جدیدترین مطالب

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هنگامی که «نظامی گنجوی» با صفت «آذربایجانی» بازنمایی می‏ شود، دولت مدرن آذربایجان هر آنچه این شخصیت تاریخی به زبان فارسی نگاشته است را سانسور می ‏کند و تنها کنش ‏های نوشتاری «آذری» او را بازتولید می‏ کند. این تقلیل‏گرایی ‏ها، با سیاسی کردن موضوع، به ناشناخته‏ ماندن «افکار و اندیشه ‏های بزرگان و شخصیت ‏های الهام بخش» این قلمرو انجامیده است. در عمل نیز، به دلیل سیاسی شدن  شخصیت‏ های تاریخی، معدود تلاش ‏ها برای معرفی آنان تنها به جنبه ‏های فرهنگی بسنده می ‏کنند و به ندرت پیامدهای نظری اندیشه ‏های بنیادین آنان مورد بررسی قرار می ‏گیرد.

نمایشگاہ نسخ قرآنی در پاکستان

همزمان با نیمه دوم ماه مبارک رمضان، نمایشگاه نسخ خطی قرآن کریم با مشارکت رایزنی فرهنگی کشورمان در پاکستان و مرکز تحقیقات زبان فارسی ایران و پاکستان در اسلام آباد گشایش یافت.

Loading

أحدث المقالات

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

ضرورت بازخوانی روایت نوروز

عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هنگامی که «نظامی گنجوی» با صفت «آذربایجانی» بازنمایی می‏ شود، دولت مدرن آذربایجان هر آنچه این شخصیت تاریخی به زبان فارسی نگاشته است را سانسور می ‏کند و تنها کنش ‏های نوشتاری «آذری» او را بازتولید می‏ کند. این تقلیل‏گرایی ‏ها، با سیاسی کردن موضوع، به ناشناخته‏ ماندن «افکار و اندیشه ‏های بزرگان و شخصیت ‏های الهام بخش» این قلمرو انجامیده است. در عمل نیز، به دلیل سیاسی شدن  شخصیت‏ های تاریخی، معدود تلاش ‏ها برای معرفی آنان تنها به جنبه ‏های فرهنگی بسنده می ‏کنند و به ندرت پیامدهای نظری اندیشه ‏های بنیادین آنان مورد بررسی قرار می ‏گیرد.

بحران در بزرگترین شرکت آب‌وفاضلاب انگلیس

لندن – ایرنا – بزرگترین شرکت آب و فاضلاب انگلیس موسوم به «تمز واتر» در پی انصراف سهام‌دارانش برای تزریق ۵۰۰ میلیون پوند کمک اضطراری برای نجات این شرکت، با خطر ورشکستگی روبه‌روست.

Loading

بحرین، دومینوی سقوط محافظه‌کاری

۱۳۹۶/۰۳/۲۰ | یادداشت

شورای راهبردی آنلاین- رسانه ها: محمد سلطان پور ، کارشناس روابط بین الملل بااشاره به تحولات بحرین و سفر ترامپ به عربستان می نویسد سیاست های ترامپ در تشدید سرکوب انقلابیون بحرین موثر بوده است.

محمد سلطان پور*

از آغاز خیزش مردمی در بحرین در سال ۲۰۱۱ تاکنون، این کشور با فراز و نشیب‌های فراوانی روبه‌رو بوده است. بحرین کشور کوچکی در خلیج ‌فارس است که بخش عمده جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند. این کشور از سال‌های دور یکی از مراکز اصلی حضور شیعیان بوده است و تعدادی از علمای شیعه از این کشور کوچک برخاسته‌اند. این کشور عربی جزیره‌ای است با مساحت ۹۳۷ کیلومترمربع و جمعیتی در حدود یک‌ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر با اقتصادی متنوع ک علاوه بر نفت در حوزه صنایعی چون آلومینیوم و همچنین بانکداری نیز فعال است.‏  ۷۰ درصد از جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می‌دهند این در حالی است که حکومت این کشور در دست خاندانی از اهل سنت است. اولین نشانه‌های اعتراض مردم بحرین در فوریه و مارس ۲۰۱۱ بوده است که با سرکوب شدید دولت بحرین همراه بود و در خلال این تحولات ۳۰ نفر کشته‌شده‌اند. در ماه مارس با رشد اعتراضات معترضان در میدان لوء لوء جمع شدند ولی سیاست دولت بحرین همچنان سرکوب شدید اعتراضات بوده است.

اتفاقاتی که در بیداری اسلامی در مصر و یمن افتاد و آنچه در سوریه تبدیل به یک جنگ تمام‌عیار شد موجب این امر شد که اتفاقات انقلاب بحرین به بوته فراموشی سپرده شود

اتفاقاتی که در بیداری اسلامی در مصر و یمن افتاد و آنچه در سوریه تبدیل به یک جنگ تمام‌عیار شد موجب این امر شد که اتفاقات انقلاب بحرین به بوته فراموشی سپرده شود و ازاین‌رو خاندان حاکم در بحرین با همکاری عربستان سعودی دست به سرکوب شدید مخالفان، بازداشت و سلب تابعیت بسیاری از انقلابیون زده است.

بحرینی‌ها از سال ۲۰۱۵ تاکنون شعله انقلاب را باوجود همه کارشکنی‌ها زنده نگاه داشته‌اند. در سال ۲۰۱۵ چهارمین سالروز انقلاب ۱۴ فوریه با شعارهای الله‌اکبر و ابراز انزجار نسبت به آل خلیفه به اقتدار در بحرین برگزار شد.‏ این در حالی است که طی دو سال گذشته حکومت بحرین همچنان به سرکوب و لغو تابعیت اتباع مخالف در بحرین ادامه می‌دهد. این سیاستی است که آل خلیفه با حمایت عربستان و برخی از قدرت‌های بزرگ برای تغییر ترکیب جمعیتی بحرین انجام می‌دهد.

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های سلب تابعیت در مورد شیخ عیسی قاسم صورت گرفت. وزارت کشور بحرین در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۶ سلب تابعیت ایشان را اعلام کرد و با توجه به نیاز این حکم به تنفیذ پادشاه با استناد به قانون تابعیت بحرین مصوب سال ۱۹۶۳ و اصلاحات آن به‌خصوص در دو ماده هشت و ۱۰ و با استناد به توصیه‌های شورای ملی این کشور پادشاه بحرین این حکم را امضا کرد.

بازداشت فعالان حقوق بشری از هر قشری ازجمله پزشکان، اساتید دانشگاه، وبلاگ نویسان و دانشجویان ازجمله اقدامات سرکوبگرانه‌ای است که آل خلیفه در حق انقلابیون مرتکب شده و می‌شود و دراین ‌بین نام نبیل رجب بیش از هر کس دیگر یادآور بازداشت‌های ظالمانه و سرکوبگرانه است.‏ بحرین در سال ۱۳۹۵ شاهد رشد رفتارهای خشن رژیم آل خلیفه بود که سلب تابعیت از «شیخ عیسی قاسم»، صدور حکم حبس ۹ ساله برای «شیخ علی سلمان»، صدور حکم انحلال جمعیت الوفاق اسلامی بوده است.‏ از دیگر رفتارهای سرکوبگرانه حکومت بحرین در سال ۱۳۹۵، اعدام سه جوان بحرینی بود نظام آل خلیفه روز ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷، بدون توجه به درخواست‌های مردم بحرین و معترضان، سه جوان را اعدام کرد.

بر مبنای دانش روابط بین‌الملل آنچه در بحرین رخ‌داده است کاملاً مرتبط با پویش‌های منطقه‌ای است که در ایران پس از انقلاب 1979 رخ‌داده است. در اروپای قرن هجدهم با ابراز اندیشه‌های تحول خواهانه از سوی انقلابیون فرانسوی و تلاش آن‌ها برای گسترش دایره اندیشه خود در اروپا، ساختار دولت‌های محافظه‌کار و سلطنت‌طلب اروپایی مانند امپراتوری اتریش و روسیه و البته بریتانیا از ترس سرایت اندیشه‌های انقلابی به جوامع این کشورها در برابر این کشور موضع گرفتند.

محافظه‌کاران در برابر تحول خواهان

آنچه در بحرین کنونی می‌گذرد شباهت بسیار به روندی دارد که در اروپا در قرن هجدهم پس از انقلاب کبیر فرانسه رخ‌داده است. بر مبنای دانش روابط بین‌الملل آنچه در بحرین رخ‌داده است کاملاً مرتبط با پویش‌های منطقه‌ای است که در ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹ رخ‌داده است. در اروپای قرن هجدهم با ابراز اندیشه‌های تحول خواهانه از سوی انقلابیون فرانسوی و تلاش آن‌ها برای گسترش دایره اندیشه خود در اروپا، ساختار دولت‌های محافظه‌کار و سلطنت‌طلب اروپایی مانند امپراتوری اتریش و روسیه و البته بریتانیا از ترس سرایت اندیشه‌های انقلابی به جوامع این کشورها در برابر این کشور موضع گرفتند. درنهایت با قدرت گیری ناپلئون در انتهای قرن هجدهم جنگ‌های ناپلئونی آغاز شد.

ساختار سیاسی غرب آسیا پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران بی‌شباهت به ساختار اروپا در پایان قرن هجدهم نیست. ایران انقلابی با اندیشه‌های تحول خواهانه در منطقه ظهور کرد و اندیشه انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی موجب ایجاد احساس ناامنی در حکومت‌های محافظه‌کار منطقه چون عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شد. همین امر نقش مهمی در حمایت همه‌جانبه این کشورها از صدام در جنگ ایران داشته است؛ اما آنچه در اروپا رخ‌داده است درنهایت پیروزی نیروهای تحول‌خواه بوده است.

رفتارهای کنونی رژیم آل خلیفه در بحرین و آل سعود در عربستان ادامه احساس ناامنی کلی و عمومی بخشی از کشورهای موسوم به محافظه‌کار در غرب آسیا است که تداوم توسعه نفوذ ایران انقلابی را در ساختار محافظه‌کار منطقه غرب آسیا رعب‌انگیز و خطرناک می‌دانند.

رفتارهای کنونی رژیم آل خلیفه در بحرین و آل سعود در عربستان ادامه احساس ناامنی کلی و عمومی بخشی از کشورهای موسوم به محافظه‌کار در غرب آسیا است که تداوم توسعه نفوذ ایران انقلابی را در ساختار محافظه‌کار منطقه غرب آسیا رعب‌انگیز و خطرناک می‌دانند.

بحرین تلاقی سیاست قدرت‌های بزرگ

بحرین در معادلات منطقه‌ای و جهانی تکه پازلی از یک موازنه بزرگ‌تر میان روسیه و چین از یک‌سو و ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر است. این امر از دو جنبه به سیاست قدرت‌های بزرگ مرتبط است. بخش اول به رابطه تنش آمیز روسیه با ایالات‌متحده آمریکا در طی سال‌های گذشته و بحران اوکراین و سوریه مرتبط است و مسئله دوم به روندهای درونی سیاست خارجی آمریکا مرتبط است که از اوبامای دموکرات به ترامپ جمهوری‌خواه تغییر جهت داده است.

در بخش اول بحرین نقطه مهمی در تئوری موازنه قوای آمریکا در غرب آسیا است. بحرین در کنار عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، رژیم صهیونیستی، ترکیه و اردن و … بخشی از دیواره موازنه در سطح منطقه در برابر ایران در سطح منطقه‌ای و روسیه و چین در سطح جهانی است. با فروپاشی بحرین الگوی موازنه در منطقه به ضرر متحدان سنتی ایالات‌متحده تغییر خواهد کرد. همچنان که در سوریه نیز این امر و شکست مخالفان اسد موجب قدرت گیری و رشد نفوذ ایران و حزب‌الله در منطقه شده است.

تکرار این الگو در بحرین می‌توان نتایج خطرناکی برای آمریکا در پی داشته باشد اما در بخش دوم اهمیت رویکردهای درونی در سیاست خارجی آمریکا در غرب آسیا مطرح است. در ایالات‌متحده اوباما ادامه‌دهنده جریان لیبرال چپ است که الگوی آن برای سیاست خارجی ترویج سیاست همکاری اقتصادی و رشد تعاملات با کشورهای غیر دموکراتیک برای تغییر ساختار آن‌ها در طولانی‌مدت از طریق اصلاحات است. این الگو در دوران اوباما اجرا شد که موجب نارضایتی حاکمان عرب منطقه بوده است. اوباما به امید ایجاد موج دموکراسی در کشورهای عربی و ایجاد حکومت‌های لیبرال دموکرات همراهی مستقیم و شفافی با حکام عرب نداشته است.

اما ترامپ جمهوری خواه در مقابل، نماد رویکرد حمایت از متحدان آمریکا با گوشه چشمی به اقتصاد سیاسی ایالات‌متحده نیز است. این رویکرد با تائید اولویت منافع ملی آمریکا در کوتاه‌مدت و تئوری موازنه که به‌طور مشخص در دوره کیسینجر اعمال‌شده است بر طبل حمایت از متحدان هرچند توتالیتر و مستبد پافشاری می‌کند.

از این ‌رو و با توجه به همین رویکرد است که ترامپ نیز همچون نیکسون جمهوری‌خواه در دوران پهلوی به فروش عمده تسلیحات به محمدرضا شاه پهلوی می‌پردازد. همین امر هم موجب حمایت شاه از جمهوری خواهان آمریکا در برابر دموکرات‌ها بوده است. حکام عرب نیز همان الگوی محمدرضا شاه پهلوی را ادامه داده‌اند و ترامپ نیز در برهه کنونی نقش نیکسون را بازی می‌کند.

با سفر ترامپ به عربستان این امر بر حکام عرب مسجل شده است که ایالات‌متحده آمریکا حامی و پشتیبان سیاست‌های این کشورها در سطح منطقه‌ای فارغ از محتوای درونی این نظام‌هاست. این امر موجب گستاخ‌تر شده حکومت عربستان و بحرین در برابر انقلابیون شده است. مصداق بارز این امر در حمله نیروهای آل خلیفه به منزل شیخ عیسی قاسم پس از سفر ترامپ به منطقه است.

با سفر ترامپ به عربستان این امر بر حکام عرب مسجل شده است که ایالات‌متحده آمریکا حامی و پشتیبان سیاست‌های این کشورها در سطح منطقه‌ای فارغ از محتوای درونی این نظام‌هاست.

آینده انقلاب بحرین و جمهوری اسلامی ایران

بر مبنای تئوری‌های واقع‌گرایانه و با توجه به رویکرد دولت بحرین و عربستان سعودی در جهت تلاش برای تغییر بافت جمعیتی در بحرین نقش جمهوری اسلامی برای حمایت از مردم بحرین از اهمیت فراوانی برخوردار است. آنچه در حال حاضر در منطقه غرب آسیا در حال رخ دادن است بخشی از تضاد بزرگ‌تر میان دو جریان متفاوت در نظام بین‌الملل است.

جریان محافظه‌کار (هرچند با ساختارهای لیبرال دموکراتیک) ازنظر سیاست جهانی که قائل بر حفظ وضع موجود در غرب آسیا و در نظام بین‌المللی هستند و با همان واژه‌های نظم جهانی یا دهکده جهانی خواستار تداوم نظم موجود پس از جنگ سرد و پیشتازی ایالات‌متحده آمریکا هستند که در حوزه سیاست منطقه‌ای به شکل حمایت از متحدان ایالات‌متحده مانند عربستان تظاهر می‌یابد.

در گروه دوم کشورهایی مانند ایران هستند که هرکدام با توجه به استدلالات خود نظم کنونی را قبول ندارند و خواهان شکل‌گیری نظامی چندجانبه در سطح منطقه‌ای و جهانی هستند. ازاین‌رو بی‌شک سال‌های آینده در غرب آسیا سال‌های تضادهای جدی بر سر بقای بسیاری از نظام‌های محافظه‌کار در منطقه است.

لذا کشورهای محافظه‌کار منطقه با تمام توان به دفاع در برابر ماهیت و تداوم خود خواهند پرداخت و این امر برای بسیاری از کشورها نبردی برای همه هستی آن‌هاست. انقلاب‌ها و جریان‌های آزادی‌بخش به‌سختی سرکوب خواهند شد و بحرین نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود. حکومت بحرین به هر ابزاری متوسل خواهد شد تا قدرت گیری موج انقلاب جلوگیری کند و با توجه به حضور ترامپ در ایالات‌متحده آمریکا به‌عنوان رئیس‌جمهور این امر تسهیل خواهد شد. ‏

حکومت بحرین از مهم‌ترین ابزار خود یعنی سلب تابعیت و تغییر بافت جمعیتی این کشور استفاده خواهد کرد چراکه مهم‌ترین سلاح شیعیان و انقلابیون در بحرین جمعیت اکثریتی شیعیان است که حکومت بحرین و حامیان آن تلاش دارند تا با وارد نمودن انقلاب در یک نبرد فرسایشی و گرفتن زمان بافت جمعیتی این کشور را تغییر داده و توان مهار ساختاری انقلاب را به دست بیاورند.

با توجه به حساسیت موضوع بحرین و جایگاه خاص ژئوپلیتیک این کشور که در میان کشورهای عربستان و امارات و قطر محصورشده است و به‌طور مشخص حساسیت خاصی در مورد حضور و رفت‌وآمد انقلابیون در این کشور وجود دارد لذا تمام تلاش ایران علاوه بر فعالیت‌های دیپلماتیک در سطح سازمان‌های بین‌المللی، دیپلماسی عمومی و رسانه‌های جمعی باید معطوف به محاصره جغرافیایی بحرین در منطقه جنوب خلیج‌فارس باشد. از این منظر تمرکز ایران از حمایت مستقیم از انقلابیون بحرین به‌سوی حمایت جمعیت‌های انقلابی در کشورهای پیرامون تنظیم می‌شود تا از طریق این پل‌های جمعیتی، شرایط برای حمایت از مردم بحرین و مقابله باسیاست تغییر بافت جمعیتی فراهم شود. ‏

حکومت بحرین از مهم‌ترین ابزار خود یعنی سلب تابعیت و تغییر بافت جمعیتی این کشور استفاده خواهد کرد چراکه مهم‌ترین سلاح شیعیان و انقلابیون در بحرین جمعیت اکثریتی شیعیان است

پتانسیل‌های موجود در کشورهای دیگر حاشیه خلیج‌فارس و عربستان سعودی می‌تواند زمینه کاهش توان دولت بحرین را در سرکوب مخالفان را فراهم آورد. با توجه به کوچک بودن و جزیره‌ای بودن کشور بحرین و کنترل مداوم از سوی کشورهای بزرگ و حامیان آن در کشورهای اطراف بهترین استراتژی در برابر ماهیت سرکوب گرانه این نظام، فعالیت و فشار بر کشورهای حامی این کشور در حوزه خلیج‌فارس است تا توان عملیاتی و مالی این کشورها در درون مرزهای خود هزینه شود و توان آن‌ها در حمایت از رژیم سرکوبگر بحرین به‌طور محسوس کاهش پیدا کند.

نمونه این الگو را می‌توان در مورد یمن جستجو کرد. حمایت عربستان سعودی از مخالفان دولت سوریه و گروه‌های تندرو مانند داعش و النصره با شروع درگیری و تشدید آن در یمن رو به کاهش گذاشت و توجه اصلی عربستان معطوف به جنبش‌های آزادی خواهانه و مقابله با آن در منطقه یمن شده است.

درنهایت باید گفت که نمی‌توان بدون توجه به تغییرات در نظام بین‌المللی همچنان مردمان کشورها را از روند تغییرات دورنگه داشت و استفاده از ابزارهای مالی و سرکوب نیز تنها می‌تواند در بازه زمانی کوتاهی مؤثر باشد و پس‌ازآن درنهایت با فشارهای ساختاری نظام‌های اقتدارگرا در منطقه به پایان خود خواهند رسید. با توجه به این امر می‌توان در سال‌های آینده شاهد روند تغییرات در این نظام‌ها بود به‌شرط آنکه کشورهای تحول‌خواهی مانند ایران از توان خود برای دفع سیاست‌های مهندسی جمعیت و نسل کشی گسترده انقلابیون از سوی حکومت‌های اقتدارگرا در منطقه استفاده کنند.

کارشناس روابط بین الملل*

اندیشکده تبیین

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *