جدیدترین مطالب
اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم
أحدث المقالات
پیامدهای راهبردی حمله به تاسیسات نفتی عربستان و عدم نقش ایران
آنتونی اچ. کوردسمن در مطلبی که مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی آن را منتشر ساخت، نوشت: حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی بحرانی در صادرات جهانی نفت ایجاد کردهاست و تعمیر خرابیهای ناشی از حملات یادشده و از سرگیری صادرات نفت توسط این کشور به مسائل کلیدی و مهم تبدیل شدهاست. البته چالش جدیتر این است که چگونه در آینده این قبیل حملات را متوقف سازند. این امر هم یک چالش کوتاهمدت و هم یک چالش بلندمدت است.
چالش کوتاهمدت همچنان نامشخص است. عربستان سعودی و شرکت آرامکو هیچگونه اطلاعات و آماری از جزئیات مربوط به سطح خرابیهای ناشی از حملات مذکور ارائه نکردهاند. البته دلایل این امر یعنی عدم انتشار جزئیات مربوط به خسارات ناشی از دقت حملات پهپادی در ارتباط با اهداف مهم است، جایی که میتواند خسارات و خرابیهای بلندمدت داشته باشد. بعلاوه، در صورت انتشار جزئیات از عمق فاجعه میتواند حملات بعدی بگونهای طراحی شود که میزان و سطح خسارات را بیشتر کند و زمان تعمیر را طولانیتر سازد.
البته عربستان سعودی بیان داشتهاست که 7/5 میلیون بشکه نفت در روز یا به عبارتی نیمی از تولیدات این کشور را متوقف ساختهاست. این میزان از عرضه نفت عربستان سعودی بیش از 7 درصد از تولید جهانی نفت در روز است. قیمت جهانی نفت افزایش یافتهاست و دیر یا زود عربستان سعودی باید میزان خسارت و زمان لازم برای تعمیر خسارات بجای مانده از حملات پهپادی را روشن سازد.
همچنین اختلاف عمدهای بر سر اینکه چه کسی مسئول این حمله است وجود دارد. حملات پهپادی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در مناطقی چون بقیق و خریص انجام گرفتهاست. میدان نفتی خریص به مرز یمن نزدیک است و تا مرز با یمن 770 کیلومتر است و تاسیسات نفتی بقیق 200 کیلومتر بیشتر از فاصله خریص تا با مرز یمن است.
حوثیها اعلام داشتند که حملات یادشده را با 10 فروند پهپاد انجام دادند. پذیرش مسئولیت حمله توسط حوثیها از حیث فنی معتبر و قابل قبول است. حوثیها به سامانههای تهاجمی دست پیدا کردهاند که مسافتی بیش از 770 کیلیومتر (فاصله میدان نفتی حریص تا مرز با یمن) و حدود 1000 کیلومتر (فاصله تاسیسات نفتی بقیق تا مرز با یمن) را در تیررس خود دارد و حتی تا مسافت 1500 کیلومتر را پوشش میدهد. این سامانههای تهاجمی از سطوح دقت سامانه موقعیتیاب جهانی (جی پی اس) برخوردار هستند و توانایی پروازهای پیچیده را دارند و میتوانند سامانههای دفاعی عربستان سعودی را دور بزنند. این سامانههای تهاجمی احتمالاً از سیستم ناوبری ترکام (TERCOM) بهره میگیرند که براساس این سیستم، هدایت براساس یک نقشه از عوارض زمین شکل میگیرد و موشک برمبنای اطلاعات ورودی به رایانه و یا رایانههای پرواز، طی مسیر کرده و با ابزارهای متنوعی مسیر حرکتش را اصلاح و دقت خود را افزایش میدهد و دقیقاً به هدف اصابت میکند.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اتهامات آمریکا را بیاساس برشمردهاست. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در خصوص اتهامات آمریکا چنین اعلام داشتهاست: مایک پمپئو که در «فشار حداکثری» شکست خورده است، به «دورغ حداکثری» روی آورده است.
شبکه خبری الجزیره به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گزارش میدهد که اتهامات آمریکا علیه ایران در خصوص حملات پهپادی به تاسیسات نفتی خریص و بقیق توجیهی برای انجام حملات علیه ایران است. شبکه خبری یادشده در ادامه نوشت: در حقیقت این قبیل اظهارات و اتهامات از سوی مقامات آمریکایی توطئههایی توسط سازمانهای اطلاعاتی و سری برای آسیب رساندن به اعتبار یک کشور و ایجاد چارچوبی برای اقدامات آتی است.
از سوی دیگر عراق بطور جداگانه شلیک موشک از ناحیه ایرانیها یا نیروهای حشدالشعبی از خاک این کشور به سمت عربستان را تکذیب کرد. عربستان سعودی در بدو امر ذکری از نام ایران نکرد.
در مقابل حوثیها مستمراً اعلام داشتهاند که حملات به تاسیسات نفتی عربستان توسط آنها انجام شدهاست و تمامی نقاط عربستان سعودی در تیررس آنها قرار دارد.
روسیه هشدار داد که آمریکا ممکن است در ارزیابی خود شتاب و عجله کند و اعلام داشت حمله به ایران غیرقابل قبول خواهد بود. چین نیز هشدار داد که هیچ کسی نباید نامی از کشوری را بدون دلیل و مدرک به زبان آورد.
شرایط امروز منطقه خلیج فارس خطرناک است. حتی اگر ایران تسلیحات و تجهیزات در اختیار حوثیها قرار داده باشد، نمیتوان این کشور را مسئول حملات یادشده دانست، چراکه تصمیم به حمله توسط حوثیها اتخاذ شد.
بعلاوه، پرندههای هدایتپذیر از راه دور موسوم به پهپاد و موشکهای کروز گزینههای خوبی برای حملات دقیق با سامانههای هدایت هستند که این سامانههای کوچک هدایت به آسانی پراکنده و دور میشوند. لذا شناسایی این سامانههای کوچک هدایت و هدف قرار دادن آنها دشوار است. لازم به ذکر است پهپادها و موشکهای کروز در مقایسه با جنگندهها، اهداف کوچکی برای دفاع هوایی هستند و به آسانی به پرواز در میآیند و از پروفایلهای پروازیای برخوردار میباشند که شناسایی آنها دشوار است. در چنین شرایطی متهم ساختن ایران از حیث فنی قابل قبول نیست.
اگرچه آمریکا و عربستان سعودی میتوانند یمن را بمباران کنند و موشکهای حوثیها را هدف قرار دهند، اما این قبیل حملات خسارات غیرنظامی به همراه خواهد داشت. بعلاوه، چنین حملاتی حوثیها را از اقدام متقابل باز نمیدارد.
از سوی دیگر حمله به ایران به بهانه اینکه حملات به تاسیسات نفتی بقیق توسط این کشور انجام شده، به معنای تشدید وضعیت علیه کشوری است که مشارکتش در حملات به تاسیسات نفتی عربستان نامعلوم و اثبات نشده میباشد. از اینرو، حمله به ایران تحت هیچ شرایطی حمایت سازمان ملل را با خود به همراه نخواهد داشت.
عربستان سعودی قبل از اینکه به فکر اقدامات تلافیجویانه باشد، باید آسیبپذیری خود را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد و آمریکا نیز باید پیامدها و تاثیرات چنین حملاتی را بر قطع بیشتر صادرات نفت از خلیج فارس مد نظر داشته باشد. هرگونه حمله به ایران حملات بیشتر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی و تاسیسات نفتی سایر کشورهای خلیج فارس و نیز دیگر تاسیسات کلیدی و آسیبپذیری همچون کارخانجات آب شیرینکن و شبکههای برق این کشورها (کشورهای عربی خلیج فارس) را به همراه خواهد داشت. ناگفته نماند تاسیسات آب شیرینکن منبع واقعی آب شرب کشورهای عربی خلیج فارس میباشد. بعلاوه، چنین حملاتی به تشدید و درگیری عمده به جنگ نفتکشها کشیده خواهد شد. در حالی که جهان به نفت خلیج فارس نیاز مبرم دارد، کشورهای عربی منطقه به واردات مواد غذایی و دیگر کالاها از خارج نیاز جدی دارند. شروع و آغاز درگیری آسان است، اما توقف درگیری بسیار دشوار خواهد بود.
نگاه دقیقتر به آینده حکایت از آن دارد که حملات به تاسیسات نفتی عربستان سعودی یک هشدار استراتژیک روشن میباشد مبنیبر اینکه برتری هوایی آمریکا در خلیج فارس و انحصار آمریکا در ظرفیت و توانایی برای انجام حملات دقیقزنی به سرعت از بین رفتهاست. پهپادها، موشکهای کروز و موشکهای بالستیک دقیقزن جملگی وارد فهرست تسلیحات ایران شدهاست. کشورهایی مثل کره شمالی این مسیر را دنبال میکنند و دیگر نواحی تقابل نظامی مثل هند و پاکستان در پی خواهند آمد. تمامی این سامانهها را میتوان در سطوح پایین از شدت درگیری و در نواحی خاکستری جنگها تا جنگهای با شدت بالاتر مورد استفاده قرار داد. محدودیتی بر درگیری در صورت بروز وجود ندارد، اگرچه طرفهای درگیری به دنبال محدود ساختن مقیاس درگیری هستند.
چنین حملاتی همچنین میتواند به دیگر اشکال حملات غیرمتعارف هم بر روی زمین و هم در خلیج فارس متصل شود. جنگ ایران و عراق و حملات اخیر در خلیج فارس نشان دادهاست که این قبیل گزینهها میتواند شامل خرابکاری، حمایت از گروههای نیابتی، حملات نیروهای کوچک ویژه، حملات سایبری، بمبگذاری کنار جادهای، موشکهای ضدکشتی، مینهای هوشمند و غیره باشد. مقرراتی برای جنگ ترکیبی و نواحی خاکستری وجود ندارد و با تمام صحبتهایی که درباره قوانین جنگ میشود، اهداف غیرنظامی، گروگانگیری و گروههای نیابتی ماهیت واقعی یک جنگ مدرن میباشند.
سالها تحلیلگران درباره این تغییرها در ماهیت جنگ هشدار دادهاند، اما حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی روشن ساختهاست که آنها یک واقعیت محدود نیستند. اما سوالاتی وجود دارد ازجمله اینکه آمریکا چقدر به تشدید تقابل تمایل دارد؟ شرکای راهبردی و قابل اتکای آمریکا چه کشورهایی هستند و اینکه آمریکا چگونه به بهترین شکل با آنها همکاری میکند؟ آمریکا چقدر برای مشارکت در یک جنگ عمده جدید ریسک خواهد کرد؟ جدی بودن این سوالها بسیار روشن است، اما جواب این سوالها روشن نیست.
0 Comments