مقابله با اشغالگری، یک وجه خاص اقتدارآفرین به حشدالشعبی داده است؛ لذا حشد سازمانی است که نهادینه شده و برخلاف تصور آمریکاییها به این راحتی و حتی با بهرهگیری از سازوکارهای امنیتی، سیاسی و حقوقی حذف و یا تضعیف نمیشود؛ لذا آمریکا فعلاً چاره را در تضعیف رهبری این سازمان که بر عهده فالحالفیاض است، دیده.
برنامهها و راهبردهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا و بهویژه عراق بهگونهای طراحی میشوند که در فضای امن و باثبات نمیتوانند قابلیت اجرایی چندانی داشته باشند. به بیان سادهتر طرحهای آمریکایی به شکلی نوشته میشود که در فضای ناامن و بیثبات آسانتر تحقق پیدا میکند. تحریم فالحالفیاض که در حقیقت تحریم یک سازمان مردمی ثباتساز و امنیتآفرین در عراق است در اصل هدفی را دنبال میکند که ایجاد انشقاق و اختلاف درونسازمانی ازیکطرف و انشقاق بین حشدالشعبی و دولت عراق از سوی دیگر، در منتهیالیه آن قرار دارد. ازنظر دولت آمریکا تحقق این امر میتواند به تحلیل قوای سازمانی منجر شود که مهمترین نقش را در نابودی داعش و خنثی کردن طرحهای آمریکایی در عراق داشته است.
دولت آمریکا درصدد است تا از طریق تحریم فرمانده حشدالشعبی، بستر را برای بیثباتی و درنتیجه احیای گروههای تروریستی در عراق فراهم نماید. احیای تروریسم در عراق نیز بهترین بهانه برای تداوم حضور نیروهای آمریکایی در عراق است. چراکه ناامنی یک زمینه مناسب برای ادامه حضور آمریکا در عراق است. این در حالی است که امنیتسازی در شهرهای مختلف و مناطق مرزی و مهار هرگونه عملیات گروههای تروریستی و کشورهای بیگانه، مهمترین کارکرد امنیتی – نظامی حشد در عراق است. این موضوع باعث میشود که حشد دست بالا را در راهبردهای و طرحهای نظامی و امنیتی داشته باشد، لذا ماهیت و فلسفه وجودی نیروهای آمریکایی در عراق را از بین ببرد.
ابعاد
تحریم رئیس سازمان حشدالشعبی علاوه بر اهدافی که ذکر شد، دارای ابعاد مختلفی نیز هست که به آنها اشاره میشود:
اولاً، تحریم فالحالفیاض حالا به هر بهانهای که صورت گرفته باشد، چیزی جز به معنای رویکرد خصمانه دولت آمریکا علیه محور مقاومت نیست. دولت آمریکا با مقاومت اسلامی مشکل دارد و با فعالیتهای مقاومت اسلامی نیز که جز در مسیر تحقق صلح و امنیت منطقه نیست، مخالف است؛ لذا از هر ابزاری برای ابراز این مخالفت و جلوگیری از فعالیتهای صلحآمیز و امنیت ساز گروهها و رهبران مقاومت استفاده میکند که ترور و تحریم دو مورد از این ابزارهای مهم است.
ثانیاً، تحریم الفیاض را نباید تنها در چهارچوب جغرافیای عراق مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. الفیاض فرماندهی یکی از سازمانهای مهم منطقهای را که بیش از صد هزار نیرو دارد، بر عهده دارد؛ لذا تحریم فیاض به معنای تحریم حشدالشعبی که یکی از ستونهای مهم قدرت عراق و مقاومت اسلامی است، دارای اهداف منطقهای نیز هست.
ثالثاً، حشدالشعبی تنها یک سازمان نظامی و امنیتی نیست، بلکه حشد در حوزههای اقتصادی و عمرانی و سازندگی نیز فعالیت میکند و تاکنون نیز خدمات ارزندهای در عراق انجام داده است. از این منظر تحریم فرمانده سازمان حشدالشعبی به معنای مقابله با روند توسعه و پیشرفت عراق است که حشد یکی از عوامل مؤثر در پیشبرد این روند است.
رابعاً، تحریم فالحالفیاض با اینکه یک اقدام غیرقانونی علیه ملت و حاکمیت و منافع ملی عراق است، از نظرگاهی خاص به معنای اعتراف صریح آمریکا به قدرت و اقتدار نظامی، امنیتی و سیاسی حشدالشعبی است. حشدالشعبی مهمترین نیروی سیاسی در عراق است که همچنان اصرار دارد نیروهای آمریکایی عراق را تخلیه کنند.
در این مدت واشنگتن امیدوار بود که بتواند از طریق نفوذی که در بخشهای مختلف برخوردار است از پیگیری پرونده ترور حاج قاسم و ابو مهدی المهندس و همچنین پیگیری مصوبه مجلس جلوگیری کند. بااینحال تحریم فرمانده حشدالشعبی که باهدف ارعاب دیگر مقامات و شخصیتهای عراقی در مورد پیگیری مصوبه مجلس صورت میگیرد، نشان از آن دارد که تلاشهای واشنگتن از طریق عناصر نفوذی به بنبست رسیده و کاخ سفید خود مستقیماً به میدان وارد شده است. از طرف دیگر تحریم اخیر نشانگر ناتوانی واشنگتن در دست زدن به گزینه نظامی برای مقابله با حشد است؛ زیرا آمریکاییها بهخوبی متوجه شدهاند صلاح آنها در شدت گرفتن درگیریهای نظامی نیست و اگر غیرازاین بود در برابر هدف قرار گرفتن کاروانهای نظامیانشان در هفتههای اخیر در عراق واکنش تند نشان میدادند.
جمعبندی
بنا بر آنچه نوشته شد، دولت آمریکا نسبت به گروههای مقاومت و سازمانهای مردمپایه که سازمان حشدالشعبی در رأس آنها قرار دارد مشکل دارند و نمیتوانند فعالیت و نقش مثبت آنها را که در مسیر صلح و امنیت و صیانت از تمامیت ارضی عراق است بپذیرند. تلقی و دیدگاه آمریکا این است که وقتی نیروهای مردمی در کشوری مانند عراق وارد حوزه دفاع و امنیت شوند، دیگر توجیهی برای حضور و فعالیت نیروهای آمریکایی باقی نمیماند.
0 Comments