جدیدترین مطالب

غزه، اوکراین و جایگاه تخریب‌شده اروپایی‌ها در افکار عمومی

غزه، اوکراین و جایگاه تخریب‌شده اروپایی‌ها در افکار عمومی

اتهام ها درباره اجرای استانداردهای دوگانه، به سرعت و با فراوانی از سوی کشورهای عربی، قدرت‌های در حال ظهور، رقبای جغرافیایی، مقامات سازمان ملل و حتی خود مقامات غربی مطرح شده است. هنگامی که روسیه در سال ۲۰۲۲ با شکستنِ قوانین بین‌الملل به اوکراین تجاوز کرد، اروپایی‌ها تحریم‌های "گسترده و بی‌سابقه" ای را در تجارت، سرمایه گذاری و حتی بایکوت های ورزشی علیه مسکو پیاده کردند. در جریان تلاش لابی بزرگ جهانی، رهبران اروپایی، حمایت از اوکراین را به عنوان دفاع از قوانین و نورم‌های جهانی تصویر کردند. اما در مقابل، بسیاری از رهبران اروپایی به فراخوان آتش‌بس در غزه واکنش منفی نشان داده‌اند و به طور کلی از محکوم کردن نقض قانون بین‌الملل توسط اسرائیل، رویگردان شده اند و به جای آن با حمایت گسترده از اسرائیل، حتی در برابر لحن و ادبیات نسل کشی وزیران اسرائیل سکوت کرده اند. همچنین بلافاصله پس از ۷ اکتبر، اروپایی‌ها به سرعت به تعلیق یا بازبینی در کمک مالی به سازمان‌های غیردولتی فلسطینی پرداختند، هرچند شواهد قابل اعتمادی هم از انحراف مالی یا حمایت از تروریسم وجود نداشت.
Loading

أحدث المقالات

دونالد توسک: اروپا وارد دوران پیش از جنگ شده است

دونالد توسک، نخست وزیر لهستان و رئیس پیشین شورای اروپا می‌گوید که اروپا وارد «دوران پیش از جنگ» شده است و اگر اوکراین از روسیه شکست بخورد، هیچ کس در این قاره نمی‌تواند احساس امنیت کند.

Loading

چشم‌انداز همکاری‌های ایران و چین در تحولات جهانی

۱۳۹۸/۰۷/۰۱ | خبر تاپ, سیاسی, گفتگو

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: سفیر پیشین ایران در چین گفت: با توجه به امکانات چین و اراده آن کشور برای مقابله با زیادی‌خواهی‌های آمریکا فرصت همکاری بین تهران و پکن در چارچوب‌های خاصی افزایش پیدا کرده است.

حسین ملائک در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی افزود: قطعا در یکی دو دهه آینده جهان به دو قطب اقتصادی چینی و آمریکایی تقسیم خواهد شد و بهتر است که ایران خود را با محور چین تعریف کند.

در ادامه متن این گفتگو از نظرتان می‌گذرد:

سوال:‌ با توجه به سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه آمریکا علیه ایران و چین، روند افزایش همکاری‌های دو کشور در مقابل آمریکا را تا چه اندازه تعیین کننده ارزیابی می‌کنید؟

معتقدم سیاست‌های آمریکا در قبال ایران و چین از دو جنس متفاوت است، اما هر دو کشور به هرحال به خاطر استقلال‌طلبی خود در مقابل بزرگترین قدرت جهانی قرار گرفته‌اند. آمریکا می‌خواهد چین را طبق فرمول‌های توازن قوا به مسیری بکشاند که نهایتا مزیت‌های نسبی اقتصادی این کشور را با خود تقسیم کند. این مقابله از جنس مذاکره و بازی با تعرفه‌ها و تقسیم بازار است.

حتی در مورد دریای جنوبی چین نیز آمریکا حاکمیت مشروع چین را می‌پذیرد، اما نگران توسعه طلبی چین است که می‌تواند بر همپیمانان آمریکا تاثیر بگذارد. این نگرانی‌ها با پروتکل‌ها و توافق‌نامه‌های امنیتی می‌تواند همچون دوران جنگ سرد تخفیف یابد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی چینی بر نتیجه بخش بودن همکاری دو کشور برای صلح و ثبات جهانی تاکید دارند. در مورد ایران، موضوع به طور کلی متفاوت است. آمریکا نظام سیاسی ایران را نشانه گرفته و هدفش تعدیل در مواضع این نظام سیاسی است.

اما به هرصورت با توجه به امکانات چین و اراده آن کشور برای مقابله با زیادی‌خواهی‌های آمریکا  فرصت همکاری بین دو کشور در چارچوب‌های خاصی افزایش پیدا کرده است.

 

سوال: با توجه به جنگ تجاری آمریکا علیه چین آیا این همکاری‌ها میان دو کشور در غرب و شرق آسیا می‌تواند به همکاری‌های استراتژیک و راهبردی بدل شود؟

در جنگ تجاری چین و آمریکا، ایران نمی‌تواند نقش زیادی برای خود متصور باشد، الا اینکه در این جنگ احتمالا فرصت‌هایی از جمله کاهش قیمت اجناس و تولیدات چینی و یا امکان سرمایه‌گذاری‌های چین در ایران بیش از گذشته فراهم می‌شود یا شده است.

علیرغم نیازمندی‌های ایران و درهای نسبتا باز چین برای تامین این نیازمندی‌ها، رابطه چین با ایران هنوز راهبردی محسوب نمی‌شود. چین برای تامین منافع اقتصادی و سیاسی‌اش در منطقه خاورمیانه می‌تواند صرفا به ایران متکی نباشد. اگرچه ماهیت مستقل سیاسی ایران برای چین اهمیت دارد. چین برای تامین انرژی خود غیر از ایران می‌تواند با انتخاب‌های متعددی روبرو باشد. برای فروش کالاهای خود نیز بازارهای بزرگ‌تری را بر طبق آمار در سایر کشورها دارد. اگر چین بخواهد در بازی ژئوپلیتیک وارد شود، ایران برایش از جایگاه مهمی برخوردار است. از طرف دیگر، رابطه چین برای ایران اهمیت استراتژیک دارد و باید این رابطه را مورد توجه و حمایت قرار داد.

 

سوال: از دیدگاه شما تهیه برنامه استراتژیک 25 ساله با چین چه پیام‌ها و پیامدهایی به همراه دارد؟

البته من با این عدد 25 ساله برای این برنامه خیلی موافق نیستم، چون جهان به سرعت در حال تغییر است و تحولات اجازه ثبات در روابط را نمی‌دهد و هر زمان کشورها منافع جدیدی برای خود تعریف و بر اساس آن سیاست گذاری می‌کنند؛ اما یک چیز قطعی است که در یکی دو دهه آینده جهان به دو قطب اقتصادی چینی و آمریکایی تقسیم خواهد شد و بهتر است که ایران خود را با محور چین تعریف کند، اینکه تحولات سیاست داخلی ایران نیز بتواند به سویی برود که این مسیر تثبیت شود فرآیند خوبی است، اما سابقه نشان داده که در بسیاری از اوقات منافع ملی نادیده گرفته و تضییع شده است. به هرحال اصل این برنامه بسیار خوب و با اهمیت است.

 

سوال: آیا با وجود تحریم‌های آمریکا علیه ایران، چین در حوزه انرژی همکاری‌های نفتی تاثیرگذاری خواهد داشت؟

چین در حال حاضر به خاطر تحریم‌های نفتی آمریکا خرید رسمی نفت از ایران را کاهش داده و یا قطع کرده است. حتی در سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه انرژی نیز ما شاهد توقف فعالیت‌ها تا تعیین تکلیف با آمریکا هستیم. این نشان از قدرت اعمال سیاست جهانی آمریکاست و نقطه مثبتی برای چین در ارتباط با ما محسوب نمی شود. اگر چین برای خرید نفت ایران همانگونه رفتار کند که با یک کشور کوچک رفتار می‌کند چیز خوبی نیست، زبرا ازچین انتظار مقاومت بیشتردر برابر تحمیل خواسته های آمریکا می رود.

 

سوال: آیا از دیدگاه شما چین تاکنون درقبال برجام نقش فعالی ایفا کرده است؟

چین جزو آن دسته از کشورها قرار می‌گیرد که نمی خواهد برجام از بین برود. این نکته مثبتی است. بالاخره چین در محکوم کردن خروج آمریکا از برجام و جلوگیری از اقدامات آمریکا در سازمان ملل برای بی‌اثر کردن برجام نقش خود را بازی کرده است، اما اینکه آیا راسا هم برای این موضوع مایه خواهد گذاشت، قدری مبهم است، چون تلاش برای نگهداری برجام به مفهوم کمک بلاعوض به اروپا برای حفظ ساختار مالی مورد نظر آنها  یعنی اینستکس است. به نظرم چین به  اهداف سیاسی محور اروپایی برجام هنوز اعتماد لازم را ندارد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *