جدیدترین مطالب

فاصله ایران و اسرائیل تا جنگ تمام عیار؟

فاصله ایران و اسرائیل تا جنگ تمام عیار؟

جلال خوش چهره در یادداشتی می نویسد: تهران به ویژه پس از جنگ هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به این سو به شدت مراقب سیاستی بوده که دولت «بنیامین نتانیاهو» خواستار آن است؛ این‌که دامنه جنگ، از غزه تا خلیج فارس گسترش یافته و به‌این ترتیب صحنه به جنگ «اسرائیل‌_‌ایران»  تغییر وضعیت دهد. خویشتنداری تهران در برابر رویکرد زیرکانه تل‌آویو، اما به معنای آن نبوده و نیست که ارتدوکس‌های اسرائیلی قوانین بازی را با اقدام‌های خرابکارانه _ تروریستی تغییر دهند؛ درحالی که تهران هیچ پاسخی در این‌باره ندهد.

رژیم صهیونیستی پس از ۶ ماه همچنان سردرگم است

عضو دفتر سیاسی حماس گفت تلاش‌های نتانیاهو و کابینه او برای آزادی اسرای اسرائیلی با گزینه نظامی شکست خورد و هیچ جایگزینی برای یک توافق حقیقی برای مبادله اسرا با مقاومت وجود ندارد.

ایران در حمله به اسرائیل از حق قانونی دفاع از خود استفاده کرد

نماینده مجلس انگلیس خطاب به اسرائیل و حامیانش گفت: شما تصور می‌کردید صبر راهبردی ایران، یک بلوف است و فقط حرف می‌زند و از عمل خبری نیست، آنچه روی داد نشان داد که درباره جمهوری اسلامی ایران، اشتباه می‌کردید.

Loading

أحدث المقالات

تاکید امیرعبداللهیان بر ضرورت ایفای نقش سازمان‌های بین‌المللی برای ارسال کمک‌های انسانی به غزه

مدیر منطقه‌ای سازمان جهانی بهداشت برای منطقه شرق مدیترانه در دیدار با وزیر امور خارجه گفت: با توقف خشونت‌ها و جنایت‌های رژیم در غزه، فرصت برای ارائه کمک‌های انسانی و بهداشتی و درمانی و دسترسی به واکسن، دارو و غذا برای مردم فلسطین فراهم شود.

فاصله ایران و اسرائیل تا جنگ تمام عیار؟

فاصله ایران و اسرائیل تا جنگ تمام عیار؟

جلال خوش چهره در یادداشتی می نویسد: تهران به ویژه پس از جنگ هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به این سو به شدت مراقب سیاستی بوده که دولت «بنیامین نتانیاهو» خواستار آن است؛ این‌که دامنه جنگ، از غزه تا خلیج فارس گسترش یافته و به‌این ترتیب صحنه به جنگ «اسرائیل‌_‌ایران»  تغییر وضعیت دهد. خویشتنداری تهران در برابر رویکرد زیرکانه تل‌آویو، اما به معنای آن نبوده و نیست که ارتدوکس‌های اسرائیلی قوانین بازی را با اقدام‌های خرابکارانه _ تروریستی تغییر دهند؛ درحالی که تهران هیچ پاسخی در این‌باره ندهد.
Loading

سیاست برد – برد آمریکا در قبال برجام

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | نمای راهبردی

شورای راهبردی آنلاین – رسانه ها: اگرچه آمریکایی ها سیاست عقیم سازی و بی اثر کردن برجام را در پیش گرفته اند با این حال با توجه به شرایط ایجادشده آنها نمی توانند بار دیگر شرایط را به قبل از برجام بازگردانند.

وزارت امور خارجه آمریکا برای دومین بار از دوران راهیابی ترامپ به کاخ سفید اعلام کرد که ایران به تعهدات برجامی خود پای بند بوده است با این حال همانطور که پیش بینی می شد،این را هم گفته است ایران روح برجام را نقض می کند.
چندماه پس از حضور ترامپ در کاخ سفید به نظر می رسد دولت وی و نئوکان های کنگره به سیاست سنتی « تغییر رژیم » و مهار ایران بازگشته اند، علت بازگشت به این سیاست از سوی دولت آمریکا سوالی است که با سید جلال دهقانی فیروز آبادی استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی در میان گذاشته ایم.
وی فروپاشی ائتلاف جهانی علیه ایران را دستاورد فرامتنی برجام عنوان کرد و در عین حال گفت دولت آمریکا به دنبال عقیم سازی و بی اثر کردن توافق برجام است. 
به گفته این کارشناس روابط بین الملل سیاست خاورمیانه ای ترامپ تعارضی با استراتژی چرخش به آسیای آمریکا ندارد. 
متن کامل این مصاحبه را در ذیل می خوانید:

 

پرسش: چند ماه از حضور ترامپ در کاخ سفید گذشته است و به نظر می رسد اکنون زمان ارزیابی سیاستی که وی قرار است در قبال ایران و برجام در پیش بگیرد چیست؟ 

دهقانی:از همان دوران مبارزات انتخاباتی موضع ترامپ درباره توافق هسته ای مشخص بود و می گفت که برجام بدترین توافقی است که صورت گرفته و این را هم گفت که برجام را پاره می کند وز همان زمان معلوم بود که رویکرد منفی به برجام دارد. به اعتقاد ترامپ آمریکایی ها در این توافق بیشتر امتیاز داده اند تا امتیازی گرفته باشند بگیرند و منافع ملی آمریکا از این توافق کسب نشده است.این تفاوت اساسی بین رویکرد ترامپ و اوباما در قبال توافق هسته ای وایران است. 
یکی از دلایل این تفاوت رویکردها این بود که اوباما پس از بوش به قدرت رسید که در منطقه مداخله گری نظامی داشت و تقریبا با هزینه هایی بسیاری که آمریکا در اشغال عراق کرد به اهدافش نرسید. در واقع دکترین اوباما واکنشی به دکترین بوش مبنی بر مداخله گری نظامی مستقیم ،سیاست تغییر رژیم و اشاعه دموکراسی باز زور بود. 
بی نتیجه بودن سیاست بوش باعث شد اوباما سیاست دیگری در پیش بگیرد.ترامپ و جمهوری خواهان نومحافظه کار کسانی هستند که یا در دوران بوش صاحب مقام بوده اند و یا تئورسین هایی هستند که همان دیدگاه را دارند.گفتیم که ترامپ درباره برجام معتقد است این توافق اهداف آمریکا را محقق نکرده است، انتظار آمریکایی ها این بود که سیاست منطقه ای ایران بعد ازبرجام تغییر کند که البته انتظار دور از واقعیت بود.اتفاقا هدف ایران از توافق هسته ای و برجام این بود که نقش بیشتری در سایر حوزه های سیاست خارجی و منطقه ایفا کند.
از همین رو و با توجه به محقق نشدن این انتظار برخی از آمریکایی ها بنابراین منتقد جدی برجام هستند. با وجود اظهارات خصمانه ای که آنها در قبال برجام دارند به نظر می رسد سیاست آنها حفظ برجام است بدون این که ایران از آن منتفع شود؛در واقع سیاست عقیم سازی و بی اثر کردن توافق هسته ای را در پیش گرفته اند به طوری که از یک سو برجام را رسما لغو نکنند و از سوی دیگر ایران عملا هیچ نفعی از آن نبرد و برجام دچار مرگ تدریجی شود.همانطور که کنگره سیاست خود را پیش می برد کاخ سفید هم با آن هماهنگ است تلاش می کنند از طریق تحریم های غیر هسته ای برجام را بی اثر کنند و یا ایران را به سمتی سوق دهند که ایران برجام را نقض کند. 
از جهتی می توان گفت آمریکایی ها در قبال برجام سیاست برد – برد را در پیش گرفته اند؛ به این معنا که اگر ایران به برجام پای بند باشد آنها در خارج از برجام از تامین منافع ایران جلوگیری کنند و اگر ایران از برجام خارج شود باز هم به نفع آنهاست.بنابراین آمریکاییها بازی برد- برد به نفع خود و باخت -باخت در قبال ایران در پیش گرفته اند.
در قبال سیاست کلی نسبت به ایران به سیاست های ضد ایرانی است بازگشته اند؛این سیاست به نوعی در دوره اوباما شاید به این صراحت نبود و سیاست مبتنی بر سیاست تعامل و مهار را در پیش گرفته بودند ولی در دوره ترامپ چه در ماه های گذشته و چه در شرایط فعلی بخش تعامل را کنار گذاشته اند و به سیاست مهار روی آورده اند.انزوای ایران و بازگشت با سیاست های دوران بوش، اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی و حتی استفاده از دیپلماسی اجبار و تهدید به زور،به کار گیری زور و سیاست تغییر رژیم در ایران از جمله سیاست هایی است که آمریکایی ها پیش ازاین در قبال ایران داشته اند و باردیگر به این سیاست ها بازگشته اند.

پرسش:آمریکایی ها چه دلیلی برای بازگشت به این سیاست ها دارند؟ 
دهقانی:یکی از دلایل مهم این است که پس از برجام ظرفیت های سیاست خارجی ایران که مشغول به بحران هسته ای بود آزاد شده و ایران در مقایسه با گذشتنه بیشتر می تواند در عرصه منطقه و بین الملل ایفای نقش کند و بنابراین برای مقابله با این وضعیت مجددا می خواهند ایران را به شرایط قبل از برجام سوق دهند. دلیل دیگر می تواند منفعل کردن ایران و قراردادن آن در موضع تدافعی باشد به صورتی که ایران نتواند در سیاست خارجی خود ابتکار عمل را داشته باشد. هدف دیگر ایجاد شکاف داخلی هم در بین دولت و ملت و هم در سطح حاکمیت است. آخرین هدف آمریکایی ها جلب رضایت و حمایت متحدین منطقه ای است؛در دکترین اوباما عربستان سعودی جایگاه استراتژیک نداشت چراکه اوباما اعتقاد داشت عربستان باید شرایط منطقه را درک بکند و مسائل را با ایران حل و فصل کند.نکته دیگر اینکه خود ترامپ و تیمش هم به سیاست خارجی نگاه اقتصادی دارند.چه به لحاظ سیاست های نفتی و چه تسلیحاتی هم وزیر خارجه هم وزیر دفاع ارتباطات نزدیکی با خلیج فارس دارند بنابراین احیای سیاست سنتی آمریکا در قبال ایران به این دلایل می تواند در دستور کار قرار گرفته باشد.

 

پرسش: با توجه به نوع سیاست هایی که ترامپ در عرصه خارجی اتخاذ کرده همچون شکاف با اتحادیه اروپا و خروج از پیمان های جهانی. در این شرایط آیا آمریکا ابزارهای لازم برای پیگیری سیاست سابق در قبال ایران را دارد و آیا شرایط همانند قبل از برجام است؟ 

دهقانی: قطعا نه؛ یکی از دستاوردهای فرامتنی برجام همین ناکام کردن و از بین بردن اجماع قدرت های بزرگ علیه ایران و برطرف کردن سیاست امنیتی کردن برنامه هسته ای ایران است. اگر در دستاوردهای درون متنی برجام اختلاف نظرهایی وجود دارد این دستاورد مورد اجماع است.خروج ایران از انزوایی که غرب به رهبری امریکا علیه ایران ایجاد کرده و فعالیت هسته ای ایران را امنیتی کرده بود و ایران را ذیل قطعنامه شورای امنیت قرارداده بود. الان اگر هم ذیل قطعنامه هستیم با شرایط سابق خیلی متفاوت است. الان می بینیم علاوه بر اینکه اروپا و آمریکا درباره پای بندی به برجام اختلاف نظر دارند،روسیه و چین هم نظرشان درباره برجام متفاوت از آمریکایی ها است. بنابراین آمریکایی ها نمی توانند بار دیگر شرایط را به قبل برجام برگردانند. در این شرایط حتی اگر آمریکایی ها به برجام پایبند نباشند اجماع سازی جهانی علیه ایران بسیار سخت شده و این می تواند فرصت مناسبی برای ایران باشد. 
برجام به رغم همه انتقادها یک سند سیاسی و حقوقی را به لحاظ بین المللی ایجاد کرده که برنامه هسته ای ایران در چهارچوب آن و بر اساس قطعنامه شورای امنیت و آژانس بین المللی پیگیری می شود. همچنین همانطور که خانم موگرینی اعلام کرد فقط توافق دو جانبه بین ایران و آمریکا نیست بلکه توافق چند جانبه است و اطراف دیگر هم دارد آمریکا البته می تواند از برجام خارج شود و خروج از آن هم تبعات مهمی خواهد داشت اما این به معنای این نیست که آمریکایی ها بتوانند همانطور که در دوره برجام عمل می کردند عمل کنند.بنابراین ترامپ به رغم این که گفته برجام را پاره می کند عملا نمی تواند این کار را بکند برای همین است که سیاست عقیم سازی برجام را در پیش گرفته است.

پرسش:آیا شکافی که در عرصه جهانی به آن اشاره کردید در داخل ساختار سیاسی آمریکا هم وجود دارد؟ 
دهقانی: حداقل بین بعضی جمهوری خواهان و دموکراتها وجودارد حتی لایحه مقابله با اقدامات ثبات زدای ایران که اکثریت اعضای سنا آن را امضا کردند مستقیم معطوف به برجام نیست اگرچه می تواند در تعارض با بند 29 برجام باشد. در آمریکا هم درباره برجام اختلاف نظر وجود دارد که آیا دولت می تواند به تنهایی آن را لغو کند یا نه.لذا ترامپ و تیمش نمی توانند صراحتا برجام را نقض کنند چون برای خود آمریکا هم هزینه هایی دارد.تیم ترامپ هم به جمع بندی نرسیده است گرچه پیش بینی می شود مجددا دولت به کنگره اعلام کند ایران به برجام پای بند بوده ولی در عین حال در نظر دارند در چهارچوب اختیارات رییس جمهور نظارتها را تشدید کنند و یا علاقه دارند محدودیت های غنی سازی را بیشتر کرده و یا زمان محدودیت های مدت دار را بیشتر کنند.

پرسش: ترامپ چند وقت پیش به ریاض سفر کرد و قرارداد 450 میلیارد دلاری با ریاض منعقد کرد.بعداز این سفر تنش هایی در حاشیه جنوبی خلیج فارس بین ریاض و دوحه بروز کرد این اتفاقات در حالی رخ می دهد که طی سال های اخیر گفته می شد خاورمیانه دیگر اهمیت سابق را برای آمریکا ندارد چرخش آمریکا به آسیای شرقی با سیاست های خاورمیانه ای آمریکا در دوره ترامپ چه نسبتی دارد؟ 
دهقانی:دو موضوع را باید به آن توجه کرد؛می دانیم که در سطح بین الملل رقیب اصلی آمریکا آسیا و در اصل چین است.آنها می خواستند تمرکزشان روی آسیا باشد ولی این به این معنا نبود که خاورمیانه کلا اهمیت خود را از دست داده است. نکته دیگر این بود که دکترین اوباما بعد از اشغال عراق و سیاست های بوش در جهت کاهش مداخله مستقیم بویژه نظامی آمریکا درمنطقه و واگذاری منطقه به بازیگران منطقه ای و پذیرش نسبی نقش منطقه ای ایران بود. بنابراین این طور نبود که خاورمیانه هیچ ارزشی در سیاست خارجی آمریکا ندارد.اینها در واقع می خواستند تعهداتشان را کم کنند اما با توجه به اینکه گرایشات نفتی و تسلیحاتی در دولت ترامپ غلبه دارد به نظرم شاهد بازگشت به سیاست سنتی آمریکا خواهیم بود.به نظر آنها همزمان می شود این دو برنامه را پیش برد و حتی شاید ارزیابی آنها این است آمریکا تا منطقه خاورمیانه را به سامانی نرساند نمی تواند به آسیا هم بپردازد. بنابراین الان سیاست خاورمیانه ای قبل از اوباما را شاهد هستیم هرچند این سیاست با آنچه که ترامپ در مبارزات انتخاباتی اعلام کرد کاملا منافات دارد ترامپ در دوران انتخابات هم بحث تغییر رژیم را نفی کرد و هم با مداخله نظامی در کشورها مخالفت کرد. ولی در حال حاضر همین سیاست ها را در پیش گرفته است.
منتهی تفاوتی که سیاست امروز ترامپ با سیاست قبل از اوباما داردف این است که سیاست های اوباما باعث شد ترامپ مداخله در خاورمیانه را با هزینه متحدین خود بویژه عربستان انجام دهد و این موضوع بسیار مهمی است. اتفاقا در دوران مبارزات انتخاباتی هم ترامپ اعلام کرد که متحدین باید سهم خود را در تامین امنیت بدهند. همان روزها هم گفتم که تنها کشوری که حاضر است امنیت و اتحاد با آمریکا را بیشترین قیمت و گرانترین قیمت بخرد،عربستان است.بنابراین سیاست چرخش به آسیا با سیاست خاورمیانه ای آمریکا تعارضی ندارد برای این که خاورمیانه هم یکی از بخش های پازل کلان آمریکایی هاست.

پرسش: در این چهارچوب و با توجه به روحیات تاجرمابانه ترامپ و اظهارات وی مبنی بر اینکه کشورهای منطقه خودشان باید امنیت خود را تامین کنند آیا امکان و احتمال مداخله نظامی مستقیم آمریکا در خاورمیانه وجود دارد؟ 
دهقانی:ترامپ دنبال این است با هزینه متحدین خود بخصوص سعودی ها به صورت نیابتی در منطقه مداخله نظامی داشته باشد.در سوریه هم همین گونه است بنابراین بعید می دانم دنبال درگیری مستقیم نظامی با ایران باشند.مصوبه اخیر مجلس نمایندگان هم برای برقراری یک نوع ارتباط ایران و آمریکا برای جلوگیری از برخورد نظامی دال بر همین نکته است. البته شرایط داخلی ترامپ هم می تواند مهم باشد و ممکن است برای گریز از ناکامی های و اختلافات داخلی جنگ خارجی را در دستور کار قرار دهد با تمام اینها نخست بعید است و همچنین اگر هم باشد ممکن است به صورت خیلی محدود و صرفا برای حفظ پرستیژ باشد.

پرسش: با وجود اظهارات تحقیر آمیزی که ترامپ در قبال عربستان به کار می برد و از آنها به گاو شیرده تعبیر می کند چرا عربستان بازهم حاضر است تن به این نوع تعاملات با آمریکا بدهد و حاضر نیست به سیاست گفت و گو و تعامل ایران پاسخ مثبت بدهد؟ 
دهقانی:عربستان یکی از مخالفین سرسخت برجام بود و یکی از دولت هایی بود که در دورانی که پرونده ما در شورای امنیت بود و همانطور که جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا گفت دنبال این بودند به ایران حمله شود. دردکترین اوباما نقش منطقه ای ایران پذیرفته شده بود و عملا عربستان را در موضع فرودستی قرار داده بود. تصویب قانون جاستا و مداخله عربستان در حملات تروریستی همه نشان دهنده بود که در توازن قدرت بعد از برجام جایگاه ایران ارتقا پیدا کرده است و دیدیم که اختلافاتی بین اوباما و عربستان به وجودآمد.در واقع در دوران اوباما نقش سنتی که آمریکا برای عربستان قائل بود کم رنگ تر شد. با ظهور ترامپ فرصت تاریخی برای عربستان پیش آمده که در یک هزینه -فایده برغم همه تحقیرها و هزینه هایی که می دهد فکر می کند بازهم ارزش آن را دارد که با آمریکا همکاری کند.عربستان بدون حمایت قدرت های فرامنطقه ای قادر به مقابله با جمهوری اسلامی ایران نیست و همین باعث شده عربستان حاضر باشد برای مقابله با ایران بالاترین هزینه را بدهد و سیاست های ضد ایرانی ترامپ هم شرایط مناسبی برای ائتلاف سعودی با اسرائیل ایجاد کرده است که قبلا به صورت پنهانی و درخفا بود ولی الان کم کم دارد آشکار می شود.عربستان حاضر است برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران هم به آمریکا هزینه بدهد و هم به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل برود.

 

پرسش:طی یک ماه اخیر و بعد از سفر ترامپ به منطقه شاهد بروز تنشهایی در روابط عربستان و قطر بودیم چرا عربستان دست به اقداماتی زد که عملا یکی ازمتحدین خود را از دست داد و شورای همکاری خلیج فارس را در معرض سقوط قرار داد؟ 

دهقانی:یک فرضیه این است عربستان دچار سوء محاسبه شد؛سعودی ها فکر نمی کردند قطر مقاومت کند فکر می کردند با یک اولتیماتوم قطر تسلیم می شود. فرضیه دیگر هم این بود که پیش بینی می کردند قطر تسلیم نشود حتی به سمت به ایران نزدیک شود ولی در یک راهبرد کلانی که سعودی ها برای منطقه در نظر گرفتند آنها حتی حاضر بودند این هزینه را هم بپردازند.
سعودی ها می دانند در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس نمی توانند تقابل با ایران را پیش ببرند نمونه تاریخی آن حمایت بی دریغ اینها از صدام حسین بود که ایران در ابتدای حیات خود توانست مقابل اینها مقاومت کند الان هم می تواند بنابراین با وجود این که قطر هم مقاومت کند و حتی از شورای همکاری یا خارج شود سعودی ها فکر می کنند ارزش این را دارد.به نظر می رسد ترامپ درسفر به ریاض چک سفید امضا را به عربستان داده است و سعودی ها با جلب رضایت ترامپ مبنی بر هژمونی عربستان سیاست خصمانه را در قبال ایران در پیش گرفته اند.حتی به قیمت این که قطر از شورای همکاری خارج شود فکر می کنند باز در ائتلاف کلانی علیه ایران می خواند شکل دهند خدشه وارد نمی کند. 
با تمام این ها عربستان چه در خصوص بروز تنش در رروابط با دوحه پیش بینی کرده باشد چه نکرده باشد بحران قطر استراتژی ائتلاف سازی و مقابله با ایران را مخدوش می کند.عربستان مجبور است نگاه فرامنطقه داشته باشد و هزینه بیشتری برای ائتلاف سازی علیه ایران بپردازد . در شرایط فعلی حتی اگر قطر هم به صورت مشروط شرایط سعودی ها را بپذیرد و مصالحه کند شورای همکاری خلیج فارس ترک برداشته و دیگر به جایگاه سابق برنمی گردد. 

منبع: ایرنا

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *