بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
از زمان ورود به عرصه انتخابات در آوریل سال گذشته، کندی عمدتا توانسته ۱۰ تا ۲۰ درصد آرا را در نظرسنجیها به خود اختصاص دهد. نظرسنجی انجام شده در هفته اخیر در ایالتهای سرنوشت ساز نشان داد که حضور وی سبب شده تا فاصله ترامپ با بایدن یک درصد بیشتر شود. ترامپ در شبکه اجتماعی خود در واکنش به حضور کندی نوشت: «او رقیب سیاسی جو بایدن قلابی است نه من. خیلی دوست دارم که او هم در انتخابات حضور دارد.»
آنچه در پی میآید، متن کامل سخنرانی عبدالرضا فرجی راد، مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی است که در نشست آثار راهبردی آزادسازی حلب ایراد کرد. این نشست به میزبانی سایت شورای راهبردی روابط خارجی برگزار شد.
متن:
در شرایط کنونی، راهبرد بعد از حلب که منظور، راهبرد جمهوری اسلامی ایران است، از اهمیت زیادی برخوردار است.
وقتی یک بحث یا درگیری در سطح منطقه ای رخ می دهد؛ در همان سطح منطقه نیز حل می شود؛ اما زمانی که درگیری بعد بین المللی پیدا کرد؛ باید در همان سطح بین المللی نیز حل شود.
بحران سوریه نیز از مقطعی که روسیه به صورت مستقیم وارد آن شد جنبه بین المللی پیدا کرد، البته این به معنای آن نیست که کشورهای منطقه در آن نقش نداشتند. با توجه به اخبار و اطلاعاتی که وجود داشت؛ روسیه فکر می کرد که می تواند این بحران را خیلی سریع خاتمه دهد، ولی بعد از مدتی مذاکره با دولت اوباما توافقی در این خصوص حاصل نشد. اما نکته مهم، حساس و ظریفی که در بحث حلب وجود دارد این است که ” از زمان پیروزی ترامپ، مقاومت در طرف مقابل که از شدت زیادی برخوردار بود، کاهش یافت”. این فرضیه با توجه به آنکه گفته می شود انتخابات آمریکا توسط روسیه فرم بندی شده است دارای اهمیت می شود.
اگرچه مقاومت جانانه ای توسط ارتش سوریه و حامیان منطقه ای آن انجام شد و روس ها نیز از طریق پشتیبانی هوایی کمک زیادی کردند؛ اما با توجه به بحث بین المللی شدن بحران، هیچگاه نباید موضوع توازن ژئوپلیتیکی را نادیده گرفت. وقتی موضوعی بین المللی می شود، قدرت های بین الملل می دانند که دیگر یک طرف صحنه نمی تواند بر دیگری پیروز شود. همچنانکه در موضوع توازن بین المللی و ژئوپلیتیکی، توافق برجام توسط قدرت های بین المللی بهترین شاهد مثال است. بنابراین، قدرت های بین المللی می بایست در مساله سوریه نیز به یک توافق جمعی دست یابند.
از روزی که ترامپ پیروز انتخابات آمریکا شد، مقاومت بخش شرقی حلب کم شد، البته این موضوع را هم باید در نظر داشت که روسیه بسیار عجله دارد که مساله سوریه را از طریق مذاکره و نه از طریق نظامی حل کند؛ چرا که مسکو معتقد است که این توازن ژئوپلتیکی باید وجود داشته باشد، بدین معنا که آنها به تنهایی نمی توانند پایان بخش بحران باشند.
لذا اعتقاد من بر این است که آزادسازی حلب هم فرصت است و هم تهدید، و اگر ما دقیق عمل نکنیم هرچه زمان به سمت جلو پیش می رود فرصت ها نسبت به تهدید ها کمتر خواهند شد. لذا باید مراقب این موضوع باشیم که همانطور که روس ها با ترک ها مذاکراتی را شروع کردند و بر به نتیجه رسیدن آن نیز اصرار دارند که می تواند به ورود معارضین به قدرت منجر شود، در عین حال این امکان با درصد احتمال بالا نیز وجود دارد که قدرت های بین المللی که از زمان قبل و بعد از انتخابات آمریکا در رابطه با موضوعات اوکراین، موشک های هسته ای، میزان زرادخانه های هسته ای و قیمت نفت در حال مذاکره هستند در خصوص آینده سوریه نیز یک تصمیم جدی را اتخاذ نمایند.
این تحلیلی است که از نظر من به واقعیت خیلی نزدیک است؛ لذا ما باید وجود این توازن ژئوپلیتیکی را بپذیریم. در شرایط کنونی اگر آمریکا و روسیه از این بحران کنار هم بروند مسئله سوریه حل نمی شود، پچرا که وقتی موضوعی بین المللی شد تصمیمی نهایی را بازیگران بین المللی خواهند گرفت. ضمن اینکه قدرت های منطقه ای نیز نقش خود را خواهند داشت و جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل موقعیت سیاسی اش که یک موقعیت کاملا مستقلانه ای است (البته در مسئله سوریه ما مجبور شدیم کمک بگیریم) تاثیرگذاری ای بیش از سایر قدرت ها دارد. ولی در نهایت باید این را موضوع را بپذیریم که مساله حلب برای ما تبدیل به یک تهدید نشود. ضمن آنکه من صحبت های آقای دکتر شیبانی مبنی بر اینکه آمدن روسیه به صحنه موجب نزدیکی بسیار زیاد روسیه و جمهوری اسلامی ایران شد را قبول دارم، اما قدرت های بین المللی همیشه منافع اصلی خود را از طریق گفتگو با سایر قدرت های بین المللی بدست می آورند و در این میان تلاش می کنند که منافعی هم به قدرت های منطقه ای که با آنها مرتبط هستند برسانند اما مطمئنا تمام منافع را به آنها نخواهند داد.
0 Comments