أحدث المقالات
تنش با ایران، اشتهای متحدان اونجلیست نتانیاهو برای آخرالزمان را تقویت کرد / میگویند حمله ایران ثابت کرد که «از نظر پیش بینیهای انجیلی، ما در آستانه جنگ یاجوج و ماجوج قرار داریم»
نتانیاهو بارها ادعا کرده که مسئله فلسطین از دستور کار جهانی خارج شده و اینکه تشکیلات خودگردان فلسطینی باید تضعیف و حاکمیت حماس در غزه تقویت شود. وی روابط با یهودیان آمریکا و حزب دموکرات را به نفع پیش بینی جنگ یاجوج و ماجوج هیگی تخریب نموده است؛ و پس از تمام اینها، راست گرایان همچنان به خود جرات میدهند بگویند که این اردوگاه چپ است که باید از خواب غفلت برخیزد.
پیامدهای رقابت چین و روسیه با آمریکا
محمد جواد قهرمانی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: «این تحولات با تغییراتی در راهبردهای کلان آمریکا همراه بوده است. دراین میان جمهوری خلق چین به سبب دارا بودن توان اقتصادی و در کنار آن پیشرفتهای نظامی و فناوری میتواند بیشترین چالش را برای آمریکا به وجود آورد.»
وی ادامه داد: «آمریکا از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما با طرح راهبرد آسیا محوری، به دنبال توسعه تقویت تمرکز بر آسیا پاسیفیک بوده است. این راهبرد هم در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و هم در دوره ریاست جمهوری جو بایدن دنبال شده است.»
وی درباره راهبرد واشنگتن در قبال پکن و چشمانداز پیش رو توضیح داد: «به نظر میرسد سیاست کنونی آمریکا گسستی را نسبت به سیاست پیشین این کشور در برابر چین به نمایش میگذارد که بر مبنای آن تعامل با چین میتواند این کشور را به کنشگری مسئول تبدیل و یا آن را در نظم لیبرال ادغام کند. این گسست با افزایش سختگیریها نسبت به پکن همراه بوده است. همچنانکه اگر به سیر تحول رویکرد آمریکا طی سالیان اخیر نگریسته شود میتوان دریافت که سیاست فشار بر چین در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، حقوق بشری و غیره افزایش یافته است.»
قهرمانی در ادامه افزود: «در ماههای گذشته به وضوح افزایش سطح تنش میان آمریکا و چین به ویژه درمناطق پیرامونی چین تشدیده شده است. بهطوری که میتوان گفت یک سوء محاسبه امکان برخورد نظامی میان طرفین را بوجود میآورد.»
قهرمانی در بخش دیگری از این تحلیل به روابط مسکو و واشنگتن پرداخت و گفت: «در سوی دیگر، روابط آمریکا و روسیه نیز طی سالیان اخیر پر تنش دنبال شده است. نقطه عطف این تنشها نیز، بحران اوکراین بوده و پس از آن واگرایی و افتراق میان دو کشور روندی صعودی طی کرده است. در سند امنیت ملی آمریکا در سال 2018، به این موضوع اشاره شده که روسیه از تدابیر خرابکارانه برای تضعیف اعتبار تعهد آمریکا به اروپا، تحلیل اتحاد فراآتلانتیکی و تضعیف دولتهای اروپایی استفاده میکند. در سند امنیت ملی موقت دولت بایدن نیز به این موضوع پرداخته شده که روسیه تلاش میکند نفوذ جهانی خود را افزایش دهد. طبق این سند، پکن و مسکو اقدامات و سرمایهگذاریهای جدی انجام دادهاند تا قدرت آمریکا را کنترل و مانع دفاع آمریکا از منافع و متحدانش در سراسر جهان شوند.»
در ادامه، این کارشناس با بیان اینکه این تغییر ادراک با تحولاتی در سیاست خارجی آمریکا همراه بوده که پیامدهایی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت، تأکید کرد: «از یکسو میتوان شاهد تغییر دکترین در سیاست خارجی آمریکا بود. در حالیکه پس از واقعه یازده سپتامبر «مبارزه با ترور» به دکترین غالب در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد، اما امروزه شاهد تغییر در این دکترین به سمت دکترین «رقابت قدرتهای بزرگ» هستیم. در نتیجه، این امر به معنای تغییر تمرکز در اولویتهای راهبردی ایالات متحده است.»
وی ادامه داد: «این تغییر دکترین با تغییر تمرکز جغرافیایی در سیاست خارجی این کشور همراه است. بدین ترتیب، بر خلاف دو دهه گذشته آسیا پاسیفیک به محل اصلی تمرکز سیاست خارجی آمریکا تبدیل خواهد شد. این تحول، بر سیاست خارجی آمریکا در دیگر مناطق از جمله خاورمیانه تأثیرگذار خواهد بود.»
قهرمانی با بیان اینکه برخی تأثیرات تغییرات سیاست آمریکا را هم اکنون میتوان در صحنه بینالملل مشاهده کرد، افزود: «به عنوان نمونه، مقامات آمریکا تمرکز بر مهار چین را به عنوان یکی از دلایل خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان بیان کردهاند. همین روند را میتوان در تصمیم این کشور برای خروج نیروهای این کشور از عراق نیز مشاهده کرد. »
کارشناس مسائل آسیا معتقد است که چنین تغییراتی میتواند دربردارنده نتایج مثبتی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. به عنوان مثال، این تحولات بر در دسترس بودن گزینه نظامی برای آمریکا علیه تهران تأثیرگذار خواهد بود. مضافاً، جمهوری اسلامی ایران در محیط پیرامون خود با حضور کمتر نیروهای نظامی آمریکا مواجه خواهد بود.
وی تأکید کرد: «در صورت تثبیت این دوره گذار، امکان کاهش تمرکز آمریکا بر ایران وجود دارد. این موضوع میتواند بر ملاحظات برخی کنشگران منطقهای در برابر جمهوری اسلامی ایران نیز تأثیرگذار باشد. هرچند این نکته لازم به ذکر است آمریکا هیچگاه به صورت کامل منطقه را ترک نخواهد کرد؛ چراکه در پیگیری سیاست مهار چین، حداقل کنترل جریان انرژی میتواند ابزار مناسبی را در اختیار واشنگتن قرار دهد.»
قهرمانی در ادامه گفت: «در کنار این پیامدهای مثبت اشاره به این نکته نیز ضروری است که امکان تشدید رقابت میان قدرتهای بزرگ در منطقه وجود خواهد داشت که یادآور رقابت قدرتهای بزرگ در قرن نوزده خواهد بود. البته باید توجه داشت به نظر نمیرسد این کشورها در حال حاضر ارادهای جدی در به چالش کشیدن آمریکا در خاورمیانه داشته باشند.»
وی افزود: «در این رابطه میتوان از چین نام برد که تلاش میکند نه تنها روابط با ایران بلکه روابط با رقبای ایران را نیز توسعه دهد. علاوه بر این، کنشگران منطقهای به جهت نگرانی از کاهش تعهدات آمریکا ممکن است روندهای نوینی را در سیاست خارجی خود آغاز کنند که تا پیش از این وجود نداشته است.»
به گفته کارشناس مسائل آسیا، نزدیکی برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به یکدیگر از جمله این تغییرات احتمالی به شمار میرود. علاوه بر این، این کنشگران حتی ممکن است سیاستهایی از جمله از طریق خلق بحران به منظور استمرار حضور حداکثری آمریکا را در منطقه اجرا کنند و یا ایران را بهعنوان مقصر بیثباتی در منطقه به تصویر بکشند و از این طریق رویکرد قدرتهای نوظهور در خاورمیانه در برابر ایران را تحت تأثیر قرار دهند.
0 Comments