جدیدترین مطالب
تداوم سیاستی بیتاریخ
أحدث المقالات
تاثیر انتخابات نوامبر بر مناسبات ایران و آمریکا
به دنبال پرتاب موفقیتآمیز ماهواره نور توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق دونالد ترامپ که در زمان حضورش در کاخ سفید تلاش میکرد سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران را تشدید کند به نوعی شکست آن را اعلام و اعتراف کرد این سیاست بر خلاف ادعای ترامپ نتوانسته به ایجاد بازدارندگی علیه ایران منجر شود. او در توئیتر نوشته است: «اقدام ایران در پرتاب یک ماهواره نظامی تأییدی است بر اینکه ما هنوز بهاندازه کافی فشار روی ایران اعمال نمیکنیم و بازدارندگی را برنگرداندهایم.»
درواقع وی تلویحاً ترامپ را نقد میکند و مدعی است که چون سیاستهای سختگیرانه وی در قبال ایران اجرایی نشده، اکنون تهران تبدیل به یک بازیگر چالشبرانگیز شده است.
باید توجه داشت که یکی از اهداف فشار حداکثری آمریکا این بود که منابع مالی و دسترسیهای مالی ایران را محدود کنند که همچنان آن را دنبال می نمایند.
این در حالی است که اخیراً بار دیگر تنشها بین ایران و آمریکا در منطقه خلیجفارس افزایشیافته است. ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا مستقر در بحرین بامداد پنجشنبه ۲۸ فروردینماه بهوقتتهران در بیانیهای مدعی شد که 11 شناور نظامی ایرانی در محدوده شمال خلیجفارس به شش کشتی جنگی از ناوگان نیروی دریایی آمریکا نزدیک شده و برای آنها مزاحمت ایجاد کردهاند.
در این رابطه در همان روز محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در پیام توییتری نوشت: «به نظر نمیرسد نیروی دریایی ایالاتمتحده راه خود را در اطراف آبهای ما پیدا کند. شاید به این دلیل که نام آن را نمیداند: خلیجفارس که ۲۰۰۰ سال پیش از آنکه ایالاتمتحده به وجود بیاید به همین نام بوده است. یا اینکه نمیدانند ۷ هزار مایل دورتر از خانه خود، اطراف خانه ما چه میکنند!»
چند روز بعدازآن نیز دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در توییتی نوشت: «به نیروهای دریایی آمریکا دستور دادهام که اگر قایقهای ایرانی در دریا مزاحم کشتیهایمان شدند به تکتکشان شلیک و آنها را نابود کنند.» البته بلافاصله یکی از مقامات امریکایی موضع ترامپ را اصلاح و تعدیل نمود.
بر مبنای منطق روابط بینالملل، اقدامات و مانورهای ایران در مقابل زورگوییهای آمریکا در منطقه که اقدامی کاملاً بهجا و صحیح است، در راستای نشان دادن قدرت کشور است.
در همین راستا، توماس شلینگ چهار کارکرد برای قدرت در نظام بینالملل برمیشمارد که عبارتاند از: بازدارندگی، وادارندگی، دفاع از خود و سیاست خودنمایی یا پرستیژ. اگر این چهار کارکرد را در نظر بگیریم ایران با قدرتنمایی در حوزه موشکی و در حوزه خلیجفارس هم هدف بازدارندگی را دنبال میکند و هم بحث نشان دادن قدرت و پرستیژ را.
در رابطه با سناریوهای پیشروی ایران و آمریکا نیز باید به چند نکته توجه داشت؛ نخست اینکه ایدهآل ترامپ این بوده و هست که ایران پیش از انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ پای میز مذاکره حاضر شود. درواقع چون رئیسجمهور آمریکا در حوزه سیاست خارجی دستاوردی ندارد، اگر میتوانست با ایران به توافقی برسد یک برگ برنده در زمان انتخابات در اختیار داشت؛ بنابراین مطلوب ترامپ این است که ایران پای میز مذاکره حاضر شود.
در مقابل با توجه به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کرونا در آمریکا، شاید مطلوب این باشد که ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری رأی نیاورد و رقیب دموکرات وی یعنی جو بایدن پیروز رقابتها شود؛ اگرچه در عمل با توجه به ساختار حاکمیتی آمریکا بعید است بایدن بتواند در راهبرد آمریکا در قبال ج.ا.ا. تغییری موثر ایجاد نماید.
نکته دیگر به قوانین و تحریمهای سفتوسخت آمریکا علیه ایران بازمیگردد؛ بدین مفهوم که با وجود این قوانین سفتوسخت بایدن نیز نخواهد توانست بهراحتی و بهسرعت به توافق هستهای برجام بازگردد.
بنابراین بهطورکلی روی کار آمدن بایدن بهتر از ترامپ به نظر می رسد؛ زیرا نشانگر شکست سیاست های غلط ترامپ می باشد، اما حضور وی در کاخ سفید نیز مشکلی را حل نخواهد کرد. از طرف دیگر قوانین و مقررات تصویبشده علیه ایران و موانع موجود دستبهدست هم میدهند تا مشکلات بین تهران و واشنگتن تداوم می یابد مگر آنکه تغییری در آنها ایجاد شود. تنها تفاوت این خواهد بود که در دوره بایدن دیگر شاهد شدت عمل ترامپ و اقدامات نسنجیده وی نخواهیم بود.
اما از سوی دیگر، اگر ترامپ بار دیگر رأی بیاورد، چون وی دیگر نیازی به رأی مجدد رأیدهندگان آمریکایی ندارد، احتمالا سیاستهای خصمانهاش علیه ایران را تشدید خواهد کرد.
0 Comments