آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
دکتر عباس سروستانی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به تصمیم اروپا برای تشکیل نیروی واکنش سریع خاطرنشان کرد: پایان مأموریت نظامی تقریباً 20 ساله آمریکا در افغانستان و دستور خروج نیروهای نظامی این کشور و ناتو از افغانستان، اتحادیه اروپا را در یک وضعیت سردرگمی و بلاتکلیفی دفاعی و امنیتی تحقیرآمیز قرار داده است.
وی افزود: رد درخواست کشورهای عضو گروه 7 و ازجمله فرانسه، آلمان و بریتانیا برای تمدید مهلت عملیات خروج بعد از 31 اوت برای خروج نیروها و کارمندان بومی خود از افغانستان بار دیگر بحث قدیمی استقلال دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا را زنده و این پرسش را میان مسئولان آن مطرح کرد که اتحادیه اروپا که نتوانسته پس از خروج آمریکا، سه روز از فرودگاه کابل محافظت کند، چگونه میتواند خود را بهعنوان یک قدرت در عرصه جهانی معرفی کند و وزن اقتصادی خود را با وزن دیپلماتیک و جایگاه بالقوه نظامیاش مطابقت دهد.
این تحلیلگر مسائل اروپا گفت: تصمیمگیری یکجانبه ایالاتمتحده برای خروج نیروهای ناتو از افغانستان بدون مشورت با شرکای اروپایی بیشازپیش موضوع اهمیت استقلال راهبردی اتحادیه اروپا را در اذهان عمومی و همچنین نخبگان اتحادیه اروپا پررنگ کرده است.
سروستانی ادامه داد: در اینکه اکثر اعضای اتحادیه اروپا فروپاشی دولت افغانستان و ناتوانی در محافظت از شهروندان خود را یک تحقیر برای کشورهای اروپایی میدانند و بر تشکیل یک نیروی واکنش سریع تأکیددارند، تردیدی نیست؛ اما در مورد اینکه این احساسات همانند تحقیر اروپائیان در ماجرای ناتوانی آنها در حل بحران بالکان مقطعی و گذرا خواهد بود و یا اینکه اراده سیاسی بین کشورهای اروپایی برای مشارکت در این نیروی واکنش سریع وجود دارد، دو دیدگاه عمده وجود دارد.
وی توضیح داد: عدهای از تحلیلگران با در نظر داشتن عدم تمایل کشورهای اروپایی بهخصوص کشورهای کوچکتر و یا مخالفت کشورهای شرق اروپا، مشارکت در آن را تضعیف ناتو قلمداد میکنند و برخی از منتقدان که اتحادیه اروپا و تعمیق همگرایی آن طی شش دهه را معلول بحرانهای متعدد میدانند، نیز ماجرای افغانستان را نقطه عطفی میدانند که ممکن است به کاتالیزور و ماشهای برای انسجام و همگرایی دفاعی، امنیتی و استقلال استراتژیک اتحادیه اروپا تبدیل شود.
این کارشناس تحولات اروپا ضمن تشریح سابقه تاریخی و مکانیسم نیروی واکنش سریع اتحادیه اروپا و همچنین گروههای نبرد بهعنوان بخشی جداییناپذیر از ظرفیت واکنش سریع اتحادیه اروپا برای پاسخگویی به بحرانها و درگیریهای نوظهور در سراسر جهان و همچنین دلایل اجرایی نشدن این طرحها ادامه داد: اکنون پس از گذشت دو دهه از مطرح شدن تشکیل نیروی واکنش سریع و بیش از یک دهه از تشکیل گروههای نبرد اتحادیه اروپا، احساس حقارت و فلج شدن اتحادیه اروپا بار دیگر بحث احیای نیروی واکنش سریع اروپایی را در کانون توجه افکار عمومی، رسانهها و سیاستمداران قرار داده است.
سروستانی گفت: آنها خواهان توافق درباره برنامههای قطب نمای استراتژیک و تدوین سندی با هدف هماهنگسازی مدیریت بحران و تعریف جاهطلبیهای دفاعی برای اتحادیه اروپا هستند که قرار است تا پیش از پایان سال 2021 تهیه و در سال 2022 اجرایی شود.
چالشهای نیروی واکنش سریع
وی اولین چالش تشکیل این نیرو را دوقطبی همیشگی میان فرا آتلانتیک گراها و اروپا گراهاست دانست و اضافه کرد: کشورهای اروپایی هممرز با روسیه ازجمله لهستان و کشورهای حوزه بالتیک که به توانمندی دفاعی اتحادیه اروپا مشکوک هستند، اغلب با ایده خودمختاری امنیتی مخالف هستند.
این تحلیلگر مسائل اروپا یادآور شد: آلمان علیرغم حمایت لفظی از ایده استقلال دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا، همچنان حامی قوی استفاده از ناتو برای عملیات امنیتی و نگهداشتن چتر دفاعی آمریکا در اروپا است؛ بهعلاوه مکانیسم تصمیمگیری جمعی، مسائل مربوط به بودجه و موضوعاتی ازایندست باعث شده تا اتحادیه اروپا باوجود جنگ در سوریه و درگیری بسیار خطرناک در مالی و دیگر نقاط مشکلساز که مستقیماً امنیت اروپا را تحت تأثیر قرار میدهد، نتواند از این نیروها استفاده کند.
واکنش ایالاتمتحده و ناتو به نیروی واکنش سریع
سروستانی با اشاره به مخالفت ناتو با تشکیل نیروی واکنش سریع اروپایی، گفت: واشنگتن نگران است که نفوذش بر تفکر دفاعی استراتژیک اروپا کاهش یابد. منتقدان ایجاد نیروی واکنش سریع نگراناند که ایجاد آن، ناتو را تضعیف و از مشارکت آمریکا در عملیات حفظ صلح اروپا جلوگیری کند و روابط ویژه بریتانیا با واشنگتن را به خطر بیندازد. ایالاتمتحده بهویژه نگران اصرار فرانسه بر این است که اتحادیه اروپا باید از یک دستگاه برنامهریزی نظامی مستقل برخوردار باشد درحالیکه میتواند از منابع نظامی موجود در اختیار ناتو استفاده کند.
سروستانی گفت: گرچه اتحادیه اروپا پس از پایان جنگ سرد تلاشهایی برای تقویت سیاست دفاعی و امنیتی خود انجام داده اما تا زمان حضور بریتانیا بهعنوان یکی از قدرتهای اصلی نظامی اروپا و تردید همیشگی این کشور نسبت به سیاست دفاعی و امنیتی مشترک، این تلاشها ناکام مانده است. اکنونکه با خروج بریتانیا و شکست غرب در افغانستان بار دیگر ایده تشکیل نیروی واکنش سریع اروپایی مطرحشده، امیدها برای موفقیت آن دوچندان شده است.
وی تأکید کرد: اتحادیه اروپا امیدوار است در شرایطی که ایالاتمتحده تمایلی برای ایفای نقش پلیس جهانی ندارد، بتواند در حوزههای امنیتی نوظهور ازجمله تهدیدات سایبری، فضایی، دریانوردی و مناطق بحرانخیزی که مشارکت کشورهای عضو ناتو آنها را پوشش نمیدهد، نقش پررنگتری ایفا کند.
این کارشناس مسائل اروپا افزود: اگر بپذیریم که پیشرفت و تعمیق همگرایی اروپایی تاکنون معلول بحرانهای متعدد بوده، رویدادهای افغانستان نیز پتانسیلی را برای تشکیل یک نیروی واکنش سریع اروپایی فراهم کرده است؛ اما باید چالشهایی نظیر عدم تمایل و فقدان آیندهنگری استراتژیک بسیاری از کشورهای اروپایی برای استقلال دفاعی و امنیتی از ناتو و ایالاتمتحده، عدم تمایل و مشارکت بسیاری از کشورها در این نیروی واکنش سریع و همچنین چالشهای مربوط به بودجه، ترکیب نیروها و ساختار تصمیمگیری آن را نیز در نظر گرفت.
به گفته سروستانی؛ این چالشها ممکن است تشکیل یک نیروی دائمی نظامی را منتفی کند و در بهترین حالت شاهد تشکیل نیروهای ائتلافی از کشورهای اروپایی باشیم که برای مقابله با بحرانهای آینده گرد هم میآیند.
0 Comments