جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
تغییرات جهان در حال گذار؛ نزدیکی روابط ایران و چین
نشست «تبیین روابط ایران و چین در شرایط نوین جهانی» با حضور دکتر محمدباقر خرمشاد، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، دکتر غلامرضا چگنی زاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی و مدیر مرکز مطالعات چین و دکتر محسن شریعتی نیا، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی روز شنبه (21 تیر 1399) بهصورت مجازی برگزار شد.
تغییرات جهان در حال گذار و اهمیت روابط راهبردی ایران و چین
در این نشست که با مدیریت دکتر چگنی زاده برگزار شد، دکتر خرمشاد مباحث ابتدایی خود را در چهار بخش تغییرات جهان در حال گذار، شرایط چین، ایران و دلایل نزدیکی روابط دو کشور و آینده پیش روی آن در شرایط امروز جهان را مطرح کرد.
وی برای تبیین ویژگیهای جهان امروز به بیان بخشی از سخنرانی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در اوت 2019 پرداخت و گفت: بهزعم آقای مکرون، هژمونی آمریکا که در قرن بیستم شکل گرفت، اینک در حال تغییر است و این تغییرات عمیق ناشی از اشتباهات خود غربیها در بحرانهای خاص و بهویژه اشتباه آمریکاییها در دوران اخیر است که البته ترامپ آغازگر این اشتباهات نبوده است.
خرمشاد گفت: از نگاه مکرون اولین و مهمترین واقعیت جهان امروز چین و روسیه هستند که در حال تبدیلشدن به قدرتهای سیاسی و اقتصادی جدید هستند. روسیه، هند و چین رویکرد منطقی در قبال جهان پیش گرفتند و در جهان امروز الهام بخشی بیشتری در قیاس با آمریکا و اروپا دارند.
دبیر شورا با بیان اینکه همه این موارد شرایط بازی را تغییر میدهد، گفت: از نگاه مکرون دو کشوری که در حال حاضر کارتهای بازی قدرت را در دست دارند، آمریکا و چین هستند که غرب باید در مورد این دگرگونی شدید تصمیم بگیرد که چگونه باید با این واقعیت جدید مواجه شود.
وی ادامه داد: ازنظر مکرون در چنین شرایطی اروپا حذف خواهد شد و جهان حول دو قدرت آمریکا و چین تمرکز خواهد کرد که این مسئله نیازمند تقویت تمدنی اروپا است، ضمن آنکه غرب باید از ائتلاف چین با روسیه جلوگیری کند تا مانع از قدرتمندتر شدن چین شد.
خرمشاد افزود: اگر مفروضات آقای مکرون را قبول کنیم، سؤالی که مطرح میشود این است که در این جهان در حال گذار، ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران و از طرفی چین به لحاظ راهبردی چه باید کنیم؟!
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی درباره شرایط امروز چین گفت: ما برای بررسی قدرت چین میتوانیم به چند آمار اکتفا کنیم، طبق آمار در 1978 از 1 میلیارد جمعیت چین 900 میلیون نفر زیرخط فقر بودند، اما امروز همین آمارها میگویند چین امروز تقریباً هیچ شهروند زیرخط فقری ندارد، ضمن آنکه این کشور بعد از آمریکا بیشترین میلیاردرهای جهان را در اختیار دارد. چین در تولید و صادرات کالا مقام اول جهان را دارد و بهعنوان زنجیره تولید جهانی شناخته میشود. در سال 2019 صادرات چین بیش از 2 تریلیون و 400 میلیون دلار بود درحالیکه صادرات آمریکا حدود 1 تریلیون و 600 میلیون دلار بوده است. از 20 شرکت برتر فناوری جهان 9 شرکت متعلق به چین است. چین ازلحاظ قدرت بازار خرید با 27 تریلیون دلار پیشتاز جهان است. 47 در صد زغالسنگ جهان در چین تولید میشود. در ثبت اختراع نیز چین با 59000 اختراع در مقام اول جهان قرار دارد. همچنین این کشور شریک تجاری 130 کشور جهان است. لذا ما با چینی مواجه هستیم که از یک بازار بزرگ مصرف برخوردار است، تولیدکننده و صادرکننده اول جهان است، از حق وتو برخوردار است، طرفدار چندجانبهگرایی در نظام بینالملل است و یک رقیب و به تعبیر آمریکا دشمن این کشور است و در سازمانهای بینالمللی نیز صاحب نفوذ است. چین همچنین سیاست خارجی مستقلی دارد و به دنبال هژمونی نیست و همکاری با کشورهای درحالتوسعه را جزو سه اولویت اول سیاست خارجی خود معرفی میکند.
دکتر خرمشاد در مورد جایگاه ایران نیز گفت: اگر چین کارخانه جهان است، این کارخانه نیاز پایدار به انرژی و بازار مصرف دارد، بهویژه آنکه این کشور نیاز مبرم به واردات انرژی از خشکی دارد، چراکه آمریکا آبراههای بینالمللی را به ابزاری برای قدرتنمایی خود علیه دیگران تبدیل کرده است. درنتیجه ایران میتواند منبع انرژی مطمئن برای این کشور باشد. نکته دیگر اینکه ایران امروز قدرت منطقهای در غرب آسیا است که نشاندهنده نفوذ و نقش آن در منطقه غرب آسیا است و همچنین نقش تعیینکنندهای در امنیت آسیای مرکزی و خلیجفارس دارد که هر دو منطقه نیز برای چین حائز اهمیت است. ایران همچنین دارای یک سیاست خارجی مستقل است که طرفدار یک نظم چندقطبی در جهان است؛ بنابراین ایران کشوری قدرتمند است که ظرفیتهای ژئوپلیتیکی عظیم آن میتواند امتیازات زیادی را برای همکاری چین با آن بهویژه در حوزه اقتصادی فراهم آورد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه درباره اهمیت و ضرورت همکاری ایران و چین نیز تصریح کرد: اگرچه همه جناحهای سیاسی ایران بر این اعتقادند که داشتن چند شریک تجاری به نفع ایران است، اما در جهان در حال گذار امروز چین و ایران در شرایطی قرار دارند که برای یکدیگر اهمیت راهبردی دارند، لذا این گرایش تصادفی نیست. آمریکا 40 سال که راه را بر ما بسته است، اروپا در برجام ثابت کرد که دچار مشکلات جدی است، لذا چین بهمثابه پنجرهای برای ظهور و بروز قوی تر ایران مطرح است.
فرصتهای ساختاری چین برای نقشآفرینی ایران درصحنه بینالملل
دکتر شریعتی نیا، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی نیز در خصوص دلایل روابط ایران و چین گفت: چین کشوری است که توزیع قواعد در سیستم را دگرگون میکند و از همین رو به ما این امکان را میدهد که به کشوری مبتکر و قاعده ساز حداقل در سطح منطقه تبدیل شویم.
وی افزود: اهمیت سند همکاری ایران با چین هم در این است که هر چه تغییر بهصورت نظاممند و به معنای توزیع قدرت و بازنویسی قواعد جلو برود، میزان فشار ساختاری به ایران کمتر میشود. شاید هیچ کشوری به انداز ایران در دوره بعد از جنگ سرد زیر فشار ساختاری ناشی از ثبات هژمونیک نبوده و چین میتواند این ثبات هژمونیک را برهم بزند و هرچقدر که این سیستم بیشتر دگرگون شود، میتواند بهصورت بالقوه برای ایران گشایشهایی ایجاد کند. البته این گشایشها قطعی نیست و ممکن است که در مسیر تحول سیستم بینالملل شرایط را برای ایران پیچیده کند.
دکتر شریعتی نیا درباره دلایل تأخیر همکاریهای ایران با چین اظهار داشت: ما در ایران خیلی وارد کار تعریفشده و ساختاریافته با چین نشدهایم، علیرغم اینکه روابط اقتصادی ما با این کشور بسیار گسترشیافته است، اما کمتر مفهوم یافته و ساختارمند است، ولی بااینحال سند همکاری یکقدم مهم روبهجلو است. ولی بسیار مهمتر از نوشتن سند اجرای آن است و اگر توانمندی برای اجرای آن نباشد، چیزی عاید کشور نخواهد شد؛ بنابراین همکاری با چین موضوع سادهای نیست، چراکه شناخت ما از چین در مراحل ابتدایی است و قدرت این کشور روزبهروز بیشتر میشود.
پاسخ راهبردی به انتخاب رابطه ایران با چین
در ادامه بحث؛ دکتر خرمشاد درباره ضرورت همکاری با چین گفت: در علوم سیاسی و روابط بینالملل آزمایشگاه نداریم. در این رشته یکی از روشهای آزمایشی سناریوها و فرضهای خلاف جریان تصور و رایج است. بر همین اساس میتوانیم این سؤال را مطرح که اگر امروز ایران روابط خود را با چین گسترش ندهد و بهعنوان یک روابط راهبردی نگاه نکند، 10 سال بعد قضاوت ایرانیان و صاحبنظران در برابر این نوع بازی ایران چه خواهد بود؟ چراکه امروز همه اجماع دارند که جهان به سمت چندقطبی شدن حرکت میکند. اروپا قدرت غربی خود را ندارد و قدرت به آسیا منتقلشده است؛ بنابراین باید از مخالفان رابطه با چین پرسید که با توجه به شرایط کنونی، چرا نباید این همکاری را با چین کرد؟ روند تاریخ در قسمت عمده آن را جنگها تعیین کردهاند و پیروزهای جنگها در انتهای جنگ روند نظام جهانی آینده را تعیین کردهاند؛ همانند جنگ جهانی اول و دوم و جنگ سرد، اما در تمامی این جنگها چیزی عاید ایران نشده است. در شرایط فعلی نیز باید ما طوری عمل کنیم که از روند گذار جهانی عقب نمانیم. ضمن آنکه ما امروز با ایران گذشته تفاوت داریم و از ایرانی صحبت میکنیم که بیشترین قدرت را نسبت به گذشته دارد و میتواند در برابر فشار حداکثری آمریکا تابآوری داشته باشد؛ لذا ایران با این مختصات چنانچه نتواند پاسخی راهبردی به پرسش راهبردی روابط با چین بدهد باید پاسخگوی تاریخ باشد.
دلایل اهمیت سند راهبردی همکاری ایران و چین
دکتر شریعتی نیا هم در توضیح اهمیت سند ایران و چین در دوره گذار گفت: دوره گذار تقریباً به اتمام رسیده است و در حال حاضر، پس از ثبات فضای هژمونیک، فضای دوقطبی آمریکا و چین در نظام بینالملل شکلگرفته که درنتیجه آن، فاصله این دو قطب با قطبهای سوم بسیار زیاد است؛ بنابراین دوره گذار در سیاست بینالملل رو به پایان است شرایط جهان دوقطبی در حال تثبیت شدن است. در چنین شرایطی ایران از آخرین کشورهایی است که در پایان دوره گذار وارد کار ساختارمند با چین میشود؛ لذا نمیتوان گفت که این سند دلالتی بر تشخیص ما از شرایط دوران گذر است. متأسفانه ما دوره گذار را تا حدی ازدستدادهایم والان که فضای گذار در حال تثبیت شدن است وارد همکاری ساختارمند با چین شدهایم و اگر این فرایند همکاری طول بکشد، اجرای آن میتواند حتی پیچیدهتر هم شود. این سند بعد از 4 سال به جمعبندی رسید؛ چراکه اگر فضای دوقطبی تثبیت شود، اهرمهای ما در سیستم بینالملل و همکاری با چین کاهش خواهد یافت؛ بنابراین امروز دیگر بحث دوران گذار قدیمی شده است و سؤال باید این باشد که در فضای تثبیت دوقطبی جایگاه ما کجاست و چگونه باید عمل کنیم؟
بازبینی راهبردی ایران در روابط با جهان و چین
در ادامه، دکتر خرمشاد در پاسخ به پرسش ملائک، سفیر اسبق ایران در چین مبنی بر اینکه آیا ایران و چین بر اساس ضرورت زمانه به یکدیگر نزدیک میشوند؟ اظهار داشت: مکرون رئیسجمهور فرانسه معتقد است در جهان در پایان هژمونی غرب قرار داریم. در حال حاضر نیز بازیگری مثل فرانسه امروز به این جمعبندی رسیده است که اروپا باید تصمیم بگیرد که میخواهد در انتهای جهان در حال گذار در کجا بایستد. ایران امروز هم ایران قبل از انقلاب نیست، مستقل است و با غرب مسئولیت ناپذیر مواجه است که نشانه آن را میتوانیم در برجام مشاهده کنیم و از همین رو نیاز به بازبینی راهبردی دارد؛ بنابراین اگر فرانسه به اختیار در حال بازبینی راهبردی در شرایط کنونی است این بازبینی برای ایران تحتفشار تحریم مضاعف میشود و درنتیجه این شرایط، تمایل به سمت رابطه با چین را دوچندان میکند.
رابطه ایران با چین؛ انتخاب یا ضرورت؟
دکتر شریعتی نیا درباره انتخاب چین برای همکاری با کشورمان گفت: امروز رابطه با چین برای کشورهای جهان دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک نوع ضرورت برای همه کشورها است؛ بنابراین دیگر خیلی بحث انتخاب برای همکاری با چین اهمیتی ندارد و برای ایران یک ضرورت است؛ چراکه وقتی از رابطه با چین صحبت میکنیم در مورد رابطه با 13 درصد تولید داخلی جهان صحبت میکنیم که 20 درصد تجارت جهانی را در اختیار دارد، 20 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهد، بهصورت بالقوه میتواند بیشترین نیروی نظامی را تشکیل دهد و از حق وتو در شورای امنیت برخوردار است؛ بنابراین ما داریم از کشوری با ظرفیت 20 درصدی در اقتصاد و سیاست بینالملل صحبت میکنیم. با توجه به ظرفیتی که این کشور دارد، ارتباط با آن برای همه کشورها یک ضرورت است.
وی افزود: به لحاظ تئوریک نیز گسترش همکاری ساختارمند با چین میتواند فشارهای ساختاری بر ایران را تا حدی بازتوزیع کرده و فشارهای هژمونیک را بر ایران کاهش دهد. در چنین فضایی ایران به کشورهایی نیازمند است که بتوانند این فشارها را کاهش دهند و چین از کاندیداهای بالقوهای است که میتواند بهصورت ساختاری فشارهایی را که روی ایران است، بهتدریج تعدیل نماید و اینیک منطق راهبردی است که ضرورت رابطه با چین را توضیح میدهد. و اگر این همکاری ساختارمند باشد میتواند به نفع ما باشد و فضای مانور بینالمللی را برای ما گسترش دهد،
وی گفت: در موضوع رابطه با چین هم ایران یک کشور خاص نیست و در همه کشورها این تمرکز وجود دارد و چین شریک راهبردی 120 کشور است. همچنان که کشورهایی مثل قطر، عربستان و پاکستان در بحث رابطه با چین از ایران جلوتر هستند؛ بنابراین یک اجماعی در کشورهای منطقه وجود دارد که رابطه با چین میتواند قدرت مانور آنها را در جهان بینالملل افزایش دهد؛ بنابراین یک روند جهانی است که ما از آن عقب ماندهایم و اگرچه روابط اقتصادی ما با چین افزایش یافته است، اما هنوز ساختارمند نشده است.
نتایج راهبردی روابط ایران با چین
دکتر چگنی زاده، رئیس مرکز مطالعات چین دانشگاه علامه نیز در تکمیل سخنان دکتر شریعتی نیا اظهار داشت: اگر ما بپذیریم در یک دوران بسیار پر چالش قرار داریم، خیلی بدیهی است که کشوری که در این چالشها قرار دارد باید گزینههای راهبردی خود را افزایش و فضاهای بینالمللی خود را توسعه دهد. اگر کشوری در موضع راهبردی در شرایط فعلی قرار بگیرد، کار دشمن این است این فضاها را ببندد و گزینههای آن را محدود کند. در شرایط فعلی نیز ایران با دو مسئله روبرو است. اول چالشهای راهبردی که دوران گذار برای ما ایجاد کرده است و دوم چالشی است که آمریکاییها در خصوص فشار حداکثری بر ایران تحمیل کردهاند. هر دوی این چالشها ایجاب میکند که ما گزینههای راهبردی زیادی برای خود برگزینیم و فضای راهبردیمان را گسترش دهیم. پیروزی ما در برابر فشار آمریکا و چالشهای راهبردی دوران گذار زمانی محقق خواهد شد که گزینههایمان را افزایش دهیم و این سند همکاری با چین اولین گام است.
دکتر خرمشاد درباره دلایل سنگاندازی غرب در روابط ایران و چین اظهار داشت: آمریکا و اندیشکدههای غربی از هراس تاریخی ملت ایران از قدرتهای بزرگ در بزنگاه روابط راهبردی با چین استفاده کردهاند تا مانع از این رابطه شوند، چراکه خود آنها از تعمیق روابط ایران و چین هراس دارند؛ بنابراین امروز آمریکا میخواهد از طریق هراس مردم ایران، راههای ممکن همکاری با قدرتها را برای ما ببندد و از همین رو درباره سند همکاری ایران و چین دست به فرافکنی زده است. در چنین شرایطی با تشخیص زمانه باید مراقب بود که دچار خودتحریمی نشویم و هدایت این مسئله نیز باید از طرف نخبگان و صاحبنظران ما هدایت شود تا پنجره این فرصتها برای ما بیشتر گشوده شود.
سند همکاری ایران و چین، از گذشته تا امروز
آقای ملائک، سفیر اسبق ایران در چین نیز در این نشست مجازی درباره سند همکاری دو کشور گفت: امارات و عربستان در این زمینه خیلی از ما جلوتر هستند؛ این سند تائید سیاسی بر هیچ روندی نیست، مگر اینکه به متعهد شدن در یک دوره زمانی 25 ساله اشاره شود. این سند با برنامه 2025 چینیها منطبق است.
دلایل ایران برای انتخاب رابطه راهبردی با چین
دکتر چگنی زاده درباره ضرورت انتخاب راهبردی رابطه با چین اظهار داشت: بهطور طبیعی رابطه ما با زنجیره آسیایی بهصورت ژئوپلیتیکی بیشترین فرصت را در اختیار ما قرار میدهد؛ درحالیکه این نزدیکی ژئوپلیتیکی با زنجیرههای آمریکا و اروپا وجود ندارد؛ بنابراین این اضطرار نیست که ما را به سمت این زنجیره میکشد، بلکه یک انتخاب آگاهانه است. درواقع، چین و آسیا ضروریترین انتخابها بلکه طبیعیترین انتخابهای راهبردی ما هستند که نباید آنها را در درون یک سری گفتمان دوقطبی ذبح کنیم. ما باید بدانیم که قرن 21 قرن آسیایی است و ایران آسیایی هم باید در آسیا دنبال انتخاب خود باشد.
وی تأکید کرد: زنجیره آسیا و تمام لوازم مادی آن در اختیار ایران قرار دارد و نباید آن را نادیده بگیریم. باید رابطه با چین را از دوقطبی رابطه با آمریکا جدا کنیم، چنانکه حتی اگر آمریکا و اروپا با تمام ظرفیتهایش هم در اختیار تصمیمگیری ایران قرار بگیرد ایران باید انتخاب خود را چین و آسیا قرار دهد، چراکه برای ما بسیار پرفایده است؛ بنابراین باید آن را یک انتخاب بدانیم البته نه اضطرار دور شدن از آمریکا. درواقع نباید تنها زمانی که با آمریکا و اروپا دچار مشکل میشویم سراغ زنجیره آسیایی و چین برویم و باید این منطق را در میان مردم نیز جا بیندازیم؛ چراکه انتخاب آسیایی ازلحاظ منطقی یک انتخاب سرتر از آمریکا و اروپا است و این نگاه را نیز باید در کشور تقویت کنیم. درعینحال اگر انتخاب درست آسیایی کنیم، اروپا هم انتخابی جز همکاری با ایران ندارد، چراکه ما ظرفیتهای ژئوپلیتیکی قابلتوجهی داریم، اما هنوز نتوانستهایم از آنها بهدرستی بهره ببریم.
0 Comments