جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
اهداف رزمایش دریایی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس
رزمایش بینالمللی دریایی ۲۰۱۹ با مشارکت ۵۰ کشور و هفت سازمان بینالمللی به رهبری آمریکا در منطقه غرب آسیا از روز دوشنبه آغاز شد. ناوگان پنجم نیروی دریایی و نیروهای دریایی فرماندهی مرکزی آمریکا میزبان این رزمایش هستند. با توجه به شرایط منطقه اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا برگزاری چنین رزمایشی در این مقطع زمانی، پیام خاصی دارد یا بیشتر با جنبه تبلیغاتی و روانی صورت گرفته است. حسن هانیزاده، کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی به بررسی اهداف و پیامدهای این رزمایش پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید، متن کامل این گفتگوست:
پرسش: چرا در چنین مقطعی این رزمایش برگزار شد؟ آیا اهداف از پیشتعیین شده دارد یا بیشتر به دنبال جنبه های روانی و تبلیغاتی است؟
رزمایشی که در خلیجفارس آغاز شده برآیند یک استراتژی دریایی- زمینی آمریکا و کشورهای منطقه برای تضعیف محور مقاومت است. جابجایی نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در سوریه و انتقال حدود یک هزار تفنگدار دریایی از شرق فرات در سوریه به الانبار و القائم عراق، حوادث اخیر لبنان و عراق، پیشروی ارتش ترکیه در عمق خاک سوریه و کنفرانس اخیر امنیت دریایی منامه، در چارچوب یک سناریوی آمریکایی- صهیونیستی- سعودی با هدف محدود کردن قدرت مانور ایران و سست کردن محور مقاومت تهران- بغداد- دمشق- بیروت قابل تجزیه و تحلیل است.
با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای مرتجع عرب در طول سه سال اخیر نتوانستند امنیت پایداری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کنند، لذا تغییر ساختار غرب آسیا و تشکیل یک ائتلاف بینالمللی برای مدیریت تنگه هرمز و خلیجفارس جزئی از راهبرد امنیتی آمریکا در منطقه تلقی میشود. بنابراین به نظر میرسد که این رزمایش با هدف محدود کردن قدرت مانور ایران و مداخله در مدیریت تنگه هرمز، خلیج فارس و دریای عمان صورت گرفته و احتمالا آمریکا تلاش دارد تا ناوگان دریایی خود را تا سه دهه آینده همچنان در خلیجفارس نگه دارد. همچنین تحرکات اخیر در منطقه و همچنین حمله به کشتی نفتکش ایرانی در دریای سرخ جزئی از ابزارهای فشار مثلث آمریکا- اسرائیل- عربستان علیه ایران و محور مقاومت قلمداد میشود.
پرسش: تحولات اخیر در منطقه و قدرتنمایی ایران و همپیمانانش چقدر در برگزاری چنین مانوری اثرگذار بوده است؟
طبیعی است که قدرت بازدارندگی ایران و سرنگونی پهپاد آمریکایی در خلیجفارس یک پیام بسیار روشن برای آمریکا و غرب دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران از توان بازدارندگی لازم برخوردار است، از همین رو آنها نیز اکنون به زعم خود میخواهند به ایران واکنشی نشان داده باشند. عربستان سعودی، امارات و بحرین طی سالهای اخیر تلاش کرده بودند تا یک تقابل فیزیکی و نظامی بین ایران و آمریکا در خلیج فارس ایجاد کنند اما همین قدرت بازدارندگی ایران موجب شد که آمریکا از حمله مستقیم به ایران خودداری کند. اکنون راهبرد نظامی آمریکا، ایجاد ائتلاف جهانی در خلیجفارس با هزینه کشورهای عرب منطقه است که همانگونه که اشاره شد با هدف محدود کردن قدرت مانور ایران و قطع ارتباط زمینی محور مقاومت خواهد بود.
پرسش: قدرتنمایی مقاومت یمن در برابر ائتلاف سعودی را در اینگونه اقدامات متکی بر محور غربی- عربی چقدر موثر میدانید؟
ایستادگی انصارالله در مقابل عربستان و ائتلاف سعودی به شکست این کشور پس از چهار سال جنگ علیه ملت یمن منجر شد و این جنگ هزینهای نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار برای عربستان در بر داشت؛ جنگی که نتیجهای برای ریاض به همراه نداشت. از این رو کشورهای مرتجع حوزه خلیجفارس درصدد کشاندن پای قدرتهای بزرگ غربی به ویژه ناتو به خلیجفارس هستند تا از رهگذر شکلگیری یک ناتوی غربی- عبری- عربی، قدرت مانور ایران را محدود کنند و از این طریق متحدان ایران را نیز تحت فشار بگذارند.
پرسش: بعضا گفته میشود که آمریکا میخواهد تمرکزش را در منطقه خاورمیانه کاهش داده و بیشتر به منطقه شرق آسیا و چین متمرکز شود. ولی اکنون به نظر میرسد آمریکا همچنان قصد قدرتنمایی در منطقه را دارد. به طور کلی سیاست آمریکا در منطقه چیست؟
اهداف آمریکا در منطقه در ابتدا تامین امنیت رژیم صهیونیستی و مهار ایران و محور مقاومت است. از آنجایی که از نظر آمریکا و غرب، ایران و محور مقاومت ضعیفترین حلقه مقاومت جهانی(شامل چین و روسیه) در برابر آمریکا تلقی میشوند بنابراین در درجه اول مهار ایران در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است. لذا سیاست آمریکا این است که به طور کامل از منطقه خارج نشود ولی با هزینه کشورهای عربی سیاست مهار ایران و همچنین تامین امنیت اسرائیل را دنبال کند.
پرسش: اخیرا تبادل سیگنالهای مثبتی بین ایران و امارات و عربستان درخبرها مطرح شده بود و حتی صحبت از بهبود روابط تهران- ریاض به میان آمد. اما سیاستهای فعلی سعودیها چنین مساله ای را نشان نمیدهد. سیاست ریاض چطور قابل تحلیل است؟
عربستان یک سیاست کاملا منافقانه و دوگانه در قبال ایران دنبال میکند. از یک سو تلاش دارد تا به جهان ثابت کند که خواهان حل مسالمتآمیز مشکلات خود با تهران است و از سوی دیگر رفتار عملی این کشور در قبال ایران خلاف آن را ثابت میکند. روابط پنهان و آشکار امارات، عربستان و بحرین با رژیم صهیونیستی و تلاش این سه کشور برای کشاندن پای تلآویو به خلیجفارس در چارچوب رفتارهای تخریبی آنها نسبت به ایران قابل ارزیابی است و لذا تا زمانی که عربستان گام عملی برای نزدیک شدن به ایران برندارد نمیتوان نسبت به دورنمای حل اختلافات دو کشور امیدوار بود.
در این بین نباید فراموش شود که سیاستها و رفتار برخی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس عملا با هدف نزدیک شدن به اسرائیل برای کسب حمایت لابی صهیونیستی و چهرههای افراطی آمریکا در تامین امنیتشان پیگیری میشود. از این رو بحرین و امارات بارها تلاش کردند تا یک ناتوی عبری- عربی تحت حمایت آمریکا تشکیل دهند. اما این ناتوی عبری- عربی به دلیل مخالفت برخی کشورهای عضو اتحادیه عرب با شکست مواجه شد. اجلاس اخیر منامه نیز در همین راستا و با هدف مشارکت دادن اسرائیل در مسائل منطقه تشکیل شد.
پرسش: با توجه به مسائل پیشآمده، سناریوهای پیشرو در منطقه و در خصوص حضور آمریکا را چه میدانید؟
سناریوهای پیشرو به انتخابات آینده آمریکا بستگی دارد؛ یعنی اجرایی شدن طرح به اصطلاح انزوای ایران و مهار این کشور بستگی مستقیم به پیروزی یا شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ دارد. درواقع درصورت شکست دونالد ترامپ که احتمال آن ضعیف است معادلات منطقه به سود محور مقاومت تغییر خواهد کرد.
0 Comments