جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
اکسیوس: بلینکن بزودی به عربستان می رود تا برای عادی سازی روابط اسرائیل با ریاض تلاش کند
رسانه آمریکایی اکسیوس روز سه شنبه به وقت محلی به نقل از دو مقام آمریکایی و یک مقام عرب گزارش داد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا پس از سفرش به چین، این هفته قصد دارد به عربستان سعودی سفر کند.دولت بایدن به کار به سمت یک توافق بالقوه که می تواند راه را برای عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل هموار کند، ادامه می دهد
اکسیوس: بلینکن بزودی به عربستان می رود تا برای عادی سازی روابط اسرائیل با ریاض تلاش کند
رسانه آمریکایی اکسیوس روز سه شنبه به وقت محلی به نقل از دو مقام آمریکایی و یک مقام عرب گزارش داد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا پس از سفرش به چین، این هفته قصد دارد به عربستان سعودی سفر کند.دولت بایدن به کار به سمت یک توافق بالقوه که می تواند راه را برای عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل هموار کند، ادامه می دهد
تحلیل راهبردهای آمریکا در قبال نظم کنونی جهان و خطای راهبردی روسیه
دکتر سعید عطار در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به افزایش سطح تخاصم میان روسیه و آمریکا و پیامدهای سفر بایدن به اوکراین و تعلیق مشارکت روسیه در پیمان «استارت نو» تصریح کرد: روسیهی پسا شوروی، پس از پایان دوران سرخوشی همکاری استراتژیک با غرب، احساس میکند که غرب به لحاظ نظامی و سیاسی از طرق فشار ناتو و دموکراسی لیبرال، در حال محاصره و تهدید رو به افزایش، حتی در سطح تهدید وجودی این کشور است.
وی افزود: در طرف دیگر، غرب و خصوصا آمریکاست که دهههای متمادی روش تقریبا ثابتی در مقابل دشمنان و رقبایش داشته و با تضعیف آنها همزمان تلاش میکند تهدیدی بزرگنمایی شده را به نمایش بگذارد. با همین روش در دوران شوروی، آن قدرت جهانی را با کمک خطاهای خود سیستم، به فروپاشی کشاند و به یک قدرت منطقهای تبدیلش کرد. البته مسکو نیز با خروج از پیمان «استارت نو» و تهدید اتمی دیگران، به باورپذیری این تهدیدات کمک میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آمریکا سالهاست که از طریق گسترش مرزهای ناتو، روسیه را تحریک به دخالت مستقیم در اوکراین میکند تا بتواند دست و پایش را در شرق این کشور ببندد، اضافه کرد: قطعا اوکراین، زمین خطاهای راهبردی روسیه است؛ چراکه حتی در صورت پیروزی، در بلندمدت اقتصاد و سپس امنیت روسیه فرسوده خواهد شد. روسیه، یک مشکل تاریخی داشته و دارد و آن هم، پهناوری سرزمین و مرزهای گشوده اش است. قرنهاست که همین مسئله مسکو را وادار به ساختن ارتشی بزرگ کرده و بیش از یک قرن است که با مسئله هزینه نگهداری یک ارتش بزرگ که باری بر دوش اقتصاد کشور میشود و اقتصاد را به تحلیل میبرد، دست وپنجه نرم کرده است.
عطار، تمرکز بر فناوریهای نظامی به مدد پول نفت و گاز، عقب افتادن از فناوریهای جدید غیرنظامی و تلاش برای ایجاد مناطق حائل بزرگ در دشتهای اروپا را بخشی از تاریخ روسیه در دوران شوروی عنوان کرد و گفت: آنچه که ذهنیتِ امنیت محورِ تصمیم سازان روسیه هیچ گاه به درستی آن را درک نکردند، این است که درنهایت، تعیین کننده نهایی، نه موشک و ایجاد مناطق حائل در دشتهای بزرگ، بلکه اقتصاد است.
وی ضمن برشمردن مولفههای راهبرد جهانی آمریکا، توضیح داد: آنها میخواهند روسها، همه توجهشان به منطقه بالتیک و اوکراین باشد، اروپا به لحاظ سیاسی، قدرتی نه چندان مستقل و به لحاظ اقتصادی و انرژی، متکی به آمریکا باشد و هزینه تنشهای ژئوپولیتیکی مناطق پیرامونیش را پرداخت کند که یک نمونه آن، زیان 110میلیارد یورویی آلمان به دلیل جنگ روسیه و اوکراین است. همچنین آمریکا میخواهد چین، درگیر مسائل داخلی و نگرانیهای مرزی خود باشد و از خطاهای روسیه در حمله به اوکراین درسهای لازم را بگیرد.
عطار با بیان اینکه آمریکا تلاش میکند قدرتهای منطقهای از طریق توازنهای منطقه ای، مدیریت شوند و دشمنان آمریکا در مناطق مختلف درگیر مسائل و بحرانهای داخلی خودشان باشند و قدرت ملی شان، فرسوده شود، ادامه داد: تحلیل رفتن اقتصاد این کشورها و تخلیه نیروهای طبقه متوسط و متخصصان آنها، اقدامی در این مسیر است. در نمونه اخیر، در کنار زیانهای متعدد به اقتصاد روسیه، بیش از یک میلیون روس که عمدتا کارگران صنعتی، کارآفرینان و متخصصان بودند از روسیه مهاجرت کردند.
وی با یادآوری اینکه آمریکا در دهههای گذشته همین کار را با سایر دشمنانش نیز انجام داد، اضافه کرد: البته ضرورتا راهبردهای آمریکا پیش نمیرود، اما سیستم آمریکا برای تحقق این چهار راهبرد، تلاشهای زیادی داشته و برای اجرای آنها روی خطاهای طرفهای دیگر حساب ویژهای باز میکند. روسیه از نظر سیستم تصمیم گیری راهبردی، دچار خطای «خودباوری بیش از حد» شد و با توجه به واکنش غرب در جریان اشغال کریمه درسال2014، تصور میکرد این الگو را میتوان به کل اوکراین تعمیم داد.
این استاد روابط بینالملل با بیان اینکه براساس تحولات جهان امروز و روندهایش، احتمال صفبندیهای جنگ سردی بالا نیست، گفت: از 1947 تا 1991 یعنی 44 سال جنگ سرد، بیش از نیمی از این زمان، تنشهای جدی میان چین و روسیه وجود داشت که در نهایت، به بهبود رابطه چین با آمریکا منجر شد. اغلب تحلیلگرانی که از تکرار صفبندیهای جنگ سردی صحبت میکنند منظورشان شکلگیری دنیایی است که در یک طرف آن، آمریکا، اروپای غربی و متحدانشان هستند و در طرف دیگر، روسیه و متحدانشان، اما دنیای امروز ما به مراتب از روزگار جنگ سرد، پیچیدهتر است.
عطار با یادآوری اینکه در نوامبر 2022، روسیه روزانه یک میلیون و 800 هزار بشکه نفت به چین صادر کرده و همزمان حجم مراودات تجاری چین و آمریکا نیز 690 میلیارد دلار است که بیش از 536 میلیارد دلار آن، صادرات کالای چینی به آمریکا بوده است، اضافه کرد: از منظر اقتصاد سیاسی بینالملل، ما با جهانی به شدت تودر تو و همکاری جویانه مواجه هستیم که با موتور اقتصاد سرمایه داری آمریکایی و در مرتبه بعد، سرمایهداری چینی کار میکند.
به گفته این تحلیلگر مسائل بینالملل؛ از منظر امنیت و روابط بینالملل نیز ما با جهانی چند قطبی با هژمونی نسبی آمریکا مواجه هستیم. توجه به صفت «نسبی» مهم است چراکه آمریکا بدون شکل دادن به ائتلافهای بینالمللی نمی تواند به اهدافش دست پیدا کند و این، دقیقا همان کاری است که امریکا در مواجهه با روسیه انجام میدهد.
عطار به اظهارات رئیس جمهور روسیه مبنی بر تشکیل یک سیستم پرداخت بینالمللی و افزایش همکاریها با هند، چین و ایران اشاره کرد و افزود: روسیه و چین و البته چند کشور دیگر به خصوص کشورهای بریکس، سالهاست که تلاشهای نصف و نیمهای برای ایجاد یک سیستم پرداخت بینالمللی انجام دادهاند که تاکنون به سرانجام مشخصی نرسیده است. سیستم مالی و بانکی دنیا که محور آن سوئیفت است، معاملات دلاری را پوشش میدهد و درحال حاضر بخش بزرگی ازمبادلاتِ بیش از 11هزار بانک و موسسه مالی دنیا از 200کشور و منطقه، با دلار انجام میشود و هیچ سیستم پرداخت دیگری تاکنون نتوانسته حتی یک پنجم این حجم از مبادلات را دربربگیرد.
وی تاکید کرد: شاید این مسئله، آرزوی امروز روسها در مناقشاتشان با غرب و هدفی بلندمدت برای کشورهایی مانند چین باشد، اما در حال حاضر، متاسفانه دنیا بر محور دلار میچرخد و بعید به نظر میرسد جنگ اوکراین، تغییری جدی در این زمینه ایجاد کند.
0 Comments