یک گام تا تشکیل کشور فلسطین ؟!
توماس دی وال در یادداشتی که وب سایت اندیشکده کارنگی آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: اگرچه مسکو منتظر تغییر شرایط بوده و از لوکاشنکو حمایت میکند، اما گزینههای خود را نیز در سر دارد. همانند مرحله آخر بازی شطرنج، بیاحتیاطی هر یک از طرفین میتواند شکست را برای او در پی داشته باشد.
در مورد اتحادیه اروپا نیز این مسئله صادق است؛ اما نکته عجیب درباره واکنش اتحادیه اروپا این است که اتحادیه نمیتواند در بلاروس بیش از حد فعال باشد. اگر اروپا آشکارا از جریان اپوزیسیون حمایت کند، ممکن است ناخواسته راه نجات لوکاشنکو را نشان دهد. چرا که لوکاشنکو درصدد است تا به روسیه نشان دهد او در مقابل یک تهدید واقعی از سوی غرب ایستاده و با برکناری وی، مسکو یک مانع استراتژیک در برابر نفوذ غرب را از دست خواهد داد.
در مجموع، اهرمهای فشار اتحادیه اروپا در بلاروس بسیار کم است. در طول سه دهه گذشته، اتحادیه اروپا حضور فعالی در بلاروس نداشته و کمک مالی سالیانه آن به بلاروس فقط 30 میلیون یورو بوده است که در قیاس با کمک هایش به اوکراین بسیار ناچیز است.
در همین حال، تنها تعداد کمی از مقامات بلاروسی از تحریمهای اتحادیه اروپا واهمه دارند، زیرا بیشتر آنها داراییهای خود را در کشورهای اروپایی نگهداری نمیکنند.
قدرت نقشآفرینی اروپا برای نفوذ در بلاروس در طولانیمدت رقم خواهد خورد. مطالعات اخیر نشان میدهد نسلهای جوان بلاروس بهشدت به دموکراسی غربی گرایش دارند و ارزشهای محافظهکارانه اتحاد جماهیر شوروی سابق که هسته اصلی سیاستهای مارک لوکاشنکو است را رد میکنند. حمایت جوانان از لوکاشنکو فقط 26 درصد تخمین زدهشده است. درواقع، لوکاشنکو رئیسجمهوری است که دیگر هیچکس او را نمیخواهد. مردی که بسیار دوست داشت هم در زمین غرب و هم در زمین روسیه بازی کند اما هماکنون از هر دو طرف محروم شده است. گلب پاولوفسکی، مفسر سیاسی روسیه، لوکاشنکو را خائنی معرفی کرده که در خیانتهای خود غرقشده است. مراسم تحلیف عجیب او که حتی مسکو نیز از آن مطلع نشد، تائید میکند که مشروعیت وی ازدسترفته است.
نشانههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و دولت او برای سناریوی خروج لوکاشنکو از قدرت برنامهریزی میکنند. پوتین هرگز لوکاشنکو را دوست نداشته است، همانطور که رئیسجمهور پیشین روسیه یعنی بوریس یلتسین نیز هرگز او را دوست نداشت. آرتیم شرایبان، تحلیلگر بلاروسی گفته است لوکاشنکو برای روسیه به یک «دارایی سمی» تبدیل شده است.
اختلافات لوکاشنکو با پوتین از مدتها قبل از انتخابات آشکارشده بود، امتناع وی از به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه در سال 2014؛ عدم به رسمیت شناختن آبخازیا و اوستیای جنوبی و حمایت سیاسی او از میخائیل ساکاشویلی تنها بخشی از سیاستهای ضد روسی لوکاشنکو هستند. اخیراً نیز دولت لوکاشنکو 32 پرسنل امنیتی روسیه را به اتهام عضویت در گروه مزدور واگنر دستگیر کرد.
بسته کمک 1.5 میلیارد دلاری که پوتین در سوچی وعده داده بود، خیلی کم به نظر میرسد. بلاروس آنقدر به روسیه بدهی دارد که یکی از مفسران گفته: «درواقع این پولی است که از یک جیب روسی به جیب دیگر منتقل میشود.»
حمایت اتحادیه اروپا از همه مردم بلاروس
اگرچه مسکو نسبت به لوکاشنکو و بلاروس نگاه منفی دارد، اما کرملین نمیخواهد لوکاشنکو بهسرعت برکنار شود، زیرا ممکن است به ضرر روسیه تمام شود. درواقع، کرملین نمیخواهد بلاروس همچون اوکراین به سمت غرب متمایل شود.
در چنین شرایطی اتحادیه اروپا میتواند در بلاروس نقشآفرینی بیشتری کند. به همین دلیل مهم است که بروکسل تلاش خود را بر حمایت از تمام جامعه بلاروس متمرکز کرده و نشان دهد که شورای هماهنگی اپوزیسیون تنها مخاطب آن نیست.
مخاطبان کلیدی اتحادیه اروپا نخبگان بلاروسی هستند که لوکاشنکو حتی نمیتواند مستقیماً با آنها صحبت کند. بسیاری از آنها منتظر وقت مناسب هستند که سوار کشتی شوند و لوکاشنکو را رها کنند. اتحادیه اروپا بهمحض وقوع یک انتقال دموکراتیک در بلاروس باید یک بسته کمکی بزرگ را نیز اعلام کند. این بسته بدون توجه به مؤلفههای ژئوپلیتیکی، بلاروس را در مسیری مشابه ارمنستان قرار خواهد داد. همانطور که ریور آستاپنیا نوشته است، بسته کمک مالی چشمگیر «میتواند سیگنالی قوی برای فعالان اقتصادی باشد که در سیستم لوکاشنکو باقیماندهاند و به آنها گزینهای واقعی برای انتخاب بین پویایی اقتصاد بلاروس یا وفادار ماندن به لوکاشنکو میدهد».
اتحادیه اروپا میتواند حمایت اقتصادی خود را با هماهنگی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، بانک بازسازی و توسعه اروپا و بانک سرمایهگذاری اروپا ارائه دهد. این حمایت میتواند شامل داراییهای صنعتی باشد که روسیه چشم به آن دوخته است. پشتیبانی از بخش فناوری اطلاعات بلاروس که اکنون با مشکل روبرو است؛ و وعده معافیت ویزا، همانطور که اکنون گرجستان، مولداوی و اوکراین از آن بهرهمند هستند نیز میتواند در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گیرد.
اما برای حمایت همهجانبه از معترضان بلاروس، چالشی اساسی در داخل بروکسل وجود دارد؛ بروکسل چگونه باید بر روی یک کشور کوچک متمرکز شود و چگونه پول کافی برای حمایت از آن تأمین کند؟ اگر بروکسل بتواند در داخل خود هماهنگ شود، یک روز بعد از حذف شدن لوکاشنکو میتواند در بلاروس حضور فعال داشته باشد.
0 Comments