بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
راهبرد تقابلی با محور مقاومت، راهبردی است که مدتهاست از طرف مخالفان این محور یعنی محور عبری-عربی-غربی پیگیری میشود؛ این راهبرد بعضاً در حوزه اقتصادی، حوزه سیاسی و نیز در حوزه نظامی دنبال میشود.
میتوان گفت همواره با توجه به شرایط موجود در منطقه شاهد تغییر راهبرد محور مخالفان با هدف تضعیف محور مقاومت هستیم.
با توجه به وضعیت اقتصادی و مسائل موجود در خاورمیانه از لبنان تا عراق و سوریه، در اکتبر سال گذشته نارضایتیها افزایش پیدا کرد و فضا به سمت سیاسی و امنیتی رفت. ازنظر امنیتی بحث ترور سردار قاسم سلیمانی پیش آمد و تقابل دو محور شدت گرفت و قبل از آن نیز بحثهای سیاسی مطرح بود. همین مسائل منجر به سقوط چند دولت در منطقه شد؛ بهعنوانمثال در لبنان سعد حریری و در عراق عادل عبدالمهدی استعفا دادند و نابسامانیهای سیاسی نیز ادامه داشت.
اکنون با توجه به جدیتر شدن بحران کرونا، پیشبرد اهداف قبلی از طریق سیاسی و امنیتی تا حدودی با چالش روبرو شده است. لذا به نظر میآید که محور عبری-عربی-غربی فضا را در مناطق مختلف مناسب دیده که به سمت سیاستهای قبلیاش البته با در نظر گرفتن شرایط جدید پیش برود. دراینبین در بحث سوریه شاهد این هستیم که اسرائیل حملات خود را به مناطق مختلف این کشور تشدید کرده است. این راهبرد قبل از تحولات اخیر سوریه، عراق و لبنان در سال ۲۰۱۹ کمرنگتر شده بود و این امیدواری در میان محور مخالفان وجود داشت که بعد از یک دوره ناآرامی بهویژه ترور سردار سلیمانی یک فضای سیاسی آرام در کشورهای خاورمیانه به نفع آنها ایجاد شود.
اما در لبنان شاهد این مسئله نبودیم و آقای حسان دیاب که متحد حزبالله هم است روی کار آمد و در عراق هم مصطفی الکاظمی که بهنوعی مورد تائید محور مقاومت است بهعنوان نخستوزیر انتخاب شد. درنتیجه اکنون شاهد پیشبرد راهبرد تشدید حملات رژیم صهیونیستی در سوریه هستیم یعنی انجام عملیات محدود و مدیریتشده. مسئله دیگر اینکه در حوزه عربی، گروههایی که پیشتر در قالب گروه داعش فعالیت میکردند و اکنون نیز در برخی مناطق اهل سنت در عراق و شرق سوریه در یک جغرافیای کوچک فعال هستند، مجدد توانستهاند خود را بازیابی کنند. این نشاندهنده احیای مجدد آنها است و میتواند در این وضعیت، شرایط را برای ثبات سیاسی کشورهایی چون عراق، لبنان و حتی سوریه دشوار کند. باید توجه داشت که محور مقاومت در عراق، سوریه و لبنان در این مدت دست برتر را داشت و لذا بدون شک این محور به دنبال تغییر ژئوپلیتیک نخواهد بود و به دنبال ثبات است.
اما رژیم صهیونیستی و غرب که به اهداف خود نائل نشدهاند، دنبال تغییر هستند؛ لذا در عراق فعال شدن داعش به مفهوم بازگشت به سیاستهای پیشین این گروهک است و آنها میخواهند صحنه سیاسی عراق را به هم بریزند.
از سوی دیگر چون پایان تحریم تسلیحاتی ایران نزدیک است در عرصه بینالملل، آمریکا و متحدانش بهشدت به دنبال آن هستند که بین ایران، روسیه و سوریه تضاد ایجاد کنند و اخبار زیادی نیز شنیده میشود که بین این سه کشور اختلافاتی بروز کرده است. این در حالی است که بسیاری از این اخبار در دنیای واقعیت وجود ندارد و بهنوعی روایت سازی و باهدف سخت کردن همکاریهای سهجانبه در سوریه است.
وقتی بخواهیم این پازل را کامل کنیم مسئله کردهای سوریه نیز در این پازل قرار میگیرد؛ زیرا کردهای سوریه که متحد آمریکا بودند با فعال شدن داعش در حال آسیب دیدن هستند. لذا با در نظر گرفتن مسئله درگیری کردها با داعش نیز این نتیجهگیری حاصل میشود که برخی تلاش دارند تا صحنه سوریه به گذشته بازگردد. با در کنار هم قرار دادن این مسائل میتوان نتیجه گرفت بیماری کرونا فضایی را ایجاد کرده تا آمریکاییها دوباره در فضای اجماعسازی علیه ایران و محور مقاومت در حوزه سیاسی، امنیتی قرار بگیرند. آمریکا اخیراً بارها مدعی شده که اقدامات ایران باعث به اصطلاح توسعه تروریسم میشود تا از این طریق بتواند کشورهای اروپایی را نیز با خود همراه کنند. همچنین در رابطه با رژیم صهیونیستی چون کابینه آن نیز تشکیل شد به نظر میرسد که حملاتشان را علیه سوریه تشدید کنند و این امر نیز نیازمند هوشمندی بیشتر و راهبرد جدیتر است. درنتیجه چون محور عبری-عربی-غربی به رهبری آمریکا نتوانسته در حوزه سیاسی و امنیتی محور مقاومت را محدود کند لذا وارد فاز نظامی یعنی گسترش حملات رژیم صهیونیستی و احیای داعش شده است.
آنها میخواهند بعد نظامی محور مقاومت را فعال کنند چراکه هرچقدر بعد نظامی محور مقاومت فعال شود بیشتر در راستای اهداف محور مخالفان خواهد بود.
0 Comments