جدیدترین مطالب

أحدث المقالات

اهداف سند جدید سیاست خارجی روسیه و چالشهای آن

دکتر جهانگیر کرمی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به انتشار سند راهبرد سیاست خارجی روسیه و تاکید این کشور بر مسائلی مانند «تغییرات ریشهای» در امور جهانی، محدود کردن «سلطه» غرب و تصمیم برای تقویت پیمانها در آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه و همچنین توجه به روابط با چین و هند تصریح کرد: طبعا روسیه گزینههای مهمی برای تقویت روند چند قطبی، چندجانبهگرایی و همکاری با دولتها و نهادهای منطقهای در عرصه گستردهای از اوراسیا گرفته تا مناطق جنوب شرق آسیا، جهان اسلام و نیز آفریقا و آمریکای لاتین در اختیار دارد.
وی افزود: یکی از مهمترین این گزینهها گرایش طبیعی همه دولتها به استقلال عمل بیشتر در سیاست خارجی و نیز تکثر در نظام بینالملل است؛ به طوری که حتی در کشوری مانند سنگاپور که بیشترین ارتباط و هم سویی را با آمریکا دارد نیز چنین گرایشی وجود دارد. جهان امروز بیش از هر دوره دیگری از سیطره غربی گریزان است.
این تحلیلگر ارشد مسائل روسیه در همین حال به تشریح چالشها و موانع پیش روی این راهبرد پرداخت و تاکید کرد: طبعا نمیتوان همه امکانات عرصه بینالمللی را برای تحقق چنین امری و به ویژه در همکاری با روسیه قابل حصول و در دسترس تلقی نمود. واقعیت امر این است که مشکلات مهمی در این خصوص وجود دارد که برخی به غرب، برخی به کشورهای منطقه و نیز پارهای از آنها به روسیه مربوط است.
کرمی با بیان اینکه اولین مشکل، قدرت و نقش غرب در نهادهای بینالمللی و نیز نهادهای منطقهای و در جهان و در این مناطق است، توضیح داد: غرب همچنان دو سوم اقتصاد و فناوری جهانی را در اختیار دارد. گفتمان غربی که از دوران رنسانس به شکلگیری ساختارها و هنجارهای جهانی منجر شده، هنوز هم کماکان وجه غالب و رایج تحولات جهانی است و نقشآفرینی بازیگران مستقل هم در چارچوب آن صورت میگیرد. بنابراین سیاست روسیه برای تبدیل راهبرد دولتهای مستقل به یک جریان غربستیز به سادگی امکانپذیر نیست و کشورهایی چون هند و اندونزی و یا ممالک عربی نیز به سادگی حاضر به پیوستن به روند روس-محور سیاست بینالمللی نخواهند بود و از این رو، معدود کشورهایی حاضرند که در مدار روسیه قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه به حجم روابط اقتصادی و مواضع سیاسی برخی کشورها، از جمله هند و چین در خصوص جنگ اوکراین اشاره کرد و ادامه داد: مشکل دوم، سیاست غربگرایانه برخی کشورهای این مناطق است. از شرق تا جنوب آسیا و تا آفریقا و آمریکای لاتین هستند دولت هایی که به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی در شمار متحدان غرب قرارگرفتهاند و این موضوع در عرصههای نهادی و رفتاری سیاست بینالمللی برای روسیه و متحدانش محدودکننده خواهد بود.
کرمی یادآورشد: بازه موجود میان غربگرایی و غرب ستیزی در دولتهای آمریکای مرکزی و جنوبی به فراخور شرایط انتخاباتی در این کشورها در نوسان است و تغییر میکند و کمتر دولتهایی همانند ونزوئلا و یا بولیوی به طور جدیتری حاضرند بر روی روابط با روسیه سرمایهگذاری کنند.
این دانشیار دانشگاه تهران ضمن تاکید بر ضرورت توجه به فقدان قدرت اقتصادی و گفتمانی روسیه، اضافه کرد: روسیه حدود 2درصد تولید ناخالص جهانی را دارد و بنا به آمارهای سال 2022، از رقم حدود یکصد تریلیون دلار جهان کمتر از دو تریلیون دلار به روسیه اختصاص دارد، فلذا دهمین اقتصاد جهان است. حتی این آمار بین اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیایی نیز به سختی به دو ونیم تریلیون دلار میرسد. از سوی دیگر، روسیه در حوزه فناوری از کشورهای وارد کننده بوده و از منظر صادراتی نیز یک کشور جهان سومی است و حدود 70درصد صادراتش را مواد خام تشکیل میدهد.
وی گفت: این وضعیت، محدودیت مهمی برای ایفای نقش بینالمللی روسیه ایجاد میکند و اگر قدرت نظامی و همپایگی سلاحهای هستهای و راهبردی آن در مقایسه با آمریکا نباشد، جایگاه نازلی در عرصه بینالمللی دارد.
این کارشناس ارشد مسائل روسیه خاطرنشان کرد: با توجه به محدودیتها و چالشهای روسیه، تحول روندهای جهانی صرفا بر اساس وزن و نقش روسیه قابل تحلیل نیست و باید وزن و نقش کشورهای بزرگی چون چین و یا قدرتهای منطقهای مهمی چون هند، ایران و ترکیه را بسیار با اهمیت دانست.
کرمی در رابطه با امکان پیشبرد سند جدید راهبرد سیاست خارجی روسیه و شکل دهی به ساختارها و هنجارهای جدید در نظام بینالملل، اظهار داشت: خواست روسیه برای شکل دهی به ساختارها و هنجارهای جدید در نظام بینالمللی امر سادهای نیست. اساسا ساختارسازی و هنجارسازی امر دشواری است و نیاز به قدرت مناسب، قابلیت تعامل و جاذبه گفتمانی مطلوب دارد. ضمن اینکه در این مورد هم، راهبرد مسکو طبیعتا تناقضات خاص خود را دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، از یک سو روسیه بر تحولات ساختاری برای تکثر نظام بینالمللی تاکید میکند، اما از سوی دیگر، همچنان هنجارهای نظام وستفالیایی دولتهای دارای حاکمیت به سبک گذشته را بسیار پر رنگ میکند. طبعا کشورهای زیادی هستند که بر نظام وستفالیایی تاکید داشته و خواستار تحول ساختارهای نظام بینالمللی به سوی چندگانه گرایی بیشتر هستند، اما پیش بینی اینکه چگونه میتوان چنین وضعیتی را تحقق بخشید نیز دشوار خواهد بود.
کرمی تاکید کرد: کل نظام جهانی با چنین مشکلی روبروست و جهان دهه سوم سده بیست ویکم، نسبت روشنی با جهان برآمده از جنگ جهانی دوم ندارد، اما در نبود اجماعی مشخص برای بازسازی نهادهای پیشین و هنجارهای گذشته و از همه مهم تر، رویدادی سترگ که نظامات کهن را از بنیان دگرگون سازد، گویی چارهای جز همزیستی در تناقض نباشد.
وی افزود: اما اهداف مسکو از تمرکز بر این سازوکارها و همکاری با کشورهای مستقل عمدتا آن است که بتواند از بحران اوکراین به سلامت عبور کند. طرح روسیه از این جنگ آن بود که آنگونه ضربهای بر غرب وارد کند که چارهای جز پذیرش پیوستن اوکراین به روسیه، بازتعریف نظام امنیت اروپایی و بازسازی نظام بینالمللی نداشته باشد. اما روند تحولات اینگونه پیش نرفته و طبعا روسیه درصدد است تا کمتر از این وضعیت آسیب ببیند و چارهای ندارد جز اینکه بر روی امکان پیروزی در صحنه اوکراین و همکاری با دولتهای مستقل جهان حساب کند.
0 Comments