غزه، اوکراین و جایگاه تخریبشده اروپاییها در افکار عمومی
نیک چیلدز در یادداشتی که وبسایت مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک آن را منتشر کرد، نوشت: فرماندهان نیروی دریایی معمولاً از صحبت کردن درباره محل زیردریاییها شدیداً خودداری میکنند، اما ناوگان اقیانوسیه آمریکا، 8 مه در اقدامی غیرمعمول، آشکارا از عملیات همه زیردریاییها، در بحبوحه همهگیری جهانی کرونا، خبر داد. این اظهارات، پاسخی تند بر این فرضیه بود که کووید-19 نیروی دریایی آمریکا در غرب اقیانوسیه را تضعیف کرده و یک ناو هواپیمابر را از عملیات خارج کرده است. این امر نمونهای از تأثیر کووید-19 بر پویایی رقابت قدرتهای بزرگ محسوب میشود.
بسیاری از ارتشها عملیات عادی خود را کاهش دادهاند تا برای پاسخ به این همهگیری متمرکزشده یا به حل آسیبپذیریهای مربوط به این ویروس بپردازند. همزمان، جنگ لفظی بین واشنگتن و پکن بر سر این ویروس، احتمالاً بیانگر تأثیر پایدار کووید-19 بر روابط قدرتهای بزرگ و مزید بر علت حس بلاتکلیفی راهبردی دیگر کشورهاست.
تحول نگرانکننده این است که همهگیری کرونا ویروس، فضای سیاسی، دیپلماتیک و عملیاتی برای قدرتنمایی را در اختیار برخی کشورها نظیر روسیه و چین، قرار میدهد، درحالیکه موجب تشدید سردرگمی و مشکلات آمریکا شده است.
حتی الگوهای رفتاری که قبلاً عادی قلمداد میشدند، بهطور فزایندهای جلبتوجه کرده، رفتاری جدید تلقی شده و تأثیر آن چند برابر شده است؛ مثلاً آیا پرواز اخیر هواپیماهای شناسایی دوربرد روسیه در آسمان شمال اروپا و اطراف آلاسکا، بخشی از این الگوی عادی محسوب میشود یا نوعی بررسی عامدانه برای سنجش آمادگی ناتو در زمان بحران بشمار میرود؟
در این فضای متغیر، ازآنجاییکه قدرتهای بزرگ به دنبال ایجاد سطوح جدیدی از بهاصطلاح «بازدارندگی همهگیر» بین خود هستند، به نظر میرسد که برخی فعالیتهای اخیر، نوعی «قدرتنمایی» به شمار میرود. در اوایل ماه مه، سه ناوشکن نیروی دریایی آمریکا و یک کشتی تدارکاتی (به همراه ناو نیروی دریایی انگلیس) راهی قطب شمال شدند و سپس به حیاطخلوت راهبردی روسیه در دریای بارنتز وارد شدند که اولین اقدام از این نوع، برای کشتیهای روی آب آمریکا از دهه 1980 محسوب میشود. شاید این مأموریت از مدتها قبل برنامهریزیشده بود، اما واقعیت این است که بیانیه فرمانده ناوگان ششم آمریکا مبنی بر ضرورت انجام «این عملیات در زمان کنونی»، پیام خاصی دارد.
در همین راستا، ناتو تمرینات نظامی مهم خود «مدافع اروپا 20» را بهطور چشمگیری کاهش داده است؛ اما تأکید کرده است که دیگر رزمایشهای مربوطه در سطح پایین انجام خواهد گرفت.
در طرف دیگر، مقامات غربی تلاش کردهاند تا درباره کمپین دروغپراکنیهای چین و روسیه اغراق و بزرگنمایی کنند. بااینوجود، چالشهایی که همهگیری کرونا ویروس بر پیامهای رسمی دولتها (در رأس آنها آمریکا) تحمیل کرده است، نشان میدهد که قوانین و توازن برتری در این حوزه نیز جاری است.
سایر بازیگران نیز احتمالاً به آزمون احتمال تغییر مرزهای رقابت قدرتهای بزرگ بهواسطه این همهگیری پرداختهاند؛ مثلاً توصیف آمریکا از «آزار و اذیت» کشتیهای جنگی خود در خلیجفارس توسط سپاه پاسداران ایران در ماه آوریل را میتوان از این نوع قلمداد کرد.
رقابت قدرتهای بزرگ در دریای چین جنوبی و اطراف آن بیش از جاهای دیگر مشهود است. واشنگتن آشکارا پکن را به بهرهبرداری از این همهگیری متهم کرده و چین هم متقابلاً آمریکا را به ایجاد بیثباتی متهم میسازد.
مسلماً اقدام چین به استقرار یک ناو هواپیمابر در اویل آوریل در نزدیکی ژاپن و تایوان، اقدامی فرصتطلبانه در مقابل گرفتاری ناو هواپیمابر «یواس اس تئودور روزولت» محسوب میشود که پس از ابتلای صدها نفر از خدمه آن به کووید-19 از عملیات کنار کشیده (و کاپیتان آن کنار گذاشتهشده) بود. درعینحال که در آن زمان، نیروی دریایی آمریکا در این منطقه از نیروی آبی- خاکی قدرتمندی برخوردار بود و با ناوهای استرالیا هم تقویت میشد، اما واشنگتن برای مقابله با فرضیه از دست رفتن برتری آمریکا در این منطقه تحتفشار قرار گرفت. پسازآنکه ناو «تئودور روزولت» 21 مه بار دیگر به دریا بازگشت، نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد که تعداد ناوهای هواپیمابر این نیرو کمتر از هفت نبوده که طبق استانداردهای جدید، تعداد زیادی محسوب میشود.
بااینحال، همه این ناوها عملیاتی نبوده و تأثیر فشارها بیشک مشهود بوده است. در این زمینه، واکنش یا عدم واکنش قدرتهای بزرگ به تحولات جاری احتمالاً موردتوجه ویژه قرار میگیرد. بهعنوانمثال، نگرانیهای فزاینده از خشونت و بیثباتی در افغانستان ظاهراً موجب تغییر برنامه خروج آمریکا نخواهد شد، اما احتمالاً روسیه به دنبال بهرهبرداری از آن است. بروز تنشها در مناطق مورد مناقشه بین چین و هند احتمالاً برای وضع کنونی روابط قدرتهای بزرگ آزمون دیگری است.
با همه بلاتکلیفیها و تنشها، همهگیری کرونا ویروس چالش فراگیری است که تغییراتی پایدار در تعامل و عملیات قدرتهای بزرگ در قبال یکدیگر برجای خواهد گذاشت و همزمان، خطر رویارویی جدی قدرتهای بزرگ در کوتاهمدت را احتمالاً کاهش خواهد داد.
0 Comments