آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان هنگام استقبال از جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا در بیروت گاف عجیبی داد و به اشتباه با یک زن دیگر روبوسی کرد. میقاتی که در مقابل پلههای هواپیما ایستاده بود تصور کرد که یکی از زنان دیپلمات ایتالیایی، جورجیا ملونی است و به گرمی از او استقبال کرد، اما لحظاتی بعد به او گفته شد که این زن نخست وزیر ایتالیا نیست.
دکتر جهانبخش ایزدی با اشاره به ناآرامیهای اخیر در هنگکنگ و تداوم اعتراضهای ضد دولتی در این کشور گفت: این ناآرامیها هم استعداد داخلی دارند و هم تحریک خارجی را در آن میتوان دید و به قول انگلیسیها این تحریکات شتابزا است و این فضا را تشدید میکند.
وی با بیان اینکه هنگکنگ به مدت 99 سال تحت تأثیر فرهنگ و سیاست انگلیس شکلگرفته و بنابراین با بقیه بخشهای چین تفاوت بیّن و آشکاری دارد، توضیح داد: آنها سالها دموکراسی به سبک غربی را تجربه و درک کردهاند. وقتی انگلیس به دوره قیمومیتش در آنجا پایان داد و هنگکنگ را به حاکمیت چین برگرداند، طی معاهدهای به تصویب رساند که چین نباید در امور داخلی هنگکنگ دخالت کند؛ بلکه فقط میتواند اعمال حاکمیت داشته باشد. بدین معنا که حفظ تمامیت ارضی و دفع دشمنان احتمالی بر عهده چین است. این با ورود تمامعیار برای تغییر معادلات سیاسی و جناحی و تغییر رویکرد اداری و امنیتی در داخل هنگکنگ همخوانی ندارد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران افزود: به نظر میرسد اخیراً چینیها این بخش دوم را نادیده گرفتهاند. آنها در تعیین فرماندار و مناصب جزئیتر و تغییر شکل حکومت و محدودیت برای آزادیهای بیشتر دخالت میکنند؛ مثلاً وقتی پلیس برای آرام کردن اعتراضات وارد فرودگاه شد و بعد معترضان از طریق مدنی از آن بیرون رفتند، این رفتار سیاسی را در پهنه چین نمیبینیم. این دلیل همان تمایز فرهنگی – سیاسی بود که در طول تاریخ حکومت در هنگکنگ شکل گرفته است.
این استاد روابط بینالملل ادامه داد: به نظر میرسد انگلیس و آمریکا استعداد ناآرامی در هنگکنگ را ارزیابی میکنند تا بتوانند از آن بهعنوان سکوی پرش انتقال ناآرامی به دیگر مناطق چین بهره بگیرند و از طرفی از آن برای متهم کردن چین و برجستهسازیاش در نقض فاحش حقوق بشر که در هنگکنگ نمایان است، استفاده کنند تا بتوانند معادلات منطقهای مدنظر خود را برای مدیریت جهان و گسترش نظم موردنظر لیبرالی تسری ببخشند.
ایزدی با اشاره به ادعای آمریکا مبنی بر حضور نیروی نظامی چین در مرزهای هنگکنگ تصریح کرد: اعتراضات در هنگکنگ به چند دلیل به سمت تشدید نخواهد رفت؛ اول اینکه رفتارهای سیاسی مدنی نهایتاً به درک و تصمیم فراگیر میرسند و به شکلی به قائله خاتمه میدهند. هنگکنگ استعداد خشونت ندارد. برای بهکارگیری خشونت باید دلایل طرفینی وجود داشته باشد که در هنگکنگ این ظرفیت وجود ندارد. ضمن اینکه چینیها معمولاً تصمیمی برای اینکه بهعنوان ناقض حقوق بشر در صدر اخبار قرار بگیرند ندارند.
وی اضافه کرد: چین یک برنامه 50 ساله برای توسعه دارد و جالب است که مرتب این برنامه را تمدید میکنند. در آن برنامه تعبیهشده که بههیچعنوان به سمت تنش با آمریکا حرکت نکنند، چون به ضرر منافعشان تمام میشود. نکته سوم این است که آمریکاییها به شکل قابلملاحظهای بر منطقه چین جنوبی و خاور دور متمرکز شدند و این در قالب استراتژی چرخش به سمت آسیا قابلتوجه است. آنها امکانات نظامی زیادی آنجا تعبیه کردند و با کشورها قراردادهای دوجانبه بستهاند و مانورهای متعدد برگزار میکنند و خیلی پیش از هنگکنگ این تحرکات را شروع کردهاند.
این تحلیلگر روابط بینالملل یادآور شد: باید در نظر داشت که رشد اقتصادی چین مقداری فروکش کرده و بحران مسکن و بحرانهای سیاسی فراروی این کشور قرار دارد، لذا بعید میدانم که چینیها به سمت اشتعال این وضعیت بروند. با توجه به آمادگی طرف مقابل، آنها به سمت تشدید خشونت نمیروند، اما ممکن است لایههایی در حاکمیت چین گاه کارهایی انجام دهند و تصمیماتی را بقبولانند که مثلاً از بعضی مشکلات خودشان عبور کنند، ولی فکر نمیکنم که هنگکنگ این استعداد را داشته باشد.
ایزدی درباره اقدامات مداخلهجویانه آمریکا در هنگکنگ نیز گفت: بحث آمریکاییها با چینیها در چند محور خلاصه میشود؛ تعرفههای گمرکی، تقویت حضور نظامی چین در دریای چین جنوبی و تعرض به همسایگانش و سوم اینکه چینیها دوست دارند غیر از تقویت جایگاه اقتصادیشان نقش بینالمللیشان را هم پررنگ کنند؛ بنابراین خودبهخود آمریکاییها احساس میکنند که تهدید نهایی در آینده از جانب چین خواهد بود. به همین دلیل هم برای مقابله با چین تمرکز پیدا کردند.
وی درعینحال گفت: آمریکاییها در شرایطی که ترامپ در قدرت است بیشتر چگالی تبلیغاتی خودشان را نشان میدهند؛ اما اسناد امنیت ملی آمریکا را که مطالعه میکنیم، میبینم این روند تکامل استراتژیکی که آمریکاییها طراحی کردند، در این دوره هم سرسوزنی مخدوش نشده است؛ یعنی اگر مثلاً این بحث مطرح میشود که آقای ترامپ از همه دستاوردهای آقای اوباما میراثزدایی میکند و دنبال این است که طرحی نو دراندازد، ولی در بخشهای استراتژیک هیچ تغییری ایجاد نشده است.
ایزدی تأکید کرد: اگر به سند ملی 2017 آمریکا نگاه کنید میبینید همان ادبیات و همان محورهایی است که آقای اوباما در اسناد قبلی ذکر کرده بود. به نظر من در حوزه استراتژیک هیچ تغییری در رویکرد آمریکا به وجود نیامده و نخواهد آمد.
0 Comments