جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ببینید | رئیسی اسرائیل را به صورت جدی تهدید کرد؛ چیزی از این رژیم باقی نمیماند!
رئیسجمهور در جمع دانشجویان و استادان دانشگاه لاهور پاکستان گفت: نقطه مشترک نگاه مردم ایران و پاکستان دفاع از ملت مظلوم فلسطین است. ایران اسلامی دفاع از مقاومت و ملت مظلوم فلسطین را با افتخار ادامه خواهد داد. ملت بزرگ ایران، اسرائیل را در جریان حمله به کنسولگری ایران در دمشق که خلاف تمامی قوانین بین المللی بود، تنبیه کرد. اسرائیل اگر دست از پا خطا کنند و تعرضی نسبت به خاک ایران اسلامی داشته باشند، شرایط کاملا متفاوتی برای آنها رقم خواهد خورد و معلوم نیست که دیگر چیزی از آن باقی بماند./دانشجو
چالشهای مکرون برای رهبری سیاست خارجی اروپا
فابریس پوتیر در یادداشتی که موسسه بین المللی مطالعات راهبردی (IISS) آن را منتشر کرد، نوشت: اظهارت صریح مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در مصاحبه ای طولانی با [مجله] اکونومیست مبنی بر این که ناتو «مرگ مغزی» شده است، پایتخت های ائتلاف ناتو را شوکه کرده است.
از زمان انتشار این مصاحبه، هر روز تعدادی از مقامات عضو ناتو این اظهارت مکرون را رد کرده و با آن مخالفت کرده اند. درست یک ماه پیش از دیدار سران ناتو در لندن، مکرون موفق به بازنویسی دستور جلسه این دیدار شده بود. اما سوال این است که هدف [مکرون] چیست؟
ناتوانی ناتو در واکنش به حمله نظامی ترکیه در شمال سوریه مهمترین انتقادی است که مکرون مطرح کرده است. از نظر وی، فقدان هماهنگی در مورد جنگی که همه اعضای ناتو را نگران کرده است، ثابت میکند که این ائتلاف به مهمترین هدف خود عمل نمیکند. رئیس جمهور فرانسه تا جایی پیش رفت که بند دفاع جمعی (ماده 5 پیمان واشنگتن) را زیر سوال برد. وی با صراحت این پرسش را مطرح کرد که اگر نیروهای بشار اسد به نیروهای ترکیه حمله میکردند، ( و آنکارا به ماده 5 استناد کرده و دست همه اعضای ناتو را [به منظور درخواست کمک] میفشرد) چه اتفاقی میافتاد؟
عدم اقدام آمریکا
اقدام یکجانبه ترکیه تنها عاملی نیست که مکرون را مایوس کرده است، بلکه عدم اقدام آمریکا در این رابطه نیز عامل مهم دیگری است. تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به خروج نیروهای ویژه آمریکا از شمال شرق سوریه، عملا چراغ سبزی به اردوغان برای آغاز عملیات داده و حمایت ضروری آمریکا از نیروهای ویژه فرانسه و شرکای آنها در روی زمین (عمدتا پیشمرگ های [کرد]) را دریغ کرده و آنها را تنها گذاشت. مکرون به گلایه های مکرر ترامپ اشاره کرده است که چرا آمریکا باید امنیت اروپا را تضمین کند در حالی که اروپا «هزینه های خود را پرداخت نمیکند». مکرون در این مصاحبه توضیح میدهد که وقتی مهمترین ضامن ناتو در تعهدات خود تردید دارد، این امر باعث بروز پرسش های مشروع در مورد اعتبار ناتو میگردد.
ظاهرا دولت فرانسه یا مشاوران مکرون این مصاحبه را برنامه ریزی و هماهنگ نکرده بودند، بلکه این مصاحبه بیانگر موضع شخصی مکرون بوده و ریشه در مجموعه ای از حقایق غیرقابل انکار دارد که برخی از آنها به پیش از دوره ترامپ مربوط است. مقامات فرانسه عمدتا به تغییر جهت کامل رئیس جمهور باراک اوباما در اجرای خط قرمز خود در مورد کاربرد تسلیحات شیمیایی در سوریه اشاره کرده و آن را عبرتی برای پاریس قلمداد میکنند. همین اواخر، تصمیم آمریکا به خروج از پیمان منع تسلیحات هسته ای میان- برد (آی ان اف) در پی نقض این پیمان توسط روسیه، برای پاریس طعم تلخی داشت. [کاخ] الیزه احساس کرد که برای حل و فصل موضوعی که امنیت اروپا را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد، قادر نیست و چاره ای جز همراهی با موضع آمریکا ندارد. سوریه و حقیقت وابستگی فرانسه به متحدی غیرقابل پیش بینی مانند ترامپ، آخرین قسمت سریال طولانی این نارضایتی ها محسوب میشود.
نقش رهبری در سیاست خارجی
با توجه به نزدیکی پایان دوره مرکل، مشغولیت انگلیس به برگزیت و دوره گذار رهبری نهادهای اروپا، مکرون به وضوح معتقد است که وی فرصتی راهبردی در اختیار دارد تا سیاست خارجی اروپا را رهبری کند؛ بطوریکه، توافق هسته ای ایران را نجات دهد، به «تنظیم مجدد» روابط با روسیه دعوت کند، با مذاکرات آزاد عضویت آلبانی و مقدونیه شمالی [در اتحادیه اروپا] مخالفت نماید و اکنون نیز «مرگ مغزی» ناتو را اعلام کند.
مکرون در استفاده از مواضع درهم گسیخته برای پیشبرد دستور کار خود و به چالش کشیدن کنوانسیون های نهادینه شده تردیدی به خود راه نمیدهد. به استثنای موضوع ایران، مکرون در مورد مسائل کلیدی به ندرت با متحدان نزدیک اروپایی خود مشورت میکند. در سراسر اروپا تلاش چندانی برای حمایت از اظهارات وی صورت نمیگیرد. از نظر مکرون، رهبری اروپا با رهبری یک کشور عمدتا یکسان است. با این حال، از دیدگاه داخلی، مواضع مکرون واکنش هایی به دنبال داشته است. این امر بویژه در مورد مخالفت وی با پیوستن آلبانی و مقدونیه شمالی به اتحادیه اروپا مصداق دارد. چند ماه قبل از انتخابات مناقشه آمیز محلی و دو سال بعد از انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی مکرون به سمت محافظه کاری چرخیده است.
پرسش ها در مورد «مرگ مغزی» ناتو در سبک، ماهیت و زمان بندی بیش از پاسخ های ارائه شده است. در بحث های اخیر در پاریس، بسیاری از مفسران در عین حال که با نکات مطرح شده توسط مکرون مخالف نبودند، تاکید میکردند که دغدغه های وی در مورد ماده 5 بیشتر متناسب یک تحلیلگر و متفکر آزاد است نه کسی که رهبر [یک کشوری دارای] زرادخانه هسته ای است و در شورای امنیت سازمان ملل از کرسی دائمی برخوردار است.
مکرون علیرغم انتقاد از ناتو، راه چاره واضح چندانی ارائه نمیدهد. وی تصویر کاملی از چالش های حاکم بر اروپا و لزوم پایان دادن به این بازی ترسیم میکند. کمتر کسی با این خط فکری مخالف است، اما وی دیدگاه روشنی از چگونگی این امر ارائه نمیدهد که اروپا چطور میتواند قدرت خود را طی یک جدول زمانی واقع گرایانه تقویت کند. اشارات مکرون به پیشرفت های اخیر در مورد دفاع اروپا، ازجمله صندوق دفاعی اروپا، سازنده است، اما نشان نمیدهد که چطور و چه زمانی دولت های اروپایی میتوانند آن را جایگزین ناتو کنند. بررسی اخیر موسسه بین المللی مطالعات راهبردی (IISS) در مورد میزان توانایی کشورهای اروپایی (غیر از انگلیس و آمریکا) نشان میدهد که دولت های اروپایی با تضمین دفاع از قاره خود فاصله زیادی دارند.
می توان تصور کرد که اگر مکرون تمایل خود به توسعه برنامه های هسته ای فرانسه را به کل اتحادیه اروپا
اعضای اتحادیه اروپا تسری میداد، واکنش ها به اظهارات مکرون چقدر متفاوت میبود (البته به همین اندازه بحث برانگیز نیز میبود). اما وی ظاهرا در این مورد، همانند روسای جمهور پیش از او، رویکرد محافظه کارانه ای در پیش گرفته و خللی در اجماع قدیمی کشور خود ایجاد نکرده است.
به همین ترتیب، در مورد نکات مورد اشاره مکرون نیز میتوان گفت که ناتو در واقع برای ایجاد قابلیت همکاری بین اعضای آن مفید است. دیپلمات های فرانسه دوست دارند که از فکر کردن به ناتو به عنوان یک «جعبه ابزار» خودداری کنند. در این دیدگاه، نقش سیاسی ناتو در مسائل ژئوپلیتیکی غالبا نادیده گرفته میشود. در این عرصه ، معمولاً مجامع دیگر، نظیر گروه های کوچک، سازمان ملل یا اتحادیه اروپا، [بر ناتو] تقدم دارند. بسیاری در گلایه های مکرون به تضاد عمیق در این مورد پی خواهند برد که فرانسه ناتو را به طور جدی انکار کرده است.
زمان بندی این اظهارت نیز موجب تضعیف پیام آن میشود. بسیاری از متحدان اروپایی (بویژه در اروپای مرکزی) این اظهارات رئیس جمهور فرانسه درست چند ماه پس از دعوت مکرون به تنظیم مجدد روابط بین اروپا و روسیه، و چند هفته پس از رای مخالف وی به [عضویت] آلبانی و مقدونیه شمالی [در اتحادیه اروپا] را تلاش وی برای دلجویی از روسیه قلمداد میکنند. در این معنا، نمایش مکرون ظرفیت (بین المللی یا غیره) او برای بسیج دیگر دولت های اروپایی پشت دیدگاه وی را به تحلیل برده و فضای حدس و گمان ، پارانویا و ترس را تشدید میکند.
سیاست خارجی درهم گسیخته مکرون، بویژه با توجه به تقلای اروپا برای درک و فهم کامل واقعیت های جدید جهان، از اساس نادرست نیست. اگر شوک باعث بهبودی بیمار شود، پذیرفتنی است. با این حال، در این مورد خاص، اروپا در حالی بیدار میشود که سردرد شدیدی داشته، بطور بی سابقه ای دچار اختلاف شده و اعتماد بین اعضای آن اندک است.
0 Comments