شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: در روزهای 8 و 9 آبان ماه سال جاری اولین نشست حضوری سران گروه 20 (سران 20 قدرت اقتصادی اول دنیا) بعد از آغاز گسترش ویروس کرونا در رم پایتخت ایتالیا برگزار شد.
فاطمه نکولعل آزاد- پژوهشگر ارشد موسسه ابرار معاصر تهران
با توجه به عنوان و کارگروههای ویژه تعریف شده برای این گروه بینالمللی، در نگاه اول به نظر میرسد که میبایست موضوعات اقتصادی و چگونگی مدیریت و حل موانع اقتصاد جهانی، محور دستورکارهای نشست جی20 باشد. البته چگونگی توسعه اقتصادی دنیا بعد از کنترل نسبی بیماری کرونا و نیز چگونگی مقابله جهانی با این بیماری و بیماریهای مسری مشابه در آینده به عنوان یکی از موانع توسعه اقتصادی کشورها، مورد توجه نشست جی 20 قرار گرفت. اما علیرغم طرح موضوعات اقتصادی یاد شده و موضوعاتی مانند کاهش مالیات بر شرکتهای بزرگ، باید گفت در نشست اخیر گروه 20 آنچه که محور قرار گرفت موضوعات سیاسی و امنیتی بود.
به عبارت دیگر اگرچه از نشست سران 20 اقتصاد اول دنیا انتظار میرفت که مسائل اقتصادی در کانون توجه قرار گیرد و سایر موضوعات در حاشیه و پیرامون آن مطرح شوند، اما نشست اخیر گروه 20 چنین نبود و مسائل سیاسی، سایه خود را بر آن تحمیل کرد. نشانه عینی این ادعا این است که چه در ادبیات رهبران حاضر در نشست و چه در گزارش رسانهها و نیز تحلیل محافل فکری و اندیشکدهها، وزن موضوعات سیاسی و امنیتی بسیار بیشتر بود. در ادامه به برخی مسائل سیاسی مهمی که در نشست گروه20 مطرح شد، اشاره می گردد:
ترمیم روابط فرانسه و آمریکا: در ماه سپتامبر ایالات متحده آمریکا و بریتانیا قرداد موسوم به «آکوس» را با استرالیا امضا کردند که طبق این قرداد، آمریکا و بریتانیا متعهد شدند که زیردریایی با نیروی هستهای در اختیار استرالیا قرار دهند. این قرداد از آن جهت سبب تنش در روابط فرانسه با سه کشور بریتانیا، استرالیا و آمریکا شد که پیشتر توافقی بین فرانسه و استرالیا امضا شده بود که طبق مفاد آن، فرانسه متعهد شده بود که به استرالیا زیردریایی بفروشد. استرالیا پس از امضای قرداد «آکوس»، قرداد خود با فرانسه را لغو و اعلام کرد که زیردریاییهای با انرژی هستهای را به زیردریاییهای عادی فرانسه ترجیح میدهد. فرانسه به شدت از این اقدام عصبانی شد و سفرای خود را فراخواند.
نشست گروه 20 این فرصت را فراهم کرد که بایدن با رئیس جمهور فرانسه دیدار کند و با «ناشیانه» خواندن قرداد «آکوس»، فرانسه را وفادارترین متحد آمریکا بخواند. این دیدار که یک روز پیش از نشست رم برگزار شد به شدت مورد توجه رسانهها و محافل فکری و سیاسی قرار گرفت. دیدار مشترک روسای جمهور فرانسه و آمریکا منجر به صدور یک بیانیه شد که در آن اشتراک منافع و همکاریهای دو کشور در حوزههای مختلف مورد تاکید قرار گرفت. در واقع، این دیدار بار دیگر تنش میان کشورهای اروپایی با آمریکا را مدیریت کرد و سبب تقویت پیوندهای دو سوی آتلانتیک شد. پس از این دیدار، اشتراک مواضع فرانسه و آمریکا در موضوعات مختلف مانند توافق هستهای ایران برجسته شد.
نمایش جبهه مشترک در مقابل ایران: پیش از آغاز نشست گروه 20، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرد که یکی از اهداف اساسی سفر اروپایی بایدن ( سفر به رم و سپس گلاسکو) تقویت یک جبهه مشترک در مقابل ایران با توجه به تاخیر در احیای برجام میباشد. کشورهای غربی دلیل اصلی تاخیر در احیای برجام را عدم آمادگی ایران برای از سرگیری گفتگوهای وین عنوان کردهاند. در راستای این هدف، جو بایدن با سران سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی آلمان، فرانسه و بریتانیا دیدار کرد و درباره توافق هستهای و دیگر موضوعات مرتبط با جمهوری اسلامی ایران به رایزنی پرداخت.
خروجی دیدار بایدن با سران سه کشور اروپایی، صدور بیانیهای اختصاصی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران بود که وحدت و یکپارچگی این چهار کشور غربی در مقابل ایران را به نمایش گذاشت. اهمیت بیانیه منتشر شده برای آمریکا از این جهت است که بیانیه یاد شده در آستانه احتمال آغاز مذاکرات ایران و 1+4 از یک سو و نشست ماه نوامبر آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی دیگر منتشر شده است. بسیاری این ارزیابی را دارند که اگر تا پیش از آخرین نشست آژانس در سال 2021 در ماه نوامبر، گفتگوهای ایران و غرب در باره برجام آغاز نشود، این احتمال وجود دارد که در نشست پیشروی شورای حکام بار دیگر پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود.
عدم حضور رئیس جمهور چین در نشست گروه 20: هرچند رئیس جمهور روسیه نیز در این نشست حضور پیدا نکرد و به صورت مجازی به ایراد سخنرانی پرداخت اما عدم حضور رئیس جمهور چین در نشست رم و سپس در نشست تغییرات اقلیمی در گلاسکو، گویای تنش در روابط چین و غرب است. چین از اقدامات آمریکا مانند امضای قرداد «آکوس» با استرالیا ناراضی است و نگاه جنگ سردی کشورهای غربی به خود را نقد میکند. این در حالی است که حضور چین به عنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی مهم برای حضور در این نشستها و کمک به حل مسائل مشترک بشری بسیار ضروری است. تصور نمیشود بتوان بدون چین مسائل مشترک جهانی مانند کووید 19 یا تغییرات اقلیمی را مدیریت کرد.
در پایان باید گفت در نشست سران گروه 20 اگرچه در مورد مسائل اقتصادی و مسائل مشترک بشری صحبت شد اما واقعیت این ست که مسائل سیاسی مانند آنچه که شرح آن رفت و نیز موضوعاتی نظیر تحولات افغانستان بیشتر در کانون توجه قرار گرفت و در این نشست ما شاهد غلبه حاشیه بر متن بودیم.
0 Comments